4 نکته سیاسی آیه 15 سوره نمل
کد خبر: 3674511
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۸
یادداشت وارده/

4 نکته سیاسی آیه 15 سوره نمل

کانون نبأ: حجت‌الاسلام محمد ادریسی در یادداشتی 4 نکته کلیدی سیاسی را در مورد آیه 15 سوره نمل تبیین کرد.

 به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، حجت‌الاسلام محمد ادریسی طی یادداشتی به بیان برخی نکات تفسیری آیه 15 سوره نمل پرداخت و نوشت: در سوره نمل آیه پانزدهم خداوند می‌فرماید: «وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَ قَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ؛ ما به داوود و سليمان دانش داديم. و آن دو (باهم یا اول داود بعد سلیمان به صورت جداگانه) گفتند که سپاس از آنِ خدايى است كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمن خود برترى داد».

پیام‌های سیاسى آیه:

چند مطلب در این آیه آمده است؛ نخست آنکه: وظیفه یک سیاستمدار این است که فهمیده در حکم خدا باشد، زیرا که «علماً» در این آیه به معنای «فهماً» است، تا بتواند آن را اجرایی کند و دوم: آنکه توانایی این را داشته باشد که دیگران را به اجرا کردن آن دستورات دعوت کند، هم به صورت علمی و هم عملی و سوم: شایستگی و بایستگی برای اداره امور اگر در نزدیکان او دیده شد به آنها سپرده شود و چهارم: تا زمانی که عالمان صالح در میان هستند اداره امور اصلی به دیگران داده نشود.

 اصل نياز به رهبری براى اداره جامعه قابل انكار نبوده، حتی اگر هم در شيوه تعيين حاکم اختلاف وجود داشته باشد که مستقیماً از طرف خداوند انتخاب شود یا به صورت غیر مستقیم یک رهبر دانا انتخاب شود نياز به رهبر سياسى که عالم و دانشمند باشد در همه اقوام گذشته و امروز در طول تاريخ بوده است.

آيه شريفه دلالت بر این دارد که برخلاف تصور رایج، زیبایی چهره و ثروت و حسب و نسب و مسائلی از این قبیل نیست که اشخاص را بالا می‌برد بلکه علم است که باعث صعود و جهل است که باعث سقوط سیاست مداران می‌شود و خداست که به هرآنکه صلاح بداند علم و نورانیت آن را عنایت می‌کند تا حق را از باطل و حرام را از حلال و خیر را از شر و مصالح را از مفاسد و ناچیز را از با ارزش‌ها تشخیص دهد.

 سیاستمداران باید از اهل علم باشند (وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا). بدون دانایی الهی، تداوم نظام دینی و الهی امكان پذير نيست زیرا که عدم آگاهی باعث می‌شود که آسیب‌های غیر قابل جبرانی به دیگران وارد شود و پرواضح است که معنای «علم» در اینجا معنی گسترده‌ای دارد که شامل همه قوانین دینی و اخلاق اکتسابی و تمام علوم مرتبط برای سیاست ورزی است که برای اداره امور لازم بوده است.

 پیام دیگر این آیه و مسئله مهم دیگر این است که در سیاست لازم است که احترام پیشکوت و آنها که سن بیشتری دارند همواره محفوظ بماند گرچه پدر و پسر باشند چون اول نام حضرت داوود(ع) بعد نام حضرت سلیمان (ع) بیان شده است. (دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ).

نکته‌های سیاسی آیه:

نکته اول: سیاست باید در دست صالح‌ترین افراد زمان خود باشد و احراز آن لازم است (دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ) ونه هر کسی که خود را سیاستمدار بداند و بخواهد امور را در دست بگیرد.

نکته دوم: خودخواهی در سیاست بی معنا است چون ممکن است دیگر مومنانی هم باشند که از آن سیاستمداران فضیلتی بیشتری از هر لحاظ داشته باشند یا اینکه هم رتبه و مساوی باشند. (فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ).

 اساس فضیلت علم است: «فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ» که سه معنا می‌تواند داشته باشد: اول اینکه در صورت اعطای حکم مسئولیت تواضع لازم است. دوم آنکه همه مومنین در حکومت حقی دارند. سوم آنکه در هیچ زمانی این علو مرتبه برای صاحب آن حکم نباید مشتبه شود که بر دیگران برتری دارد.

 درباره این نکته باید گفته شود که علمیت برای سیاستمدار بودن در زمانه خود به تنهای کافی نیست زیرا «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا» کنایه از برتری‌های دیگری غیر از علمیت است که خداوند به حضرت داوود و سلیمان داد است که به دیگر اهل علم نداده است یا بالعکس «عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ». پس بنابراین روشن می‌شود که سیاستمداران باید ویژگی‌های دیگری نیز غیر از علمیت داشته باشند.

نکته سوم: گفتار رهبران گذشته و رهبران آینده باید برای ذات اقدس الوهیت باشد که «قَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ» .در همین خصوص امام خمينی(ره) در تفسیر سوره حمد اینگونه بیان فرموده است: «الحمدللّه»‏ يعنی، جميع انواع ستايش‌ها مختص به ذات مقدس الوهيت است. ... چون حمد در مقابل نعمت و انعام و احسان است و منعمی جز حق در دار تحقق نيست، (پس) جميع محامد مختص او است.

نکته چهارم: نعمت‌های ویژه برای افراد مسئولیت‌های ویژه به ارمغان می‌آورد از جمله شکر آن نعمت نه عصیان و ظلم به آن نعمت و دلیل آنکه پس از بیان «علم»، سخن از «شکر» آمده است نه فخر فروشی و عُجب، پس این روشن می‌شود که هر نعمتی شکری مخصوص به خودش را لازم دارد و حقیقت شکر در اینجا اولاً تنها به زبان نیست بلکه به عمل با اعضا و جوارح است و آن مشغول شدن و دعوت به طاعت‌ها و عبادت‌ها و ترک معصیت‌ها است و ثانیاً آنکه از نعمت در همان راهی که برای آن نعمت‌ها داده شده است استفاده شود.

 

خبرنگار: علیرضا برومند

 

captcha