حسن اختری، دانشآموخته مدیریت رسانه و عضو مؤسسه کشوری مهد قرآن به مناسبت 17 مردادماه روز خبرنگار یادداشتی را در اختیار ایکنا قرار داد که متن این یادداشت را در ادامه میخوانید؛
روایتگری؛ شغل یا رسالت؟ خبرنگاری، فقط شغلی برای گزارش دادن وقایع روزمره نیست. اگر از ظاهر فراتر برویم و به عمق این حرفه نگاه کنیم، با چیزی شبیه رسالت مواجه میشویم. وظیفهای خطیر که با آگاهی آغاز میشود و به روشنگری ختم میشود. کسی که خبرنگار میشود، در واقع پا به میدان مبارزهای گذاشته که یک سویش حقیقت است و سوی دیگر، تحریف. یک سویش آگاهی است و آنسویش غفلت. خبرنگار، چشم جامعه است وقتی که دیگران نمیخواهند ببینند، صدای وجدان است، وقتی که دیگران سکوت کردهاند.
در دنیای پرسرعت امروز که اطلاعات از هر سو ما را بمباران میکند، بیش از همیشه به خبرنگارانی نیاز داریم که حقیقت را فریاد بزنند، نه دروغ را تزئین کنند. خبرنگار واقعی، همان کسیست که دروغ را رسوا میکند، صداقت را پاس میدارد، و مهمتر از همه، خودش اسیر بازی قدرت و منفعت نمیشود.
شاید همینجاست که ماجرای روز خبرنگار، از یک مناسبت تقویمی فراتر میرود و تبدیل میشود به فرصتی برای بازاندیشی. این بار اما، میخواهیم بهجای شعارهای تکراری، به ریشههای خبرنگاری در باورهای دینیمان نگاه کنیم. به قرآن، که کتاب خبرهای راست است. به پیامبرانی که خبرنگاران وحی بودند و به بزرگزنان و مردانی چون حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) که با زبان و اشک و خطابه، حقیقتی را روایت کردند که قدرتِ روزگار میخواست آن را دفن کند.
قرآن، کتابی است، سرشار از خبر. اگر به ساختار محتوای آن نگاه کنیم، متوجه میشویم که بسیاری از آیاتش، روایتهای دقیق و عمیقی از اتفاقات گذشته، حال و آیندهاند؛ یعنی درست همان چیزی که خبرنگار با آن سر و کار دارد: خبر. اما در قرآن، این خبرها تنها برای «اطلاعرسانی» نیست؛ هر خبر، حامل پیامی اخلاقی، معرفتی یا اجتماعی است. انگار هر «روایت» در قرآن، همراه با یک «هشدار» یا «بیدارباش» است.
در قرآن، واژههایی مثل نبأ، خبر، صدق، بیان، تبیین، بلاغ، شهادت و فصاحت به وفور دیده میشود که هر کدام از جنبهای به کار رسانهای نزدیکاند. در این بخش، به برخی از مهمترین آیات مربوط به خبرنگاری و اطلاعرسانی در قرآن میپردازیم.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ» سوره حجرات، آیه ۶
این آیه، اصل کلیدی fact-checking را پیش از قرن ۲۱ به بشریت آموزش داده است. اگر خبری از منبعی ناصادق رسید، بیتحقیق آن را نپذیرید. همچنین میتوان گفت چه بسا این آیه صریحترین آیه رسانهای قرآن باشد. صراحتاً هشدار میدهد: اگر کسی که سابقه فسق دارد، برایتان خبری آورد، سریع باور نکنید. اول تحقیق کن، بعد واکنش نشان بده. چون ممکن است با یک خبر دروغ، آبروی مردمی را ببری و بعد بفهمی اشتباه کردهای؛ اما دیگر دیر شده باشد.
این آیه امروز میتواند تابلوی بالای سر هر تحریریهای باشد. خبر، بازی نیست. انتقالش، مسئولیت میطلبد و آنکه بدون تحقیق، خبری را نشر میدهد، در نگاه قرآن، نهتنها ناآگاه است، بلکه ممکن است شریک جرم یک ظلم شود.
«نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» سوره حجر، آیه ۴۹
در این آیات و همچنین آیات دیگر، پیامبر مأمور است که خبرهایی خاص و تعیینکننده را به مردم برساند. او «نبی» است، یعنی کسی که خبر بزرگ میآورد. این خبر، گاهی از جنس رحمت است، گاهی هشدار. گاهی وعدهی بهشت است، گاهی تهدید به دوزخ. اما در هر صورت، پیامبر خبرنگار راستینیست که از سوی منبعی مطمئن (وحی) گزارش میدهد و هرگز دروغ نمیگوید.
پس میتوان گفت: واژه «نبی» ریشه در «نبأ» دارد، و این خود سندی قرآنی بر جایگاه بلند «خبرنگاری الهی» است.
«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ» سوره نبا، آیات ۱ و ۲
در آغاز سوره نبا، خداوند با لحنی سؤالگونه میپرسد: از چه چیز میپرسند؟ از «خبر بزرگ»! مفسران گفتهاند که این «نبأ عظیم» ممکن است به قیامت، وحی یا ولایت امیرالمؤمنین (ع) اشاره داشته باشد. در هر صورت، قرآن این را یادآور میشود که بعضی خبرها «عظمت» دارند. عظمت نه از حیث جذابیت، بلکه از حیث اثرگذاری، سرنوشتسازی و حقیقتِ مطلق.
این یعنی خبرنگار، وظیفه دارد «نبأ عظیم» را برجسته کند؛ نه آنکه خبرهای بیارزش یا سرگرمکننده را بر صدر بنشاند و واقعیات بزرگ را به حاشیه ببرد.
«مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» سوره ق، آیه ۱۸
در این آیه، به صراحت بیان میشود که هر کلمهای که انسان بر زبان میآورد، ثبت و ضبط میشود. هیچ جملهای بیصاحب و بیردیابی نیست. برای خبرنگار، این آیه یادآوری تکاندهندهایست: اگر چیزی نوشتی، گفتی یا منتشر کردی، بدون آنکه صحتش را بدانی، یا نیتت روشن نبوده باشد، باید پاسخگو باشی.
در دنیای دیجیتال که اطلاعات با یک کلیک منتشر میشود، این آیه بیش از همیشه برای خبرنگار معنا پیدا میکند.
«وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ» سوره طلاق، آیه ۲
واژه «شهادت»، هم در معنای گواهی آمده، و هم در معنای شهید شدن. در هر دو معنا، نوعی ایستادن در برابر واقعیت نهفته است. خبرنگار نیز در معنای قرآنی، شاهدی بر جامعه است؛ باید شهادت دهد به آنچه میبیند، بدون تحریف، بدون سانسور، بدون دروغ.
این آیه خبرنگار را دعوت میکند که گواهیاش فقط برای خدا باشد، نه برای خوشایند قدرت یا منفعت.
قرآن، خبرنگاری را شغل سادهای نمیبیند. آن را به پیامبری گره میزند، به شهادت، به صداقت، به مسئولیت. و هرکس پا در مسیر انتقال خبر میگذارد، باید این اصول را از بزرگترین معلم حقیقت، یعنی خداوند، بیاموزد.
وقتی از خبرنگاری در نگاه دینی حرف میزنیم، هیچ الگویی بالاتر و کاملتر از پیامبران الهی نداریم. آنها نهفقط گزارشگر واقعیتها، بلکه افشاگران فساد، هشداردهندگانِ آینده، و معلمان آگاهی برای جامعهی خویش بودند. اگر امروز خبرنگاری را مسئول روشنگری، عدالتخواهی، آگاهیبخشی و دفاع از حقیقت میدانیم، پیامبران نخستین پیشگامان این مسیرند.
در زبان عربی، واژهی «نبی» از ریشهی «نَبَأَ» گرفته شده، یعنی خبر. و دقیقاً به همین دلیل است که پیامبران را در قرآن «نبی» نامیدهاند؛ چون آنها آورندهی خبرهایی بزرگ بودند. اما این خبرها، جنسشان با خبرهای عادی فرق داشت. نه سیاسی بودند، نه اقتصادی، نه زرد. آنها از چیزی خبر میدادند که بشر فراموش کرده بود یا انکار میکرد: توحید، معاد، عدالت، مسئولیت، انسانیت.
