جواد کاموربخشایش، نویسنده و پژوهشگر ادب کشورمان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با اشاره به خاطرهنویسی در ادبیات دفاع مقدس گفت: اتفاقی که اخیراً بین خاطرهنویسان به وجود آمده این است که میگویند اگر خاطرات را بخواهیم از دید تاریخی نگاه کنیم، چون تاریخ رسمی جذابیت چندانی از نظر روایت در لحن ندارد، خواننده نمیتواند با چنین آثاری مأنوس شود.
وی افزود: برخی خاطره را از نظر موضوع و شیوه بیان و لحن به دو گونه خاطره ادبیاتمحور و تاریخمحور تقسیمبندی میکنند که با این تقسیمبندی، بسیاری از آثار مرکز اسناد در فهرست خاطره تاریخمحور قرار میگیرند؛ به عنوان مثال کتاب «نورالدین پسر ایران» در دل تقسیمبندی ادبیاتمحور قرار میگیرد.
کاموربخشایش با اشاره به مؤلفهها و شاخصهای این تقسیمبندی اظهار کرد: به عنوان مثال، یک کتاب خاطره را باز میکنم و میخوانم، آنچه برای اولین بار خواننده را به سمت کتاب میکشاند، ادبیات یک اثر است، نه عنوان آن. شاید آنقدر حادثه تلخ باشد که شما اصلاً دوست ندارید این خاطره را ادامه بدهید، اما ادبیات زیبایی که در آن اثر به کار رفته، خواننده را جذب میکند تا مطالعه کتاب را ادامه دهد.
ما فقط به راوی وفادار هستیم
وی با اشاره به تاریخمحور بودن ادبیات کتابهای انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بیان کرد: رسالت این انتشارات هم همین است؛ از این رو در نگارش خاطره باید فضاسازی لازم توسط نویسنده صورت گیرد. اگر ما فقط مخاطب را در نظر بگیریم، ادعا داریم که ما فقط به راوی وفادار هستیم.
این نویسنده تصریح کرد: من در نگارش خاطرات آیتالله سیدمحمد خامنهای، با ایشان مینشینم و وفادار به لحن راوی میشوم و نتیجه آن چنین اثری میشود؛ یعنی نویسنده خاطره، هیچ قدرت مانوری نمیتواند داشته باشد و زمانی که بازخورد آن را در جامعه مطالعه میکنیم، این کتاب را تخصصی میبینیم که فقط به درد افرادی میخورد که فقط تاریخ میخواهند بدانند، اما برای کسی که میخواهد در مترو به مطالعه اثری جذاب بپردازد، جذابیت ندارد؛ چون علاقه به این موضوعات برایش جایگاهی ندارد.
وی ادامه داد: اگر شیوه نگارش این کتاب را به شکل مثلاً پردازش داستانی یا به شکل روایی داستانی بنویسیم، شاید جذابیتش بیشتر بود، از این منظر که وقتی کتابهای روایی داستانی را میبینیم، شمار مخاطب بیشتر است، اما اختلافی که بین خاطرهنویسان و داستاننویسان وجود دارد، همان است. آنها کتابهای خاطره تاریخمحور را اصلاً در گونه و ژانر خاطره استاندارد نمیدانند.
تاریخ رسمی قابلیت مقابله با ژانر خاطره را ندارد
کاموربخشایش گفت: برای مثال مطلبی را که درباره کاظم دزفولی که فردی مشهور هم است در بخش خاطرات معرفی میکردم، بر این اقدام اشکال گرفتند که آنچه به عنوان خاطره نوشته شده، در آن دوره ژانر و گونه خاطره نیست و آن ژانری که در آن قالب قرار میگیرد اصلاً ادبیات نیست، چون ادبیات، تعریف و شاخههایی دارد؛ یکی از این شاخهها ژانرها و خاطرهگونههاست.
این پژوهشگر در ادامه اظهار کرد: وی نگاهش این بود که تمام خاطرات این کتابها را باید بررسی کنید. خاطره هم چند تقسیمبندی دارد؛ از این رو آثار را بررسی و مطالعه کردم و به این نتیجه رسیدم که تاریخنویسان میگویند که با بخش خاطره تاریخمحور کاری ندارند؛ در این راستا ویژگیهایی که در تاریخ رسمی وجود دارد، قابلیت مقابله با خاطراتی که میشود ژانر خاطره تلقی کرد، ندارد؛ ژانر خاطره همان کتابهای است که خاطره ادبیاتمحور گفته میشود.