احمد سعادت، از پژوهشگران افغان مقیم ایران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) و مؤلف پایاننامه «عقلانیت اسلامی؛ چیستی، مبانی، لوازم» که امسال در جامعة المصطفی(ص) العالمیه در مقطع دکترا دفاع شد، به سؤالاتی درباره این پایاننامه و انگیزههای خوداز پرداختن به این مبحث پاسخ داد که حاصل آن از نظر میگذرد:
ایکنا: در ابتدا خودتان را معرفی کرده و پژوهشهای خود در حوزه قرآن کریم را بیان کنید؟
بنده از کشور افغانستان هستم و تحصیلاتم در رشته فلسفه اسلامی است؛ غالب فعالیتهای علمی و تحقیقاتیام از منظر قرآن و حکمت بوده . به طور کلی از جمله فعالیتهای علمی ـ قرآنیام شامل: مبانی فهم قرآن از دید گاه امام خمینی(ره)، معناشناسی تطبیقی عقل در کتاب و حکمت، بازخوانی دلایل عصمت امام و ارزیابی آنها از منظر اهل سنت، عقلانیت اسلامی؛ شاخصهها، لوازم و کاربردهای عملی، عقلانیت اسلامی؛ مبنای تمدن نوین اسلامی، بیداری اسلامی و فرصتهای گسترش فرهنگ انتظار در جهان اسلام، ایجاد وحدت ملی و همزیستی مسالمتآمیز بر مبنای عقلانیت اسلامی، کیفیت معاد جسمانی در حکمت متعالیه و مکتب تفکیک صدر المتألهین، تجرد نفس (در کتاب و سنت، حکمت و مکتب تفکیک)، نقش عقل در فهم و استنباط آموزهها و گزارههای دینی از منظر سلفیهای تکفیری، چهل حدیث وحدت.
ایکنا: موضوع پایاننامهتان عقلانیت اسلامی بوده، چرا این موضوع را انتخاب کردید؟
باید بگویم انسانها آگاهانه یا ناآگاهانه دارای نظام اندیشگی و الگوهای فکریاند که برای ارتباط با دیگران، تحلیل مسائل و رفع نیازها، از آن استفاده میکنند. برخی از این الگوهای فکری در اهتمام خاصی به عقل و یا حس و تجربه و .... بهشدت به افراط و یا تفریط گراییدهاند. اما عقلانیت اسلامی الگوی فکری مناسبی است که ریشه در فرهنگ و تمدن اسلامی دارد و با شرایط فعلی جوامع اسلامی تطابق داشته و از لحاظ تاریخی توان تحلیل و توضیح اندیشه ما را دارد.
عقلانیت اسلامی الگویی است که ارتباط همهجانبه گفتمانی برقرار میکند و متفکران جوامع اسلامی را به خود جلب کرده و انگیزه لازم برای تفکر و حل مسائل را فراهم میسازد، از افراط تجددگرایی و تفریط سنتگرایی مبرا است، به نحو تک بعدی موضوعات بیثمر و بیسرانجامی را در گود مجادلات نمیاندازد و از منازعاتی که ظرفیتهای انسانی، مادی و معنوی را بیهوده هدر میدهد بهشدت میپرهیزد و با مد نظر قراردادن جامعیت و گستردگی و زمینهسازی زاویه دید گسترده، فهم و تحلیل و داوری مناسب را برای اندیشوران اسلامی فراهم میکند.
ایکنا: پایاننامه شما چند فصل دارد و چه موضوعاتی در آن بررسی شده است؟
پایان نامه دارای چهار بخش و هشت گفتار است گفتارهای بخش اول که شامل کلیات و مفاهیم است به موضوعاتی همچون مفهومشناسی؛ مفهوم عقل، عقلانیت، عقل اسلامی و عقلانیت اسلامی، مبانی عقلانیت اسلامی، مبانی عقلانیت در مغرب زمین، مبانی عقلانیت اسلامی؛ طرح نظریه مبناگروی پیچیده با مبانی پنجگانه، مؤلفهها و شاخصههای عقلانیت اسلامی میپردازد.
