کد خبر: 1349301
تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۳۹۲ - ۱۹:۱۰
حجت‌الاسلام محمدی:

طرح شبهات در مورد شهادت زنان ناشی از انفعال مذهبی است

گروه حوزه‌های علمیه: مدیر انجمن اصول فقه حوزه طرح شبهات در مورد شهادت زنان را ناشی از انفعال مذهبی دانست و عنوان کرد: بعضی‌ها فکر می‎کنند چون حقوق بین‎الملل این حکم را نمی‎پذیرد باید روایات را با این گونه ادله ضعیف توجیه کنیم.


حجتالاسلام والمسلمین سید صادق محمدی، مدیر انجمن اصول فقه حوزه در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‏المللی قرآن(ایکنا)، در خصوص برابری شهادت دو زن در مقابل یک مرد، در اسلام گفت: در این جا فقهای ما ادله مختلفی ارایه کردهاند که مهمترین آن، دلیل متقن و قطعی قرآنی است؛ خداوند در آیه 282 سوره بقره میفرماید که «وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ فَإِن لَّمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ»؛ یعنی اگر دو نفر شاهد از مردان نبود یک مرد و دو زن میتوانند شهادت دهند.



استناد قرآنی شهادت زن



وی افزود: بنابراین پیش از بررسی روایات برای ارایه این حکم، ادله قوی قرآنی نیز موجود است؛ اگر ادعایی از بیرون در خصوص عدم وجود سند دلالی قرآنی و روایی مطرح شود با این آیه و روایات دیگر، به راحتی قابل رد خواهد بود.



استاد حوزه یادآور شد: در پس ادعایی که در فضای رسانهای مطرح شده است و شهادت دو زن در مقابل یک مرد را تبعیض جنسی برشمرده‌اند، یا غرضی وجود دارد یا اگر غرض سیاسی و مذهبی وجود ندارد، حتما عدم اطلاع از مبانی دین موجب چنین سخنانی شده است؛ ولی اهل فن و فقه و دین برای این شبهات ادله کافی ارایه کردهاند.



مدیر انجمن اصول فقه حوزه گفت: در رابطه با اینکه این حکم شرعی از نظر عقلا و عرف جامعه و حقوق بینالملل مورد قبول است یا خیر، باید مقدمهای عنوان شود که به خوبی مطلب برای کسانی که این سوالات ذهن آنان را مشغول کرده است، قابل فهمتر باشد؛ نکته اول آن است که بین زن و مرد از نظر روحی و جسمی و ذهنی تفاوتهای بسیاری وجود دارد که دین و علم آنها را بیان کرده است.



احساسات در زنان بر عقلانیت غلبه دارد



محمدی عنوان کرد: تفاوتهای جسمی و جوارحی زن نسبت به مرد از لحاظ قدرت بدنی و ظرافت جسم زن نسبت به مرد مشهود است؛ در اینجا میبینیم که از لحاظ روحیات و ذهن هم تفاوت‌هایی وجودارد؛ مثلا زن نسبت به مرد از عواطف بیشتری برخوردار است؛ یعنی ذات زن مبتنی بر عاطفه است و در مقابل مرد در مقابل آن، عقلانیت بیشتری در رفتارش دارد؛ البته در اینجا یعنی احساسات مرد کمتر در رفتارش دخیل است به همین خاطر محتاطتر عمل میکند؛ اما در مقابل احساسات زن در مقابل مردان بیشتر است و تحمل روحی و روانی و جسمی او نیز نسبت به مردان در شرایط سخت کمتر است.



برخی مشاغل با توانایی‌های ذهنی و استعدادهای جسمی زنان همخوانی ندارد



وی گفت: وقتی که این همه تفاوت آشکار در زن و مرد وجود دارد، پس باید در مورد اصل تفاوت کلی این دو با هم به توافق برسیم؛ حتی به لحاظ اینکه از لحاظ جسمی این تفاوت عقلی مفروض است بسیاری از شغلها برای زنان غیر عادی است؛ مثل زنی که بنایی کند؛ اگر هم استثنایی وجود داشته باشد مورد سرزنش عقلا قرار میگیرد؛ زیرا یک سری مشاغل با توانایی‌های ذهنی و استعدادهای جسمی زنان همخوانی ندارد؛ وقتی این تفاوت فاحش را بپذیریم باید بپذیریم که در حوزه امور روحی و رفتاری و ذهنی نیز بین مردان و زنان تفاوت وجود دارد؛ از همین رو است که احکام اسلامی با فرض این تفاوتها ارایه میشود و شهادت دو زن و یک مرد هم در همین مسیر بیان شده است.



این استاد حوزه بیان کرد: زن، به دلیل اینکه از عواطف بیشتری برخوردار است، مشاغلی چون تربیت فرزندان و خانهداری و وظیفه مهم گرم نگاه داشتن کانون خانواده بر عهده‌اش گذاشته شده است؛ این هم به این دلیل است که یک احساسات و عواطف خاصی نسبت به مردان دارد که چنین وظیفه حساسی به عهده او گذاشته شده است؛ البته در هر زمینهای استثنائاتی وجود دارد ولی حکم کلی که اسلام برای زنان قرارداده است، در این حوزه است.



