کد خبر: 1344927
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۷

لیاقت و عدم انهدام منابع از ویژگی‌های مهم یک مدیر قرآنی است

گروه خبرنگاران افتخاری / مجید دهبان: لیاقت، عدم انهدام منابع، پیگری کارها و برخورد با متخلفان از ویژگی‌های مهم یک مدیر قرآنی است.

به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، اولین ویژگی یک مدیر قرآنی، لیاقت است.  «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا ِلادَمَ ... (بقره، 34)»، «به ملائکه امر کردیم بر آدم سجده کنند». لیاقت از سابقه مهمتر است. (فرشتگان قدیمی که سال‌ها خداوند را عبادت می‌کردند، باید برای انسان تازه به دوران رسیده، اما لایق، سجده کنند.) ارتقای سازمانی نیز باید بر مبنای شایستگی و لیاقت باشد و سابقه داشتن، کافی نیست.

عدم انهدام منابع نیز دیگر ویژگی یک مدیر قرآنی است. «قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثیرُ اْلاَرْضَ وَ لاتَسْقِی الْحَرْثَ...(بقره، 71)»،  «پس از آنکه قوم بنی‌اسرائیل خطایی مرتکب شدند، خداوند فرمود باید گاوی را ذبح کنند که مشخصات آن گاو را این‌گونه بیان فرمود، گاوی که نه زمین را شخم بزند و نه آن را آبیاری کند». در اجرای طرح‌ها، منابع و عناصر فعال تولیدی و اقتصادی نباید منهدم شود. (لاذلول ...و لا تسقی)

پیگیری کارها نیز از ویژگی‌هایی است که یک مدیر قرآنی باید دارا باشد. «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ قَفَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ ...(بقره، 87)»، «خداوند به موسی، کتاب تورات عطا فرمود و پس از آن پیامبرانی پشت سر هم فرستاد تا دین الهی را تبلیغ کنند».

یکی از نکات لازم در راه رسیدن به موفقیت، پیگیری و تداوم برنامه‌ها برای حصول نتیجه نهایی است. (همچنانکه خداوند، پیامبران را پشت سر هم برای دعوت مردم فرستاده است.)

از ویژگی‌های دیگری که یک مدیر قرآنی باید دارا باشد، برخورد با متخلفان است.  «وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیرٍ (بقره، 120)»، «خداوند خطاب به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید اگر از آن‌ها (یهودیان و مسیحیان) پیروی کنی در حالی‌که راه درست را به تو نشان داده‌ایم رابطه‌ات با خداوند قطع خواهد شد».

پس از ابلاغ وظایف هر فرد، در برخورد با تخلف نباید هیچ تسامح و تساهلی به خرج داد. (همانطور که خداوند حتی نسبت به پیامبرش بدون ملاحظه و با کمال قاطعیت برخورد می‌کند.)

تناسب شغل و شاغل، ارتقای پلکانی ویژگی دیگری برای یک مدیر قرآنی است.  «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمامًا... (بقره، 124)»، «خداوند، حضرت ابراهیم(ع) را مورد آزمایش قرار داد و او همه آزمون‌ها را با موفقیت گذراند».

برای منصوب کردن افراد به مقامات، گزینش و آزمایش لازم است. (چنانکه خداوند برای انتصاب حضرت ابراهیم به امامت او را آزمود.) پست‌ها و مسئولیت‌ها باید تدریجاًً و پس از موفقیت در مراحل مختلف به افراد واگذار شود. (چنانکه حضرت ابراهیم(ع) پس از گذراندن مرحله نبوت و موفقیت در آزمایش‌ها به مقام امامت رسید.)

 ارزش و تلاش نیز از دیگر ویژگی‌های یک مدیر قرآنی است. «تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ ...(بقره، 134)»، «آن‌ها امتی بودند که درگذشتند و دستاورد آن‌ها مربوط به تلاش خودشان است و دستاورد شما نیز مربوط به تلاش خودتان است». معیار ارزش‌گذاری در موفقیت افراد، میزان تلاش آنان است.

