کد خبر: 1333883
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۹
یعقوبیان عنوان کرد:

عاشورا؛ کلاس تکرارنشدنی تاریخ بشر/مجالس حسینی آسیب‌شناسی شود

گروه اندیشه: علمای ما بحث‌های گسترده‌ای در مورد کربلا مطرح کرده‌اند و این معارف در کتاب‌ها موجود هستند، اما مطرح نمی‌شوند؛ از این رو ما باید دست به آسیب‌شناسی در حوزه معارف کربلا بزنیم و همچنین ببینیم که مجالس حسینی ما چه ضعف‌هایی دارد.


حجت‌الاسلام و المسلین ابراهیم یعقوبیان مدرس حوزه علمیه در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، با بیان این که عاشورا یک کلاس فوق‌العاده و تکرار نشدنی در تاریخ بشر است، عنوان کرد: اولیای دین ما در هر مسئله‌ای که اتفاق می‌افتد و در هر مناسبت مهمی که داریم به ما فرموده‌اند که متوجه کربلای امام حسین(ع) باشید.



یعقوبیان بیان کرد: برای مثال در عید مبعث زیارت امام حسین(ع) وارد شده است، در ولادت پیغمبر(ص) زیارت امام حسین(ع) وارد شده است، در شب غدیر همینطور. حتی در فقه در مبحث‌های مختلف از طهارت گرفته تا نماز تا اکل و شرب بحث امام حسین(ع) و کربلای امام حسین(ع) به میان می‌آید؛ یعنی کربلا با فقه ما گره خورده، با اخلاق ما گره خورده و با آداب و احکام ما گره خورده است. این نشان از درس‌آموزی این کلاس تکرارنشدنی است.



معارف حسینی و نحوه معرفی کربلا



یعقوبیان در مورد نحوه معرفی کربلا، گفت: بزرگان علمای ما بسیار زحمت کشیده‌اند و در حد توان خود به معرفی کربلا پرداخته‌اند، لکن بخش زیادی از آثاری که در حوزه کربلا نوشته شده و واقعه کربلا را تحلیل کرده‌اند در حوادث روزگار از بین رفته و به دست ما نرسیده است. بنابراین در مورد کربلا علمای ما کم نگذاشته‌اند و بحث‌های گسترده‌ای در مورد کربلا مطرح کرده‌اند، اما این مسئله هم درست است که در عصر ما سطح بحث‌ها نازل شده است و ما باید دست به آسیب‌شناسی در حوزه معارف کربلا بزنیم.



وی ادامه داد: ما بخش زیادی از این معارف را داریم و این معارف در کتاب‌ها موجود هستند اما مطرح نمی‌شوند. در این شرایط باید از یک سو تحقیقات‌مان را گسترش دهیم و توانمند کنیم و از سوی دیگر باید مجالس حسینی و مناسبت‌هایی را که مربوط به اباعبدالله الحسین(ع) دقیق آسیب‌شناسی کنیم و ببینیم که مجالس حسینی ما چه ضعف‌هایی دارد و ببینیم که اصولاً متولیان این مجالس چه کسانی هستند یا این مجالس از کجا خط می‌گیرند و آیا به صورتی نهادی و تشکیلاتی و منسجم هستند یا نه.



تغذیه اندیشه و وجدان و عواطف در کربلا



یعقوبیان با بیان این که کربلا هم برای تغذیه فکر و اندیشه، هم برای تغذیه وجدان و قلب و هم برای تغذیه عواطف است، اظهار کرد: در خطاب‌هایی که امام حسین(ع) در روز عاشورا دارد ما هر سه این سطوح را می‌بینیم. ایشان هم با استناد به کتاب و سنت، عقل لشکر مقابل را خطاب قرار می‌دهد و به چالش می‌کشد و از آن‌ها می‌خواهد که فکر کنند و بگویند که بر چه اساسی کتاب و سنت فتوا می‌دهند که حسین(ع) باید کشته شود.



