از زیبایی گفت و خلوص نیت و رضای حق و همین خلوص باعث شد زیباییها معطوف کربلا شود و در طول اعصار هرچه در توان عاشقانش بود در معرفی آن واقعه عاشقی صرف گردد.
نقاشی قهوهخانهای نمونه بارزی از این دست زیباییهاست که ذوق و هنر خالق آن در ارادت به آستان خمسه آل عبا مشهود است. نوعی از نقاشی که در آن گوشههای واقعه طَفّ نمایان میشود و از ترکیب رنگ و عشق معجونی پر حلاوت در معرفی قیام راستین سومین امام به منصه ظهور در میآید.
محمدعلی محتشمینیا از هنرمندان و آفریدگاران این نوع نقاشی به حساب میآید که در گفتوگویی با خبرنگار ایکنا از خود، هنر و محرم گفت. وی در خانوادهای مذهبی و هیئتی پرورشیافته و از نوای گرم پدر که با مرثیههای خود گرمابخش محافل عزای حسینی بوده، کسب فیض کرده و غبار عزاداران حسینی را حس کرده است.
ایکنا ـ با چه حسی زیباییهای عاشورا را به تصویر میکشید؟
هرکسی به قدر معرفت خود میتواند از دریای با کرامت اهل بیت(ع) برداشت کند و شناخت واقعه کربلا و آشنایی با هدف امام، انسان را وا میدارد که هرچه دارد در طبق اخلاص بگذارد و ارائه کند.
ایکنا ـ موضوع طرحهای خود را چگونه انتخاب میکنید؟
موضوع پردهها تعدادی سفارشی هستند و این بدین معنی نیست که من دخل و تصرفی ندارم و حتی کارهای سفارشی نیز بستگی به شهر و محل آن دارد که باید اطلاعات کافی داشته باشیم و همه اینها در بحث سفارش است ولی برای خودم و دلم کار کردن اینگونه نیست.
ایکنا ـ مطالعه حول واقعه کربلا را در چه حدی در انتخاب طرحهایتان مؤثر میدانید؟
مطالعه مهمترین نکته در موضوع واقعه کربلا است و باید کربلا را تا حدی لمس و احساس کرد و این نیست جز مطالعه و شناخت و درک و بخشی شرکت در محافل و مجالس و عرض ارادت به آستان بزرگواران. چگونه میشود زیارت ناحیه مقدسه را فهمید که آمده است سلام بر کسی که خدا شفا را در خاک شریفش قرار داده است پس باید علت و معلول را دانست و عاشق واقعی کسی است که اول درک کند و سپس برای اباعبدالله و واقعه کربلا اشک بریزد.
ایکنا ـ با توجه به معنویت موضوع قیام امام حسین(ع) آیا موقع خاصی از شبانهروز را به نقاشی اختصاص میدهید؟
بله، مطمئناً همه جوانب باید محیا شود تا اثری پدید آید. من شب و نیمههای شب را انتخاب میکنم، با توجه به روحانیت موضوع و ارتباط آن با عبادت در نیمههای شب بهترین موقعی که انسان فارغ از مسائل دنیوی است و بیشتر ارتباط برقرار میشود. سعی دارم موقع کار با وضو باشم.
ایکنا ـ در رابطه با نوع نقاشی چگونه توضیح میدهید؟
نقاشی پردههای مذهبی از زمان قدیم مرسوم بوده که به نقاشی قهوهخانهای معروف و با موضوعات مختلف کار شده است. در قدیم مردم بعداز تلاش برای رزق و روزی، در قهوه خانهها جمع میشدند و نقال از روی پردهها با توضیحات پردهخوانی میکرد. بعد از آن بیشتر در مجالس مذهبی مورد استفاده قرار گرفت و هر روز برشکوه آن افزوده شد. پردههای مذهبی در کشور نماد هر شهر و محله است.
ایکنا ـ در این نقاشی از چه نوع وسایلی استفاده میشود؟
در پردههای مذهبی از مخمل برای زمینه کار و با رنگ و روغن روی آن کار میشود.
ایکنا ـ پس از اتمام نقاشی خودتان چگونه با آن ارتباط برقرار میکنید؟
من با این پردهها زندگی میکنم و به نظر من هیچ کسی جز خالق اثر نمیتواند ارتباط تنگاتنگی با آن داشته باشد، چون لحظه لحظه با آن زندگی کرده است و در این نوع کارها سعی من براین بوده که حس را منتقل کنم.
ایکنا ـ تأثیر این کار در زندگی شخصی شما چه بوده است؟
بیشک مهمترین تأثیر آن احساس آرامشی است که به من میدهد و این را مدیون پدر و مادرم هستم که با بردن به مجالس، ارادت به معصومان را در رگ و خون من جاری کردند.
ایکنا ـ غیر از نقاشی در چه زمینههای دیگر هنری فعالیت دارید؟
به عنوان عضو کوچکی در مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی کشور نمایشگاههای نقاشی در خانه فرهنگ و شهرداری یزد با موضوع نقاشی برگزار کردم و در رشتههای خوشنویسی، مجسمهسازی نیز فعالیت میکنم. در مرثیهخوانی نیز چند سالی در خدمت هیئت چهار منار و هیئت صاحبالزمان(عج) بودم و در موسیقی سنتی نیز فعالیت دارم که سه سال به عنوان خواننده و نماینده یزد در شهرهای مختلف آلمان و در جمع ایرانیان مقیم و به دعوت سفارت ایران در برلین اجرا داشتهام.
اعظم السادات میرجلیلی، خبرنگار ایکنا
انتهای پیام