به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حدود 50 سال پیش بود که یک روحانی روشن ضمیر نگران وضعیت کشور شد و دلواپس نحوه حکومت حکام آن دوره و تأثیر آن بر زندگی مردم بود. استقلال، آزادی، عزت، اقتدار و هرآنچه مربوط به تمدنی کهن بود به دولتمردان و زورگویان خارجی نشان داده شد و همین شد که بزرگترین و شگفتآورترین انقلاب قرن پایهریزی شد.
پیروی از ولی فقیه و وحدت؛ رمز موفقیت ملت ایران
دلدادگی مردم به آرمانهای راستین بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی چنان بود که اذن روح الله را به گوش جان میسپردند و بی فرمان او قدم از قدم برنمیداشتند. هدایتهای داهیانه آن مرد خدا و تبعیت محض مردمان انقلابی از ولی فقیه هر چند سه دهه گذشت، اما ثمره شیرینی به همراه داشت که عطر و بوی آن سرتاسر جهان را در نوردید. حتی دشمنان قسم خوردهای که شمشیر انتقام از انقلاب را بر کمر بسته بودند نیز نتوانستند رایحه خوش انقلاب اسلامی را ندیده بگیرند.
به هر روی نهال انقلاب اسلامی در سال 57 به بار نشست و مردم طعم آزادی، استقلال، عزت و ایستادگی در برابر بیگانگان را پس از سالیان سال چشیدند. بیهیچ شکی، رمز موفقیت ملت ایران در رسیدن به موفقیتهای بیبدیل در دوره انقلاب اسلامی، اطاعت از ولی فقیه و حفظ وحدت در جامعه بود. حتی در دوران هشت ساله دفاع مقدس قفل مشکلات زمانی گشوده شد که عوامل موفقیت ملت ایران در سالهای گذشته سرلوحه رفتار گروهها قرار گرفت.
انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و توانست در داخل، منطقه و در سطح بینالملل خود را تثبیت کند؛ این در حالی بود که گاه و بیگاه دشمنان خارجی و فتنهانگیزان داخلی با تمسک به بهانههای گوناگون و با استفاده از فرصتهای ایجادشده، در مسیر تضعیف نظام برمیآمدند که نمیتوان این مسئله را رد کرد که امروز نیز بسیاری از دشمنان به دنبال فرصتی برای تداوم سیاستهای خود علیه نظام جمهوری اسلامی هستند و قطعاً امروز نیز راه جلوگیری از ایجاد فرصت برای دشمن پیروی از رهنمودهای ولی فقیه و حفظ وحدت در بین جامعه است.
جنس نگرانیهای رهبری
حضرت آیتالله خامنهای در طول زعامتشان بارها از این دشمنیها و تهدیدهای پیش روی جامعه سخن گفتهاند و نگرانیهای خود را نسبت به ضعفهای موجود در جامعه ابراز کردهاند. بهگونهای که طی 6 سال گذشته، ایشان شعارهای سال را به عنوان ترسیم نقشه راه برای مسئولان، به مسائل اقتصادی اختصاص دادهاند و در کنار آن نگرانیهای خود را نسبت به مسائل علمی و فرهنگی بیان فرمودهاند.
