به گزارش ایکنا، مدتی است ویروس کرونا دنیا را با چالش مواجه کرده و تمام معادلات کشورهای جهان را به هم زده است، اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده و به نابودی کشانده، پزشکی را به سخره گرفته و پزشکان طراز اول دنیا را در ساختن واکسن و دارویی برای مهار آن عاجز کرده است. لذا سؤالات جدی در این رابطه مطرح است که در ذیل به آنها میپردازیم:
سؤال اول: همواره تمدن غرب مورد توجه اندیشمندان بوده و عمدتا از نقاط مثبت آن یاد میشد، اما چه اتفاقی میافتد که یک ویروس آن را با چالش جدی مواجه میکند؟
پاسخ: مدتهای مدیدی است که تمدن غرب با پیشرفت عجیبی که در صنعت پزشکی داشت از قبیل تغییر جنسیت، لقاح مصنوعی، حیوانات شبیهسازی شده و ... دچار غرور و سرمستی شده بود، این فاجعه تا جایی پیش میرود که برخی مرگ خدا را اعلام کرده و جهان و صنعت پیشرفتهی خود را بینیاز از خدا و لطف و عنایت او میبینند، لذا این بشر نیاز به تلنگر داشت تا بداند او بسیار ضعیفتر از آن است که ادعای خدایی بکند، لذا با ویروس کوچکی که اصلا به چشم هم نمیآید، اقتصاد دنیا فلج میشود، زندگی عادی به هم میخورد، تمام پزشکان دنیا جمع میشوند راه درمانی برای آن پیدا کنند، اما همچنان عاجز و ناتوان میمانند و تنها توصیه جدی آنان رعایت بهداشت فردی و در خانه ماندن است؛ شاید بتوان این ابتلا و آزمایش عالمگیر را به نوعی قدرتنمایی خداوند متعال در مقابل این بشر جریح و مغرور و پرمدعا نیز دانست.
سؤال دوم: چگونه کرونا میتواند تاریخ را تغییر دهد؟ روند تغییر تمدن در جهان پساکرونا به چه صورتی خواهد بود؟
پاسخ: مهمترین ویژگی یک تمدن، سبک زندگی مردمان آن تمدن است، تمدن اسلامی را با سبک زندگی اسلامی(اعم از حجاب، نحوه برخورد با مردم، روابط بین زن و مردم، خانهسازی، مراسم اجتماعی و...) میشناسند و تمدن غرب را با سبک زندگی غربی. کرونا در حال تغییر سبک زندگی غربی و آن ولنگاری و بی در و پیکر بودن فرهنگی آنان است، زدن ماسک و دستکش، عدم ارتباط با دیگران، خانه ماندن و نرفتن به دیدار دیگران حتی اقوام، تعطیلی تمام مراکز تفریحی سالم و ناسالم، دیسکو، فساد و فحشا و... همه و همه نوید زندگی دیگری دارد. یعنی اگر کرونا چند سالی طول بکشد، یا ویروس خطرناکتری به وجود بیاید، باید منتظر یک سبک جدید زندگی باشیم که با سبک زندگی غرب بسیار متفاوت است.
سؤال سوم: حضور الهیات را در تمدن پساکرونایی چطور ارزیابی میکنید؟ آیا جایگاه خود را بیش از پیش از دست میدهد یا مردم به الهیات اقبال بیشتری میکنند؟
با در نظر گرفتن رفتار مردم در این چند ماهی که دنیا با ویروس کرونا دسته و پنجه نرم میکند، بدون شک میتوان گفت مردم به سمت الهیات و دین و مذهب، روی آورده و مطمئنا این رویه ادامه خواهد داشت. مردم الان میدانند که علم و پزشکی روز از درمان کرونا عاجز است و تنها خدا میتواند به داد آنها برسد، حتی در برخی اخبار گفته شد که بسیاری از منکرین خدا و آتئیستها به سمت خدا روی آورده و از اعتقاد خود دست برداشته و اذعان کردهاند تنها چیزی که مایه آرامش روحی آنهاست، دعا به درگاه الهی است. لذا این مطلب نوید خوبی به همراه دارد و آن روی آوردن مردم به پرستش خدا و فهمیدن این مطلب است که خدا در زندگی آنان نقش اساسی دارد.
مدتها بود که خدا در غرب کمرنگ شده و بسیاری از فیلسوفان دین در اروپا اذعان میکردند که خدا در زندگی ما نقشی ندارد و اعتقاد به وجود خدا هیچ اثری در زندگی انسان ندارد، لذا یا مردم منکر خدا بودند یا خدا در زندگی آنان جایی نداشت، اما هماکنون بسیاری از مردم از این عقیده برگشته و به وجود خدا و تأثیر او در زندگی خود اعتراف کردند و امید است این روند ادامه پیدا کرده و روز به روز مردم بیشتری به سمت خدا و دعا و توسل به او گرایش پیدا کنند.
