ماه بهمن که میرسد حال و هوای عید رنگ و بوی زندگی را تغییر میدهد. خانوادهها برای ایام تعطیلات خود برنامهریزی میکنند و عدهای نیز به شهرهای گرمسیری کشور سفر میکنند.
فلسفه سیر در زمین در قرآن کریم مسئله گردش در روی زمین (سیر در ارض) شش مرتبه و در سورههای آل عمران آیه 137، سوره انعام آیه 6، سوره نحل آیه 36، سوره نمل آیه 69، سوره عنکبوت آیه 20، سوره روم آیه 42 و سوره سبا آیه 18 آمده است که از شش یا هفت مرتبه مذکور در سوره عنکبوت به منظور اطلاع یافتن از اسرار آفرینش و پنج مرتبه دیگر به منظور عبرت گرفتن از عواقب دردناک و شوم اقوام ظالم و جبار، ستمگر و آلوده است.
قرآن برای مسائل عینی و حسی که آثار آن کاملا قابل لمس است و همچنین برای امور تربیتی اهمیت خاصی قائل است و مخصوصا به مسلمانان دستور میدهد که از محیط محدود زندگی خود بیرون آیند و به سیر و سیاحت جهان پهناور بپردازند در اعمال و رفتار اقوام دیگر و پایان کار آنها بیندیشند و از این رهگذر اندوخته پر ارزشی از آگاهی وعبرت فراهم کنند.
اهمیت و ضرورت گردشگری، اهداف گردشگری، گردش در طبیعت و ضرورت عبرتگیری در گردش و سیاحت از موضوعاتی است که قرآن درباره آنها نظر و دیدگاه خاص دارد و اصولاً به مسأله گردشگری تشویق و ترغیب فراوان کرده است.
انسان به طور طبیعی از گردشگری و جهانگردی لذت می برد و آن را میپسندد و خوش میدارد. در گذشته انسانها به طور طبیعی در طبیعت و زمین به گردش میپرداختند. زمین برای آنان به عنوان ارزش مالی معنا و مفهوم نداشت. همه زمین برای آنها به عنوان مسکن به شمار میآمد و به خاک به معنای امروزی آن وابستگی نداشتند.از این رو به سادگی از نقطهای به نقطهای دیگر کوچ میکردند.
به خاطر شرایط آب و هوایی، ییلاق و قشلاق کردن، امری طبیعی به شمار میآمد و دست کم در دو فصل، از منطقهای به منطقهای دیگر کوچ میکردند و در مسیری بس طولانی به سیر و سیاحت میپرداختند و از مواهب طبیعی برخوردار میشدند.
قرآن از جهاتی چند به مسأله گردشگری توجه میدهد. در نگرش آن گردش و سیاحت به عنوان امری پسندیده و یکی از نعمتهای بزرگ به شمار میآید که انسان می بایست سپاسگزار آن باشد.
قرآن در وصف قوم سبا زمانی که سخن از رفاه و آبادانی و شهرنشینی آنان به میان میآورد و از نعمتهای زیادی که به ایشان عنایت کرده، سخن میراند، به مسئلهای به نام کوچهای ایشان و امکان سیر و سفر در مسیری زیبا و با امکانات اشاره میکند و مردم را به این نعمت متذکر میشود.
در بخش دیگر از همین گزارش از وضعیت قوم سبا، بیان میدارد که آنان به جهت ناسپاسی از سیر و سیاحتی آسان همراه با امنیت و آرامش، محروم شدند و میان سفرها و سیاحتهای ایشان فاصلهای بس طولانی افتاد و آن آسایش و آرامش و امنیت راهها و سفرها از آنان سلب شد. (سبا آیه 15 تا 21)
در این دسته ازآیات سخن از این مسئله گفته شده که امنیت راهها و سیر و سفرها تا چه اندازه، نعمت بزرگ به شمار میآید. اگر راه در امنیت نباشد و امکانات مناسبی برای سیر و سیاحت وجود نداشته باشد و میان زمان و مکان سفرها و سیرها فاصله طولانی ایجاد شود تا چه اندازه انسان در رنج و عذاب قرار میگیرد.
بنابراین در نگرش قرآن مسئله سیر و سیاحت، امری بسیار مهم شمرده شده و برای آن جایگاهی بس رفیع درنظر گرفته شده است. به گونهای که قوم سبا را به داشتن این نعمت دعوت به سپاسگزاری می کند و در هنگامه خشم و غضب، آنان را به جهت کوتاهی و از دست دادن آن، سرزنش و نکوهش میکند.
پس میتوان به این نتیجه رسید که امر گردشگری و سیاحت آسان و همراه با آرامش و امکانات برای انسان تا چه اندازه مهم و اساسی است که خداوند گرفتن آن را عذابی سخت برای قومی ناسپاس برمیشمارد.
قرآن در سوره ایلاف نیز به قوم قریش یادآور میشود که چنین امکانات گردشگری و سیاحتی را برای ایشان دست کم در دو فصل بهار و زمستان فراهم کرده است تا در زمستان به سوی یمن گرمسیری سیر کنند و از منافع این سیر بهرهمند گردند و در تابستان به سیر شامی بروند و از طراوت بهاری منطقه مدیترانه و شامات استفاده کنند و از تجارت و بازرگانی آن سود فراوان برگیرند.
این همه نشانگر این است که در نگرش قرآن گردشگری نه تنها امری طبیعی، بلکه نعمت بزرگی است که فقدان آن عذابی سخت و دردناک به شمار میرود.
*مهسا نظری