به گزارش ایکنا؛ همایش «چرایی و چیستی کار فرهنگی در دانشگاه» با حضور جمعی از صاحبنظران و اساتید جامعهشناسی کشور به همت جهاددانشگاهی در ساختمان شماره دو این نهاد برگزار شد.
محمدرضا کلاهی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این همایش با اشاره به اینکه در سخنان خود به دو گانههایی از جمله دو گانه علوم طبیعی و انسانی، دو گانه آموزش و پرورش، دو گانه سیاسی و فرهنگی، دو گانه جهانی و بومی یا غربی و اسلامی و دو گانه عام و خاص یا جهانشمول و زمینهمند اشاره خواهد کرد، گفت: اساساً امور فرهنگی به خصوص در دانشگاه به دوگانه آموزش و پرورش(ساختن خود) مرتبط است و دانشگاه به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی کردن و پرورش دادن مطرح است.
وی با تأکید بر اینکه فردی که وارد دانشگاه میشود «خود» ساخته میشود، چه نهادی در این خصوص دخالت کند و چه نکند، گفت: در این جلسه سه رویکرد در خصوص ساخته شدن «خود» در دانشگاه و عملکردهایی که این رویکردها ایجاد میکنند را مطرح میکنم.
این استاد دانشگاه رویکرد اول را رویکرد ذرهگرا یا لیبرال که عموم مردم و بسیاری از روشنفکران جامعه به آن معتقد هستند، رویکرد دوم را رویکرد جامعهگرا در برابر ذرهگرا و رویکرد سوم را رویکرد فرهنگ رسمی که جمهوری اسلامی به دنبال آن است معرفی کرد و گفت: رویکرد ذرهگرا پس از جنگ در کشور ایجاد شد.
وی تشریح کرد: در رویکرد ذرهگرا فرهنگ را معادل ویژگیهای شخصی افراد، اعتقادات، خصلتها و خصوصیات وی تعریف میکنند. وقتی این نگاه وارد آموزش میشود به این معنی است که برای ساختن دانشجو باید او را به عنوان یک فرد، آموزش دهیم. در این رویکرد، اعتقادی به جامعه نیست و فقط فرد مطرح است.
کلاهی اضافه کرد: بر اساس همین رویکرد ذرهگرا امر فرهنگی معادل ذهنیت تک تک افراد است. ایراد نگاه لیبرال در این است که جامعه را به جمع جبری تک تک افراد تقلیل میدهد. این تصور در ذهن عامه نیز وجود دارد که اگر میخواهیم جامعه را بسازیم باید هر کس از خود آغاز کند.
وی به دیدگاه دکتر مردیها در این خصوص اشاره کرد و گفت: براساس این اعتقاد پرورش آدم به نحوی باید باشد که مهارتهایی پیدا کند که بیشترین موفقیت را برای خود به دست آورد و کمترین زیان را به دیگران برساند و این معنای اخلاق در لیبرالیسم است.
این استاد دانشگاه ایراد دوم نگاه ذرهگرا را سلبی بودن حضور افراد در جامعه دانست و گفت: در این اعتقاد نمیگویند که افراد در جامعه به هم سود برسانند بلکه گفته میشود که فقط به هم زیان نرسانند. در حالی که حتی به لحاظ بیولوژیک هم جامعه مجموعهای از افراد نیست که کاری به کار هم نداشته باشند بلکه در جامعه انسانها به هم مرتبط هستند.
کلاهی ضمن رد نگاه اول نسبت به جامعه، گفت: جامعه چیزی فراتر از مجموع اشخاص است. جامعه مجموعهای از مقولات اجتماعی است. وقتی باور داشته باشیم جامعه یعنی پیوند افراد با مقولههای اجتماعی، به این اعتقاد میرسیم که افراد برای ساخته شدن باید بتوانند با این مقولهها ارتباط برقرار کنند و وارد تعامل با مقولات اجتماعی شوند.
وی اضافه کرد: براساس این اعتقاد «خود؛ SELF» شما در درگیری با روابط اجتماعی ساخته میشود. این نگاه کم کم در جامعه و در مهدهای کودک ما ورود کرده است و براساس آن بچهها را وارد کارهای جمعی میکنند تا در تعامل با هم شخصیت آنها ساخته شود.
این عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم ادامه داد: اگر با همین نگاه بچهها بزرگ و وارد دانشگاه شوند در دانشگاه با مقولات اجتماعی از جمله مجلس، دولت، قانون، کارگر و ... سرو کار دارند و وارد تشکلها، اعتراضها، تجمعها و ... درگیر شده و «خود؛ SELF» آنها به نحوی ساخته میشود که برای جامعه مفیدتر باشند.
وی در تشریح سومین رویکردی که مطرح کرد، گفت: دعوایی به اسم بومیسازی علم یا اسلامیسازی دانشگاهها وجود دارد. این نگاه در بخش مهمی با نگاه ذرهگرا اشتراک دارد. در نگاه ذرهگرا نیز افراد را از زمینه (اجتماعی که در آن به سر میبرد) جدا میدانند. در اسلامیسازی نیز قائل به گذارههایی فارغ از زمان و مکان و دچار ذهنیگرایی هستند که پیوند فرد با جامعه را نمیپذیرند.
کلاهی افزود: براساس همین نگاه است که معتقد هستند با دادن یکسری از آموزشهای دینی صرف افراد ساخته میشوند در حالی که افراد باید با آموزههای دینی درگیر شوند و با آنها چالش و تعامل داشته باشند تا اعتقادات در آنها ساخته شود.
انتهای پیام