به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه اروپا، کنفرانس دو روزه گفتوگوی اسلامی مسیحی با عنوان «راهکارهای دستیابی به فهم مشترک اسلام و مسیحیت» دیروز سهشنبه، 20 خرداد با همکاری مرکز گفتوگوی ادیان و تمدنها سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سارایوو برگزار شد و امروز چهارشنبه 21 خرداد، به کار خود پایان میدهد.
این کنفرانس در دو بخش صبحگاهی از ساعت 10 به وقت محلی تا 12:30 و بخش دوم آن از ساعت 14:30 تا 16:30 در سالن «استاری گراد» سارایوو برگزار شد. در این کنفرانس، علاوه بر شخصیتهای مذهبی، سیاسی بوسنیایی و مدیران نهادهای ایران، حسین افندی اسماییچ، نایب رئیس جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین، عماد افروغ، استاد دانشگاه، عبدالحسین خسروپناه، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، محمد رضا دهشیری، معاون پژوهشی مرکز مطالعات جهانی شدن، لوکا مارکشیچ، پژوهشگر مسیحی کاتولیک از سارایوو، وانیا یوانویچ، اسقف کلیسای ارتدوکس بوسنی، مارکو جوریچ، محقق و نویسنده ارتدوکس اهل صربستان و جمعی از علاقهمندان به گفتوگوی اسلامی، مسیحی حضور داشتند.
در ابتدا، محمد رضا آرام، رایزن فرهنگی ایران، ضمن خیر مقدم به حاضران و شرکت کنندگان در کنفرانس گفت: امیدواریم مجموعه مقالات و مباحثی که در طی این دو روز توسط پژوهشگران و محققان مسیحی و مسلمان ارائه میشود ما را در رسیدن به هدف این کنفرانس که همان راهکارهای دستیابی به تفاهم مشترک بین اسلام و مسیحیت است، کمک کند.
وی در ادامه ضمن تشکر از همکاری صمیمانه مرکز گفتوگوی ادیان و تمدنها در برگزاری این کنفرانس دو روزه، اظهار امیدواری کرد، دور دوم این گفتوگوها با حضور محققان مسیحی از منطقه بالکان در ایران برگزار شود.
حسین افندی اسماییچ، نائب رئیس جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین طی سخنانی گفت: خوشحالیم که کنفرانس گفتوگوی اسلامی، مسیحی در بوسنی برگزار میشود، بهویژه اینکه نمایندگان مسیحی کاتولیک و ارتدوکس هم از بوسنی و هرزگوین در این گفتوگو شرکت کردهاند و لازم است که این نکته را اشاره کنم که از قبل هم، زندگی مسالمتآمیز بین ادیان مختلف در بوسنی وجود داشته و وجود خواهد داشت. نمونه بارز این زندگی مسالمتآمیز این است که در بوسنی هیچ کلیسایی ساخته نمیشود مگر با مشارکت و کمک مسلمانان و از طرف دیگر این ارتباط متقابل است و مسیحیان نیز در ساختن چند مسجد به مسلمانان کمک کردهاند. نکته حائز اهمیت این است که با وجود اینکه در تهاجم سهساله که در آن بیش از 600 مسجد مسلمانان و تعدادی کلسیا هم ویران شد، ولی باید توجه داشت که این جنگ، یک جنگ دینی نبوده است، بلکه سیاسی بوده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: بهترین دلیل برای اینکه این جنگ، یک جنگ دینی نبوده است این است که بلافاصله بعد از جنگ، شورای ادیان در بوسنی متشکل از نمایندگان همه ادیان اعم از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان تشکیل شد و هرگز شما نمیتوانید یک مسلمان بوسنیایی را پیدا کنید که بخواهد از کسی انتقام بگیرد و اینک مردم بوسنی میخواهند تا به کمک هم، آیندهای درخشان و بهتری را برای بوسنی رقم بزنند.
وی در بخش پایانی سخنانش ضمن قدردانی از رایزنی فرهنگی و دستاندرکاران برگزاری این کنفرانس افزود: قطعا وجود چنین گفتوگوهایی منجر به تفاهم بیشتر و یافتن راهکارهایی برای همگرایی بیشتر خواهد بود و ما از تشکیل چنین جلساتی برای گفتوگوی بین ادیان استقبال میکنیم.
