به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، توصیه مؤکد مقام معظم رهبری در مسئله فرهنگ پرهیز از اختلاف نظرها و اختلاف سلیقههاست. ایشان میفرمایند: «اختلاف سلیقهها را کنار بگذارید، دنبال وجوه مشترک بگردید. من تعجب میکنم از کسانی که حاضرند با افرادی که از لحاظ دارا بودن ایدئولوژی مادی و الحادی نقطه مقابل ما هستند وجه مشترکی پیدا کنند اما با برادران مسلمانشان حاضر نیستند.
بگردید دنبال وجه مشترک، مشترکات بین ما زیاد است. الان شاید به تعداد افرادی که در اینجا حضور دارند در جمع حاضر، نظرها و سلیقهها وجود داشته باشد؛ اما بالاخره یک انگیزه واحدی، یک وجه مشترکی ما را اینجا جمع کرده است. این وجه مشترک را پیدا کنیم، تقویت کنیم. این یک هوشمندی بزرگ است، این یک هوشمندی لازم است و امروز مسلمان مبارز انقلابی باید این هوشمندی را داشته باشد».
پرهیز از کاغذ بازی
در زمینه کار سازمانی و تشکیلاتی، از کاغذبازی و ادارهبازی پرهیز کنید. این توصیه را جدی بگیرید و هرچه میتوانید مورد توجه قرار دهید که بسیار مهم است.
حضور خبرگان در میدان فرهنگی
همه کارها را خبرهها انجام میدهند؛ چرا کار فرهنگی را خبرهها نباید انجام بدهند و هر کسی وارد میدان کار فرهنگی بشود و چیزی بگوید و نظری بدهد و اقدامی بکند؟ متأسفانه خیلی از کسانی که میتوانند کار فرهنگی بکنند، به کارهای اجرایی و یا سیاسی مشغولند، یا حتی اگر با نام فرهنگی هم حضور دارند، باطن کار، کار سیاسی است.
ایجاد تشکیلات در کار فرهنگی
ما اعتقادمان این است که بهترین راه و برترین حربهای که میتواند این راهها را باز کند و هدایت الهی را و هدایت انقلابی را در ذهنها و جانها بنشاند و به میوه بیاورد، مثمر بکند؛ یک تشکیلات است. ما عقیده داریم که اگر چنانچه کسانی بخواهند برای انقلاب کار کنند و اینها متشکل نباشند، متجمع نباشند، نخواهند توانست از لحاظ کیفیت و از لحاظ کمیت آن کار را بکنند که یک گروه متشکل انجام خواهد داد.
تشکیلات یکی از فرائض هر گروه مردمی است که یک هدفی را دنبال میکنند. تشکیلات یعنی نظم، یعنی تقسیم وظائف، یعنی ارتباط و اتصال و زنجیرهای کار کردن؛ این معنای تشکیلات است. این چیزی است که نه فقط بد نیست، بلکه یک چیز خوب و بلکه یک چیز ضروری است. هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمیرود؛ انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد.
ضرورت مرکز و متولی
یک متولی و یک مرکز میخواهد تا فرهنگ را مهندسی کند. یعنی با یک فکر کلان، با یک نگاه برتر و بالاتر از همه جریانهای فرهنگی در داخل کشور ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی چگونه و با چه کیفیتی باید باشد. به کدام سمت باید برود. مجموعهای لازم است که اینها را تصور کند. یک متولی و یک مرکز میخواهد که با یک فکر کلان، با یک نگاه برتر و بالاتر از همه جریانهای فرهنگی در داخل کشور، ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی کجاهایش ایراد دارد.
تشکیلات را حجیم نکنید
در نظر داشته باشید که پر حجم کردن تشکیلات، وقتی که انسان نتواند به کارها برسد، مثل بدنهای خیلی بزرگی است که قلبهای ضعیفی دارند. صاحبان بدنهای بزرگ، غالباً سرانگشتان پاهایشان یخ کرده است و دچار نارسایی خون به قلب میشوند. آدم از این نگران است.