به بیان دیگر، پیامبران خبرنگارانی بودند با مأموریت الهی. آنها نه در پی فروش بیشتر بودند، نه جلب توجه. دنبال مخاطبسازی نبودند، بلکه دنبال بیدار کردن وجدانها بودند.
بسیاری از پیامبران، بهخاطر خبری که میآوردند، به شدیدترین شکلها تهدید و حتی شکنجه شدند. حضرت نوح (ع)، بارها تمسخر شد چون از طوفان خبر میداد. حضرت موسی (ع)، با فریاد «فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ» (بفرست بنیاسرائیل را با من) مستقیماً دستگاه قدرت را به چالش کشید. حضرت عیسی (ع) در برابر تحریفگران دین ایستاد. و پیامبر اسلام (ص) هم با اعلام «قُولُوا لا إِلَهَ إِلَّا الله تُفْلِحُوا»، تمام نظام جاهلی را برآشفت.
خبری که آنها میآوردند، برای مخاطب ساده نبود. گاهی تلخ، گاهی هولناک، گاهی انقلابی. اما آنها اهل سانسور یا سازش نبودند. چون در مکتب وحی، حقیقت باید گفته شود؛ حتی اگر تلخ باشد.
در قرآن، بارها از واژهی بلاغ مبین استفاده شده است:
«و مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ» سوره نور، آیه ۵۴
یعنی بر پیامبر چیزی جز «رساندن شفاف و روشن پیام» نیست. این جمله ساده، در دل خود اصل مهمی از خبرنگاری را جا داده:
پیامبر مأمور است که «بلاغ» کند، و نه هر بلاغی، بلکه «مبین»؛ روشن و قابلفهم. نه پر از پیچیدگیهای رسانهای، نه گمشده در کلمات شیک اما بیمحتوا. این یعنی خبرنگار اسلامی باید حرف حساب را ساده و شفاف بزند.
پیامبران، فقط آورندهی خبر نبودند؛ آنها نقش وجدان جامعه را هم داشتند. وقتی که مردم اسیر روزمرگی بودند، آنها میگفتند «أَفَلَا تَعْقِلُونَ؟»، «أَفَلَا تَذَكَّرُونَ؟»، «هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ...؟» یعنی مردم! کمی فکر کنید، ببینید چه خبر است، به اطرافتان نگاه کنید!
این سؤالات در قرآن، مانند تیترهای هشداردهندهی صفحهی اول روزنامهایاند که میخواهد ذهن مخاطب را بیدار کند.
در سوره مائده، آیهای هست که عصاره وظیفه اطلاعرسانی درست را بیان میکند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا...» سوره مائده، آیه ۸
یعنی: ای اهل ایمان! همواره برای خدا قیام کنید و عادلانه شهادت دهید؛ دشمنی قومی باعث نشود که عدالت را فراموش کنید.
این آیه برای خبرنگارانی که در دل تضادها و منازعات اجتماعی کار میکنند، دقیقاً حکم نقشه راه دارد: حتی اگر کسی را دوست نداری، حق ندارد دربارهاش دروغ بگویی. حتی اگر دشمن توست، باید عادلانه دربارهاش بنویسی.
اگر خبرنگاری را ادامهی راه پیامبران بدانیم، دیگر به آن فقط بهعنوان یک شغل نگاه نمیکنیم. پیامبران نشان دادند که «خبر» میتواند سرنوشتساز باشد، میتواند بیداربخش یا سقوطآفرین باشد. آنها به ما یاد دادند که اگر قرار است چیزی را بگویی، یا بنویسی، یا منتشر کنی، اول باید با خودت صادق باشی. باید بدانی که خدا شاهد است.
و حالا، خبرنگار امروز، وارث همین راه است. آیا توان ایستادن در صف پیامبران را دارد؟ این، سؤالی است که هر صاحب قلمی باید از خودش بپرسد.
