به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، «در کشاکش سیاست و فرهنگ» عنوان کتابی است که خاطرات محمدجواد صاحبی از مبارزان قبل از انقلاب را دربرگرفته است. فصل اول این اثر به زندگینامه، خانواده و تحصیلات راوی اختصاص دارد. در فصل دوم با عنوان «درباره قبل از پیروزی» از وقایع و حوادث و شخصیتها در پیش از انقلاب سخن به میان آمده است و وقایع مربوط به پیروزی انقلاب و فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و انتشاراتی راوی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فصل سوم گنجانده شده. محمدجواد صاحبی در فصل چهارم از حضورش در مؤسسه کیهان و مدیریتش بر کیهان اندیشه و ارتباط با اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی میگوید. فصل پایانی نیز به آثار و فعالیتهای علمی وی در قالب برگزاری کنگرهها اختصاص دارد.
«شیخ حبیب آشوری و افکارش» عنوان مطلبی است که در بخشی از این کتاب آمده و به ماجرای شیخ و تفسیر قرآن وی اشاره دارد و در بخشی از آن آمده است: «شیخ حبیب آشوری از چهرههای مطرح در بین انقلابیهای آن زمان به ویژه در خراسان و شاهرود و دیگر شهرهای استان سمنان بود و در فضای افراط و تفریط آن روز حوزه مشهد، افکاری را مطرح کرد که مورد توجه بعضی از جوانها قرار گرفت و البته بعضی هم نسبت به این افکار موضع مخالف نشان میدادند.
اوایل آدم مثبتی به نظر میرسید و این گونه هم بود و گویا یکی، دو بار هم دستگیر و بازداشت و زندانی شد. او متون و کتابهای حوزوی را خوانده و مقداری هم درس خارج فقه حوزه را شرکت کرده بود. او با معارف دینی هم آشنایی داشت و آدم خوشذوق و بااستعدادی بود. اوایل حساسیت زیادی نسبت به او وجود نداشت، اما کمکم که لحن گفتارش تندتر و صریحتر شد، حساسیتهایی را ایجاد کرد، به ویژه بعد از آنکه کتاب «توحید» را نوشت. این کتاب ابتدا به صورت دستنوشته بود و به همین صورت سالها دست افراد میچرخید و از آن نسخهها استنساخ میکردند و به این صورت عده زیادی آن را مطالعه کردند.
محتوای کتاب، یک تحلیل مادی و مارکسیستی بود که آشوری لباس اسلامی به آن پوشانده بود. بسیاری از آیات قرآن را با ذوق و سلیقه خودش، به طوری با فلسفههای ماتریالیستی تعارضی نداشته باشد، تفسیر کرده و تعابیری که از مرگ و قیامت و بهشت و دوزخ داشت، همه تعابیر مادی بود.
مثلاً دوزخ و یا قبر را به عنوان یک نظام ظالمانه تعبیر میکرد و احادیث و آیات راجع به قبر را در حقیقت وصف یک جامعه استبدادزده میدانست که در اختناق قرار گرفته و قدرت تکلم، اعتراض و قیام ندارد و قضیه حشر را که مردگان از قبر برمیخیزند، همین انقلاب میدانست؛ و صوراسرافیل را فریاد محرومان و مستضعفان علیه حکومتهای ظالمانه تفسیر میکرد.
به نظر او مردگان، مردمی هستند که در جهل و بیخبری قرار دارند و بهشت و دوزخ چیزی است که در همین دنیا وجود دارد. بهشت عبارت است از جامعه بیطبقه توحیدی و جهنم عبارت است از آن قهر انقلابی که دامن سرمایهداران و گردنکشان را میگیرد. او جن را از انرژی پنهان طبیعت تفسیر کرده بود.
به هر حال نتیجه جلسات را به آیتالله خامنهای گزارش کردم؛ معظمله فرمود که پیش از این مسائلی هم به ما رسیده بود و من به این نتیجه رسیدهام که جریانی پشت سر او قرار دارد. ایشان را جلو انداختهاند و مأموریت دارند. بعد از آن ملاقاتی هم با آقای شیخعلی تهرانی داشتیم و من در حضور جمعی از مریدان و شاگردانش جریان ملاقات و نزاع با آشوری را گفتم و اینکه با تمسخر مطالبی از او نقل کرده است.
شیخعلی تهرانی که خیلی آدم عصبی و احساساتی بود و گاهی هم کسی را به عرش میبرد و گاهی هم همو را به فرش میانداخت، یک مرتبه از کوره در رفت و گفت: خدا لعنتش کند، این کافر است، این مشرک است، من کجا این حرفها را گفتم؟ من یک بحث علمی با او کردم. او«خلال» را که در قرآن آمده، به شکاف طبقاتی معنی کرده است؛ یعنی روز قیامت روزی است که این شکاف طبقاتی از بین میرود. من به او گفتم که این طوری نیست. اما او از داخل کتابخانهاش کتابهای لغت را میآورد و به من نشان میداد که ببین خلال را چگونه معنی کرده است، بعد شیخعلی تهرانی اصلاً از حالت عادی خارج شد و به آشوری فحاشی زیادی کرد. آن موقع بچههای مجاهدین خلق و گروههای مارکسیستی و شبهمارکسیستی به او علاقهمند بودند. بعضی از متدینین هم نسبت به آن گرایش داشتند.
کتاب «در کشاکش سیاست و فرهنگ»، خاطرات محمدجواد صاحبی است که توسط حجتالله علیمحمدی تدوین شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را با شمارگان 1500 نسخه و قیمت 89 هزار ریال به چاپ رسانده است.