تمایز روش‌شناختی؛ مبنای نیازمندی به الگوهای متعدد در تولید علم دینی
کد خبر: 1319075
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۱
خسرو پناه عنوان کرد:

تمایز روش‌شناختی؛ مبنای نیازمندی به الگوهای متعدد در تولید علم دینی

گروه اندیشه: ارائه تعریفی از علوم دینی با توجه به تمایز روش‌شناختی علوم دینی، متفاوت است و لذا نمی‌توان به یک تعریف یا الگو اکتفا کرد. برای تولید علم دینی در علوم انسانی، طبیعی و ... باید الگوی متفاوت ارائه کرد و از این منظر، الگوی حکمی اجتهادی به تبیین علوم انسانی و آن هم رفتاری – اجتماعی اختصاص دارد و با سایر علوم کاری ندارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در دومین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی که صبح امروز، 27 آبان‌ماه آغاز به کار کرد، به ایراد سخنانی با عنوان «الگوی حکمی اجتهادی علم دینی» پرداخت.
بر اساس این گزارش، حجت‌الاسلام والمسلمین خسروپناه گفت: ارائه تعریفی از علوم دینی با توجه به تمایز روش‌شناختی علوم دینی، متفاوت است و لذا نمی‌توان به یک تعریف یا الگو اکتفا کرد. برای تولید علم دینی در علوم انسانی، طبیعی و ... باید الگوی متفاوت ارائه کرد و از این منظر، الگوی حکمی اجتهادی به تبیین علوم انسانی و آن هم رفتاری – اجتماعی اختصاص دارد و با سایر علوم کاری ندارد.
وی ادامه داد: علوم انسانی حداقل دو تعریف عام و خاص دارد. در یک تعریف، همه علوم حوزوی و دانشگاهی به‌جز علوم مهندسی و پزشکی است و در تعریف خاص شامل علوم رفتاری- اجتماعی می‌شود که این الگو ناظر بر این تعریف از علوم انسانی است.
وی با بیان این‌که مقصود از علوم انسانی سکولار، علومی است که تنها فاعل شناسای انسانی را به عنوان منبع شناخت در نظر گرفته‌اند، افزود: در علوم انسانی سکولار، انسان مطلوب در سیاست، اقتصاد، اخلاق و بسته به مصداق، در شاخه‌های متنوع علوم انسانی تعریف می‌شود. این علوم در وهله دوم انسان تحقق‌یافته‌ را توصیف می‌کند و در گام سوم به نقد تغییر این انسان تحقق‌یافته و انسان مطلوب می‌پردازد. توصیف انسان مطلوب در مکاتب مختلف مبتنی بر فلسفه واقعیت است و منظور از فلسفه، واقعیت هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی است.
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران خاطرنشان کرد: در نظام‌های سکولار با این رویکرد که انسان تنها فاعل شناسا است، به توصیف انسان مطلوب مبتنی بر فلسفه واقعیت می‌پردازد که بعد بتواند یک انسان خاص را معرفی کند. در توصیف انسان تحقق‌یافته نیز با رویکرد سوبژکتیویته برخورد می‌کند و وقتی بخواهد انسان تحقق‌یافته را به انسان مطلوب تغییر بدهد، از مکاتبی استفاده می‌کند که مبتنی بر فلسفه ارزش آن مکاتب است؛ فلسفه ارزش یعنی فلسفه اخلاق و فلسفه حقوق.
وی ادامه داد: ساختار علوم رفتاری و اجتماعی بر اساس الگوی حکمی اجتهادی همان ساختنار سکولار را دارد و همان سه مرتبه را طی می‌کند، اما تفاوت در توصیف انسان مطلوب است. توصیف انسان مطلوب بر اساس حکمت و فلسفه‌ واقعیتی است که رویکرد اسلامی دارد؛ یعنی معیار برای توصیف انسان مطلوب، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی اسلامی است.
خسروپناه با بیان این‌که در حوزه انسان تحقق یافته، با توجه به شناختی که از انسان مطلوب اسلامی داریم، انسان تحقق یافته را توضیح می‌دهیم، افزود: بدون تردید مشخص است که انسان تحقق یافته که می‌خواهد به انسان مطلوب تغییر کند، تغییر او مبتنی بر فلسفه ارزش اسلامی یعنی فلسفه اخلاق و حقوق اسلامی و فلسفه فقه اسلامی رخ می‌دهد.
وی با تأکید بر روش‌شناسی تولید علم، گفت: تمایز اساسی در علوم رفتاری اجتماعی سکولار و علوم رفتاری اجتماعی انسانی، مربوط به روش‌شناسی تولید علوم انسانی است. تفاوت در انتخاب موضوع نیست، بلکه تفاوت در روش است. اگر روش‌شناسی اسلامی را پذیرفتیم، می‌توانیم از علوم انسانی اسلامی سخن بگوییم. در الگوی حکمی اجتهادی، انسان مطلوب در الگوی حکمی اجتهادی مبتنی بر الگوی استدلالی اجتهادی تبیین شده‌است و از روش تبیینی تفسیری، استدلالی و اجتهادی استفاده‌شده است.
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان این‌که روش استدلالی در واقع به کارگیری بدیهیات برای کشف مجهولات است، خاطرنشان کرد: معیار آغازین، سنجش بدیهیات است و مرحله بعد منظومه‌ای است که از بدیهیات به دست آمده و مرحله بعد سنجش است؛ گزاره‌ای که کارآمدی خود را نشان داده در علم و نظریه می‌تواند معیارمند باشد و می‌توانیم آن را اسلامی بدانیم. نظریه بداهت نظام‌مند کارآمد مبنای روش استدلالی است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: روش تبیینی تفسیری برای توصیف انسان محقق کاربرد دارد که روشی علی و آماری برای کشف علت تحقق پدیده‌های انسانی است. در روش اجتهادی و الگوی حکمی اجتهادی اعم از اصطلاح اجتهاد مصطلح است که حامل 3 مرحله است. یک استنباط احکام فرعی از اصول و قواعد اسلامی؛ دوم عرضه پرسش‌های برگرفته از واقعیت‌ها و مکاتب اجتماعی بر متون اسلامی و استخراج آن‌ها و سوم عرضه پرسش‌های برگرفته از انسان مطلوب انسانی بر انسان تحقق یافته است.

 

خبرهای مرتبط:

مخالفان دنبال منزوی کردن علوم انسانی اسلامی هستند

نگاه افراطی به اسلامی‌سازی علوم نداشته باشیم/ نیازمندی به نگاه عمیق در نظریه‌پردازی

گزارش ایکنا از کمیسیون تعلیم و تربیت اسلامی کنگره علوم انسانی اسلامی

دست‌یابی به سعادت متعالی؛ اساس فلسفه سیاسی اسلام

captcha