«وحی»، «دین» و «الهیات»؛ منابعی برای تفاهم بیشتر
در ادامه «لوکا مارکشیچ بود»، گفت: ما همیشه از چنین گفتوگوییهایی که به تفاهم بیشتر میانجامد، استقبال کرده و میکنیم. موضوع سخنرانی من درباره سه مفهوم «وحی»، «دین» و «الهیات» است و همه آنها یک منبع مشترکی برای فهم و تفاهم بیشتر است و هدف همه آنها چیزی جز خداوند متعال نیست و اعتقاد به هر سه در دو دین اسلام و مسیحیت وجود دارد.
مارکشیچ، سپس به ارائه تعریفی از هر سه موضوع پرداخت و گفت: وحی یک پدیدهای است که خداوند بهوسیله آن با پیامبران و فرشتگانش ارتباط برقرار کرده و در آنها تجلی میکند و دین هم همان پذیرش وحی و پذیرفتن پیامبران و مردان برگزیده خداوند متعال نظیر حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) است و آخرین مفهوم نیز «الهیات» است که آن تفسیر فهم دین در طول تاریخ است که امروز ما آنها را به عنوان دین یهودیت، مسیحیت و اسلام میشناسیم.
وی سپس به تشریح کتابی پرداخت که با همکاری «عدنان سلایچیچ»، استاد دانشکده علوم اسلامی دانشگاه سارایوو نوشته است. وی در توصیف این کتاب افزود «نکته جالب در این کتاب این است که بخش اسلام این کتاب را بنده با مشورت سلایچیچ نوشتهام و بخش مسیحیت آن را هم عدنان سلایچیچ با مشورت و کمک من نگاشته است.
وی سپس ادامه داد: در این کتاب تفکر مدرن اسلامی و نیز الهیات مدرن مورد بررسی قرار گرفته است. در نگارش این کتاب از نظریههای اندیشمندانی چون «محمد حمد الله» و «رشید حافظویچ» و نیز «سید حسین نصر» استفاده شده است.
وی در بخش پایانی سخنانش گفت: همه این مفاهیم اعم از دین و وحی و الهیات همه موهبت و هدیه الهی هستند و ما وظیفه داریم از آنها حمایت بکنیم و در آن راستا حرکت بکنیم و ما با وجود چنین زمینههایی، باید به سمت گفتوگو و تقارب بین اسلام و مسیحی حرکت کنیم. من به همکاری و گفتوگوی بین ادیان خیلی اعتقاد دارم و همه را به این گفتوگویی که در نهایت به تفاهم میرسد دعوت میکنم و نهتنها به گفتوگوی بین اسلام و مسیحی و بین ادیان و بلکه بین همه انسانها. چرا که معتقدیم بدون این تفاهم، صلحی نیز برقرار نخواهد بود و ما باید به سمت تمدن عشق و تمدن مهرورزی بین انسانها حرکت کنیم.
اشتراکات متسالم علیه انسانی
حجتالاسلام و المسلمین عیدی سخنران بعدی این گفتوگو بود که با موضوع «اشتراکات متسالم علیه انسانی» به سخنرانی پرداخت و گفت: یکی از مباحثی که امروز بهدلیل ارتباطات وسیع اجتماعات بشری افکار اندیشمندان و مصلحان را بهخود جلب کرده، موضوع اصول و اشتراکات مذهبی ادیان ابراهیمی. اصول و اشتراکاتی که در پرتو آن بتوان زندگی مسالمتآمیز و برخوردار از اصول اخلاقی و مذهبی را مطرح کرد تا بشر در سایه این وحدت بتواند در مسیر تاملی گام بردارد و با استفاده از همین مشترکاتی که تسالم همه پیروان مذاهب را به دنبال دارد در برابر تهاجمات فرهنگی غیر اخلاقی و خانمانبرانداز موضعی واحد اتخاذ کند. البته این موضوع بسیار ارزشمند، مفید و از لوازم ضروری زندگی امروز بشریت است اما میتوان سؤال و موضوع دیگری را نیز طرح کرد که شاید مفیدتر، واقعبینانهتر و فراگیرتر از موضوع بالا باشد و آن عبارت است از تمرکز بر اصول و اشتراکات اولیه انسانی.
