مدعی هستند شیعیان چون برای ائمه (یعنی همان آل محمد که حتی خودشان در صلوات بر رسول(ص) بر آنها نیز درود میفرستند) ضریح میسازند و به زیارت آنها میروند، مشرک هستند! اما کدام شیعه ضریح میپرست که چنین میگویند؟ یعنی فرق زیارت و پرستش را نمیدانند؟ مگر حضرت رسول(ص) برای عمویشان و سایر مسلمانان قبر مشخصی ایجاد نکرد و به زیارت آنها نمیرفت؟ مگر در قرآن افرادی که برای حفظ یاد و نام اصحاب کهف در کنار غارشان مسجد ساختند را مومن نخوانده است؟ وهابیت را میگویم.
هیچ شیعهای قائل به پرستیدن هیچ چیز غیر از خدا نیست، اما شبهه، شک، القای فکری، گفتن دروغی آنقدر بزرگ که هیچ کس توان باور نکردن آن را نداشته باشد، ادعا، مطرح کردن یک موضوع و نتیجه گرفتن مطلبی دیگر از آن، در کنار هم قرار دادن استدلالهای مختلف و گرفتن نتیجه دلخواه، تکرار، برجسته کردن یک موضوع فرعی برای زیرسایه قرار دادن موضوعات اصلی همه و همه راههای اقناع فکری هستند.
واقعیت این است: دور هم جمع شده به این نتیجه رسیدند که تشیع دشمن آنهاست، ضعیفترین اندیشههایشان را با ثروتشان جلا داده، ترویج کردند. همه با هم؛ آیا آنقدر که آنها در کفرشان متحدند ما در ایمانمان اتحاد داریم؟ (سؤالی اقتباس شده از نهجالبلاغه)
از خود بپرسیم
آیا تا کنون پیکار رسانهای قوی و مبتنی بر علم روز برای مقابله با کسانی که پایههای فکری مخاطبان ما را هدف گرفتهاند، طراحی کردهایم؟ این سؤالی است که هر مسلمانی که قلم به دست و رسانه در اختیار دارد باید از خود بپرسد.
برخی از رسانهها هر از چند گاهی به غیر از جنایات وهابیت به نقد این فرقه میپردازند اما آیا نقدهای مقطعی یک خبرگزاری یا هر رسانه دیگر میتواند در مقابل خیل گسترده تبلیغات ضد شیعی و ضد اسلام ناب محمدی آنها موفق باشد؟
دنیای امروز؛ عصر اطلاعات
هر عصری ملزومات خاص خود را میطلبد. زمانی برای ترویج اندیشه باید شخصی مستقیماً حضور داشته صحبت میکرد، زمانی کتاب در کنار اشخاص مبلغ قرار گرفت و حتی بدون حضور افراد حامل و مرج اندیشهها شد، اکنون عصر اطلاعات است اما گویی ما در همان عصر کتاب ماندهایم، بیشترین، بهترین و قویترین نقدهای مربوط به وهابیت را در کتابها محصور کردهایم، اما به راستی اصحاب رسانهای جهان تشیع به این اندیشیدهاند که اکنون مردم مخاطب هستند و مردم فرصت، حوصله و حتی دانش مطالعه دهها صفحه مقاله در خصوص یک موضوع خاص را ندارند؟
لحاظ نسبتهای صحیح جذب مخاطبان
همه میدانیم که میان اندازه یک مطلب رسانهای و تعداد مخاطبان آن رابطه معکوس وجود دارد، یعنی هر چه مطلب طولانیتر، تعداد مخاطب آن کمتر.
ایجاز تلخیص مطالب، راهگشا
اما متأسفانه به نظر میرسد که رسانههای عالم تشیع هنوز به این باور جمعی نرسیدهاند که یک دشمن واحد در حال تخریب ریشههای فکری مخاطبان آنهاست، اسلام ناب محمدی با قطعیت تمام به کلیه تفکرات و شبهافکنیهای وهابیت پاسخ علمی، منطقی و اصولی داده است اما دست کدام نویسنده هنرمند است که دهها صفحه پاسخ را در چند پاراگراف جذاب خلاصه و در اختیار مخاطبان قرار دهد؟
هر فرد متخصص در عالم ارتباطات و رسانه باید در خصوص این سؤال فکر کنند. اکنون عصر ارتباطات است و هر تفکر پوچی فرصت جولان دارد، شاید زمانی شیطان پرستی، بودائیت، نحلهها و فرقههای هندی و ... برای یک مسلمان حتی تهدید هم محسوب نمیشد اما اکنون به اسم «اسلام» به «اسلام» صدمه میزنند.
به کمک ترفندهای رسانهای همین تفکرات آنچنان زیبا تزئین و جلوه داده میشود که باید نگران شد و اندیشید. اکنون اسلام ناب محمدی(ص) یک دشمن دارد، دشمنی که اصل متعادل بودن اسلام را در جهان خدشهدار و به جایش بنیادگرایی اسلامی را برجسته کرده است. دشمنی که از اسلام یک دین خشن و از مسلمانان یک چهره جنایتکار برای جهان ساخته و افکار عمومی ملتها را بر علیه دین رحمت و مهربانی برانگیخته است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ؛ ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