همچنین مؤلفههای پیشینی؛ متافیزیکی و کل گرا، مؤلفههای پسینی؛ بهرهگیری از مبانی متعدد و متطابق، بیانی، سیال و هنجاری، لوازم و پیامدهای عقلانیت اسلامی، لوازم نظری، پالایش ذهن از پیشفرضهای جزمی، حقیقتطلبی، یقینآوری، خشیتآوری، لوازم عملی، تعیین و انتخاب هدف متعالی، تعیین ابزار معقول، ایجاد بیان و گفتار عقلانی از دیگر موضوعات پایاننامه است
ایکنا: مهمترین منابعی که در نوشتن پایاننامه از آن استفاده کردید، چه بودهاند؟
این پایاننامه در جامعة المصطفی(ص) العالمیة در سال 1393 به راهنمایی حجتالاسلام حمید پارسانیا و مشاوره حجتالاسلام ابوالفضل کیاشمشکی دفاع شد. در این پایاننامه علاوه بر بهرهگیری از آیات قرآن کریم و کتب روایی، تفاسیری مانند المیزان و تفسیر کبیر زمخشری، کتب شیخ الرئیس ابن سینا، کتب آیتاللهالعظمی جوادی آملی، کتب آیتاللهالعظمی حسنزاده آملی و کتب حجتالاسلام پارسانیا بیشترین سهم را در منابع پایاننامهام داشتهاند.
ایکنا: اهدافی که در نوشتن این پایاننامه داشتهاید، چه بوده است؟
شناخت و معرفی کامل عقلانیت اسلامی و تعیین حد و مرز آن، تعریف چارچوب دقیقی برای فعالیت عقل، توجه و معرفی کارکردها و ثمرات ارزندة عقلانیت اسلامی به عنوان یکی از مهمترین و کارآمدترین الگوهای فکری اسلامی از مهمترین اهدافم بوده است.
همچنین نقد و بررسی دیدگاههایی که اساسا منکر عقلانیت اسلامی هستند و یا در تعریف، مبانی، شاخصهها و لوازم این عقلانیت با فرضیه مورد نظر این پایاننامه اختلاف دارند را در کارم پیگیری کردم. رهایی از افراط و تفریط قشریگری و تأویلگرایی لگام گسیخته و بیحد و مرز با معرفی الگوی فکری معتدل و میانه نیز از مهمترین اهدافم بوده است.
ایکنا: نتایجی که در پایاننامه به آن رسیدهاید، بیان بفرمایید؟
قرآن کریم واژه عقل را نه به صورت اسمی بکار برده است و نه حتى به صورت مصدری؛ اما مشتقات عقل با ساختار فعلی 49 بار در قرآن کریم به کار رفته است و این کتاب الهی به صورت تأکیدآمیز دعوت به تعقل کرده و عتابآمیز از عدم تعقل نکوهش میکند. البته «تعقل» ناگزیر متضمن «عقل»ی است که به این فرایند بپردازد. «وجود» این عقل و «مفهوم» آن از نظر قرآن کریم بدیهی و بینیاز از تعریف و اثبات است؛ خدای متعال کاربرد عقل و شناخت صحیح تعقل و طریقه تأمل و تفکر درست را به فطرت انسانی واگذار کرده است. اما روایات اسلامی به صورت صریح واژه عقل را بکار میبرند و مفهوم آن را تعیین میکنند.
«عقلانیت اسلامی» نظام اندیشگی و الگوی معرفتی متشکل از مبانی، اصول و مفاهیمی است که در چارچوب فرهنگ و تمدن اسلامی شکل یافته و ساماندهنده ذهنیات و رفتار افراد درون آن نظام است. عقلانیت اسلامی دارای پهنای گسترده و نیز سطوح و ژرفای عمیق است که دستکم میتوان به سه سطح آن اشاره کرد: عقلانیت بنیادین، عقلانیت اخلاقی و ارزشی و عقلانیت ابزاری.
مدل عقلانیت اسلامی، در معقولیت گزارهها مدل جامع منطقی و مبتنی بر امر «بدیهی» و «برهانی» است. این نظام اندیشگی، متکی بر مبانی متعدد و متعامل است؛ یعنی از مبانی متکثری بهره میجوید که در عین تعدد و تکثر، مرتبط و درهم تنیدهاند. عقلانیت اسلامی لوازم ارزنده معرفتی و عملی برای زندگی انسانی دارد.