(نظارت)، «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ ...(بقره، 143)»، «خداوند، خطاب به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید و بدین سان شما را امتی میانه‌رو قرار دادیم تا ناظر بر اعمال مردم باشید». مدیریان و رهبران باید بر کارها و عملکرد زیردستان خود نظارت داشته باشند. (لتکونوا شهداء علی الناس)

(قاطعیت)، «الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرینَ (بقره، 147)»، «خداوند، پس از نزول آیة تغییر قبله به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: حق، آن چیزی است که از سوی پروردگار تو آمده است، پس هرگز به خود تردید راه مده».

رهبر باید از قاطعیت و یقین برخوردار باشد، به‌ویژه وقتی که قانونی را تغییر داده و سنتی را می‌شکند. (فلا تکونن من الممترین)

(تشویق و تنبیه)،  «إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى‏ مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنّاهُ لِلنّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاّعِنُونَ‏ (159) إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوّابُ الرَّحیمُ (بقره، 160)»، « خداوند می‌فرماید: کسانی که حقایق هدایت را کتمان کنند، مورد لعنت خدا قرار می‌گیرند، مگر آنکه توبه کنند و کارهای خود را اصلاح کنند که در این صورت ایشان را می‌بخشم زیرا من توبه پذیر و مهربانم».

توبیخ بدکاران و پاداش به نیکوکاران، دو رکن ‌اساسی در زمینه‌سازی رشد و اصلاح نادرستی‌ها در سازمان است. (یلعنهم الله ...انا التواب الرحیم)

(رویه‌های سازمانی)، «قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْکانَ آباؤُهُمْ لایَعْقِلُونَ شَیْئًا وَ لا یَهْتَدُونَ (بقره، 170)»، «هنگامی که به آن‌ها گفته می‌شود از راه خدا پیروی کنید، می‌گویند ما از آن راهی که نیاکانمان پیروی کردند دست بر نمی‌داریم در حالیکه ممکن است گذشتگانشان چیزی نمی‌فهمیدند و به خطا رفته باشند».

رویه‌های سابق سازمانی ممکن است نادرست باشد، لذا پیروی از راه و روش و منش مدیران سابق اگر همراه با استدلال و تعقل نباشد، قابل پذیرش نیست.

(تفویض مسئولیت)، «لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاّ وُسْعَها ... (بقره، 233)،
همه به اندازه توانشان مکلف هستند». تفویض مسئولیت به زیردستان باید بر اساس توانایی‌هایشان باشد و به همان مقدار از ایشان انتظار داشت.

(علم و توانایی، شفاف‌سازی)،  «قالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ... (بقره، 247)»، «قوم بنی‌اسرائیل به پیامبرشان گفتند فرمانده‌ای برای ما مشخص کن تا به جنگ حاکم ستمگر برویم. پیامبرشان گفت خداوند، طالوت را به فرماندهی شما برگزید زیرا توان علمی و جسمی لازم برای این مسئولیت را دارد».

قدرت علمی و توانایی جسمی برای انجام مأموریت، دو شرط لازم برای مدیران است. داشتن توانایی علمی مهمتر از توانایی جسمی است. (ابتدا کلمه علم آمده سپس جسم). اعلم بودن، در گزینش مدیران یک اولویت مهم است. رهبر و مدیر باید زیردستان خود را توجیه و ابهامات را برطرف کند.  (چنانچه پیامبر بنی‌اسرائیل دلیل انتخاب طالوت به فرماندهی را به وضوح بیان کرد.)

(ارزیابی عملکرد)، «قالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنّی... (بقره، 249)، هنگامی که لشگر بنی‌اسرائیل حرکت کرد، (طالوت) به سربازان خود گفت: رودخانه‌ای در بین راه است که هرکس از آن آب بنوشد، دیگر در سپاه من جایی ندارد».

مدیر باید نیروهای کارآمد را از نیروهای ناکارآمد جدا کند تا بتواند نیروهای غیرمفید را از مجموعه طرد کند، زیرا حضور آن‌ها باعث سست شدن سایر نیروها می‌شود.

