به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از «وطن آنلاین»؛ با ورود ماهواره، اینترنت و موبایل به زندگی مردم؛ فاصلهها بین افراد بیشتر شد و از سویی کارکردهای غیر فرهنگی این وسایل بر زندگیهای مشترک از جمله فاصله بین زوجین را حاصل کرد؛ اتفاقی که کمتر بدان توجه شد و امروز شاهد هستیم طلاقهای بسیاری بواسطه این امر در حال وقوع است.
تا چند سال پیش تلویزیون را عامل دورکردن اعضای خانواده از یکدیگر میدانستند چرا که تلویزیون باعث شد افراد به جای نگاه کردن به یکدیگر به صفحه تلویزیون چشم بدوزند، اما امروز اعضای خانواده برای صدا کردن یکدیگر پیامک میزنند و یا در WeChat برای یکدیگر پیام صوتی ارسال میکنند و حتی همان زمان اندک تماشای تلویزیون را نیز صرف گذراندن در اینترنت و شبکههای اجتماعی و یا استفاده از ابزارهای ارتباطی نوین میکنند.
مدرنیته سبک زندگی و نحوه گذراندن اوقات فراغت افراد را تغییر داده است. تبلیغات ماهوارهای، تاثیرات منفی روی نوجوانان و جوانان داشته، به طوری که شکاف نسلی اختلالات روانی، قطع جریان تفکر سالم، تعارض فرهنگی، درگیری درونی و بیرونی، طلاق، مشکلات جنسی و استفاده از برنامههای مبتذل شده است. طبق پژوهشهای به عمل آمده مشخص شده است که 70 درصد جوانان از ماهواره استفاده میکنند. براساس این آمار هر نفر 3 ساعت و 42 دقیقه اوقات فراغت دارد که بیشتر آن را به تنهایی میگذراند.
براساس پژوهشهای انجام شده در ایران بیش از 45 میلیون کاربر به اینترنت دسترسی دارند که 29 میلیون نفر از آنان جوانان هستند. 30 درصد جوانان عضو شبکه اجتماعیاند، 15 درصد آنان برای چت و 10 درصد جهت دوستیابی، از اینترنت استفاده میکنند. برنامههای ماهواره به ظاهر جذاب و دیدنی هستند، اما حاوی مفاهیمی همچون خیانت، جنایت و عدم تعهد به خانواده است.
تاثیرات سوء چت رومها در کشورهای اروپایی و آمریکایی باعث شد شرکت یاهو که بزرگترین سامانه چت روم دنیا را داشت این امکان از بین خدمات ارائه کننده خود حذف کند اما در ایران هر روزه چندین چت روم جدید به فضای اینترنت اضافه میشود.
از سوی دیگر فیس بوک شبکهای اجتماعی است که در چند سال اخیر با عنوان نوسازی رسانه و با شگردهای تبلیغاتی گسترده توانسته در میان ایرانیان طرفداران فراوانی را به دست بیاورد و سیاستگذاران و موسسان این سایت اهداف گسترده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را از تاسیس آن دنبال می کردند که نمونهای از اهداف سیاسی آن را در حوادث پس از انتخابات سال 88 در ایران مشاهده کردیم که اطلاعیه بیشتر ناآرامیها به سرعت با منتشر شدن در فیسبوک به تمامی حلقههای فتنه در تهران و دیگر شهرها ارسال میشد.
با تمام این تفاسیر گویا این شبکه اجتماعی با فروکش کردن آتش فتنه سیاسی در ایران وارد فضای جدیدی شد که هدف آن به نابودی کشیدن فرهنگ حیا و حجاب در ایران است؛ پروژهای که غربیها از ابتدای انقلاب و قانونی شدن مسئله حجاب در ایران به دنبال تحقق آن بودند زیرا براساس تفکر نظریهپردازان صهیونیزم جهانی برای گرفتن عزت و ایستادگی زن ایرانی ابتدا باید حیا و عفت را از آن دور کرد.
رقابت بر سر به روز کردن آلبومهای عکس شخصی و به اشتراک گذاشتن آن از یک سو منجر به سوءاستفادههای اخلاقی میشود و از سوی دیگر ایجاد تنوعطلبی در افراد و تلاش برای ارتباط با جنس مخالف باعث اختلافات خانوادگی بویژه برای افراد متاهل و فعال در این شبکهها میگردد.
محمد.م مرد 27 سالهای است که به دادگاه مراجعه کرده و درخواست طلاق داده است؛ وقتی علت را از او می پرسیم در جواب می گوید:«همسر من به واسطه دوستانی که دارد و رقابتی که بین این افراد در عکسهای فیسبوکشان است هر روز در فضای مجازی عریانتر میشود و من نمیتوانم این را تحمل کنم بویژه آنکه بسیاری از همکارانم نیز عضو همین شبکه اجتماعی هستند و در مورد من و همسرم و عکسها و... او صحبت می کنند. من نمی توانم در جامعه سرم را بالا کنم و به همین واسطه درخواست طلاق دادهام.»
از سوی دیگر شبکههای اجتماعی برخلاف نامشان تلاشی هستند در منزوی کردن و تنهایی بیشتر افراد چرا که هر فرد آن را محیط خصوصیتر نسبت به محیط خانوادهاش میداند و لایکها(تاییدها) و اشتراکگذاریها برای او یک نوع حس رضایت و محبوبیت در مخاطب به وجود میآورد و همین موضوع باعث پایبندی مخاطب میشود هر چند که موضوع اصلا رضایتبخش نیست.
ورود بی محابای تکنولوژی بدون فرهنگسازی آن باعث تخریب زندگیهای خانوادگی شده است و از زمانی که اینترنت به حوزه تلفنهای همراه نیز وارد شده این موضوع دو چندان شده است. سیستم اندروید و برنامههایی مثل nimbuzz، WeChat و ... باعث جدایی بیشتر خانوادهها از یکدیگر شده است. حدود 80 درصد از جوانان امروز از تلفنهای همراه دارای سیستم اندروید استفاده می کنند که بخش وسیعی از آنها استفاده از این گوشیها را بیشتر بواسطه همان امکاناتش میپسندند در حالی که بسیاری از زنان و مردان دلیلی که برای جدایی از همسرانشان میآورند؛ توجه بیشتر همسرانشان به گوشی است تا به آنها و بخش عظیمی از مراجعات به دادگاه ها و درخواست طلاقها امروز به دلیل همین امر است که اعتماد زوجین را به یکدیگر کم کرده است.
سارا.د زنی است 25 ساله که همسری 27 ساله دارد؛ سرش پایین است و نمیخواهد در چهره شوهرش نگاه کند. می گوید: «شوهر من بیش از آنکه با من باشد سرش در گوشی تلفن همراهش هست و به دنبال دوستان جدید در فیسبوک و WeChat است. من نمیتوانم به او اعتماد کنم وقتی او به دنبال دختران دیگر در این شبکهها است.»