حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، مدیرگروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در مورد چرایی وظیفه حاکمان در هدایت مردم و جامعه به بهشت و اصرار بر این امر گفت: نظام اندیشگی اسلام رویکردی مادی و معنوی دارد؛ یعنی از یک سو رویکردی برای سعادت مردم در دنیا دارد که شامل رفاه، آرامش، امنیت و آزادی میشود؛ از سوی دیگر چنین آرامش و امنیتی تنها به بعد مادی توجه ندارد، بلکه بعد معنوی را لحاظ میکند و همین امر تفاوت نظام اسلامی را با سایر نظامها نشان میدهد.
وی افزود: اسلام آمده است تا مردم را در عرصه فردی، جامعه را در عرصه اجتماعی و حکومت را در عرصه سیاسی به سمت غایت نهایی خود سوق دهد و لذا اسلام مسائل را اعم از ماده و معنا در نظر گرفته است و اصرار دارد تا مؤمنان به این غایت برسند و این غایت را در خودشان نهادینه کنند.
ایزدهی با اشاره به وظیفهای که حاکمان برای رساندن مردم به بهشت دارند، اظهار کرد: احکامی که از سوی شارع جعل شده، برای تأمین سعادت معنوی جامعه است؛ وقتی این احکام به عرصه فردی و احوالات شخصیه مربوط است، به خود افراد مرتبط میشود و پیامبران، علما و حاکمان اگر بخواهند اشخاص را به این مسیر هدایت کنند، به توصیه و تبلیغ روی میآورند، اما در سطح بالاتر که قرار بر سوق دادن جامعه به سمت سعادت است، دیگر نمیتوان تنها به توصیه و تبلیغ بسنده کرد، بنابراین تضمینهایی برای رعایت احکام در نظر گرفته شده، وضع میشود.
مدیرگروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: به عنوان مثال مسائل مربوط به انحرافات جنسی از طرفی در شریعت تحریم میشود و از سوی دیگر مجازات سختی برای آن تعیین میشود تا افراد در این مورد تخلف نکنند تا جامعه از آن بازداشته شود.
وی خاطرنشان کرد: طبیعتاً اگر بنای شارع این بود که مردم فقط مورد تبلیغ و توصیه قرار گیرند، دیگر فرضی بر تهدید و مجازات و عقوبت نبود؛ عقوبتهایی که چه بسا در نظامهای غربی به عرصه احوالات و حریم خصوصی مردم وارد میشود؛ ممکن است غرب بگوید که ازدواج دو جنس موافق جزو آزادیهاست، اما نظام اسلامی آن را جزو آزادی قرار نداده و مرتبط با حریم عمومی جامعه تعریف میکند؛ لذا برایش حدی تعیین میکند.
ایزدهی اظهار کرد: حاکم اسلامی به عنوان کسی که باید شریعت را اجرا کند، ضامن تحقق شریعت بر جامعه است و نمیتواند تنها با تکیه بر تبلیغ و توصیه از تخلفات جلوگیری کند؛ البته این به آن معنا نیست که مردم را با زور شمشیر به بهشت بفرستد؛ بلکه حاکم باید حریم جامعه را از گزند و فساد دور نگه دارد، تا زندگی مؤمنانه توده مردم و زمینههایی برای تکامل جامعه فراهم شده و فساد از جامعه دور شود.
وی با بیان اینکه اگر این راهکار اصلی حاکمان صورت نگیرد عملا توصیه به اخلاق فایدهای نخواهد داشت، گفت: در این صورت ممکن است، توصیه به دوری از رفتارهای ناهنجار در همین باقی مانده و اجرایی نشود؛ مثل بحث اسراف که بسیار تبلیغ میشود اما عملاً به طور شایستهای رعایت نمیشود؛ اما وقتی برایش عقوبت و جریمه در نظر گرفته شود، میتوان از تکرار آن جلوگیری کرد.
ایزدهی با اشاره به تلاش پیامبر (ص) برای رساندن جامعه به سعادت دنیوی و اخروی گفت: خداوند در سوره شعراء خطاب به پیامبر میفرماید « لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ» (شاید تو از اینکه [مشرکان] ایمان نمىآورند جان خود را تباه سازی)؛ آیه مشابه دیگری نیز با این مضمون وجود دارد که نشان میدهد پیامبر تا چه حد برای رساندن مردم به بهشت وقت میگذارد؛ اگر قرار بر توصیه و تبلیغ بود، کار به اصرار و به معرض هلاک انداختن نمیکشید.