وی ادامه داد: ایشان همچنین وجدان و روح و قلب را هم دعوت می‌کند و می‌گوید که ای مردم اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید حداقل در دنیای خود وجدان داشته باشید و آزادمرد باشید. اگر وجدان بیداری در وسط باشد آیا این رفتار شما را تأیید می‌کند؟ همچنین امام(ع) عواطف را هم خطاب قرار داده‌اند طلب یاری می‌کنند و یا برای مثال فرزند طفل خود را که بر دست می‌گیرند می‌گویند که آیا نمی‌بینید که این طفل از شدت عطش چگونه است. بنابراین امام حسین(ع) تلاش کرد هم اندیشه و فکر و عقل را به کار بگیرد هم قلب را و هم عواطف را. کربلا هم در واقع برای هم تغذیه فکر است و هم تغذیه وجدان و قلب ماست و هم تغذیه عواطف ما. ما کربلا را در هر سه سطح باید ارائه کنیم و مشکل ما این است که نتوانسته‌ایم کربلا را در این سه سطح عرضه کنیم.



این مدرس حوزه علمیه با تأکید بر تأثیر ارتباط قلبی با حادثه کربلا، بیان کرد: ما اگر بتوانیم اولاً ریشه‌های حادثه کربلا را بررسی کنیم و ببینیم که منشأ این نهضت چه بود و چه عواملی دست به دست هم داد که کار به کربلا کشید و خود حادثه را نیز درست تحلیل کنیم و اردوگاه حسینی و اردوگاه مقابل را و حوادث بعد از واقعه کربلا را دقیق معرفی کنیم و در مرحله بعد بتوانیم یک ارتباط قلبی بین مردم و حادثه کربلا و امام حسین(ع) و اردوگاه حسینی برقرار کنیم، من فکر می‌کنم که مردم خیلی ارتباط قوی‌‌تری برقرار می‌کنند و شاهد نتایج خوبی خواهیم بود.



عاشورائیان بی‌بهره



یعقوبیان در بخش دیگری از این گفت‌وگو با اشاره به وظیفه ما در قبال عاشورا و کربلا، بیان کرد: بعضی‌ها در حادثه کربلا از امام حسین(ع) فراری بودند اما نهایتاً به او ملحق شدند؛ امثال زهیر بن قین، حر بن یزید ریاحی و دیگرانی که فراری بودند اما حسینی شدند، اما عده‌ای نیز تا روز عاشورا با امام حسین(ع) بودند اما سرنوشتی حسینی نداشتند. یکی از این افراد ضحاک بن عبدالله مِشرقی بود که در کربلا با امام حسین(ع) ملاقات و بیعت کرد و حتی برای لشکر هم جنگید و گزارش می‌دهد که امام حسین(ع) هم مرا دعا می‌کرد، اما زمانی که همه اصحاب امام(ع) به شهادت رسیدند نزد امام آمد و گفت من با شما عهد کرده بودم که وقتی کسی نماند من جان به سلامت به در ببرم. این بدین معناست که این آدم دنیا را با خود تا خیمه و اردوگاه امام حسین(ع) کشید.



وی ادامه داد: ما باید در این مورد فکر کنیم که هر چند داستان حر و زهیر بسیار تشویق‌کننده است که هیچ وقت ناامید نشویم، اما باید بدانیم که اگر خدای ناکرده دنیا را تا اردوگاه امام حسین(ع) بکشیم آن وقت بهره‌ای نداریم.



کشاندن دنیا تا محافل حسینی؛ از دلایل عدم بهره‌گیری گویندگان و شنوندگان



یعقوبیان با اشاره به یکی از موارد امروزی قابل تطبیق بر این مسئله، بیان کرد: ما گاه دنیا را با خودمان تا مجلس حسین(ع) پیش می‌بریم و اگر ما دنیا را با خودمان بکشیم و تا مجلس اباعبدالله(ع) ببریم نه گوینده و نه شنونده بهره‌ای نداریم. یک دلیل عمده عدم بهره‌گیری لازم و شایسته از مجالس حسینی این است که خیلی از ما مانند ضحاک بن عبدالله مِشرقی دنیا را با خودمان تا اردوگاه حسینی و تا مجلس حسینی می‌‌کشیم و به همین خاطر چه گوینده و واعظ و چه شنونده بهره لازم را از مجالس حسینی نمی‌گیرند.

captcha