(توجه به کارکنان)،  «وَ قُلْ لِلَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ اْلامِّیِّینَ ... (آل عمران، 20)، خداوند به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید به اهل کتاب (دانشمند‌ها) و عوام مردم بگو ...». مدیر باید به تمام افراد سازمان توجه داشته باشد، هم به سطوح مدیریتی و هم به عامّة کارکنان. کارکنان باید بدانند که مهم هستند و نقش تعیین‌کننده‌ای در سازمان دارند و این اهمیت را در توجه و عنایت مدیر، احساس کنند.

( ایمان)،  «لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ ... (آل عمران، 28)، نباید سرپرست مؤمنان از غیر خودشان باشد». در جامعه اسلامی، ایمان داشتن شرط اصلی برای انتخاب مدیر و سرپرست است و اصولاًً پست‌های کلیدی (همچون مدیریت)، نباید به افراد بی‌ایمان واگذار شود، چون امکان سوء‌ استفاده در این سمت‌ها فراوان است.

(آگاهی از گذشته)،  «وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجیلَ‏ (آل عمران، 48)، خداوند به حضرت عیسی کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموخت». مدیران هر برهه از زمان باید از حوادث و قوانین گذشته آگاه باشند و بدانند در گذشته چه اتفاقاتی در سازمان رخ داده و چه مقرراتی وضع شده است. (چنان که خداوند به حضرت عیسی، تورات را که قوانین گذشته بود، آموخت.)

(شناخت تهدیدها)،  «فَلَمّا أَحَسَّ عیسی‏ مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَی اللّهِ ... (آل عمران، 52)، هنگامی که عیسی احساس کرد اطرافیانش کفر می‌ورزند، گفت: چه کسانی مرا در راه خدا یاری می‌کنند». هوشیاری در شناخت افکار و عقاید و تهدیدها، یکی از شروط اساسی رهبری است. شناخت نیروهای وفادار و سازماندهی و تمرکز آنان، برای اداره جامعه و ادامه حرکت ضروری است.

(عدم سوء استفاده از مقام)،  «ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنّاسِ کُونُوا عِبادًا لی ... (آل عمران، 79)، هیچ انسانی که خداوند به او کتاب و حکمت و نبوت و حکومت داده است، حق ندارد به مردم بگوید بندگان من باشید». سوء استفاده از موقعیت و مسئولیت برای هیچ کس مجاز نیست و باید با آن به شدت برخورد کرد.

(پیگیری تا حصول نتیجه)، «مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدینارٍ لایُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلاّمادُمْتَ عَلَیْهِ قائِمًا...(آل عمران، 75)، بعضی از اهل کتاب (یهودیان) کسانی هستند که اگر به او دیناری بدهی آن را به تو برنمی‌گرداند، مگر آنکه برای مطالبه آن دائماً بالای سر او بایستی». پیگیری برای رسیدن به نتیجه، اصلی مهم در مدیریت است، چنان‌که خداوند وصول مطالبات را به پیگیری مستمر منوط می‌داند.

(پیمان و پشتیبانی از مدیران)، «وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ ... (آل¬عمران، 81)، خداوند از پیامبران پیشین پیمان گرفت که هرگاه علم و حکمت به شما دادم و سپس پیامبری آمد که آن مطالب را تصدیق می‌کرد، به او ایمان آورید و او را یاری کنید».

در مدیریت اسلامی، لازمه سپردن مسئولیت‌ها گرفتن پیمان است که بر طبق موازین و اصول، انجام تکلیف شود. مدیران قدیمی باید از مدیران جدید پشتیبانی کنند و مدیران جدید هم باید از مدیران قدیمی تجلیل کنند.