نگاه دلواپس رهبری به جهاد علمی
از آن جمله میتوان به دیدار اساتید دانشگاهها اشاره کرد که ایشان با دلواپسی به جهاد علمی جامعه مینگرند؛ آنجا که اظهار میکنند: «امروز کشور نیازمند یک جهاد علمی است. البته اینجا که عرض میکنم علم، منظورم معنای عام علم است؛ نه فقط علوم تجربی. ما یک جهاد علمی لازم داریم. ... آنچه که به نظر من جمعبندی همه مسائل است - که بنده خود را متعهد میدانم که آن را، هم بگویم، هم دنبال کنم، هم با دقت و وسواس و دلواپسی نگاه کنم ببینم به کجا رسید - این است که کشور نیاز دارد به جهاد علمی. (14/6/92)
ایشان رسیدن به قلههای علم را با تکیه بر منابع اصیل ایرانی ـ اسلامی ضروری میدانند و از کمبود منابع علوم انسانی چه در بخش نرمافزار و چع در بخش سختافزار ابراز نگرانی کردهاند. مسئلهای که لازم بود شخصیتها، مسئولان و برنامهریزان در عرصه آموزشی و علمی در این زمینه بهجد وارد میشدند و دلنگرانی ایشان را در این زمینه برطرف میساختند. رهبر معظم انقلاب در دیدار اساتید دانشگاهها ابراز کردند: طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعه عظیم دانشجویی کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوی دولتی و آزاد و پیام نور و بقیه دانشگاههای کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانیاند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینه علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینههای علوم انسانی مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزی که معتقد به جهانبینی اسلامی باشد و بخواهد جامعهشناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو برای این رشتهها میگیریم؟ این نگران کننده است. (۱۳۸۸/۰۶/۰۸)
وضعیت نگرانکننده اقتصاد
همانطور که پیش از این گفته شد، مقام معظم رهبری طی سالهای گذشته مسائل اقتصادی را به عنوان شعار سال برگزیدهاند تا نگرانیهای خود را در مورد خلأها و ضعفهای موجود در این زمینه نشان دهند. هر چند پیش از این سالها، معظم له نسبت به وضعیت اقتصادی جامعه به ویژه قشر محروم و مستضعف احساس نگرانی داشتهاند و به مسئولان در مورد توجه به این قشر حساس و پرهیز از تجملگرایی تذکر دادهاند. همانطور که در سال 68 در پیامی که به گردهمایی فرماندهان ارتش بیستمیلیونی ارسال کردند، تأکید داشتند: از اینکه کسانی میکوشند تا در میان مردم ما رسم تجملگرایی و اسراف و ولخرجی را شایع کنند، شدیداً نگران و متأسفم; و از اینکه مردم فداکار و انقلابی ایران در امور شخصی به مصرفگرایی سوق داده شوند و قناعت انقلابی را از یاد ببرند، به خدا پناه میبرم. آنان که تجملات و زیادی های غیرضرور و ولخرجمآبانه را از روی بیدردی ناشی از وسعت و توانایی مالی انجام میدهند به خود آیند و به انفاق روی آورند و آنانکه با سختی و تنگدستی، بر خود چنین چیزی را تحمیل میکنند از این امر خسارتبار دست بکشند. برای متمکنین، میانهروی و برای قشرهای متوسط، قناعت در امور شخصی، و برایهمه، تلاش و کار و تولید و رونق دادن به وضع عمومی، فریضهای انقلابی و رسمی اسلامی است.
در همین راستا ایشان در آغاز بهکار دهمین گردهمایی سراسری ائمه جمعه در سخنانی اظهار کردند: بنده از مبانی نگرانی ندارم. تنها نگرانی من از لحاظ اقتصادی، وضعِ طبقه محروم کشور است؛ چه آن کسانی که حقوق بگیرند، چه آن کسانی که حقوق بگیر نیستند و از لحاظ کسبْ ضعیفند؛ چه در شهرها و چه در روستاها. این تنها نگرانیِ ماست که در آن سیاستها در کوتاهمدّت تأمین نمیشود و باید فکر دیگری کرد. (۱۳۷۳/۰۶/۲۱)
واردات؛ نگرانی دیگر رهبری
ایشان در برخی دیدارها نگرانیها را نسبت به مسائل مختلف اقتصادی بیان کردهاند و نشان دادهاند که با تسلط و شناخت کامل و بهجا نگرانیهای خود را مطرح میکنند. مسئله واردات از جمله این مسائل بود که ایشان در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت در سال 90 آن را مطرح کردند و بر مسئله نگرانکننده افزایش واردات تأکید داشتند.
ایشان بیان کردند: مسئله واردات را هم که گزارش دادند، البته جزو نگرانیهای من است. حالا این گزارش هم هست؛ لیکن آنچه که انسان مشاهده میکند، یک قدری نگرانیآور است. درست است؛ ممکن است رشدِ نسبت واردات به صادرات غیر نفتی ما کاهش پیدا کرده، این رشد کم شده - این خودش چیز مثبتی است - اما به این اکتفاء نکنید.