وی در ادامه سخنرانی خود به اصول سهگانه فطری بشری اشاره کرد که شامل اصل منفعتطلبی، اصل مضرتگریزی و اصل محبت و عشقورزی، اصول مقدس و مورد احترام بشر میشود.
بخش دیگری از سخنان عیدی، به تحلیل فلسفی و وحیانی اصول فطری اختصاص داشت. اگر بخواهیم بر اساس یک تحلیل فلسفی به این اصول نگاه کنیم، نتیجه قطعی آن یک زندگی مسالمتآمیز و برخوردار از احترام متقابل است که کرامت انسان، اصول اخلاقی و روابط درست و صحیح اجتماعی در آن موج میزند.
وی سپس با مروری بر آموزههای دین، به پیامهای پیامبران اولوالعزم، حضرت نوح(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) و پیامبر اکرم(ص) پرداخت که همگی بر اساس اصول فطرت انسانی بودهاند. حضرت نوح؛ بناینگزار قانون و قانونمندی در جامعه بشری؛ حضرت ابراهیم، بنیانگزار توجه به اصول فطری و انسانی؛ حضرت موسی(ع) آزادیخواه واقعی و حضرت عیسی(ع) منادی بازگشت به فطرت است و حضرت محمد(ص) نیز جامعه همه حقایق و نیازمندیهای بشریت است.
وی در پایان افزود: بنابراین میتوان ادعا کرد که اولویت مباحث باید قبل از اشتراکات دینی و مذهبی بر پایه و اساس مشترکات انسانی قرار گیرد تا بتوان با استفاده از این عمومیت همه بشر را به مباحث وارد کرده و یک تعامل جهانی متقابل ایجاد کرد.
یافتن نقاط مشترک و حرکت بر اساس آنها
وانیا یوانویچ، اسقف کلیسای ارتدوکس سارایوو، سخنران بعدی این کنفرانس بود. وی در سخنانی گفت: در زمینه گفتوگوی بین ادیان بویژه اسلام و مسیحیت ارتدوکس آثار زیادی وجود دارد. تلاش برای فهم عمیقتر از اسلام از قرن چهاردهم شروع شد. کلیسای ارتدوکس در کنفرانسهای بینالمللی که در آن موضوعات گفتوگوی بین ادیان و موضوعات مختلف اجتماعی و فرهنگی و انسانی بحث میشود، شرکت میکند و آخرین آنها کنفرانس ژنو بود که با همکاری کلیسای ارتدوکس برگزار شد. دوره مهم گفتوگوی بین ارتدوکس و مسلمانان از قرن هشتم شروع شد زمانی که آثار به زبان عربی ترجمه و منتشر شد و این نوع گفتوگوها هم نمونهای خوب برای ارتباط طولانی است که آثار زیادی برای هر دو تمدن به ارمغان میآورد.
وی سپس افزود: تجربه زندگی مشترک بین ادیان در این خصوص خیلی مفید بود و در اکثر کشورها، پیروان دین مسیحی با جوامع مسلمانان زندگی مسالمت آمیزی دارند و جوامع مسلمانان از جهات مختلفی به جامعه مسیحی شباهت دارد و اگر کسی در این باره تحقیق کند بخوبی در مییابد که همگرایی زیادی بین پیروان هر دو دین وجود دارد و متوجه میشود که اشتراکات زیادی بین دو دین وجود دارد. هر دو دین قبول دارن که که فقط یک خدا وجود دارد که خالق جهان است و او حی و قیوم است و مملو از مهر و محبت و دوستی است و او خالق جهان از هیچ است و همه اعتقاد داریم که او خالق انسان است و بدان روح دمیده است و انسان را زیباترین خلق خود قرار داده است که صاحب عقل و اختیار است و هر دو دین قبول دارند که پیامبران از سوی خداوند به زمین فرستاده شده اند و اینکه ملائکه به انسانها برای نیل به سعادت کمک میکنند و شیطان نیز او را گمراه میکند.
این محقق ارتدوکس در ادامه سخنانش گفت: هر دو دین اسلام و مسیحی معتقدند که انسانها بعد از مرگ دوباره برای حسابرسی و زندگی ابدی زنده خواهند شد و هر دو دین به وقوع قیامت اعتقاد روشنی دارند و اینها همه مشترکات هر دو دین هستند و تفاوتهای جزئی نباید مسیحی را از از مسلمان جدا کند. هدف از این دور گفتوگوها هم یافتن نقاط مشترک و حرکت بر اساس این نقاط مشترک است و هدف از آن تبلیغ دین نیست.