حالا اگر مثلاً خون به آپاندیس نرسد، چندان جای نگرانی نیست؛ چون آپاندیس تقریباً یک عضو زائد است. یا مثلاً به کیسه صفرا اگر یک وقت خون نرسد، انسان چندان نگران نمیشود. اما یک وقت است که خون به چشم نمیرسد. این، واقعاً غصه دارد. وقتی حجم کار زیاد شد، گسترده شد، و روزبه روز هم گسترده ترش کردیم، همین مشکلات به وجود میآید.
اخلاق تشکیلاتی
بایستی جوری باشد که انسان منیتهای خودش را، آن خود محوریها را در قبال جمع کنار بگذارد، خودمحوریها در چند خصلت بد خلاصه میشود. اخلاق تشکیلاتی یعنی اخلاق اسلامی؛ اخلاق تشکیلاتی یعنی اخلاق اسلامی منظم، یعنی چگونگی برخورد دو برادر، دو همفکر، دو هم آهنگ، دو هم جهت، اگر دو نفر از دو طرف که با هم 180 درجه اختلاف جهت دارند، میآیند به طرف هم، این یک جور برخورد است، این برخورد اصطکاک است.
اگر کسانی با هم به یک جهت حرکت میکنند، این نوع دیگر این برخورد است؛ برخورد همکاری، همگامی و همراهی است. تشکیلات یعنی نظم، یعنی تقسیم وظائف، یعنی ارتباط واتصال و زنجیرهای کارکردن؛ این معنای تشکیلات است.
تفکر مجرد آفت کار فرهنگی
یک آفت دل خوش کردن به یک تفکر مجرد است، یعنی فکر کنیم که حالا ما مشغول کاریم، دیگر بیشتر از این چه کار کنیم. بدون اینکه با مسائل جاری جامعه خودمان در تماس باشیم، بدون اینکه سعی کرده باشیم که نیازهای فکری و عملی را بشناسیم و حتی بدون اینکه به خودمان زحمت بدهیم که از زبانها و دهانها و ذهنهایی، سؤال کنیم که چه اشکالاتی و چه نیازهایی دارند، بنشینیم برای خودمان ببافیم. این یک آفت بزرگی است. در این هیچ حرفی نیست و بایستی طرز فکر، عملیتر، قابل تطبیقتر و بیشتر متناسب با نیازها باشد.
مهم ندانستن فرهنگ کتابخوانی
مردم ما کتابخوان نیستند و این کتابخوانی، نقص بسیار بزرگی است. خیلی از مردم ما حتی روزنامهخوان نیستند و اگر نگاهی به روزنامه بیندازد، به همان تیترهای درشتش اکتفا میکنند. بسیاری، رادیو را فقط برای سرگرمیهایش گوش میکنند؛ نه برای آموزش و خبر آن و آگاهیهای زندگی و مسائل فرهنگیاش. ما این نقیصه را باید برطرف کنیم.
معنای فرصت و تهدید
تسلیم شدن در مقابل زورگویی و زیادهطلبی یک جهانخوار و یک قدرت متکبر، هیچ افتخاری ندارد و هیچ وقت فرصت محسوب نمیشود. هر چیزی که برای این کار فرصت تلقّی شود، برای منافع ملی یک تهدید است؛ فرصت نیست. فرصت، یعنی فرصت کار برای مردم. فرصت، یعنی فرصتِ مقابله کردن با عوامل و ایادی و ابزارهای امریکا و دشمنِ در داخل کشور. نمونهای از آن را شما ملاحظه کردید و از رسانهها شنیدید؛ اینها ایادی مرموز دشمنند. این همان چیزی است که من از هفت، هشت سال قبل مرتب به مسئولان فرهنگی هشدار داده و گفتهام که سرانگشتان دشمن برای تسخیر فرهنگی کشور و استحاله فکری مردم تلاش میکنند. الان ببینید اعترافها و حقایق آشکار میشود.
تغییر فرهنگ برای تأمین منافع
این دستگاههای عظیم فرهنگی که امروز نسل جوان بشر را در چهارگوشه دنیا به سمت بد اخلاقی و فساد و تباهی دارند حرکت و سوق میدهند، همان امامانی هستند که «یدعون الی النّار». دستگاههای قدرتند که به خاطر منافع خودشان، به خاطر حاکمیتهای ظالمانهشان، به خاطر رسیدن به اهداف گوناگون سیاسیشان مردم را میکشانند.
*منبع: گردآوری از کتاب «بدر فرهنگی»