یکی از مهمترین جنبههای خبرنگاری که کمتر به آن توجه شده، اخلاق رسانهای است. قرآن نور راه است، اما احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) مانند چراغهای راهنمایی در مسیر خبرنگاری دقیق و عمیقاند. آنها معیارهای شفاف و روشنی را برای کسانی که با خبر و اطلاعرسانی سروکار دارند، بیان کردهاند. در این بخش، به برخی نکات اخلاقی کلیدی که در احادیث مطرح شده، میپردازیم.
پیامبر (ص) فرمودهاند: «کفى بالمرء من الکذب أن یحدّثَ بِکلّ ما سمع»
برای دروغگویی آدمی همین بس که هرچه میشنود، نقل کند
خبرنگار باید مراقب باشد در دام شایعات نیفتد. حتی اگر خبر از منابع مختلف آمد، باید حقیقت آن را بررسی کند و از انتشار شایعه پرهیز نماید.
ائمه معصومین همواره بر روشنگری، افشاگری در برابر ظلم، و نگهبانی از واقعیتها تأکید داشتهاند. در روایتی از امام علی (ع) آمده است: «کُونُوا لِلظَّالِمِ خَصْمًا، وَلِلْمَظْلُومِ عَوْنًا»؛ که میتوان آن را اساس رسالت خبرنگاری دانست: مقابله با ظلم و یاری مظلوم با ابزار اطلاعرسانی.
یعنی خبرنگار باید بداند چه موقع و چگونه خبری را منتشر کند. گاهی افشای یک خبر بدون بررسی یا بدون در نظر گرفتن تبعات، میتواند به جامعه آسیب بزند. حکمت و صبر، ابزارهای مهم در حفظ امنیت اخلاقی و اجتماعیاند.
احادیث اهلبیت (ع) بارها بر نقش اجتماعی خبرنگار تاکید دارند. کسی که خبر میآورد، نه فقط خبررسان بلکه چراغدار آگاهی است و باید به تبعات کار خود فکر کند.
امام صادق (ع) فرمودهاند: «المؤمن أخو المؤمن، لا يظلمه ولا يخذله» مؤمن، برادر مؤمن است، ظلم و خیانت نمیکند.
خبرنگار نباید با انتشار خبرهای نادرست یا تحریفشده، به جامعه آسیب بزند.
اخلاق رسانهای از دیرباز در احادیث اهلبیت (ع) به شکل شفاف و دقیق بیان شده است. خبرنگار امروز اگر بخواهد حقیقی باشد، باید پیش از هر چیز، صداقت، امانت، پرهیز از شایعه، و حکمت در گفتار را سرلوحه قرار دهد. تنها در این صورت است که میتواند صدای حق و وجدان جامعه باقی بماند.
حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع): خبرنگاران کربلا
واقعه عاشورا فقط یک نبرد نظامی نبود؛ نقطهی عطفی در تاریخ بشر بود که تا ابد پیام دارد. اما اگر بخواهیم این حادثه را با چشم رسانهای ببینیم، یک سؤال مهم مطرح میشود:
اگر کربلا یک صحنهی حقیقت بود، چه کسی آن را روایت کرد؟
چه کسی نگذاشت حقیقت عاشورا در تاریخ دفن شود؟
چه کسانی خبرنگاران صادقِ این فاجعه بودند؟
پاسخ روشن است: حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد (ع).
دو شخصیتی که در ظاهر، اسیر کاروان شکستخورده بودند؛ اما در واقع، رسانههایی زنده و مقاوم بودند که حقیقت عاشورا را از دل خفقان اموی بیرون کشیدند و به گوش تاریخ رساندند.
حضرت زینب (س)، نه تنها کاروان اسرا را مدیریت کرد، بلکه با ایستادگی در برابر خلیفهی وقت، صدای عاشورا را به قلب دشمن رساند. خطبههای او در کوفه و شام، نمونهای کمنظیر از اطلاعرسانی شجاعانه، افشای حقیقت، و وارونهسازی پروپاگاندای دستگاه اموی بود.