سؤال چهارم: بشر قبلا گریزی از دین به سمت علم داشت، آیا بحران کرونا میتواند سبب گریز مشابه از علم به سمت معنویت و دین شود؟
پاسخ: از مطالب بالا پاسخ این سؤال نیز روشن میشود، چون قبلا بسیاری از مردم و به خصوص روشنفکران، فکر میکردند علم آنقدر پیشرفت کرده که دیگر همه کار میتواند انجام دهد و نیازی به خدا نیست، لذا از دین به سمت علم گرایش پیدا کردند، اما در روزهای اخیر مسیر کاملا برعکس شده و مردم با گرایش به دین از علم زده شده و به نقش خدا در زندگی معترف شدهاند. البته باید دقت داشت که دین و علم اصلا در مقابل یکدیگر نیستند و اتفاقا هر کسی دارای علم و بینش حقیقی و بدون امیال و هوسها باشد، یقینا از اعتقاد بیشتری برخوردار خواهد بود.
سؤال پنجم: آیا در شرایط کنونی سیاست از عهده مقابله با ویروس کرونا برمیآید؟
پاسخ: آنچه ما در صحنه عمل میبینیم، دولتها از مقابله با کرونا عاجز شدهاند و به مردم التماس میکنند که از خانه بیرون نیایند، آمریکا که خود را ابرقدرت و کدخدای عالم میدانست، چنان گرفتار این بیماری شده که واقعا کنترل آن، از دستش خارج شده و در اداره امور ناتوان شده است، ایتالیا، انگلیس، فرانسه، اسپانیا، آلمان و... که خود را از پیشرفتهترین کشورها میدانستند، در مقابله با کرونا ناتوان هستند، لذا سیاست از مقابله با آن عاجز است.
سؤال ششم: آیا بحران کرونا میتواند نظم جهانی جدیدی ایجاد کند؛ امروز با جدالهای متعدد فرهنگی، دینی، عقیدتی و فلسفی مواجه هستیم، نظم جهانی جدید پساکرونا چگونه خواهد بود؟
پاسخ: به نظر میرسد هنوز برای پاسخ به این سؤال زود است، چون نمیدانیم مقابله با کرونا چقدر طول میکشد، اگر کوتاه باشد و به زودی واکسن آن کشف شود، تأثیر چندانی نخواهد داشت، اما اگر ادامه پیدا کند، یا چیزی شبیه کرونا یا حتی بدتر از کرونا -از جنبه سرایت و واگیردار بودن- به وجود آید، آن وقت میتوان گفت سبک زندگی مردم تغییر میکند، لذا فعلا نمیتوان در این مورد پیشبینی کرد.
سؤال هفتم: آیا اگر تمدن اسلامی هم بر جهان حاکم بود، امروز با این چالشها مواجه میشد؟
پاسخ: به نظر بنده اگر تمدن و دستورات اسلامی حاکم بود، چنین مشکلاتی ایجاد نمیشد، چرا؟ چون یکی از نمودهای تمدن و سبک زندگی اسلامی، خوراکیها و نحوه غذا خوردن است، اگر مردم از غذاهای طیب و پاکیزه و حلال بخورند و دستورات اسلام در نحوه غذا خوردن را نیز رعایت کنند، مثلا تا گرسنه نباشند، غذا نخورند، قبل از سیر شدن دست بکشند، غذا را با نمک شروع و ختم کنند، قبل و بعد از غذا دستهای خود را بشویند، سالی یک ماه روزه بگیرند و ... درصد بیماری به مراتب کاهش خواهد یافت؛ لذا با رعایت دستورات بهداشتی اسلام و همچنین حلال و حرام الهی به نظر میرسد چنین مشلاتی وجود نخواهد داشت.
سؤال هشتم: برای ساخت تمدن نوین اسلامی چه درسهایی را میتوان از کرونا گرفت؟
یکی از مهمترین درسهای کرونا، توکل و اتکا به خداوند متعال و روی آوردن مردم به معنویت و خدا باوری است و اینکه همه چیز به دست خداوند است، قدرت خدا مافوق تمام قدرتهاست، انسان باید امور خود را به خداوند قادر متعال بسپارد و او را از درون صدا بزند و به دنبال دستورات او باشد.
نکته دومی که بسیار حائز اهمیت است و انصافا مردم ایران از آن سربلند بیرون آمده و جزء زیباییهای کرونا محسوب میشود، ایجاد همدلی و روحیه کار و فداکاری و کمک به همنوع است. در حالیکه در غرب همه تلاش میکنند تنها خود را نجات دهند و از این بیماری منحوس در امان باشند، در ایران اسلامی و بر اساس تربیت اسلامی، مردم به فکر هم بودند و خیرین زیادی به کمک مردم و کادر درمانی آمده و حرکتهای بسیار زیبای مردمی و خودجوش ایجاد شد.
بسیاری از مردم با آمدن به صحنه به ضدعفونی کردن و معابر شهر و جاهای پرجمعیت و شلوغ پرداختند، برخی با خرید اقلام غذایی و پخش آن بین نیازمندان به کمک آنان شتافتند، برخی با رفتن به بیمارستانها و به عنوان نیروی جهادی به کادر درمانی کمک کردند و... خلاصه مردم ایران اسلامی با آمدن به میدان عمل، توانستند از این امتحان الهی سربلند بیرون بیایند.
این همدلی و همکاری نوید آمدن دولت اسلامی و تمدن اسلامی و ظهور منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را میدهد، هر چه این همدلی و ایثار بین مردم بیشتر شود، بدون شک ظهور انشاءالله زودتر اتفاق میافتد؛ برای ظهور هم معنویت لازم است و هم ایثار و هر دو را در بحث کرونا دیدم.
نویسنده: محمد فرضی پوریان
انتهای پیام