«Homeland» (میهن) عنوان یک سریال تلویزیونی است که از سال 2011 از شبکه SHOW TIME آمریکا روی آنتن رفته است. این کار با سرمایهگذاری21 FOX تولید شده که در سه فصل آن ایرانستیزی یکی از پیامهای اصلی کار است، به ویژه در فصل سوم که به طور مستقیم به ایران پرداخته میشود. لذا تمرکز اصلی ما بر روی فصل سوم این سریال است که درباره ایران است.
در این فصل، اما، داستان یک سرباز آمریکایی روایت میشود که به ایران میآید تا فرمانده سپاه پاسداران را ترور کند، اتفاقی که موفق به انجام آن میشود و حاصل این کار نیز آغاز مذاکرات ایران با سران کشورهای 5+1 را در پی دارد.
بحث ما درباره این سریال به هیچ وجه به مسائل فنی بازنمیگردد، چون «هوملند» به هیچ وجه ضعف ساختاری قابل توجهی ندارد. برای همین هم در امتیازاتی که سوی منتقدان سینمایی دریافت کرده، بالاترین نمرات را دارد. این سریال که محبوب اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز هست، با داشتن امکانات لازم، شبیهسازیهای خوبی از ایران داشته است. نکته دیگر اینکه این سریال به نوعی تلاش دارد تا نشان دهد آنچه باعث شده مذاکرات بین ایران و غرب بر سر موضوع هستهای آغاز شود، حاصل تلاش سازمان سیاست.
در این میان «هوملند» داستان اصلی خود را از سریالی اسرائیلی با نام «زندانیان جنگ» وام گرفته است که در آن، زندگی دو سربازی روایت میشود که سالها در اسارات حزبالله بودهاند و پس از سالها به کشورشان بازمیگردند. در «هوملند» نیز عینا همین داستان روایت میشود، با این تفاوت که سرباز مورد نظر آمریکایی است، اما باز هم دشمن مسلمان است. در فصل سوم این سریال سعی شده این نکته به بیننده تفهیم شود که هر زمان آمریکا اراده کند، قادر است در حکومتها تغییر به وجود آورد. نمود بارز این ادعا در بخشی از سریال مشاهده میشود که مأموران امنیتی آمریکا خیلی راحت به ایران رفت و آمد میکنند و به راحتی قادرند یکی از سران بلند سپاه پاسداران را ترور کنند. این رویکرد عملی، خود خواسته است تا نشان دهد قدرت آمریکا وراء همه قدرتهاست. این دروغپردازی در شرایطی است که آمریکا در کشورهایی چون عراق و افغانستان با تمام توان ورود کرد و نتوانست به موفقیتی دست یابد.
استفاده از بازیگران ایرانی
درباره این سریال پرمخاطب که در پخش اولین قسمتش بیش از یک میلیون مخاطب داشته، از بازیگران ایرانی همچون نازنین بنیادی، نوید نگهبان، پرویز صیاد، هوشنگ توزیع و امید ابطحی استفاده شده تا کار بتواند واقعنگری بیشتر به ماجرا داشته باشد، اما درباره دیگر شخصیتها چنین ویژگی وجود ندارد، حتی به راحتی میشد لهجه عربی شخصیتها را مشاهده کرد. مطلب دیگر اینکه در این سریال اشاراتی که به حجاب میشود، نوعی هجمه است که میخواهد این رفتار اسلامی را زیر سایه برد، این ویژگی در شرایطی است که در همان سریال نشان داده می شود که لجام گسیختگی تا چه حد خانواده آمریکایی را به زوال کشیده است.
یکی دیگر از سکانسهای پرحاشیه فیلم که در قسمت آخر نشان داده شده، مربوط به صحنه اعدام سرباز آمریکایی میشود. در این بخش، ابتدا تصویر از حضرت امام(ره) به صورت کاملا برجسته بر روی دیوار کشیده شده به نحوی که وی را ناظر بر این اعدام میداند. در ضمن مردم کشورمان را افرادی نشان دادهاند که از کشته شدن دیگران احساس رضایت و لذت میکنند. این در حالی است که سرباز آمریکایی زمان اعدام به طور شجاعانهای در مقابل مرگ میایستد و در پلانی از کار لبخند نیز بر لب دارد. این قهرمان پروری رویکردی است که هالیوود در آثار بسیاری از خود نشان داده است.
مسئله دیگری که در این سریال وجود دارد، وجود برخی شخصیتهای منفی در سازمان سیاست، اما این نوع نگرش به نوعی لحاظ شده که همان نقشها نیز کارهای خود را با توجیهات وطنپرستی انجام میدهد. در کلامی این موضوع محور است که ممکن است که در کشور مخالفان بسیاری وجود داشته باشند، اما زمانی که بحث پرچم و ملیت پیش میآید، همگی زیر آن ایستاده و برای وطنشان میجنگند.
در ضمن، خبرهایی به گوش میرسد که باز هم در فصل چهار، موضوع و محور سریال ایران است و به نوعی مذاکرات هستهای ایران و غرب محور داستان است، اتفاقی که در سریالهای مشابه دیگری هم رخ میدهد، اما هیچگاه به آن توجه لازم صورت نمیگیرد.