اسقف کلیسای ارتدوکس سارایوو در بخش پایانی سخنرانیاش افزود: به عنوان نتیجهگیری میتوانم بگویم که هر دو دین نقاط مشترک زیادی دارند و برخلاف تفاسیر مختلف، هر دو دین حضور خداوند را در زندگی روزمرهشان احساس و درک می کنند و به همین دلیل پیروان هر دو دین تلاش میکنند تا دنیایی بهتر را برای خود بسازند و همه چیز را بهبود بخشند.در جهان امروز ارزشهای اخلاقی زیادی به فراموشی سپرده شده است و ما همه را دعوت میکنیم به شنیده سخن خدا و احترام به یکدیگر و نیز اطاعت از اوامر خدا، چرا که خدا ما را به عشق و دوستی دعوت میکند.
صفات مشترک خدا به عنوان اصول مبنایی و قابلیت انسانی به مثابه خاستگاه حقوق انسانی
عماد افروغ، سخنران پایانی بخش صبحگاهی گفتوگوی اسلامی، مسیحی بود. وی طی سخنانی گفت: در این مقاله با جهتگیری اسلامی حول محوریت گفتوگوی ادیان، به ویژه اسلام و مسیحیت میکوشیم با ضروری دانستن رابطه انسان و خدا و در نتیجه حق و تکلیف و متقارن دیدن رابطه خدا و انسان، ضمن واکاوی ریشههای تاریخی جدایی و تقابل این دو مقوله، به تجلی و دلالت و گستره این رابطه در شرایط کنونی بپردازیم. خواهیم دید خدا با ویژگیهای آشکار در اسلام و مسیحیت نهتنها مانع توجه به حقمدار بودن انسان نیست، بلکه از شرایط ضروری توجه به حق او و استمرار این توجه است. در ادامه با مرور بر واقعیات تاریخی و مواضع خصمانه موجود در قالب «لیبرال دموکراسی» و «بنیادگرایی» تلاش میکنیم تا محورهای مبنایی یک وحدت پایدار و بر اساس آموزههای مشترک دینی را واکاوی کنیم.
وی در پایان بعد از جمعبندی مطالب ارائه شده، پیشنهادات نهایی درخصوص محورهای اقدامات مشترک و خلق تمدن و آثار مورد توافق را ارائه کرد و گفت: با اشاره به واقعیت تاریخی تقابلهای ناموجه خدا و انسان، حق و تکلیف، عقل و ایمان، عقل و شریعت، دنیا و آخرت، فرد و جامعه، عدالت و آزادی ریشهیابی نسبی این تقابلها، با فرض رابطه متقارن خدا و انسان و اشاره به مثلث مفهومی ذات و غایت و خدا و با دغدغه وجود، قابلیت توجه به این رابطه متقارن و حقوق انسانی در ادیان بزرگ ابراهیمی، تلاش شد تا در ابتدا صفات مشترک ضروری و اقتضایی خدا در نزد این ادیان به عنوان اصول مبنایی و تکیهگاه ذات و قابلیت انسانی به مثابه خاستگاه حقوق انسانی معلوم شود.
انتخاب کتاب «سوینبرن» به این دلیل بود که این کتاب هم صبغهای فلسفی داشت و هم کوشش نویسنده این بود که ضمن توجه و تمرکز به اصول محوری و مشترک بین مسیحیان و مورد توافق کاتولیکها، ارتدوکسها، پروتستانها، انجیلیها، نستوریها و «Monophysites»، بر اصول مشترک اسلام، مسیحیت و یهود نیز تأکید داشته باشد. قدرت مطلق، دانایی مطلق، ابدی بودن، آزادی مطلق، نامحدود بودن، منبع تعهد اخلاقی بودن، بیهمتا بودن از صفات ضروری خدا و خالق و حافظ بودن عالم از صفات اقتضایی و غیرضروری و انتخابی خدا معرفی شدهاند. اشاره شد که مسلمانان نیز در این صفات تردیدی ندارند، هرچند به تعبیری فیض علی الدوام خدا اقتضا میکند که خداوند همیشه در گرو خلق ولو خلق مجردات بوده باشد، اما به هر حال این آراء، چیزی از اهمیت و پذیرش اصول مشترک نمیکاهد.