فرهنگ؛ از نگرانی تا احساس خطر
اما آنچه بیش از مسئله اقتصادی ایشان را نگران میکند، بیتوجهی به امور فرهنگی است. این دلنگرانی از گذشته تا امروز ادامه داشته و به نظر میرسد اقدام شایستهای که از نگرانی معظمله بکاهد، صورت نگرفته است. سال 73 ایشان نگرانی خود را از مقوله فرهنگی بیان کردهاند و سال 92 نیز از مسائل فرهنگی احساس خطر کردهاند. آنچه در شهریور سال 73 در گردهمایی ائمه جمعه به گوش رسید این بود که «بنده میخواهم عرض کنم که من از مقوله فرهنگی نگرانم. آن چیزی که بنده را امروز دچار دغدغه میکند، مسئله فرهنگی است». (بیانات در ۱۳۷۳/۰۶/۲۱) این سخنان به این دلیل مطرح شد که دشمن در جبهه فرهنگی مجهز به سلاحهایی بود که عقاید و باورهای مردم به ویژه نسل جوان را هدف قرار داده بود.
ایشان نگرانی و ابراز آن را راه مقابله با تهدیدات فرهنگی نمیدانند و راهکارهایی ارائه کردهاند که در صورت توجه ویژه و تحقق عملی آنها میتوان به پیشرفتهای مناسبی در عرصه فرهنگی دست یافت.
ایشان در جمع اعضای مجلس خبرگان اظهار کردند: از زمان حیات مبارک امام، من همیشه نگران مسائل فرهنگی بودهام. بنابراین لازم است نگرانی باشد؛ اما علاج نگرانی مبارزه است؛ مبارزه در خور و شایسته، ورود در میدان، فکر کردن - این میدان، میدانی است که بیش از همه میدانها، فکر در آن اهمیت دارد - مطالعه کردن، کار خبرهوار انجام دادن، بهموقع وارد میدان شدن، دشمن را کاملاً شناختن و روشهای او را سنجیدن. (۱۳۷۹/۱۱/۲۷)
کارهای سخت و ظریف فرهنگی
هرچند در مقاطعی اقداماتی مربوط به فعالیتهای فرهنگی صورت گرفته اما داشتن برنامهای مدون و ترسیم مسیر مشخص برای دستیابی به اهداف ضرورت تأثیرگذاری در مقوله فرهنگی است. همانطور که رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دولت دهم اظهار کردند: یکی دو سال پیش که همین مجموعه اینجا حضور داشتید، من راجع به مسئله فرهنگی از دستگاه دولتی یک گلهای کردم. حالا خوشبختانه انسان احساس میکند که در دولت به کار فرهنگی اهتمام ورزیده میشود. بودجههای فرهنگیِ بزرگ و کلان و در واقع کارهای گوناگون و تکرار مسائل فرهنگی و اینها خوب است؛ انسان این اهتمام را مشاهده میکند، خرسند میشود؛ منتها اوائل امسال بود یا پارسال بود - یادم نیست - که وقتی راجع به همین بودجه فرهنگی صحبت شد، به آقای رئیسجمهور گفتم که من وقتی شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگی را تصویب کردید، از نحوه مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اینکه قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتی که بودجه فرهنگی زیاد میشود. مدیران ما دوست دارند که بودجهای که به آنها داده میشود، جذب کنند؛ چون میدانند که اگر امسال جذب نکردند، سال دیگر خبری نیست؛ لذا ناچارند جذب کنند.
حالا بعد از آنکه مصرف فرهنگی را پیدا کردیم، قلمی که باید این بودجه صرف آن بشود، پیدا کردیم، برویم سراغ محتوایش. بالاخره میخواهیم فیلم بسازیم. مثلاً میخواهیم ده تا فیلم انقلابی بسازیم؛ ده تا فیلمی که حامل ارزشها باشد. یا میخواهیم فلان تعداد کتاب منتشر کنیم؛ محتواهایش چه باشد، چه جوری باشد، با چه قوّتی، با چه استحکامی، با چقدر مایه علمی و هنری که در آنجا به کار برده میشود؟ اینها خیلی کارهای سخت و ظریفی است. (۱۳۸۹/۰۶/۰۸)
دلواپسی شخصیتهای فرهنگی
با توجه به این احساس خطرها، ابراز نگرانیها و بیان دغدغهها از سوی رهبر معظم انقلاب در زمینه فرهنگی نیاز بود تا شخصیتها، اندیشمندان و صاحبنظران فرهنگی بیش از دیگر عرصهها به جوش و خروش وادارد؛ همانطور که اقتصاددانان دولتی و غیر دولتی طی سالهای گذشته به دنبال راهکاری برای علاج وضعیت اقتصادی کشور هستند.