در شام، وقتی یزید سرمست از پیروزی بود، حضرت زینب (س) در خطبهای کوبنده فرمود: «فَكِدْ كَيْدَكَ وَاسْعَ سَعْيَكَ، فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا...» این خطبه، همان نقش رسانهای را ایفا کرد که امروز، خبرنگاری آزاد در برابر دیکتاتوریها دارد.
حضرت زینب (س)، با اتکا بر شهامت، صداقت، و شناخت مخاطب، رسالت رسانهای خود را در اوج تهدید به انجام رساند؛ الگویی جاودانه برای خبرنگارانی که در خط مقدم جبهه حقیقت ایستادهاند.
او خبرنگاری نبود که در کنج آسایش بنشیند و بنویسد؛ بلکه در دل بحران، در میان آتش، خطبه خواند. جلوی یزید ایستاد، در کوفه و شام سخن گفت، و کاری کرد که حقیقت عاشورا به سینهی مردم و حافظهی تاریخ منتقل شود.
خطبههای او را بخوانید؛ پر از شفافسازی، افشاگری، وجدانآگاهی است. با نگاهی رسانهای، خطبهی زینب (س) در شام، دقیقاً یک گزارش افشاگرانهی تمامعیار است. او نه توهین کرد، نه فحاشی؛ فقط واقعیت را آنچنان عریان بیان کرد که کاخ یزید لرزید. همین است راز قدرت رسانهی زینبی.
در ظاهر، امام سجاد (ع) مریض و ناتوان بود. اما رسانهاش، صدایی بود که نه با فریاد بلکه با دعا، گریه، مناجات، خطبه و تربیت سخن گفت. او روایتگر مظلومیتی شد که ممکن بود در تاریخ گم شود. سخنان روشنگرانهی او در مسجد شام، جریانی از بیداری را آغاز کرد.
صحیفه سجادیه را اگر از زاویهی رسانه نگاه کنیم، یک نوع مستندسازی تاریخ با زبان عرفان و اخلاق است. امام با قدرت کلمه، دلهای خاموش را روشن کرد. او نشان داد رسانه لزوماً میکروفون و دوربین نیست؛ گاهی اشک است، گاهی دعا، گاهی نگاه.
اگر بخواهیم یک تحلیل رسانهای از نقش حضرت زینب و امام سجاد (ع) داشته باشیم، میتوانیم این اصول را در روش کارشان ببینیم:
افشاگری بهموقع و مستند – در خطبههایشان، از تحریف پرهیز کردند و حقایق را با ذکر مصادیق بیان کردند.
مبارزه با سانسور – در دربار شام، سانسور رسمی بود، اما زینب (س) اجازه نداد این سانسور بر حقیقت غلبه کند.
جلب افکار عمومی با زبان منطق و احساس – خطبهها نهتنها عقل مردم را هدف میگرفت، بلکه احساسشان را هم بیدار میکرد.
بیپروایی در برابر قدرت – آنها نشان دادند خبرنگار حقیقی، از قدرت نمیترسد، بلکه وظیفهاش را انجام میدهد.
کربلا را کسانی روایت کردند که ابزار رسانهای نداشتند؛ نه بلندگو، نه روزنامه، نه تلویزیون، نه شبکه اجتماعی. اما صدایشان به گوش قرنها رسید. چرا؟ چون:
براساس حقیقت گفتند
با شجاعت ایستادند
برای خدا کار کردند، نه برای مخاطبسازی یا خودنمایی
و این یعنی خبرنگاری اصیل. آنکه فقط ابزارش پیشرفته نیست، بلکه نیت و نگاهش بالاست.
کسی که امروز خبرنگار است، اگر میخواهد بداند چگونه باید در شرایط بحران، سانسور، جنگ و تحریف حقیقت رفتار کند، کافی است به حضرت زینب (س) نگاه کند.
اگر دنبال الگوی مقاومت نرم و اطلاعرسانی عمیق در بستر احساس و خرد میگردد، باید از امام سجاد (ع) درس بگیرد.