ایکنا: الگوهای فکری جوامع غربی را در پایاننامه چگونه نقد و بررسی کردهاید؟
نکتهای که باید توجه داشت این است که وضعیت جوامع اسلامی متفاوت با جوامع غربی است و الگوهای فکری غرب که متناسب با شرایط فکری و فرهنگی آن مرز و بوم شکل یافتهاند، برای حل مسائل و موضوعات جوامع اسلامی که دارای فرهنگ و تمدن دینی و دیرینهای هستند، کارساز و مفید نیستند. این فرهنگ و تمدن کهن، هویت مشخصی به جوامع اسلامی بخشیده است. امروزه چندین الگوی فکری مشخص و صاحب نام در جهان حضور برجسته دارند. الگوی فکری تجددگرایی یکی از آنهاست که هویت شکل یافته اسلامی را به چالش میکشد، البته از این سو نیز این هویت تاریخی و توانمند، دارای قدرت و نیروی گسترده است که فشارهای خارجی ناشی از تجددگرایی را درهم میشکند.
سنتگرایی یکی دیگر از آن الگوهای فکری است که تنها از مبانی دینی اسلامی سیراب نمی گردد و کاملا با متون و آموزههای دینی اسلامی همخوانی و تطابق ندارد. همچنین واقعیتهای نوین و مدرن جوامع اسلامی مستلزم احکام نوین و جدیدی است که رویکرد سنتی در آنها حضور ندارد و قادر به فهم و حل آنها نیست؛ لذا هویت تحول یافته جوامع اسلامی و استلزامات نوین آنها، رویکرد سنتی را پس میزند و خود جلوتر از آن گام بر میدارد؛ براین اساس این رویکرد نیز نمیتواند به عنوان الگوی فکری برای این مرزوبوم مطرح شود. رویکردهای نسبی و تکثرگرایانه پست مدرن نیز با فرهنگ و تمدن جوامع اسلامی سازگاری ندارند.
ایکنا: ویژگیهای الگوی فکری جایگزین چه باید باشد؟
وقتی این رویکردها و الگوهای فکری تأثیرگذار نتوانند از عهده حل مسائل و تبیین وضعیت اندیشه جوامع اسلامی برآیند؛ ناگزیر باید به فکر الگوی فکری جایگزین بود که دست کم دو خصلت بیّن و اجتنابناپذیر را داشته باشد: اولا با هویت تاریخی، فرهنگی و تمدنی این سامان در تضاد آشکار قرار نگیرد و ثبات نسبی آن را برتابد، ثانیا تحولات و پیشرفتهای خیرهکننده، آن را به حیرت نیندازد و یک گام جلوتر از هر تحول و ترقی حرکت کند و معیار و الگو ارائه دهد. چنین الگوی مطلوبی ناگزیر باید ویژگی اساسی خاصی را داشته باشد و آن ریشه داشتن در فرهنگ و تمدن جوامع اسلامی است این ویژگی چیزی است که «تولید درونی جامعه» نامیده میشود.
در صورت داشتن چنین الگوی فکری درونی، احساس تردید، بیمناکی، شرم و پشیمانی را به خویش راه نخواهیم داد. چنین الگوی فکری که ویژگی فوق را داشته و از درون فرهنگ و تمدن این جوامع سر برآورده باشد و آن دو خاسته پیشین (برتابیدن ثبات و توان تحلیل هر تحول) را نیز برآورده سازد، تنها الگویی است که ریشه در متون مقدس و معتبر اسلامی قرآن و علوم اسلامی دارد.
کمترین استفاده علمی صحیح از متون دینی مقدس تنها در قالب یک الگوی فکری مناسب، امکانپذیر است و «عقلانیت اسلامی» چنین الگوی فکری به شمار میرود که هم ریشه در قرآن و سنت دارد و ضروت رجوع به مبانی مقدس، معتبر و جامع دینی را به همراه دارد و هم از خطر ظاهرگرایی و قرائتهای نارسا و ناقص سلفی مبراست.