مهدی نصیری از فضلای صاحب قلم و اندیشه در قم به مناسبت سفر آتی پاپ به عراق در صفحه توئیتر خود چنین نگاشتهاند: «میزبانی قریبالوقوع آیتﷲ سیستانی از رهبر کاتولیکهای جهان در نجف اشرف، به معنای سبقت حوزه سنتی نجف از حوزه مدرن قم، در فهم اولویتهای جهانی و بکارگیری دیپلماسی الهیاتی است. حوزه رسمی و فربه قم، همچنان دلمشغولی دوقطبی انقلابی و سکولار در درون خویش است.»
به نظر میرسد آقای نصیری علیرغم مطالعه گسترده خود پیرامون ماهیت و وضعیت امروز غرب، در اظهارنظر فوق آراء و نظریات خود را کنار گذاشته و تحت تاثیر دوگانهسازی ژورنالیستی «مکتب قم، مکتب نجف» اظهار نظر کردهاست. لذا تذکر چند نکته ضروری است:
اگرچه دیدار رهبر کاتولیکهای جهان با مرجعیت اعلای نجف اتفاق مهمی است و امیدواریم ثمرات فراوانی هم داشته باشد، اما اساسا هدف اصلی سفر پاپ به عراق این دیدار نبودهاست و وی قرار است از چند کلیسای عراق که قدمتی کهن در فرهنگ مسیحیت دارد و همچنین مسیحیان آسیب دیده از هجوم داعش دیدار کند. در واقع سفر وی به عراق مانند سایر سفرهای پاپ اهدافی کاملاً دروندینی دارد و بدیهی است دیدار با عالیترین چهره دینی کشور میزبان هم در برنامه سفر گنجانده شود.
اما انجام یک دیدار هرچند بسیار مهم نمیتواند مبنای قضاوت درباره دو حوزه علمی با ساحتهای بسیار زیاد و متفاوت باشد. حوزه نجف میراث گرانبهایی دارد که تمامی حوزههای تشیع از جمله قم مدیون آن بودهاند، اما بیش از سه دهه تحت سیطره و سرکوب حزب بعث قرار گرفت و تمام تلاش زعمای آن حوزه تنها حفظ اصل این درخت پربار بود. دقیقا در همین ایام حوزه علمیه قم رشد و شکوفائی خود را آغاز کرد و توانست عرصههای بسیار وسیعی را تحت سیطره فقه و سایر علوم حوزوی درآورد.
لذا دو حوزه با زمینههای اجتماعی و سیاسی کاملا متفاوت هریک ساحتی مختص به خود دارد و نمیتوان قضاوتی مطلق درباره هرکدام داشت. اما از سوئی دیگر «روحیه خودکمبینی» آفتی در تمامی شئون زندگی است که گاهی در عرصه علمی و قضاوتهای آن هم رسوخ میکند.
اگرچه دیدار پیشرو از جهات مختلف بویژه دیپلماتیک به نفع جهان اسلام و تشیع است اما نیمنگاهی به روابط بینالملل حوزه علمیه قم در سه دهه اخیر هم نشان میدهد این حوزه روابط علمی قابل توجهی با واتیکان و مراکز علمی آکادمیک در کشورهای مختلف داشتهاست. قطعا نتایج «روابط علمی» و آثار عمیق و بلندمدت آن کمتر از دیدارهای دیپلماتیک نیست. جا داشت جناب آقای نصیری جستجوئی درباره سفرها و دیدارهای اساتید حوزه با پاپ و سایر شخصیتهای علمی کلیسا میداشتند.
برخی از کارشناسان به بهانه این سفر به تنزل قابل توجه جایگاه پاپ در بین مسیحیان پرداختهاند. به اعتقاد این افراد«پاپ ژان پل سوم، تقریباً آخرین نسل از رهبران واتیکان بود که در میان کاتولیکها جایگاه یک پدر معنوی داشت.بعد از او، بندیکت شانزدهم به علت رسواییهای عدیده و عزل نزدیک به ۴۰۰ کشیش برجسته به علت رسواییهای اخلاقی و کنارهگیریاش بعد از این رسواییها و سپس پاپ فرانسیس که در اوج مفاسد، به مقام پاپی رسید، نتوانستند آن جایگاه پاپهای سابق را که مردم با دیدنشان اشک شوق میریختند و صدها میلیون نفر در جهان، آرزوی بوسیدن دستانشان را داشتند و یک لحظه حضورشان را پشت پنجرههای برج کلیسا به انتظار مینشستند، به دست آورند.»
بدون تایید یا اظهارنظر درباره نظر فوق جا دارد در زمانی مستقل و بدون ارتباط با برنامه دیدار آتی، این موضوع هم توسط جناب آقای نصیری بررسی شود.
اما آخرین بخش از متن آقای نصیری به «دلمشغولی دو قطبی انقلابی و سکولار در درون حوزه» اشاره دارد. به نظر میرسد ایشان عملکردهای هیجانی و اشتباه عدهای معدود از طلاب با تابلوی انقلابی را به تمامی شئون حوزههای علمیه که دغدغه انقلابیبودن و انقلابیماندن دارند، تعمیم دادهاند. اعتقاد راسخ ما این است ریشههای انقلاب در حوزههای علمیه – با خوانشهای گوناگون ، مراتب و اوج و فرودهایش – بسیار مستحکمتر از آن است که تلاشهای دشمنان یا کجرفتاری برخی مدعیان، آن را بخشکاند.
منبع: مباحثات