در ادامه به صفات و ویژگیهای اخلاقی مشترک از جمله عشق و محبت به دیگران و انفاق و ایثار اشاره شد. ذکر نام پیامبران ابراهیمی از جمله حضرت عیسی (ع) و حضرت موسی (ع) و دیگران در قرآن کریم برای ایجاد وحدت و پذیرش پیامبر اسلام (ص)، از سوی کسانی که نام پیامبر بزرگوارشان در قرآن آمده است، و حتی رفع برخی ابهامها و سؤالها در مورد حیات انبیاء، فرصتی مناسب تشخیص داده شد. در ادامه ضمن به نقد کشیدن تقابل نهادهای دینی با مقوله انسان و حق او، به ریشهیابی تاریخی، بیتوجهی به حق انسان پرداخته و قابلیتهای ادیان درباره عنایت به انسان و حق او و اجتنابناپذیر بودن رابطه حق و ذات و طبعاً خدا و متقارن دین رابطه خدا و انسان مورد بحث قرار گرفته و در نهایت با بحث از منابع و مبانی حق، دستهبندیای از حق، مؤلفهها و سطوح فردی، گروهی و جامعهای آن ارائه شده است. در خاتمه برای خلق تمدن و آثار مشترک، علاوه بر محورهای فوق، محورهای مرتبط دیگری مانند، ذات مشترک انسانی، برپایه فطرت الهی؛ توجه به جهت حرکت و غایت آفرینش؛ دیگر گرایی، عشق و محبت؛ شکیبایی و گذشت؛ توجه به تفاوتها و کثرتها؛ همکاری متقابل، مسئولیتپذیری و وحدت در عین کثرت؛ منطق احتجاج و گفتوگو و ضروت گفتوگوی ادیان؛ جهاننگری و عامگرایی؛ عدالت اجتماعی و رفع نیازمندیها، دولت وحدتگرا و نهادهای بینالمللی پیشنهاد شده است. در این بین، بحث مستوفایی در خصوص مقوله نبرد تمدنهای «هانتینگتون» صورت گرفته و ضمن گزارشی مبسوط از این مقاله، نسبت به دلالتهای آن هشدار داده شده و به نقد کشیده شده است.
اولین سخنران بخش عصرگاهی این کنفرانس، حجتالاسلام «عبدالحسین خسروپناه»، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بود. موضوع سخنرانی وی با عنوان روشهای فهم مشترک میان اسلام و مسیحیت بود که به بیان چند روش معرفتی و عملی مهم اشاره کرد.
وی گفت: یکی از آن روشها عبارت است از، روش استماع باورهای دینی با سعه صدر، حوصله، صبر، رعایت اخلاق و منطق یکی از روشهای فهم مشترک میان ادیان است. متدینان با روش «هرمنوتیکی»، باید باورهای دینی یکدیگر را گوش دهند تا فهم درستی از همدیگر پیدا کنند. حق تعالى با صراحت تمام مىفرماید: «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»؛(زمر/۱۸) پس بشارت ده به آن بندگان من که به سخن، گوش فرا مىدهند و بهترین آن را پیروى مىکنند. اینان اند که خدایشان راه نموده و ایناناند همان خردمندان.
همدلی و شرح صدر براى نزدیکی قلبى و باطنى مسیحیان و مسلمانان
وی افزود: یکی از شرایط شنیدن و فهمیدن صحیح باورهای دینی، همدلی و شرح صدر براى نزدیکی قلبى و باطنى مسیحیان و مسلمانان با یکدیگر است. متدینان با این روحیه، باید به گفتوگو بنشینند و حلقههایى ترتیب دهند و سخنان یکدیگر را بفهمند. پیشوایان اسلام و اهل بیت پیامبر گرامی اسلام(ع)، درباره مناظره و نحوه احتجاج، مطالب عمیق و پر مغزى گفتهاند و مطالبشان را در مدارس خود، به عنوان دانش، به شاگردان خود تعلیم مىدادند. سعه صدر، اخلاق نیکو، جدال احسن، ترک دشنام به رقیب، تحمل یکدیگر، احترام به اصول و عقاید مخالفان و حرمت جدال و مراء، گوشهاى از این تعالیم است. فرهنگ اسلام، مراء و جدال غیر احسن را مورد نهى و نکوهش قرار داده است و پیامبر اسلام(ص)، ترک آنها را واجب و شرط رسیدن به حقیقت ایمان و ورود به مراتب عالى بهشت شمرده است. اندیشمندان اخلاق نیز این صفات رذیله را جزء آفات زبان معرفى کردهاند. معناى جدال غیر احسن این است که حقّى به باطل یا باطلى به حق بدل شود و بر باطل آشکار پا فشارى شود.
