این شعر همچنین بیانگر ضرورت همدلی مردم در غم و شادی یکدیگر است که به راستی هر انسانی با کار نیک و کمک به هم نوع خود به آرامش قلبی میرسد.
اینکه ما چه میزان توانستهایم به این شعر زیبای سعدی شیرازی جامه عمل بپوشانیم باید به واقعیتهای سطح جامعه خودمان نگاهی داشته باشیم، نگاهی نه از سر ترحم بلکه برای کاهش بار آسیبهایی که ممکن است خودمان نیز به آنها دامن بزنیم.
با این نگاه تردیدها به کودکانی که در سرمای شدید و در دمادم هوای آلوده از مردم تقاضای کمک میکنند، بیشتر میشود اما چه باید کرد؟ آیا این کودکان را باید به حال خود رها کرد؟ یا اینکه همه برای نجات آنان آستینها را بالا بزنند.
به راستی چه باید کرد؟ مگر میشود به نگاه ملتمسانه کودکی اندوهگین در میان سرما و تیرگیهای روزگار دست رد زد؟ البته کمک به این گونه افراد که در گروههای سنی مختلف اعم از پسر، دختر، پیر و جوان هستند گاهی اوقات ما را بر سر دو راهی قرار میدهد که این افراد خود را نیازمند معرفی میکنند همان مصداق همدلی و برگرفته از بیت زیبای این شاعر بزرگ ایرانی بوده یا کمک به آنها در واقع مشارکت در گسترش ناهنجاریهای بیشتر اجتماعی در جامعه است.
موقوفات رضوان توانسته تعداد زیادی از کودکان نیازمند را زیرپوشش قرار دهد که البته شماری از آنان دانشآموز و محصل هستند و به گفته دستاندرکاران تعدادی از اینها نخبه هستند. امید است روزی را ببینیم که هیچ کودک کاری وجود نداشته باشد و هیچ دست کوچکی بیپناه نماند.