وضعیت روحی و اجتماعی مسلمین؛ دلیل مدارای امام حسین(ع) با معاویه
کد خبر: 4077813
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۹
آیت‌الله یوسفی غروی در گفت‌وگو با ایکنا تبیین کرد:

وضعیت روحی و اجتماعی مسلمین؛ دلیل مدارای امام حسین(ع) با معاویه

آیت‌الله محمدهادی یوسفی غروی، نویسنده و استاد تاریخ اسلام، با مطرح کردن این سوال که چرا امام حسین(ع) سیاست برادر را در دوره معاویه ادامه دادند، گفت: این موضع دلایلی داشت از جمله اینکه وضعیت روحی و اجتماعی مسلمین کاملا بهم ریخته و بحرانی بود زیرا مردم در جنگ‌هایی که آتش آن توسط بنی امیه افروخته و به امام علی(ع) تحمیل شد، به حالتی از صلح و آرامش چشم دوخته بودند.

محمدهادی یوسفی غرویزندگی امام حسین(ع) مانند هر انسانی ادوار مختلفی دارد، ولی به دلیل اهمیت واقعه عاشورا عمر 57 ساله آن امام تحت‌الشعاع این دوره از زندگی‌شان قرار گرفته و به همین سبب شاید در مجالس عمومی کمتر به زندگی ایشان قبل از وقوع عاشورا پرداخته می‌شود.

زندگی امام حسین(ع) در کودکی و دوره پیامبر(ص)، دوره خانه‌نشینی امام علی(ع) و دوره امام مجتبی(ع) و ده سال امامت در دوره معاویه، از مهمترین مقاطع قبل از واقعه عاشوراست.

خبرنگار ایکنا در گفت‌وگو با آیت‌الله محمدهادی یوسفی غروی، نویسنده و استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه، تلاش کرده است تا زوایایی از زندگی آن حضرت قبل از محرم 61 هجری قمری را براساس گزارش‌های تاریخی واکاوی کند که بخش اول این گفت‌وگو را قبلا خواندید؛ (رفتار سیاسی سیدالشهدا(ع) در دوران خلفا چگونه بود)

در ادامه بخش دوم این گفت‌وگو را می‌خوانید؛ 

ایکنا ـ اشاره شد که امام حسین(ع) در طول خلافت خلفا بر خلاف برخی اظهارنظرها دخالتی در جنگ و صلح نداشتند و به میدان نرفتند، ایشان در دوره امام علی(ع) چه نقشی ایفا کردند؟ 

دشمنان امام علی(ع) را در طول خلافت با سه جنگ گرفتار کردند یعنی هنوز جنگ جمل تمام نشده صفین و بعد نهروان بر ایشان تحمیل شد و بعد از نهروان هم ابن ملجم که یکی از خوارج بود امام را به شهادت رساند، بنابراین امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بازوان راست و چپ علی(ع) بودند، در واقع مشاور و معاون امام بودند ولی سمت و پست قانونی نداشتند.

امیرالمؤمنین(ع) شخص دوم اسلام در کنار پیامبر(ص) بود و به طور طبیعی هر حادثه‌ای برای شخص اول اسلام یعنی پیامبر(ص) رخ دهد شخص دوم جانشین می‌شود و این فرایندی طبیعی است و پیامبر هم بیاناتی در مورد جانشینی امام علی(ع) فرمودند که گل سرسبد آن در غدیر صورت گرفت.

در مورد سلسله ائمه(ع) هم همین وضع صدق دارد یعنی برای مردم جای تردید نبود که شخص دوم در کنار امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن مجتبی(ع) بود و حتی در جنگ جمل، امام(ع) یاران اندکی داشت تا امام مجتبی(ع) را به کوفه فرستادند و ایشان از آنجا ده هزار نفر برای یاری امام علی(ع) بسیج کردند. حتی مالک اشتر و عمار یاسر هم فرستاده شدند ولی مردم آنها را اجابت نکردند تا اینکه خود امام مجتبی(ع) اقدام نمودند. امام حسین(ع) هم در این دوره نقش مشابهی داشتند و همراه امام حسن(ع) در کنار پدر بودند.

 

ایکنا ـ امام حسین(ع) در دوران برادرشان امام مجتبی(ع) و حتی ده سال بعد از ایشان موضع صلح را اتخاذ کردند، دلیل این رویکرد که منتقدانی در همان زمان داشت، چه بوده است؟

کتابی به نام اعلام الهدایة در 14 جلد از سوی مجمع جهانی اهل بیت(ع) در قم منتشر شد و برخی در نجف و قم در تالیف و ترجمه آن نقش داشتند و از جمله توسط آقای عباس جلالی کرمانی به فارسی ترجمه شد و دقیقا ادوار مختلف زندگی امام(ع) را در جلد 5 ذکر کرده است.

در بخشی از این کتاب آمده است: رخدادهای سیاسی که مسلمانان را پس از وفات رسول اکرم(ص) به این سو و آن سو کشاند بر مسلمانان سخت و دشوار آمد و در ایام تسلط معاویه بر شام و نبرد وی با امام علی(ع) و سرانجام مجبور کردن امام حسن(ع) در جهت برقراری صلح با معاویه به اسباب و عللی واقعی که امت را در برگرفته بود به اوج شدت خود رسید ولی ملاحظه می‌کنیم امام حسین(ع) در مواجهه با معاویه در موضعی کاملا سازگار با موضع امام مجتبی(ع) حتی پس از شهادت برادر نیز به حسب ظاهر تغییری نداد و اقدامی نکرد و این عدم تغییر در راستای باقی بودن همان علت و انگیزه‌ای بود که امام مجتبی(ع) را به صلح واداشت.

