به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه شرق آسیا، تاریخ حضور شیعه در مالزی به نخستین برخوردهای مردم بومی مالائی با اقوام مهاجر مسلمان در قرن پنجم هجری به بعد بر میگردد و در آن زمان دین اصلی مردم این سرزمین هندویی و بودایی و زبان آنان سانسکریت بوده است. از میان مسلمانان بازرگان در قرون گذشته شیعیانی نیز بودهاند که برای داد و ستد به بندر ملاکا با کشتیهای بزرگ تجاری میآمدهاند و بر اساس گفته پرفسور داتو محمود زهدی، از اساتید بنام دانشگاه بینالمللی اسلامی مالزی نخستین مهاجران به این سرزمین شیعه بودهاند و البته تاکنون اسناد قابل قبولی برای اثبات حضور گسترده شیعه در دست نیست و نمیتوان با قاطعیت گفت که شیعیان نخستین مهاجران به مالزی بودهاند.
برخی از مورخان از حضور سردار ایرانیالاصل چینی به شهر ملاکا خبر دادهاند که در همانجا نیز درگذشته است، اما این گفته نیز چندان دارای مستند نیست. مالزی بر خلاف تایلند شاهد مهاجرت علمای شیعی ایران و عراق نیز نبوده است. حضور شیعه در مالزی عموماً در چند مرحله تاریخی صورت گرفته است که مهمترین آنها مهاجرت اقوام سادات علوی از یمن به مالزی است. این سادات علوی که به نامهای سید العطاس، سیدالسقاف، سیدالعیدروس و مانند آنها شهرت داشتند در قرون گذشته از یمن و به ویژه حضرموت به مالزی مهاجرت کردهاند و دارای مذاهب شیعه و شافعی و زیدی بودهاند و بسیاری از شیعیان مالزی از این تیره و نژاد هستند و از نظر شکل و شمائل نیز با مردم مالائی کاملاً متفاوت هستند.
گروه دیگری از شیعیان مالزی متعلق به مهاجران هندی و پاکستانی و افغانی و بنگلادشی است که در دوران سیطره انگلستان در مالزی به عنوان نیروهای کار به این منطقه کوچانده شدهاند و در طول سالهای متمادی مذهب خود را حفظ کردهاند و آداب و مناسک دینی را بر اساس مذهب شیعه به جای میآورند. شیعیان خوجه اثنا عشری هند نیز از همین جمله بشمار میآیند که در حال حاضر در مالزی دارای اتحادیه مستقل هستند و فعالیت خود را در حمایت از دانشجویان جعفری اثناعشری دارند با بروز انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی( قدس سره) تعدادی از همین سادات و برخی دیگر از جوانان پرشور سنی مذهب برای آشنا شدن با اسلام انقلابی به قم مهاجرت کردند و به تحصیل علوم دینی پرداختند و تعداد این افراد از 50 نفر نیز تجاوز نمیکند.
این جوانان مالزیایی بعدا به کشورشان بازگشتند و در مشاغل مختلف دولتی و غیر دولتی چون شرکتهای تجاری به کار پرداختند و تعدادی از همین افراد نیز به فعالیت مذهبی مشغول شدند. شیعیان مالزیایی اعم از طرفداران انقلاب اسلامی و یا طرفداران مراجع شیعی دیگر در هند و عراق و پاکستان و ایران هیچگاه برای خود مسجدی نداشتهاند و همه فعالیتهای آنان در منازل و یا اماکنی تحت عنوان حوزه و یا مرکز انجام میشده است. تعدادی از سران احزاب پاس و آمنو نیز به تشیع گرایش یافتند، اما شیعیان حزب پاس در بیان این گرایش شجاعت بیشتری از خود نشان دادند و احزاب مخالف آنان نیز همین امر را دستمایه حمله سیاسی خود قرار دادند و برای تضعیف جبهه مخالف، آنان را به پیروی از تشیع متهم میساختند.
ادامه دارد...