وی در ادامه گفت: یکی دیگر از روشهای فهم صحیح از باورهای دینی میان اسلام و مسیحیت، بهرهبردن از عقلانیت است. خدای سبحان در قرآن کریم بر تعقل، تدبر و تفکر تأکید و سفارش فراوان کرده است. خدای سبحان درباره حقانیت و حجیت عقل میفرماید: «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کانَ اللَّهُ عَزیزاً حَکیماً» یعنی: پیامبرانى که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حکیم است. این آیه در بردارنده استدلالی بر حقانیت عقل است؛ زیرا اگر پیامبرانی که مسئولیت تبشیر و انذار را دارند؛ از طرف خدای سبحان نازل نشوند؛ مردم حجتی به نفع خود و بر ضد خدا خواهند داشت و میتوانند با آن حجت، احتجاج کنند که خدایا چرا پیامبران را برای ما ارسال نکردید تا حقایق دینی را بشنویم و بفهمیم و عمل کنیم. خوانندگان توجه دارند وقتی پیامبری نیاید؛ پس تنها منبع معرفتی که قدرت احتجاج پیدا میکند عقل آدمی است.
وی سپس افزود: روش دیگر فهم مشترک میان اسلام و مسیحیت این است که مسلمانان، حرف خود را بزنند و مسیحیان هم حرف خود را بزنند و به جای اینکه حرف دیگران را بزنند به حرف دیگران گوش بدهند تا فهم صحیحی از یکدیگر پیدا کنند. روش دیگر فهم مشترک، توجه به باورهای مشترک میان اسلام و مسیحیت است. ادیان الهی بهویژه اسلام و مسیحیت از آموزههای مشترکی برخوردارند؛ یکی از روشهای فهم مشترک بین این دو آیین بزرگ، توجه به مسایل مشترک است. خدای سبحان درباره گرایش به آموزههای مشترک ادیان الهی می فرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»(آل عمران/ ۶۴) یعنی: بگو: «اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را همتاى او قرار ندهیم و بعضى از ما، بعضى دیگر را- غیر از خداى یگانه- به خدایى نپذیرد. هر گاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم!»
وی در پایان گفت: روش دیگر، رعایت قواعد زبانی برای فهم مشترک اسلام و مسیحیت است؛ زیرا اسلام و مسیحیت هر دو دین متنمحورند و متن نوشتاری با زبان به بیان حقایق میپردازد پس باید قواعد زبانی را دانست و آنها را رعایت کرد تا معنای ظاهری و باطنی، معنای مبهم و آشکار، معنا و مصداق درست فهمیده شود.