به نظر میرسد عرصه فرهنگی به فرهنگدانانی مختصص نیاز دارد. این موضوع از آن حیث مطرح میشود که به نظر میرسد طی سالهای گذشته شخصیتهای برجسته فرهنگی کشور بیش از نگاه به حل معضلات فرهنگی کشور تمایل بیشتری به ورود به مسائل سیاسی دارند. قطع نظر از تحلیل و رسیدگی به امور سیاسی چه در عرصه داخلی و چه در امور خارجی و شناسایی تهدیدها در این زمینه، مناسبتتر آن است که فرهنگیان برجسته کشور با تمرکز بر مسائل فرهنگی نگرانیهای رهبری، شخصیتهای برجسته نظام و همچنین مردم را در این زمینه برطرف کنند.
پیش از اینها داشتن نگاه سیاسی به مسائل فرهنگی و یا ورود بیش از حد متولیان فرهنگی به عرصه سیاست باعث شد تا حاشیه ذیل سایر مسائل قرار گیرد تا جایی که رهبر معظم انقلاب تصریح کردند که فرهنگ ذیل مسائل دیگر نیست و ضرورتها را نسبت به توجه ویژه به مسئله فرهنگی بیان کردند.
امروز در مجلس شورای اسلامی شاهد هستیم که کمیسیون فرهنگی که متولی قانونگذاری، نظارت و برنامهریزی برای مسائل فرهنگی است، یکی از کمیسیونهای کمجمعیت به شمار میرود و این مسئله با روح نگرانیهای رهبری مغایرت دارد.
دلواپسیهایی از جنس دیگر
اخیراً بسیاری از نگرانیهای مسئولان و صاحبنظران در سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و فرهنگ جهادی» به سمت مسائل مذاکرات ایران و 1+5 و مسائل هستهای رفته است. مسئلهای که جزو خط قرمزهای ما بوده و با منافع ملی کشور گره خورده است. هر چند پرونده و پیشینه طرفهای خارجی برای ملت ایران مشخص است و کسی خوشبین به مواضع غرب نیست اما مذاکره حتی با دشمن برای نشان دادن حسن نیت و اعلام مواضع حقطلبانه قطعاً منافعی به همراه خواهد داشت که اگر این منافع مادی نباشد، به طور حتم منافع معنوی دارد.
حمایت از مذاکرهکنندگان و مسئولان وزارت خارجه برای ادامه مسیر ضرورتی است که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته است اما گویا عدهای اصالت مذاکره را زیر سؤال میبرند. رهبر معظم انقلاب که سال گذشته در دیدار مردم آذربایجان به درخواست دولتمردان مبنی بر مذاکره اشاره داشتند، اظهار کردند: من امسال روز اول سال ۹۲ در مشهد در جوار مرقد ثامنالحجج اعلام کردم؛ گفتم من حرفی ندارم؛ بعضی از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فکر میکنند در قضیه هستهای ما با آمریکاییها مذاکره کنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ ولی در همان سخنرانی اول امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتی نمیکنم اما خوشبین نیستم.
حمایت در عین خوشبین نبودن
عدم خوشبینی رهبری به مسئله مذاکره اما باعث نشد که ذرهای از حمایت معظمله از مسئولان و مذاکرهکنندگان کاسته شود، بلکه ایشان تأکید کردند: بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانی که اجرای کار برعهدهشان است، از همه دولتها بنده حمایت میکنم، از مسئولان - مسئولان داخلی، مسئولان خارجی - حمایت میکنم و وظیفه ما است. من خودم مسئول اجرایی بودهام، وسط میدان بودهام، سنگینی کار و سختی کار را با همه وجود احساس کردهام؛ میدانم که کار ادارهی کشور کار سختی است. (بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۰۸/۲۹)
به نظر میرسد اعلام حمایتها و تأکید رهبری مبنی بر پشتیبانی از مذاکرهکنندگان ایران با غرب ـ هر چند زمان زیادی از آن نمیگذرد ـ به فراموشی سپرده شده، همانطور که جنس دلواپسیهای رهبری در سالهای اخیر در عرصههای اقتصادی و فرهنگی نیز فراموش شده است.