وی با بیان اینکه اصرار بر رساندن مردم به سعادت غیر از این است که مردم را با زور به بهشت برسانیم، گفت: امکان ندارد که باوری را به زور در ذهن مردم بگنجانیم و امکان ندارد رفتاری را که مردم نمیپسندند را در درازمدت به مردم تحمیل کنیم، اما این غیر از دور نگهداشتن فضای عمومی جامعه از گزند شبهات است؛ حاکمان باید فضای عمومی جامعه را مدیریت و تدبیر کنند.
ایزدهی تأکید کرد: حاکم اسلامی باید مردم و جامعه را به سمت سعادت سوق دهد؛ یعنی آن جلوه جامعه کامله را بتواند اجرایی کند؛ این امر از مشخصههای حاکم اسلامی است که آن را از حاکمان سایر جوامع متفاوت میسازد؛ سایر حاکمان برای مردم در نهایت امور مادی را تأمین میکنند، اما حاکم اسلامی در جامعه وظیفه حفظ اخلاق، توسعه، معنویت، ایمان، ترویج اخلاقیات، رفتارهای خوب و سبک زندگی را بر عهده دارد که این امر جز با فرهنگسازی و ضمانتی برای جلوگیری از حرکت به سمت تخلف میسر میشود.
مدیرگروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، افزود: حاکم باید تبیین کند و این تبیین کردن منافاتی با الزام ندارد؛ همچنانکه در همه نظامهای جهانی برای بسیاری از بزهکاریها و رفتارهای ناهنجاری که به نظر توده مردم نامطلوب است، عقوبتی قرار میدهند، مثل سرقت و رشوه؛ منطق اسلام نیز همین است که برای جلوگیری از تکرار رفتارهای نامناسب عقاب قرار میدهد.
ایزدهی همچنین گفت: اگر قرار باشد برای قرار دادن عقاب در نظام اسلامی اشکالی وارد شود، باید گفت نظام غرب نیز میخواهد به زور مردم را درست کند و از کارهای خلاف باز دارد! این منطق عقلایی است که قراردادن عقاب برای بازداشتن افراد از اموری است که توده مردم آنها را نمیپسندند تا جامعه به سمت آرمانهای مشخص شده حرکت کند.
وی خاطرنشان کرد: در نظام اسلامی اموری در زمره ناهنجارها قرار میگیرد که ممکن است در منطق غرب ناهنجار نباشد اما اگر غرب به ناهنجار بودن رفتاری پی ببرد، قطعا برای جلوگیری از آن عقاب و جریمه قرار میدهد.
مدیرگروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه اگر کارویژههای حاکم اسلامی را به امور مادی و دنیوی تقلیل دهیم، دیگر آن حکومت، اسلامی نخواهد بود، گفت: عمده آرمانهایی که روایات در به دست گرفتن حکومتها تبیین کرده، این است که حاکمان مردم را به سمت بهشت و سعادت برسانند؛ در کنار مباحث تبلیغی و ترویجی، مسلم فقه شیعه است که حتماً باید حدود در جامعه اجرا شود و شارع جز با اجرای حدود راضی نمیشود؛ لذا در عصر غیبت اجرای حدود برای فقها لازم برشمرده شده و این نیست جر بحث الزام مردم به رفتارهای خاص البته در عرصه عمومی.
ایزدهی ادامه داد: ممکن است افراد در حریم خصوص کارهایی انجام دهند که حاکم حق دخالت در آنها را ندارد؛ ممکن است مردم باورهایی داشته باشند که حاکم حق دخالت در آنها را ندارد؛ اما وقتی این رفتارها و باورها به عرصه عمومی منتقل شود و در معرض دید قرار گیرد و موجب رواج یک منطق و رفتاری در سبکی از زندگی شود، حاکم از آن جلوگیری خواهد کرد.
وی افزود: این امر برای جلوگیری از بدعت و انحرافات است و از وظایف حاکم محسوب میشود تا مردم را به سمت سعادت مادی و معنوی برساند و زمینههای آن را فراهم کرده و موانع را برطرف کند.