کد خبر: 3332340
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۴
یادداشت/

هدایت بشر و پایان تاریخ در سنت ادیان ابراهیمی

گروه اندیشه: مهدویت به عنوان پایانی تاریخی برای تاریخ جهان است که عدالت سرتاسر جهان را در برخواهد گرفت و از این رو مفهوم دین که توسط پیامبر اسلام(ص) بیان شده بود در عمل اجرا شده و مصداقی از حیات ابراهیمی را شاهد خواهیم بود که در آن مناسبات ظالمانه به پایان خواهد رسید.

سال‌هاست که شیعیان در دوران غیبت کبرا به سر می‌برند که توفیق ارتباط مستقیم میان امام و امت در آن میسور نیست، اما این غیبت ظاهری به یک‌باره صورت نگرفت بلکه در یک دوران امت برای ارتباط جدیدی با امام خود آماده شد. پیش از دوران امامت، بعثت پیامبر اسلام(ص) به عنوان پیامبر خاتم، سنت ابراهیمی را در نظر به کمال رساند و حال باید به لحاظ عمل جهان به سوی غایتی ابراهیمی رهسپار می‌شد.

تاریخ ابراهیمی

در تاریخ ابراهیمی جهان، پس از نزول آدم و حوا به زمین، تاریخ آغاز می‌شود. هابیل و قابیل به عنوان دو برادر از یک پدر و مادر دو راه مختلف را برمی‌گزینند و به این معنا دو جبهه در تاریخ ابراهیمی برای تحلیل تاریخ و رویداد‌های تاریخ آغار می‌شود.

تاریخ از منظر ابراهیمی داستان انسان‌هایی است که به عبادت و بندگی خداوند پرداخته‌اند و در زمین برکات زیادی را به بار آورده‌اند؛ پیامبران و پیروان صالح ایشان از این دسته‌ هستند. در مقابل کسانی بودند که به کفران پرداخته‌اند و به قتل پیامبران اقدام کرده‌اند. در قرآن می‌خوانیم، «وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَکُلَّمَا جَاءکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ؛ و همانا به موسى کتاب [تورات] را دادیم و پس از او پیامبرانى را پشت ‏سر هم فرستادیم و عیسى پسر مریم را معجزه‏ اى آشکار بخشیدیم و او را با روح القدس تایید کردیم پس چرا هر گاه پیامبرى چیزى را که خوشایند شما نبود برایتان آورد کبر ورزیدید گروهى را دروغگو خواندید و گروهى را کشتید». (بقره، 87)

این یکی از روایت‌هایی است که در قرآن از سنت هدایت در تاریخ پرده‌برداری می‌کند. پیامبر اسلام در این سنت عهده‌دار هدایت انسان‌ها شد. کشتن پیامبران توسط ظالمین و طاغیان به امرالهی مدام دیده شده است.

عیسی مسیح نیز خود را در خلال سنت ابراهیمی و به دنبال حضرت موسی(ع) معرفی می‌کند. وی می‌فرماید: «گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات و نوشته‌های پیامبران را نسخ کنم؛ نیامده‌ام تا آن‌ها را نسخ کنم، بلکه آمده‌ام تا تحققشان بخشم». (متّی 5: 17-25)

از این‌‎رو تاریخ ابراهیمی به دنبال هدایت انسانی‌ است، از این منظر خداوند رسولان را پی در پی فرستاده و بسیاری از پیامبران نیز در سنتی ابراهیمی به دنبال هدایت نوع بشر بوده‌اند و با اصولی واحد انسان‌ها را به سوی خدا فرا خوانده‌اند.

غیبت در بستر سنت ابراهیم(ع)

حدود 1100 سال از غیبت کبری می‌گذرد و حالا دیگر این رویداد برای خودش یک تاریخ را شامل می‌شود که می‌توان آن‌را بازخوانی کرد. این بازخوانی‌ می‌تواند از مناظر و بر اساس معیارهای متعدد صورت گیرد، اما آنچه بدیهی است این است که غیبت به مثابه یک پدیده تاریخی به یک‌‍باره رخ نداده و در بستر یک سنت تاریخی رخ داده است.

