به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در نوشتار حاضر با استناد به آیات قرآن کریم خصوصیات یک مدیر قرآنی را مورد بررسی قرار میدهیم، امید است تا در کشور اسلامی ایران شاهد مدیریت مدیرانی با الگوهای اسلامی باشیم تا به سوی پیشرفت گام برداریم.
شایسته است رهبران و مدیران فرهنگ رحمت را به عنوان فرهنگ و باور غالب در سازمان حاکم کنند، گرچه هشدار و تهدید به عنوان ابزاری برای تنبیه متخلفانی که تخلفهای خود را تکرار میکنند، مورد استفاده قرار میگیرد. «عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یَرْحَمَکُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا ... »(اسراء، 8)، امید است که خدا بر شما رحم کند و اگر دوباره نقض پیمان کرده و به فساد برگردید، خدا نیز برخواهد گشت و عذاب میفرستد همچنین در جبران خدمات کارکنان و نیروهای تحت امر، باید اعتدال داشت، نه آنقدر که ایشان در مضیقه قرار گیرند و مأیوس و ناراضی شوند و نه آنقدر بذل و بخشش که به ورشکستگی و شرمندگی مدیر و سازمان کشیده شود.
«وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا (اسراء، 29)»؛ نه آنقدر سختگیر باش که هیچ انفاقی نکنی و نه آنقدر دست و دلباز که همه چیز را انفاق کنی و چیزی برای خودت نماند و سرزنش شده و حسرتخورده به کنجی نشینی.
همچنین جاذبه برخی خلافها آنقدر زیاد است که حتی از نزدیک شدن به آنها نهی شده است، لذا باید فرهنگ سازمانی و فضای غالب به گونهای فراهم باشد که کمترین حدی برای اینگونه جاذبههای نامشروع وجود نداشته باشد.
«وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلاً»(اسراء، 32)؛ به زنا، حتی نزدیک نشوید که راه زشت و کار بدی است.
از دیگر موارد یک مدیر قرآنی درستکاری است. سازمانهایی که با معاملات تجاری رابطه دارند، باید درستکاری، وفای به قرارداد، امانتداری و دقت در معاملات را از یاد نبرند و این اصل، در سازمان به عنوان ارزش و فرهنگ درآید زیرا موجب جذب مشتری برای کسب سود بلندمدت میشود.
همانطور که در قرآن کریم آمده است، «وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقیمِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً»(اسراء، 35)؛ و چون داد و ستد کنید، پیمانه را کامل دهید و با ترازوی درست وزن کنید، که این بهتر و سرانجامش نیکوتر است.
کارکنان و اعضای سازمان نیز باید از موضوعاتی که به صورت شایعه در سازمان پخش میشود اجتناب کنند. در آیه 36 سوره اسراء آمده است «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً؛ و از آنچه نسبت به آن علم نداری پیروی مکن، همانا گوش و چشم و دل، همگی مورد بازخواست قرار خواهند گرفت».
اهداف یک سازمان نیز باید توسط مدیران یادآوری شود، مدیران باید با بیان جذاب و استفاده از روشهای مختلف و متنوع، به گونهای که کارکنان احساس خستگی نکنند، پیوسته اهداف و رسالتها را تذکر دهند. «وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا»(اسراء، 41)؛ ما در این قرآن حقایق را به شکلهای مختلف بیان کردیم تا پند بگیرند.
لزوم وضع قوانین سنگین برای تخلفات مدیران با هدف جلوگیری از نفوذ فساد در بین این قشر
مدیران و رهبران سازمان هرچه در سطوح بالاتری قرار گیرند، مسئولیت بیشتری دارند و کمترین لغزش آنان موجب خسارتهای سنگینی میشود؛ لذا باید ساز و کاری اجرا کرد که برای تخلفات مسئولان جریمه سنگینتری وضع شود تا هم عبرتی برای دیگران باشد و هم از نفوذ فساد در سطوح بالای سازمان جلوگیری کرد.
همچنین آیه 75 سوره اسراء استناد دارد به این امر که خداوند به رسولش میفرماید «إِذًا َلاذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ؛ اگرگرفتار لغزش میشدی، در دنیا و آخرت عذابی دو چندان در انتظارت بود».
رفتار سازمانی ریشه در عادات سازمانی دارد، لذا باید از عادات و رسوم نادرستی که در فرهنگ سازمان و فرهنگ فردی اعضا رخنه میکند، جلوگیری کرد تا این فضای نادرست که به عنوان تهدیدی جدی برای رشد مطرح است، در رفتار عملی کارکنان جلوه گر نشود.
برای موفقیت بیشتر، باید روی افراد از کودکی و نوجوانی کار کرد تا خوبیها در آنان نهادینه شود که در این صورت رفتارهای صحیح طبق خلق و خوی ایشان صورت میگیرد. همانطور که در آیه 84 سوره اسراء آمده است «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ؛ بگو هرکس بر ساختار و خلق و خوی خویش عمل میکند».