عاشورا فقط یک قیام شمشیر نبود؛ یک قیام رسانهای هم بود. و پیروان حسین (ع) تنها با فریاد حق، روایت را از دست قدرت درآوردند و به تاریخ سپردند.
بعد از مرور آیات قرآن، احادیث اهلبیت، و بازخوانی حرکت حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع)، حالا نوبت به ماست. به خبرنگار امروز. به آنکه در هیاهوی دنیای مدرن، میان پلتفرمها، سرعت، تیترهای داغ و رقابتهای رسانهای، هنوز به دنبال حقیقت است.
سؤال اصلی اینجاست: آیا خبرنگار امروز، میداند وارث چه میراث بزرگی است؟
در منطق قرآن، نبی یعنی آورندهی خبر بزرگ. در منطق اهلبیت، زبان باید آگاه، مسئول و صادق باشد. در منطق عاشورا، خبررسانی یعنی مقاومت در برابر تحریف.
خبرنگار امروز فقط یک «واسطه» نیست؛ بلکه نقشآفرین است. اگر درست بگوید، عدالت زنده میماند. اگر کوتاهی کند، حقیقت دفن میشود. اگر بفروشد، وجدانها سقوط میکنند.
او میتواند در کنار مردم باشد یا در کنار قدرت
میتواند بذر امید بکارد یا بذر ترس
میتواند بیدار کند یا خواب کند
میتواند سکوت کند یا فریاد بزند
و این انتخابها، دقیقاً همان رسالتی است که پیامبران، امامان و پیشوایان حقیقت به دوش کشیدند.
رسالت خبرنگار دینی؛ چه باید باشد؟
خبرنگاری در بستر نگاه دینی، نهتنها فنی و تخصصی است، بلکه وظیفهای الهی و انسانی است. یک خبرنگار در مکتب قرآن و اهلبیت، باید ویژگیهایی داشته باشد که همه در طول این مقاله گفته شد، و حالا در چند جمله جمعبندی میشوند:
راستگو باشد؛ نه دروغپرداز برای لایک بیشتر
امین باشد؛ نه فروشندهی خبرهای جعلی
عدالتمحور باشد؛ نه ملاحظهگر روابط و سیاستها
شجاع باشد؛ نه مصلحتسنجی در برابر ظلم
آگاه باشد؛ نه بازیچهی جریانسازی رسانهای
متعهد به حقیقت باشد؛ نه دنبالرو موجها
و مهمتر از همه، بداند که هر کلمهای که مینویسد، هر ویدیویی که منتشر میکند، و هر روایتی که نقل میکند، آیندهای میسازد. یا نجاتبخش است، یا فاجعهساز.
در چنین روزی، وقتی از خبرنگاری یاد میکنیم، نباید فقط به کارت خبرنگاری و گزارشهای روزمره نگاه کنیم. باید روح خبرنگاری را زنده نگه داریم.
خبرنگارانی که در راه گفتن حقیقت، هزینه دادند، شهید شدند، ممنوعالکار شدند، اما تسلیم نشدند.
خبرنگارانی که حتی در جنگ نرم، با واژهها جنگیدند، با قلم افشا کردند، با دوربین مستند ساختند، و با وجدانشان قضاوت کردند.
و از همه بالاتر، خبرنگارانی مانند حضرت زینب (س)، که بدون حتی یک ابزار رسانهای، حقیقت را فریاد زدند و نگذاشتند خون حسین (ع) خاموش شود.
در جهانی که پر از تصویر است اما کم از بصیرت،
در دنیایی که اطلاعات زیاد است ولی آگاهی کم،
در دورانی که رسانهها فراوانند اما حقیقت گم شده،
خبرنگار واقعی کسی است که در دل این تاریکی، چراغی به دست بگیرد و راه را نشان دهد.
امروز، خبرنگاری میتواند شغل باشد، یا یک رسالت.
میتواند نان درآورد، یا نام جاودانه بسازد.
میتواند ابزار دروغ باشد، یا بلندگوی عدالت.
و این انتخاب، با توست؛ ای وارث پیامآوران نور.
انتهای پیام