پاسخ به نگرانیها
رهبر معظم انقلاب در جمع نسل جدید انقلاب اسلامی به برخی نگرانیهای آغاز راه دولت اینگونه پاسخ میدهند: «خب، درباره مسائل جاری ما با آمریکا - که این روزها محلّ بحث است - چند نکته را من عرض بکنم؛ سئوال است در ذهنها. اوّلاً یک تذکّر مهم و لازمی را بدهم: هیچکس نباید این مجموعه مذاکرهکنندگان ما را با مجموعه شامل آمریکا - همان شش دولت، بهاصطلاح پنج بهعلاوه یک - سازشکار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچّههای خودمان هستند، بچّههای انقلابند؛ یک مأموریّتی را دارند انجام میدهند. کار سختی هم هست [که] بر عهده اینهاست؛ دارند با تلاش فراوان آن کاری را که بر عهده آنهاست انجام میدهند. بنابراین نباید مأموری را که مشغول یک کاری است و مسئول یک فرایندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی که گاهی شنیده میشود - که اینها سازشکارند، و مانند اینها - قرار داد (بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۹۲/۰۸/۱۲).
جای خالی دلواپسی فرهنگی
در هیاهوی بازیهای سیاسی و جناحبندیها برای تضعیف تیم ایران در عرصه جهانی، جای دلواپسیهای فرهنگی و تشکیل جناحی از جنس نگرانیهای رهبری خالی به نظر میرسد. کم نیستند شخصیتها و مسئولان برجستهای که در عرصه فرهنگی به ویژه فرهنگ ایرانی ـ اسلامی میتوانند در جهت تقویت جناح فرهنگی مؤمن و رفع دلواپسیهای فرهنگی رهبر معظم انقلاب دست به کار شوند و آیندهای روشن را برای نظام جمهوری اسلامی رقم بزنند.
انتقاد سالم و سازنده از خواسته های خود رهبری است و رشد دهنده است و در جهت تعالی ملت ایرانه
به اینا هم دقت کنید لطفا !!!!
به دشمن نمیشود چشم دوخت؛ از دشمن نمیشود انتظار داشت. آمریکایىها در برخى از اظهارات و لفّاظىهایشان میگویند ما دوست ملّت ایرانیم؛ دروغ میگویند، در خلال کارهایشان میشود فهمید. ایران را تهدید میکنند، آنوقت توقّع دارند که جمهورى اسلامى از قدرت دفاعى خود بکاهد؛ این خندهآور نیست؟ این مسخره نیست؟ درعیناینکه تهدید میکنند، درعینحال میگویند شما قدرت دفاعىتان را کم کنید؛ نه، مسئولین گوناگون و بخشهاى مختلف و نیروهاى مسلّح، به توفیق الهى روزبهروز بر قدرت دفاعى خودشان خواهند افزود.
(بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش) (۱۳۹۲/۱۱/۱۹ - ۱۴:۱۵)
متن انتقادات و درخواست ها
دلواپسانی که از ایشان چنین یاد می کنید اینجور نبوده است که در رابطه با اوضاع اقتصادی در دولت قبلی نیز تا آنجا که دستشان میرسیده و می توانسته اند کاری نکرده باشند و نقد نکرده باشند ولی با این حال اکثریت آنها که از توده مردم و اغلب نیز از طبقات میانی جامعه به لحاظ اقتصادی اند با همین (گرانی سرسام آور، رشد منفی اقتصادی، فساد های بی سابقه در این سالهای اخیر) که می فرمایید خون دل ها خورده و رنج ها کشیده اند و تحمل کرده اند و جایی توانسته اند دم زده اند و جایی نتوانسته اند دم نزده اند اما وقتی پای کیان و استقلال ملی و عزت و سرافرازی ملی و آینده کل مملکت به میان می آید نمی توانند ساکت باشند و تنها خون دل خورند ... رشد منفی اقتصادی مهم است، نبود فساد مهم است نباید باشد مخصوصا در بدنه خود مجریان .. همه این ها مهم است گرانی نباید باشد تورم نباید ایتقــــدر باشد اما مهمتر از این ها اون اصل اقتدار و حرکت رو به جلو ملتمون است چون اگر استقلال و عزتی نباشد و گرفتار استعمار نوینی شویم که خواهان تحمیلش بر ما هستند اون وقت چه فرقی می کنه سیر بخوابیم یا گرسنه ... البته اگر اون وجه عزیز خودمون رو از دست بدیم اون وقت دیگه فرق می کنه و طبیعیه می خواهیم که به هر قیمتی گرسنه نخوابیم ...