(قانون و رهبری)، «کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلی‏ عَلَیْکُمْ آیاتُ ‌اللّهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ...(آل عمران، 101)، خداوند خطاب به مردم مدینه می‌فرماید: چگونه کفر می‌ورزید در حالیکه آیات خدا بر شما تلاوت می‌شود و رسول خدا در بین شماست». وجود قانون و حضور رهبری، دو اصل لازم برای جلوگیری از انحراف است. (اگر قوانین و مقررات کامل و جامع و رهبری آگاه و ناظر وجود داشته باشد، عدول از مسیر اهداف، امری عجیب خواهد بود، زیرا خداوند می‌فرماید: چگونه کافر می‌شوید در حالیکه قوانین کامل الهی و رهبری معصوم در میان شماست.)

(نظارت، اصلاح سازمان)، «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی‌الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ‌الْمُنْکَرِ...(آل عمران، 104)، از میان شما باید گروهی باشند که دیگران را به خیر دعوت کنند و از بدی‌ها بر حذر دارند». باید همواره گروهی جهت نظارت بر امور، در سازمان‌ها باشند که ضمن دانستن اهداف سازمانی بر رفتارهای فردی و سازمانی افراد دقت کنند تا هر کجا مغایرتی با آن اهداف دیدند، تذکر دهند. اصلاح سازمان و جلوگیری از انحراف، بدون قدرت منسجم که از سوی مدیریت عالی حمایت شود امکان‌پذیر نیست.

(انتصاب)، «وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ ... (آل‌عمران، 121)، خداوند در یادآوری جنگ احد خطاب به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: آن صبحی که از خانه‌ات خارج شدی و مؤمنان را برای جنگ در جایگاه خودشان قرار دادی». اتصاب افراد برای جایگاه‌های استراتژیک و حساس برعهده شخص مدیر است و باید مستقیماً در انتخاب ایشان، اعمال نظر کند.

(امدادهای الهی)، «إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنینَ أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلینَ (آل عمران، 124)‏، پیامبر(ص) به سپاه خود در جنگ بدر می‌فرماید: خداوند ما را با سه هزار فرشته یاری می‌کند. آیا این مژده برای ما کافی نیست؟». یکی از وظایف رهبری، امیدوار کردن افراد و توجه دادن آن‌ها به امدادهای خداوند، در راه رسیدن به اهداف است.

(ناامیدی رقبا)، «لِیَقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خائِبینَ ‏(آل‌عمران، 127)، امدادهای الهی برای آن بود که کفار ریشه‌کن شوند یا ناکام و ناامید بازگردند». شیوه مدیریت و اتخاذ سیاست‌ها، باید به نحوی باشد که دشمن و رقبا به ناامیدی کشیده شوند.

(تلاش)، «وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ‏ (آل‌عمران، 136)، و چه نیکوست پاداش اهل عمل». با شعار و آرزو نمی‌توان به چیزی دست یافت، کار و عمل و سخت‌کوشی است که شیرینی موفقیت را به کام انسان می‌نشاند.

(تقویت روحیه، بررسی عوامل شکست)، «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ اْلاعْلَوْنَ ... (آل‌عمران، 139)، پس از شکست در جنگ احد، خداوند خطاب به مسلمانان می‌فرماید: سستی نکنید و غمگین نباشید که شما برترید». شکست موضعی در یک برهه از زمان، نشانه شکست نهایی نیست، بلکه تجربه‌ای برای رسیدن به موفقیت و پیروزی است. مدیر و رهبر باید روحیه‌ها را تقویت کند. در ضمن روحیه دادن باید به عوامل شکست توجه کرد. (چنان‌که خداوند ضمن تقویت روحیه، فرمود این بار سستی کردید و به دستورات خوب عمل نکردید.)

(انسجام رویّه)، «ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی‏ أَعْقابِکُمْ... (آل‌عمران، 144)، خداوند در بیان ضعف‌های جنگ احد و توبیخ کسانی که شایعه شهادت حضرت رسول(ص) را انتشار دادند فرمود محمد پیامبری است که قبل از او هم پیامبرانی آمده و رفته، پس آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، شما به وضعیت گذشته خود برمی‌گردید؟». رویّه‌های سازمانی باید چنان تشکّل و انسجامی داشته باشند که حتی نبودن مدیر و رهبر در برهه‌ای از زمان، ضربه‌ای به سازمان و جریان امور آن نزند.