شهادت‌دهنده باید قدرت حمل شهادت را داشته باشد



وی افزود: با این تفاسیر علت احکامی چون شهادت دو زن و برابری آن با شهادت یک مرد، واضح و آشکار است؛ در شهادت دو مسئله وجود دارد؛ نخست مسئله تحمل شهادت است؛ یعنی در واقع زن و مرد یک مسئلهای را ببینند و با چشم و گوش خود آن را درک کنند؛ یعنی مثلا قتلی رخ داده باشد و زن یا مرد آن را با چشم خود دیده باشد؛ به این مسئله حمل و تحمل شهادت میگویند که هر دو ممکن است آن تحمل را داشته باشند؛ ولی مسئله مهمتر ادای شهادت است؛ یعنی اینکه زن و مرد باید آن مسئله را بازگو کنند و به وقوع حادثه شهادت بدهند.



ویژگی احساسی بودن زنان در هنگام ادای شهادت تاثیرگذار است



محمدی عنوان کرد: اسلام در قسمت تحمل شهادت تفاوتی بین زن و مرد قائل نیست چون تفاوتی در دریافت آنها نیست؛ زیرا این تحمل به سلامت جسمانی گوش و چشم و قوه ادراک انسان بستگی دارد؛ اما به لحاظ ادای شهادت تفاوت‌هایی باشد؛ خانم‌هایی که از احساسات و عواطف بیشتری برخوردار هستند در زمان ادای شهادت بیشتر از مردان دچار احساسات میشوند و ممکن است این احساسات مانع از ادای شهادت دقیق شود.



مدیر انجمن اصول فقه حوزه ادامه داد: اسلام در این موضوع شهادت دو مرد را کافی میداند ولی وقتی نسبت به زن می‌رسد میگوید دو زن در برابر یک مرد که اگر یکی از زنان اشتباه کرد، دیگری او را راهنمایی کند؛ اسلام به جهت تفاوتهای روحی و روانی احکامی را برای زن و مرد قرار داده است.



احساسات زن در هنگام شهادت ممکن است به خروج او از عدالت بیانجامد



این استاد حوزه بیان کرد: حتی از آیه شریفه مذکور چنین دلالت میشود که وقتی که دو زن در مقام شهادت بر میآیندلازم است که هر دو با هم شهادت دهند و نه تک تک؛ زیرا ممکن است احساسات باعث شود که یک زن از عدالت خارج شود؛ وقتی که هر دو با هم شهادت بدهند احتمال خطا و خروج از عدالت کمتر میشود.



وی گفت: این مسئله هم از نظر قرآنی و هم از نظر روایی و هم از نظر عقلی از دلایل قاطعی برخودار است ولی ممکن است که سوال شود چه لزومی دارد که اسلام شهادت زن را مطرح کند؛ اینجا عنوان میشود که گاهی در اتفاقات و جنایات و ناهجازیها مردی برای شهادت وجود نداشته و اسلام برای اینکه حقی پایمال نشود جایی که به شهادت زن نیاز است بحث شهادت زن را اصل می‏داند ولی تفاوتهایی را نیز به اعمال میکند.



شهادت زنان جزء احکام ارشادی نیست



مدیر انجمن اصول فقه حوزه در زمینه اینکه در شبهه مطرح شده در مورد شهادت زنان، این بحث، جزو احکام ارشادی ذکر شده است، با رد این مسئله گفت: حکم ارشادی قواعد و اصول خاص خود را دارد و اینکه برای پیدا کردن توجیه هر حکمی، به آن عنوان ارشادی بدهیم، کاملا مخدوش است؛ زیرا اگر با این مبنا به مسائل نگاه کنیم عقل حکم میکند که انسان در سرمای زمستان از خانه خارج نشود و از آب سرد استفاده کمتری کند و به بیرون ازخانه نرود ولی اسلام میگوید در سردترین شرایط هم باید وضو گرفت و نماز گذارد؛ حکم ارشادی در واقع اصول و قواعدی دارد؛ مثل اینکه یک حکمی از نظر عقلی ثابت شده باشد و شارع در همان زمینه حکم عقلی، امری را امضا کند.



این استاد حوزه تصریح کرد: با هیچ قاعدهای نمیتوان این حکم را ارشادی دانست؛ زیرا قرینهای برای آن وجود ندارد؛ پس این گونه اشکالاتی که به احکام اسلام وارد میشود ناشی از یک نوع انفعال و عقب‌نشینی دینی است؛ یعنی بعضی‌ها فکر میکنند چون حقوق بینالملل این حکم را نمیپذیرد باید روایات را با این گونه ادله ضعیف و غیر علمی توجیه کنیم؛ این معیار، معیار درستی نیست.



مبنای عمل مسلمانان قوانین الهی است نه قوانین انسانی



وی گفت: بسیاری از احکامی که در ادیان دیگر وجود دارد ممکن است که در حقوق بینالملل هم وجود داشته باشد ولی از نظر عقلای متدین مورد قبول واقع نشود؛ گاهی نیز مبانی دینی ما ممکن است مورد پسند عالمان حقوق بینالملل و حقوق بشری نباشد؛ در اینجا ما نباید به نفع آنان از اصول حقه خود که مبتنی بر علم لایزال الهی است گذشته و مبانی که بشر ساخته را در مقابل قوانینی که آفریدگار جهان وضع کرده است، مبنای عمل قرار دهیم.

captcha