دفع ضرر، مهمتر از جلب منفعت است؛ لذا سازمانها باید در اولویتبندی بین دفع ضررهای احتمالی که به سازمان وارد میشود و منافعی که ناشی از انجام تصمیم و اقدامی در سازمان است، ابتدا به دفع ضرر بپردازند. (پیشی گرفتن هشدار عذاب بر بشارت، تبیین کننده این معناست) «قَیِّمًا لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدیدًا مِنْ لَدُنْهُ وَ یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنینَ(کهف، 2)؛ قرآن، کتابی استوار است تا عذاب شدید را هشدار دهد و به مؤمنان بشارت دهد».
کیفیت کار نیز باید در امر فعالیت کارکنان مورد توجه قرار گیرد خداوند در آیه 7 سوره کهف میفرماید «لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛ ما انسانها را میآزمائیم تا مشخص شود، که کدامشان بهتر و نیکوتر عمل میکنند». آنچه که باید در سازمان، در مورد عملکرد افراد، معیار و اصل باشد، کیفیت و بازدهی کار آنهاست، نه مقدار و کمّیّت آن.
مدیران و رهبران سازمان باید به این نکته توجه کنند که فراهم کردن امکانات و مقدمات انجام برنامهها، تضمینکننده قطعیت اقدامات نیست، چون عوامل و متغیرهای دیگری وجود دارند که به راحتی میتوانند شرایط را به گونهای دیگر رقم بزنند. همانطور که در آیه 23 سوره کهف نیز در زمینه دوری از وعده دادن آمده است «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنّی فاعِلٌ ذلِکَ غَدًا؛ درباره هیچ چیز و هیچ کار، نگو که من حتماً آن را فردا انجام میدهم».
یکی از نکاتی که مدیران در طرحها و برنامهریزیها و تصمیمات خود باید لحاظ کنند دفع افسد به فاسد و ترجیح اهم بر مهم است. «أَمَّا السَّفینَةُ فَکانَتْ لِمَساکینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعیبَها وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفینَةٍ غَصْبًا؛ حضرت خضر به حضرت موسی گفت: آن کشتی متعلق به چند یتیم است، آن را معیوب کردم زیرا پادشاهی در کمین بود که کشتیهای سالم را غصب میکرد». داشتن کشتی معیوب بهتر از نداشتن آن است.
مردم در جایی سرمایهگذاری میکنند که نسبت به آن احساس نیاز کنند، مخصوصاً اگر نیازهای اساسی باشد. لذا سازمانها باید به دنبال کارهایی باشند که در پی برآوردن نیازهای مردم باشد و از این طریق سرمایههای آنها را برای انجام برنامهها به کار گیرند. همینطور در قرآن کریم در مورد نیازسنجی آمده است «فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا؛ مردم به ذوالقرنین گفتند: آیا حاضری که ما هزینهای (پولی) به تو بدهیم تا بین ما و یأجوج و مأجوج، سدّی ایجاد کنی که در امنیت باشیم».
مدیران، نامگذاری طرحها، پروژهها و محصولات را ساده نگیرند، زیرا نام نشانه اهداف، رسالت، مأموریت و فرهنگ سازمان است. همانطور که خداوند نام فرزند حضرت زکریا را خود برگزید «یا زَکَرِیّا إِنّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیى ... (مریم، 7)؛ ای زکریّا! تو را به پسری بشارت میدهیم که نامش یحیی است». مدیران و رهبران سازمانها و کسانی که مسئولیتهای سنگین اجتماعی دارند نباید از خانواده خود غافل شوند، بلکه باید علاوهبر مسئولیت اجتماعی، به مسئولیت خود در خانواده نیز بپردازند.
حضرت موسی(ع) پس از شنیدن خبر نافرمانی قومش از هارون، به سرعت و با عصبانیت به سوی بنیاسرائیل بازگشت و فرمود «آیا پروردگارتان به شما وعده جزای نیک نداد؟! پس چرا از وعده ای که با من داشتید تخلف کردید». تخلف از فرامین جانشین، تخلف از خود مدیر است. (حضرت موسی به کسانی که از فرمان جانشینش (هارون) تخلف کردند، گفت شما از من تخلف کردید).
مدیران در اتخاذ تصمیمات باید به عوارض و پیامدهای آن توجه کنند و این نکته را مدّنظر قرار دهند که حفظ وحدت و انسجام سازمان، مهمتر از توجه به مسائل دیگر است. و نمونه قرآنی این امر را نیز میتوان در آیه 94 سوره طه مشاهده کرد؛ «إِنّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنی إِسْرائیلَ ...؛ هارون در جواب حضرت موسی که وی را به کمکاری متهم کرده بود، فرمود: من ترسیدم که بگویی بین بنیاسرائیل تفرقه انداختهای، به همین جهت در مقابل انحراف ایشان سکوت کردم».
