وی گفت: پژوهشها و مطالعات شهید صدر در حوزههای متعددی صورت گرفته و گسترههای معرفتی زیادی را در زمینه معارف اسلامی پوشش داده است.
علامه سیدعمار ابورغیف تصریح کرد: رویکرد شهید صدر در پرداختن به مسائل و موضوعات مهم، گذر از حوزه شناخت و معرفت اسلامی و پرداختن به موضوعاتی در گسترههای بزرگتر بود به نحوی که شهید صدر در مرزهای معرفت انسانی به بررسی، مطالعه و نظریهپردازی پرداخت و به همین خاطر تألیفاتی درباره منطق استقراء، انتقاد از منطق استقرائی، انتقاد از مارکسیسم و سیستم اقتصاد سرمایهداری از ایشان بر جای مانده است.
این استاد عراقی فلسفه معاصر، در ادامه با اشاره به این که شهید صدر بر حوزه معرفت و شناخت انسانی اشراف دقیق داشت و آن را هدف فعالیت علمی خویش قرار داده بود، تأکید کرد: شهید صدر در مطالعات خویش به مسائل و موضوعات از زاویه شناخت و معرفت اسلامی میپرداخت و بدین ترتیب مطالعات وی شامل علوم مختلفی از جمله شریعت، اصول، فقه، علوم حدیث و رجال بود.
این اندیشمند برجسته عراقی در ادامه با تأکید بر این که شهید صدر به تمامی علوم دینی اهتمام داشته است، گفت: ایشان علاوه بر علوم اسلامی کلاسیک، به مسائل نوین با رویکرد اسلامی مینگریست و درباره آنها نظریهپردازی کرده است که از میان آنها میتوان به اقتصاد اسلامی، مطالعات معاصر در مسائل اعتقادی و پژوهشهای قرآنی معاصر اشاره کرد.
نویسنده و استاد فلسفه معاصر عراقی توضیح داد: شهید صدر در مطالعات خویش در پی ایجاد ارتباط و پیوند نزدیک میان موضوعات مختلف در حوزه علوم اسلامی بود.
تلفیق بین عقل، نقل و فلسفه
وی در ادامه با اشاره به نظریهپردازی شهید صدر در زمینه منطق استقراء گفت: سید محمدباقر صدر دارای تحلیلی دقیق در حوزه منطق استقراء بود و درباره ایشان گفته میشود که هیچگاه تقلید نکرده بدین معنا که ایشان در سن 15 سالگی به اجتهاد رسید و در برخی مسائل به احتیاط عمل میکرد و در سن 18 سالگی درس خارج را در حوزه تدریس کرد، بنابراین ایشان یک فرد نابغه و با استعداد خارقالعاده بود.
سیدعمار ابورغیف درباره موفقیت شهید صدر در تلفیق عقل، نقل (فقه) و فلسفه گفت: شهید محمدباقر صدر یک فرد معمولی نبود و توانست میان عقل، فقه و فلسفه تلفیق ایجاد کند.
وی تصریح کرد: انسانهای نابغه همواره توانستهاند در حوزههای مختلف نظریهپردازی کنند، همچنان که ابوعلی سینا به صورت همزمان پزشک، فیلسوف، مشاور سیاسی، دانشمند علوم طبیعی و غیره بود.
دلیل پرداختن شهید صدر به ماتریالیسم تاریخی و منطق دیالکتیک
آیتالله ابورغیف درباره دلایل پرداختن شهید صدر به ماتریالیسم تاریخی و منطق دیالکتیک گفت: ماتریالیسم مارکسیستی و دیالکتیک هگلی دو چالش پیشروی اندیشمندان مسلمان آن دوره بود که همواره آنها را به مبارزه میطلبید؛ بنابراین اندیشمندان این دوره مانند علامه طباطبایی، شهید مطهری و شهید سید محمدباقر صدر در تألیفات خود تلاش کردهاند تا به شبهاتی که از طریق این گرایشات فکری در جامعه اسلامی مطرح میشد، پاسخ دهند.
وی افزود: این مکتبهای فکری معاصر، اعتقادات ریشهای مسلمانان و وجود ذات خداوند را به چالش میکشیدند و جوهر اعتقادات دینی مسلمانان را هدف قرار داده بودند، لذا علمای آن دوره تلاش فراوانی کردند تا به آنها پاسخ داده و کسی مانند شهید صدر سعی کرد برای پاسخ به آنها بنیانی تأسیس کند تا با رجوع به آن امکان پاسخ به این مکاتب فراهم شود.
شهید صدر عقل را برای فهم نقل و متون دینی ضروری میدانست
علامه ابورغیف درباره هماهنگی دو منبع شناخت اسلامی یعنی عقل و نقل نزد شهید صدر گفت: از دید سید محمدباقر صدر عقل و نقل دو منبع جداگانه نبودند، بلکه عقل را برای فهم نقل و متون دینی لازم و ضروری میدانست کما اینکه عمل به آموزههای قرآنی جز از طریق عقل امکانپذیر نیست.
هدف شهید صدر از نگارش کتاب «فلسفتنا»
وی درباره هدف شهید سید محمدباقر صدر از نگارش کتاب «فلسفتنا» در دورهای که اندیشه اسلامی از سوی اندیشههای غربی به چالش کشیده میشد، تصریح کرد: کتاب فلسفتنا یک هدف عمده داشت و آن دفاع از دیدگاه دینی ـ اسلامی درباره منشأ هستی و وجود ذات خداوند بود.
به گفته آیتالله ابورغیف، هدف شهید صدر از تألیف کتاب فلسفتنا، اقناع خواننده معاصر و مطلعساختن وی نسبت به وجود خداوند با استفاده از استدلال و منطق بود.
لازم به ذکر است، علامه سیدعمار ابورغیف، سال 1955 میلادی در عراق متولد شد، وی در حوزه علمیه نجف اشرف نزد آیتالله العظمی مرحوم شهید سیدمحمدباقر صدر و آیتالله العظمی «خوئی» شاگردی کرد تا این که پس از اعدام شهید صدر به دست رژیم بعثی عراق برای حفظ جان خود به شهر قم مهاجرت کرد و سالهای زیادی را در آنجا به تحقیق و تدریس گذراند.