علیرضا سجادپور تهیهکننده سینما در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره جایگاه مفهوم آخرالزمان در سینمای ایران و جهان عنوان کرد: موضوع آخرالزمان در سینمای امروز جهان، بحثی مهم و حائز اهمیت است به نحویکه میتوان گفت یکی از محورها و مسیرها در سینمای غرب به ویژه هالیوود بحث آخرالزمان است که در قالب کارهای مختلف خود را نشان میدهد. این آثار نیز عمدتا کارهایی هستند که در استانداردهای جهانی تولید شده و مخاطب جهانی را مدنظر خود قرار میدهد. این ویژگی در شرایطی است که حداقل در چند سال اخیر نمیتوان آثاری را مثال زد که در آنها به موضوع آخرالزمان توجه شده باشد.
وی افزود: اینکه چرا در این حوزه سینمای ما کم کار است دلایل مختلفی دارد، اما شاید مهمترین بخش آن احتیاطی است که فیلمسازان ما در این حوزه انجام میدهند، زیرا پرداختن به این موضوعات ایدئولوژیک به جای اینکه از طرف نهادهای دینی مورد استقبال قرار گیرد با انتقادات تندی مواجه میشود. دلیل دیگری که میتوان برای کم کاری در این حوزه متصور شد این است که پرداختن به این موضوعات نیازمند امکانات کافی است تا کاری که تولید میشود از کیفیت لازم هم برخوردار باشد. با این توضیح میتوان دریافت که قدم برداشتن در این حوزه حداقل برای هر فیلمسازی ممکن نیست.
تهیهکننده فیلم «آخرین ملکه زمین» ادامه داد: کم کاری ما در زمینه پرداختن به موضوعات آخرالزمانی تنها اقدامی مربوط به داخل کشور نیست، بلکه نتایج خارجی فراوان دارد. برای درک بهتر موضوع مثالی از سینمای جهان میزنم. در پروژهای نظیر «2012» تنها یک فیلم سینمایی ساخته نشده، بلکه اندیشههای انحرافی مورد توجه قرار گرفته که با اهرم فناوریهای تصویری در ذهن تماشاگر نهادینه میشود.
انواع پرداختن نگاه به موضوع آخرالزمان در سینما
وی درباره اشکال پرداختن به موضوع آخرالزمان گفت: به مفهومی چون آخرالزمان به دو شکل میشود توجه کرد. پرداخت مستقیم و پرداختهایی که به صورت غیرمستقیم این مفهوم را مورد توجه قرار میدهند، البته سینمای ما به هر دو شکل کار نیاز دارد، اما نکته اینجاست که در هر دو قسم، باید کارهایی با ظاهری فاخر و متن منسجم داشت. در این میان داستانهایی هم وجود دارد که به صورت غیرمستقیم به موضوع اشاره ندارد، اما متن و هدف پیام پرداختن به بحث آخرالزمان است.
وی چرایی پرداختن به موضوعات آخرالزمانی را چنین توضیح داد: تفکر ما در حوزه آخرالزمان بر پایه مهدویت شکل گرفته است، بنابراین موظف هستیم در این حوزه کار کنیم، به ویژه اینکه در جهان اسلام گروههای انحرافی به وجود آمده که سعی دارند به انحای مختلف تفکر خود را در بحث ناجی به دیگر کشورهای جهان اسلام منتقل کنند. در غرب نیز شاهد این هستیم که در فیلمهای مختلف به بحث ناجی آنگونه که خود باور دارند میپردازند. نکته جالب نیز این است که عمده این ناجیها غربیانی هستند که به طور اخص ملیتی آمریکایی دارند.
این تهیهکننده در پایان با بیان اینکه غنای فکری شیعه قابل مقایسه با هیچ تفکری و آیینی نیست؟ تاکید کرد: در باور شیعه، ناجی که همان حضرت مهدی(عج) است حی و حاضر است و این بزرگترین امتیاز برای سینمای ماست که به این موضوع توجهی ویژه داشته باشیم، اما همانگونه که پیشتر گفتم این امتیاز در جای خود بسیار حساسیتزا است که باید با تحقیق و رعایت اصول خاص خود صورت گیرد.