وقتی حماسه عاشورا از نظرگاه ماندگاری آثار و پیامدهایی که در طول تاریخ بر جای گذاشته شده است تحلیل شود به این نکته رهنمون خواهیم شد که امام حسین(ع) برای دستیابی به این هدف یکسری عوامل را مدنظر داشته و قیام خود را بر اساس یکدسته عوامل پیشینی و پسینی سامان بخشیده است. اگر بخواهیم به این عوامل اشاره کنیم، باید بگوییم دسته اول، عواملی است که امام پیش از آغاز حماسه به رعایت و تحقق آنها نظر داشته است. این عوامل عبارتند از: تکیه بر وعده الهی مبنی بر ماندگاری حق و زهوقیت باطل که در آیه شریفه «وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا؛ و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است» (اسرا/81)، و آیه «قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ؛ بگو حق آمد و [ديگر] باطل از سر نمىگيرد و بر نمىگردد» (سبا/49) بیان شده است. از این عامل میتوان با عنوان «توکل به وعده الهی» یاد کرد.
برنامهریزی هوشمندانه برای قیام حسینی ناشی از لطف و رحمت الهی بود؛ یعنی چون خداوند رنگ و بوی اخلاص را از همان ابتدا در ضمیر حضرت سیدالشهداء یافته بود و میخواست اثری که حضرت در آیندهای نزدیک پدید میآورد، ماندگار بماند، آن چنان تدبیر مستحکم و عالمانهای را به ایشان افاضه کرد که تمام مراحل قیام را آن طور که باید اداره کند.
دومین عامل، برنامهریزی هوشمندانه یا عنصر تدبیر بود که بر چند پایه استوار بود: ارزیابی مسیرهای محتمل برای نیل به مقصود؛ مدیریت افکار عمومی؛ رسانهای کردن برنامه قیام؛ استفاده حداکثری از منابع؛ تربیت صحیح یاران و مبلغان.
دومین دسته عوامل مربوط به عواملی است حضرت هنگام وقوع حماسه عاشورا به آنها توجه داشت و در دو بخش عوامل درونی و بیرونی گنجانده میشوند. عوامل درونی عبارتند از: خالص کردن کار برای خدا و رضایت به قضای الهی؛ مراقبت دقیق بر احیای شعائر دینی و راه و روش جوانمردی؛ قیام همهجانبه در راه خدا و فداکاری تا سر حد امکان. عوامل بیرونی نیز عبارتند از: کیفیت و صورت عجیب قیام؛ استفاده از همه اقشار و گروههای جامعه (فطرت مآبانه بودن قیام). در ادامه توضیحی مختصر در اینباره ارائه میشود:
تکیه بر آیه «جاء الحق» و توکل به مشیّت مطلقه الهی و همچنین اطمینان به قدر و رضایت به قضای باری تعالی جلوهای است از صداقت و اخلاص سیدالشهداء. مضامین برخواسته از این تفکر را میتوان در خطبههای امام در روز عاشورا جستجو کرد. مراقبت بر احیای شعائر دینی که در اقامه نماز ظهر عاشورا به اوج میرسد، رعایت راه و روش جوانمردی که به وضوح در داستان حر بن یزید ریاحی نقش میبندد و هم چنین قیام همهجانبه و بذل تمام داشتهها در راه خدا، همه و همه شاهدی است گویا از عمق عشق و اردات خالص حضرت حسین(ع). همچنین «صورت عجیب قیام»، یعنی کیفیت و ترکیب دو سپاه – سپاه سیدالشهداء و سپاه کوفه و شام – دلیلی است بر عمق غربت و مظلومیت حسین(ع) و نشانگر میزان شجاعت و پایمردی ایشان.
استفاده از همه اقشار، طبقات و گروههای جامعه میتواند باعث همهگیر شدن هرچه بیشتر این قیام برحق باشد. تمام اقشار جامعه از قبیل فقیر و ثروتمند، سیاه پوست و سفید پوست، مسلمان و مسیحی، پیر و جوان و ... در این حماسه برای خود نماینده و نظیری مییابند و بدین طریق تمام بشریت میتوانند با حماسه عاشورا ارتباط برقرار کنند و پیوند بخورند. فطرتمآبانه بودن قیام، حد و مرزهای سیاسی، اعتقادی ، فرهنگی و ... را میشکند و گروههای مختلف جامعه را حول هدفی مشترک گرد هم میآورد و به همکاری وا میدارد. شاید همین عامل باعث شده حماسه حسینی فراملیتی و فراجناحی باشد و به قشر و گروه خاصی تعلق نگیرد و به جایجای جهان صادر شود.
دسته سوم عوامل که در ماندگار کردن قیام عاشورا نقش داشت عواملی بود که پس از واقعه عاشورا محقق شد. این عوامل عبارتند از: تحریفناپذیری قیام؛ نقش مبلغان؛ موثر واقع شدن قیام در طول تاریخ و عنصر کارآمدی؛ ابدی بودن اهداف قیام؛ ادامهدار بودن قیام و بازگذاشتن مسیر برای نسلهای آینده.