تبار پیامبر اسلام(ص) به حضرت ابراهیم(ع) بازمی‌گردد. ادیان ابراهیمی یکی پس از دیگری تاریخی از هدایت را بیان می‌کنند. چهار پیامبر اولوالعزم اما پایان سنت ابراهیمی نیستند و این سنت در مهدویت تا به امروز به طول می‌انجامد و تا ظهور حضرت امام زمان(عج) دوام خواهد داشت.

انجیل در خصوص پایان تاریخ نظر دارد. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم که «خوشا به حال نرم‌خویان، زیا آنان زمین را به میراث خواهند برد. خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت، زیرا آنان سیر خواهند شد». (متّی 5:7-16) به ارث بردن زمین برای بندگان شایسته خدا مضمون مشترکی است که در قرآن نیز آمده است، اما آمدن آن در کتاب حضرت عیسی(ع) خبر از بستری برای آموزه مهدویت می‌دهد، بستری که از حضرت ابراهیم(ع) و به امر خداوند ایجاد شده است.

سنت ابراهیمیِ هدایت اعلام می‌کند که زمین به انسان‌هایی خواهد رسید که استحقاق آن را دارند و این نوعی نفی ستم همواره‌ای است که در تاریخ در جریان دارند. همین مضمون در قرآن تکرار شده است، «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ: و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد». (انبیا، 105). در تفسیر مجمع البیان و به نقل از امام باقر(ع) در خصوص این آیه می‌خوانیم که منظور از اینان که زمین را به ارث مى‏‌برند، یاران حضرت مهدى علیه السلام هستند که در واپسین حرکت تاریخ و آخرالزّمان خواهند آمد.

مهدویت در بستر یک سنت

سنت ابراهیمی در قالب فردی مشخص به عینیت خود می‌رسد، فردی که در پایان تاریخ عدالت را محقق و برقرار خواهد ساخت. اگر به لحاظ نظری دین در حضرت ختمی مرتبت(ص) به پایان می‌‌رسد، از نظر عملی نیز باید چنین کمالی را شاهد باشیم.

مفهوم کامل اگر در مصداق کامل تحقق نداشته باشد، یک جای کار می‌لنگد. «آنسلم قدیس» بر اساس چنین استدلالی خداوند را اثبات کرد که تصور موجود کامل لزوم وجود آن را در پی دارد، زیرا بدون وجود موجود کامل آن تصور کامل نخواهد بود. اگر سنت ابراهیمی دین کامل است و بیان تام و تمام آن را در اسلام شاهدیم، باید چنین سنتی در عمل به عینیت برسد.

مفهوم حکومت آسمان در انجیل می‌تواند چنین مضمونی را تایید کند، زیرا این مفهوم سعی دارد ساحت عرش الهی را با ساحت زمین پیوند دهد. در تمثیل خورشید پشت ابر چنین رابطه‌ای را میان آسمان و زمین می‌بینیم، رابطه‌ای که در آن هدایت از بالا به پایین در جریان است.

باری می‌توان از مهدویت به عنوان پایانی تاریخی برای تاریخ جهان یاد کرد، پایانی که در آن وعده الهی محقق شده و عدالت سرتاسر جهان هستی را در برخواهد گرفت و از این رو مفهوم دین که توسط پیامبر اسلام(ص) بیان شده بود در عمل اجرا شده و مصداقی از حیات اسلامی و در واقع ابراهیمی را شاهد خواهیم بود که در آن مناسبات ظالمانه پایان خواهد رسید.

انسان با وجود چنین تاریخی در پایان سرنوشت زمینی خود هدایت را خواهد یافت، هدایتی که رسالت همه پیامبران بوده است و تلاش‌های زیادی در تاریخ به این منظور توسط پیامبران انجام شده است.

میثم قهوه‌چیان

captcha