از منظر این کتاب اینکه چرا امام حسین(ع) سیاست برادر را در دوره معاویه ادامه دادند، دلایلی داشت از جمله اینکه وضعیت روحی و اجتماعی مسلمین کاملا بهم ریخته و بحرانی بود زیرا مردم در جنگ‌هایی که آتش آن توسط بنی امیه افروخته و به امام علی(ع) تحمیل شد، به حالتی از صلح و آرامش چشم دوخته بودند لذا امام حسن(ع) هم به دنبال تربیت نسلی جدید بود تا در وقت مناسب دست به قیام بزنند از این رو فرمودند دیدم اکثریت مردم تمایل به صلح دارند و از جنگ ناراضی هستند و به همین دلیل دوست نداشتم آنها را به کاری غیر از آنچه دلخواه آنهاست وادارم از این رو به ویژه برای سالم ماندن پیروان خود از قلع و قمع تن به صلح دادم و این جنگ را به وقت مناسبی موکول نمودم زیرا خداوند هر روز در شان و کاری است.

امام حسین(ع) هم که از وضعیت مسلمین به خوبی آگاهی داشت عینا همین موضع را اتخاذ و در پاسخ کسانی که پیرامون قیام با وی مذاکره داشتند می‌فرمود ابومحمد یعنی امام مجتبی(ع) صحیح عمل کرد و تا این مرد زنده است باید در خانه خود به سر ببرید و به هیچ تحرکی دست نزنید. امام حسین(ع) به همین دلیل هیچ تغییری در موضع خود نداد و در پاسخ مردم کوفه که وی را دعوت به قیام کردند (برمبنای تنزیه الائمه سیدمرتضی) فرمودند امیدوارم خداوند برادرم را در کاری که دارد موفق و او را تایید کند؛ تصمیم خودم امروز قیام نیست و تا معاویه زنده است باید سکوت کنید. این مطلب به نقل از اخبار الطوال دینوری در اواخر قرن سوم هجری بیان شده است.

 

ایکنا ـ حتما انتخاب این موضع و سکوت به معنای انتقاد نداشتن به حکومت معاویه نیست.

امام حسین(ع) چند سال قبل از وقوع حادثه عاشورا نسبت به تصمیمات اموی‌ها انتقاداتی داشتند از جمله اینکه در دو سال متوالی در حج، سخنانی را خطاب به اقشار مختلف مردم فرمودند و اتمام حجت کردند؛ یک خطبه در کتاب سلیم بن قیس هلالی، اواخر قرن اول هجری آمده و در دسترس ماست و یک ترجمه آن در زمان حیات امام خمینی با عنوان اسرار آل محمد(ص) نوشته شد همچنین تحف العقول عن آل الرسول از علی بن حسن بن شعبه حرانی از علمای شیعه قرن 4 و قبل از جمع‌آوری نهج‌البلاغه، خطبه امام را نقل کرده است و به فارسی ترجمه شده است و این خطبه در وادی عرفات برای قاریان و علمای آن دوره  بیان شد.

از جمله عبارت معروف امام حسین(ع) در این خطبه مورد استناد امام خمینی(ره) در بحث ولایت فقیه قرار گرفت؛ تعبیر العلماء امناء الله علی حلاله و حرامه؛ علمای امت اسلام اینان خدا بر حلال و حرام خدا هستند. امام خمینی از این خطبه در اثبات ولایت فقیه بهره برده است. وقتی معاویه خطبه خواند و مردم را به دعوت با یزید دعوت کرد امام حسین(ع) به شدت مخالفت ورزیدند و اتمام حجت کردند که این مسئله خلافت قرارداد با امام مجتبی(ع) بود، چون در صلحنامه قید شده بود که اگر امام مجتبی(ع) زنده بودند بعد از معاویه باید حکومت به ایشان برگردد و اگر نه به صورت شورایی به مسلمین واگذار شود.

 

ایکنا ـ آیا گزارش مستندی از این مقطع در مورد زندگی شخصی امام حسین(ع) داریم؟

امام حسین(ع) مراجعاتی از سوی مردم در مسجد مدینه داشتند و مسائل شرعی برای مردم از سوی ایشان بیان می‌شد و روایات متعددی هم در این باره داریم البته نمونه‌های متعددی هم از لطف و جود و کرم آن حضرت شاهدیم از جمله اینکه یک فردی خطایی مرتکب و دیه‌ای بدهکار شد و وقتی سؤال کرد من از چه کسی آن را طلب کنم امام(ع) او را راهنمایی و ارشاد فرمود و آن فرد هم تعبیر مدح‌مانندی در شان امام و پدر بزرگوارشان بیان کرد و امام حسین(ع) عطا و بخششی به او کرد و آن فرد گریست و امام(ع) پرسید چرا گریه می‌کنی آیا از صله ما دلگیر شدی وآن فرد گفت؛ خاک چگونه این انگشتان را می‌خورد. او طبق معرفت خودش این حرف را زد و نمی‌دانست که بدن امام معصوم(ع) پوسیده نمی‌شود. بنابراین مردم امام حسین(ع) را به عنوان نواده پیامبر اعظم(ع) می‌شناختند.

البته امام حسین(ع) به همراه برادر، در طول 25 سال خانه‌نشینی، باغات و چشمه‌های زیادی را در اطراف مدینه احداث و وقف عموم کردند و بعد از امام علی(ع) و طبق وصیت ایشان حسنین(ع) تولیت اینها را بر عهده گرفتند که اشتغال نسبتا زیادی بود.

انتهای پیام
captcha