منظور از تحریف ناپذیری این قیام این است که دشمنان نهضت عاشورا هرگز نتوانستهاند پیام و هدف عاشورا را دستخوش دگرگونی و تحریف قرار دهند. در هر کجای جهان هرکه حسین(ع) را میشناسد او را مردی طلایهدار آزادگی و شهید راه حفظ ارزش های انسانی و اخلاق میداند. گرچه رژیم فاسد بنی امیه توانسته بود تاحدی چهره ی منزّه حضرت امیرالمومنین علی(ع) را در برخی مناطق با تمسّک به دروغ و نیرنگ مخدوش سازد اما در داستان کربلا به رغم وجود تبلیغات وسیع و تلاشهای بی شائبه، از همان ابتدا راه ورود تحریف و تخطئه به اهداف مقدس امام حسین(ع) بسته بود و دشمن همواره ناکام. جنبش تبلیغی عاشورا با وجود مقدس حضرت زینب(س) و حضرت سجاد(ع) آغاز شد و با نقشآفرینی طیف عظیمی از خاندان عصمت، تاریخنویسان و شاهدان واقعه عاشورا، دوستداران خاندان اهل بیت(ع)، واعظان ، شاعران و ... تداوم یافت. علاوه بر این امروزه جمعی از محققان و پژوهشگران غیرمسلمان نیز در روایت «آنچه گذشت» های واقعه کربلا به ایفای نقش پرداختهاند تا وظیفه مهم رساندن پیام عاشورا در گستره وسیعتر محقق شود. سوای این، قلوب داغ دار عاشقان کربلا و امام حسین(ع) که به عشق ایشان و یاران وفادارش میتپد، خود میتواند بزرگترین رسانه و مبلغ این نهضت بشمار رود که هر لحظه یاد و خاطره حضرت حسین(ع) را برای انسان تداعی میکند.
این مُبلّغ که بیشترین نقش را در زمینه ماندگاری و بزرگداشت حماسه عاشورا دارا میباشد، لطفی است از جانب خداوند رحمان در راستای حفظ حق و حقیقت، چنانکه حماسه عاشورا بزرگترین و تماشاییترین صحنه جدال حق و باطل بوده و هست.
درباره موثر واقع شدن این قیام در طول تاریخ و رابطه آن با موضوع ماندگاری یک مسئله مطرح است: آیا دلیل ماندگاری قیام عاشورا تاثیرگذاری و موثر واقع شدن در طول تاریخ است یا علت موثر واقع شدن و تاثیرگذاری در طول تاریخ، ماندگاری قیام عاشوراست. به عبارت خلاصهتر، آیا ماندگاری علت تاثیرگذاری است یا تاثیرگذاری علت ماندگاری؟
قیامهای متعددی که در طول تاریخ صورت پذیرفته است عموما جنبه شخصی و فردی داشته و اهداف معین و محدودی را دنبال کردهاند. به همین خاطر بعد از گذشت مدتی، تنها میتوان نام آنها را در کتب تاریخی یافت؛ اما در قیام عاشورا چنانچه گفته شد ویژگی فطرت مآبانه بودن اهداف و شاکله قیام در کنار دیگر عواملی که به آنها اشاره شد مانع از ایستایی و رکود این حماسه در ظرف زمان و مکان شد.
بعد از وقوع حماسه عاشورا جنبشهای متعددی متاثر از این قیام شکل گرفت که از آن جمله میتوان به جنگ عین الورده، جنبش مختار بن ابی عبید ثقفی و قیام محمد نفس زکیه اشاره کرد. هم چنین نهضتهای دیگری مانند انقلاب اسلامی ایران و مبارزه مردم هند با استعمار انگلستان و دیگر جنبشها و خیزشهایی که در جهان تحت تاثیر ارزشهایی که امام حسین(ع) در جوامع بنیان گذاشت به وقوع میپیوندد.
با توجه به توضیحات بالا، زمان آن رسیده تا به مسئلهای که در آغاز سخن طرح شد اینگونه پاسخ بدهیم: رابطه ماندگاری و تاثیرگذاری یک رابطه دو سویه و از جنس ترکیبات حقیقی اتحادی است که هر دو طرف ترکیب نیازمند به یکدیگرند و بینشان تلازم وجود دارد.
امام حسین(ع) اهدافی را به عنوان اهداف قیام خود برگزید و مطرح نمود که پایانناپذیر و فرازمانیاند و دستیابی به آنها به راحتی ممکن نیست. مثلا اصلاح امت رسول خدا هدفی است که الی یوم القیامه ادامه خواهد داشت. بنابراین از آن جهت که پایان هر قیام مصادف است با زمان دستیابی به اهداف آن قیام، حماسه عاشورا تا زمان دستیابی به اهداف متعالی و بلند خود ادامه خواهد داشت.
هنوز عاشقانی که حسرت حضور در روز عاشورا ی سال 61 را میخورند و شعار «یالیتنی کنامعکم» سر میدهند این فرصت برایشان فراهم است که با پیروی از نهضت عاشورا خود را در زمره یاران حقیقی آن شهید مظلوم درآورند.
یادداشت از مصطفی شاکری
انتهای پیام