(عوامل شکست سازمان)، «حَتّی إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی اْلامْرِ وَ عَصَیْتُمْ ... (آل‌عمران، 152)، خداوند در بیان علل شکست جنگ احد می‌فرماید شما رو به پیروزی بودید تا آنکه سست شدید و در میانه جنگ به نزاع بر سر تقسیم غنایم پرداختید و از دستور پیامبر(ص) نافرمانی کردید». از جمله عوامل شکست هر سازمان، سستی افراد در انجام وظایف، نزاع و اختلافات داخلی و عدم اطاعت از مدیریتی واحد است.

(مدیریت بحران)، «إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلی‏ أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ ... (آل‌عمران، 153)، به یاد بیاورید هنگامی که در جنگ احد فرار می‌کردید و به هیچ کس توجه نمی‌کردید در حالیکه پیامبر شما را فرا می‌خواند». در صحنه‌های حساس و مشکلات خطرآفرین سازمان، افراد سست و ترسو خود را کنار خواهند کشید. دستورات مدیر در لحظه‌های حساس، موجب به حرکت درآمدن ترسوها و سست‌ها نمی‌شود، لذا نباید پست‌های کلیدی را به ایشان سپرد. آنجا که مشکلات و سختی‌ها جلوه‌گر می‌شود، مدیر باید حضوری پررنگ‌تر داشته باشد.

(عطوفت، مشورت، توکل)، «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلامْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی  اللّهِ (آل‌عمران، 159)، خداوند پس از بیان ضعف‌های جنگ احد، خطاب به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: از تقصیر آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش کن و برای تصمیم‌گیری‌های آینده از آنان مشورت بگیر. امّا هنگامی که تصمیم گرفتی، قاطع باش و به خدا توکل کن و آن را عملی‌ ساز».

رهبری و مدیریت صحیح با عفو و عطوفت همراه است. در مشورت کردن، محاسنی همچون تفقد از نیروها و دخیل کردن آن‌ها در تصمیم‌سازی، شکوفایی استعدادها، گزینش بهترین رأی، ایجاد انگیزه و علاقه برای اجرای تصمیم نهایی، نهفته است. مشورت، تصمیم‌ساز است و منافاتی با تصمیم‌گیری قاطع‌ مدیر ندارد. در کنار فکر و مشورت و تصمیم‌گیری، توکل برخدا لازم است.

(شناخت ضعف‌ها)، «وَلَمّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ...قُلْتُمْ أَنّی هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ... (آل‌عمران، 165)، هنگامی که مصیبتی (همچون شکست جنگ احد) به شما رسید، گفتید: این مصیبت از کجاست؟ بگو آن از سوی خودتان است». در جستجوی عوامل شکست، ابتدا باید به دنبال عوامل داخلی و ضعف‌های سازمانی بود، سپس، عوامل خارجی بررسی شود، زیرا عوامل داخلی به دست مدیران سازمان قابل کنترل است.

(ارزیابی عملکرد، نظریه سیستمی)، «أَنّی‌لاأُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ ‌أُنْثی‏ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ...(آل‌عمران،195)، خداوند می‌فرماید: من تلاش هیچ صاحب عملی را تباه نمی‌کنم، زن باشد یا مرد، همه از یکدیگرید». در سازمان‌ها باید روشی جهت شناسایی کسانی که وظیفة خود را به خوبی انجام می‌دهند، وجود داشته باشد تا ضمن تشویق آن‌ها، انگیزش سازمانی را تقویت کرد.

تلاش و تلاشگر هر دو مهم هستند، کارها هم باید حسن فعلی (شکل درست) داشته باشد و هم حسن فاعلی (نیت درست). در سازمان‌های اسلامی، همة افراد سازمان مثل اعضای یک پیکرند در نتیجه تخریب یک فرد به مثابه تخریب سازمان است. در یک بدن همه اعضا باید با هم رشد کنند، لذا باید امکان رشد سازمانی برای همه افراد فراهم باشد و تلاش مدیریت عالی سازمان بر ارتقای کیفی همه افراد معطوف شود.

captcha