به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین ذبیحالله نعیمیان، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه، 13 مهرماه در نشست علمی «خاستگاه حکومت از نگاه قرآن، ولایت و موهبت الهی یا قرارداد بشری» که از سوی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه برگزار شد، گفت: یکی از مباحث مهم اندیشه دینی، شناخت جایگاه حکومت و ولایت در اسلام است؛ آیات متعددی در مورد حکومت با رویکرد دینی بیان فرموده است از جمله در سوره مبارکه بقره و در داستان طالوت به این موضوع اشاره شده است.
وی بیان کرد: امروزه این تصور وجود دارد همین که ما دور هم جمع شدیم، میتوانیم یک فردی را انتخاب کنیم و بگوییم تو بر ما حکومت کن. زمامداران و حاکمان در تمامی شئون مردم جامعه دخالت دارند ولی این سؤال مطرح است که آیا اساساً من حق دارم در زندگی فردی دیگری دخالت کنم و برعکس؟ آیا این حق آنان است و اگر هست از کجا آمده است و اندیشه دینی در این باره چه میگوید؟
وی با بیان اینکه اگر فرض کنیم ما خدا را قبول نداریم و خودمان بخواهیم به صورت خودبسنده زندگی کنیم، آیا نظریه قرارداد اجتماعی غربی کافی است؟ افزود: اگر فرض کنیم خدا وجود ندارد، آیا میتوان حق تصرف فرد در زندگی خودش را ثابت کرد، چه رسد به دخالت در زندگی همسر و فرزندانش. در جریان حضرت طالوت، مردم وارد مذاکره با یکی از انبیاء خود شدند که در عهد عتیق نام او را سموئیل نامیده که مبنای حکومت دینی است.
نعیمیان بیان کرد: مردم از پیامبرشان درخواست کردند که یک فردی را برای ما به عنوان ملک و حاکم انتخاب کن که ما در سایه او با دشمنان خدا بجنگیم؛ پیامبرشان گفت اگر این اتفاق بیفتد آیا در رکاب او خواهید جنگید؟ آنان گفتند بله ولی بعداً تخلف کردند.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: طبق آیات مرتبط با این ماجرا وقتی مردم درخواست انتخاب حاکم کردند، ایشان گفت خداوند برای شما طالوت را انتخاب میکند، یعنی انتخاب حاکم، منشأ الهی دارد ولی مردم معترض شدند. الان قرارداد اجتماعی خودبسنده مردم، پشتوانه دموکراسی به عنوان بزرگترین دستاورد تمدن غربی است ولی آیا خداوند با این نگاه همراه است؟
وی افزود: در آیه 247 وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ فرموده است خدا انتخاب کرد ولی ملا و اشراف قوم گفتند خدا چرا ما را انتخاب نکرد ما که شایستهتر هستیم و سرمایه ما هم از او بیشتر است. اینها میگویند کسی شایستهتر است که ثروت بیشتری دارد ولی خداوند فرموده است طالوت به این دلیل انتخاب شد که برتری در علم و قدرت بدنی و توانایی جسمانی دارد.
نعیمیان با اشاره به تاریخ دموکراسی غربی، تصریح کرد: در غرب، جایگاه شهروندی به هم خورد و برخی را از شهروند بودن حذف کردند و برخی را شهروند درجه دو قرار دادند؛ همچنین همزمان با جنگهای 200 ساله صلیبی مسیحیان با مسلمانان زمینه برای تئوکراسی و حکومت پاپ مطرح شد و در دو قرن اخیر، دموکراسی پررنگ شد و البته با این وجود ابتدا پولداران و مردها حق رأی داشتند و زنان حق رأی نداشتند، بنابراین در دموکراسی هم ثروت شرط رأی دادن بوده است، البته الان به ظاهر ثروت، شرط رأی نیست ولی واقعاً کارتلها و باندهای ثروتمند فقط میتوانند وارد قدرت شوند.
نعیمیان اضافه کرد: نتیجه داستان حضرت طالوت را باید از قسمت انتهایی آن گرفت که خداوند فرموده است خدا ملک و فرمانروایی جامعه را به هر کسی که دوست دارد، میدهد.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه برخی روشنفکران غربزده حتی حوزوی ما با نگاه قرارداد اجتماعی دنبال تبیین حکومت پیامبر(ص) بودند، گفت: آنان تلاش کردند تا تفسیر نادرستی از حکومت پیامبر(ص) ارائه دهند و بگویند اگر مردم با ایشان بیعت نکرده بودند، اصلاً حکومت پیامبر(ص)، مشروع و الهی نبود و اساساً حق تشکیل حکومت هم نداشت. ما میگوییم ریشه بحث را باید بررسی کرد. خداوند فرموده است که وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ. در آیات دیگر هم داریم: قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
وی افزود: اینکه خداوند انتخاب حاکم را بر عهده خودش میگذارد یعنی بحثی حقوقی از حقوق الهی است و این حاکم حق دارد مالیات، خمس و زکات بگیرد و زمام امور اقتصادی و صلح و جنگ و ... را بر عهده داشته باشد. البته اگر مردم با پیامبر(ص) بیعت نمیکردند، حکومت تحقق بیرونی پیدا نمیکرد ولی اینکه آیا اصل حکومت حق برای پیامبر است یا خیر، بحث دیگری است.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه اگر حق حکومت فقط از طرف مردم باشد، در این صورت همیشه بخشی از جامعه به یک نفر رأی میدهند و بخشی به افراد دیگر یعنی در حقیقت، جامعه دو تکه و سه پاره خواهد شد، ادامه داد: آیا میتوان قانون اساسی درست کرد که بگوییم رأی اقلیت باید به رأی اکثریت داده شود.
وی افزود: ما بر زندگی خودمان حق داریم ولی آیا بر زندگی فرزند و حتی افراد دزد حق داریم؟ ما حق داریم مالمان را از دزد بگیریم ولی آیا میتوانیم دست او را هم با مبنای دموکراسی و لیبرالیسم قطع کنیم؟ حق قصاص و زندانی کردن و ... را چه کسی به حاکم داده است و اگر خدا را کنار بگذاریم، در این صورت چه کسی حق این نوع کارها را دارد؟
انتهای پیام