مسلمان و مسیحی واقعی، بنیادگرا و افراطی نیست
سخنرانی بعدی این نشست، «مارکو جوریچ»، محقق ارتدوکس از کشور صربستان بود. وی در سخنرانیاش گفت: آنچه امروز ما درباره اسلام میدانیم، اسلام اروپایی هست؛ در حالی که نیاز به شناخت بیشتر اسلام داریم؛ راههای شناخت بین ادیان بسیار گسترده است ولی باید از تعصبات و بدفهمی پرهیز کنیم. باید ببینیم هویت اسلام چیست؟ و چه ارزشهای مشترک داریم و چه کسی مسلمان یا مسیحی واقعی هست؟ قرآن و انجیل آمده که انسان باید به هم نوعش دوستی و عشق بورزد. قرآن به افرادی توجه میکند که در راه تقوا و عدالت و دوستی هستند نه انسانهایی که به دین خاصی باور دارد. روایتی از پیامبر اسلام در بخاری و مسلم است که ایمان هیچ کسی درست نیست مگر به نزدیکانشان عشق بورزند. نباید اسلام را اسلام دولت عثمانی بدانیم امروزه مسلمانان و مسیحیان با یکدیگر مرتبط هستند و زندگی مسالمتآمیزی دارند. بعد عرفانی اسلام برای تحقق بیشتر این ارتباط مؤثر است. شهود قلبی از نظر«غزالی»، نوعی ارتباط معنوی با خداوند است. عیسی و محمد(ص) به دنبال فرج الهی بودند و تلاش می کردند تا انسانها را به خدا نزدیک کنند. تکیهگاه به خدا بزرگترین تکیهگاه انسان است. محمد و عیسی(ص) هر دو از نوادگان ابراهیم هستند. برخی از سؤالها، منشأ اختلاف است که لازم نیست آنها را مطرح کنیم؛ ولی سؤالهای دیگری است که میتواند منشأ اتحاد مسلمانان و مسیحیت باشد. تفسیر مسیحیان از انجیل و تفسیر مسلمانان از قرآن نباید همراه با تعصب و پیشزمینه باشد. تاریخ نشان میدهد که هر تفسیر بنیادگرایانه از دین، نتیجه ناگواری داشته است. مسلمان و مسیحی واقعی، بنیادگرا و افراطی نیست. ما همه فرزندان خداییم.
اختلافات زبانی و رذایل اخلاق؛ موانع فهم مشترک
سخنرانی بعدی این نشست دهشیری، معاون پژوهشی مرکز مطالعات جهانی شدن بود که با موضوع کاوشی برای فهم مشترک میان ادیان به سخنرانی پرداخت و گفت: منظور از فهم مشترک، فهم واحد نیست؛ بلکه به معنای توافق در اصول مشترک است. امروز هم دین در عرصه بینالمللی نقش اساسی دارد و هم دنیای کنونی از کارکرد خصومتآمیز برخی از دینداران افراطی رنج میبرد. امروزه امکانات نرمافزاری فراوانی برای فهم مشترک وجود دارد. طبایع مختلف آدمیان به لحاظ احساسی و عقلانی، پیشفرضهای مختلف افراد و سابقه ذهنی و معلومات پیشینی آنها، اختلافات زبانی، ویژگیهای نفسانی و رذایل اخلاقی و زمینههای فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی آنها نیز میتواند از موانع فهم مشترک باشد. برخی از موانع شناختی هم باعث بدفهمی میشود از جمله، امور «وهمی» را مطلق دانستن یا امور مطلق را وهمی دانستن، عدم تمایز روش و ارزش، فقدان تفسیر مشترک درباره انسان و امور ماوراء طبیعت، خلط مصداق و مفهوم. برخی از موانع روشی باعث بدفهمی میشود مانند خلط روش درون دینی و برون دینی.
دغدغه نباید محکوم کردن بلکه فهماندن طرف مقابل باشد.
وی در پایان گفت: راهکارهای نظری دستیابی به فهم مشترک عبارتاند از، تمایز حقیقت و واقعیت، تمایز ارزش و روش، تمایز دال و مدلول، تمایز مفهوم و مصداق و نیز راه کارهای عملی دست یابی به فهم مشترک عبارتند از همدلی و هم زبانی و رعایت حقوق برابر؛ دغدغه نباید محکوم کردن باشد بلکه فهماندن طرف مقابل باشد. این مسیر میتواند زمینه زندگی مسالمتآمیز میان ادیان را فراهم آورد.
در ادامه خانم رستم آبادی پژوهشگر مرکز گفتوگوی ادیان و تمدنها درخصوص فهم مشترک بین اسلام و مسیحیت، ضرورتی برای دنیای جدید، سخنرانی کرد و سپس به معرفی مرکز گفتوگوی ادیان جمهوری اسلامی ایران پرداخت و گفت: اولین گفتوگوی این مرکز از سال ۱۹۸۲ با مسیحیت ارتودکس یونان بود و این مرکز تا کنون بیش از صد گفتوگوی دینی با ادیان مختلف برگزار کرده است.
یادآور میشود، در پایان، سخنرانان و جمعی از شرکت کنندگان در این کنفرانس، از تعدادی کلیساهای شهر ساریوو بازدید کردند.