مدیران نباید به دلیل اشتباه برخی از افراد سازمان، همه را توبیخ کنند، چنانکه خداوند از لفظ بعضی در آن آیه استفاده کرد. «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لاهُدًى وَ لا کِتابٍ مُنیرٍ؛ بعضی از مردم بدون دانش درباره خدا خرده میگیرند».
تقاضای عجولانه و نابجا نباید مدیران را وادار به عمل غیرحکیمانه کند
تقاضاهای عجولانه و نابجا، گرچه به صورت گروهی و مکرّر باشد، نباید مدیران را وادار به عمل غیرحکیمانه کند. در قرآن بارها از شتابزدگی و درخواستهای نابجای منحرفان سخن به میان آمده که خداوند به پیامبرش میفرماید «این درخواستهای نابجا در برنامهریزی حکیمانه الهی تأثیر نمیگذارد» «یسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ یُخْلِفَ اللّهُ وَعْدَهُ ...؛ ای پیامبر کفار تعجیل عذاب را از تو میخواهند، در حالی که خداوند هرگز از وعده خود تخلف نمیکند». نه یک لحظه دیرتر و نه زودتر، عذاب واقع نمیشود.
مدیران باید برای انجام اهداف و پیادهسازی وظایف خود، طرح و برنامه داشته باشند. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلاّ إِذا تَمَنّى ... (حج، 52)؛ همه پیامبران الهی، برای پیشبرد اهداف خود، آرزوهایی در ذهن داشتند».
مدیران قرآنی باید برای آغاز اصلاح در امور به سراغ سرچشمههای فساد بروند همچنین وحدت مدیریت و فرماندهی، یکی از نکات اصلی موفقیت در مدیریت اسلامی است. هر فرد در سازمان باید تنها یک رئیس مستقیم داشته باشد همچنین مجازات متخلفان در سازمان باید به گونهای باشد که دیگران از آن عبرت گیرند، زیرا مجازات، علاوهبر تنبیه فرد متخلف، هدف تربیتی سازمانی و عمومی را نیز به دنبال دارد. تنبیه و توبیخ باید متناسب با میزان نقش افراد در تخلف باشد. کسی که نقش محوری داشته است قطعاً مجازات بیشتری نسبت به دیگران خواهد داشت و تخریب اهل ایمان به خصوص مدیران و مسئولان، امری است که باید به شدت با آن برخورد شود و عوامل آن، مجازات سختی شوند.
درخصوص اقامه نماز نیز مدیران نظام اسلامی باید در هنگام اذان، برای اقامه نماز قیام کنند و انجام کار اداری مانع اقامه نماز نشود. «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ ...؛ بندگان خوب خدا کسانی هستند که تجارت و کارهای روزانه آنها را از یاد خدا و برپاداشتن نماز غافل نمیکند».
افراد و کارکنان سازمان، برای گرفتن مرخصی (و انجام کارهای شخصی)، باید مقام مافوق را در جریان قرار دهند تا به فرآیند کارهای سازمان لطمه وارد نشود. مدیران میتوانند با درخواست مرخصی کارکنان موافقت کنند و میتوانند برای رعایت مصلحتی بالاتر، موافقت نکنند و آموزش کارکنان باید مرحله به مرحله و به تدریج پیگیری شود، یکی از وظایف مدیران ارشد، دلگرم کردن و اطمینان بخشیدن به مدیران ردههای پایینتر است.
ظرفیت افراد متفاوت است، جز خداوند همه افراد محدودیت دارند و ممکن است در شرایطی گرفتار فشارهایی شوند. (موسی به خدا گفت: سینهام تنگ شده است) رهبری و مدیریت به سعه صدر نیاز دارد.
به هنگام پذیرش مسئولیت لازم است مدیر نقاط ضعف خود را بیان کند و صراحت و صداقت به خرج دهد. در بعضی مأموریتها و کارها، فعالیت تیمی لازم است تا هدف محقّق شود.
مدیران و رهبران باید ضعفهایشان را با بکارگیری دیگران، جبران کنند و مدیران و افراد سازمان باید انسانهای شایسته دیگر را برای تصدی مسئولیتها معرفی کنند همچنین برای مبارزه با مشکلات، باید به سراغ سرچشمهها رفت. شناسایی سرچشمهها همیشه کار آسانی نیست و نیاز به دقت و توجه زیاد دارد. آگاهی دقیق و لحظه به لحظه مدیران از مأموریتهای مهم یک ضرورت است، چنانکه حضرت حق به حضرت موسی میفرماید «ما گفتوگوهای شما را میشنویم».