به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، رمانها، داستانها و نوشتههای جنگ و دفاع مقدس و در مجموع ادبیات دفاع مقدس بیشک حاصل ایثارها، رشادتها و شهادتهای رزمندگان و بزرگانی است که جانهای خود را از سر عشق و ایمان در دست گرفته و با شجاعتی بیمانند و غیرتی مثالزدنی برای دفاع از ارزشها و آب و خاک خود به جنگی هشت ساله پرداختند.
ادبیات دفاع مقدس ماندگاری خود را بیش از هر چیز مدیون قلم افرادی است که خود با جان و دل در جبههها و جنگ حضور داشته و آن را با تمام جسم و جان خود لمس کردهاند و بعد از فراغت از جنگ و پیروزی شکوهمند کشور ما به بازگویی خاطرات و اتفاقات دوران دفاع مقدس پرداخته و فرهنگ دفاع مقدس و پاسداری از ارزشها را به سالها و نسلهای بعد از خود که جنگ تحمیلی را به چشم ندیدهاند منتقل کردهاند.
یکی از این بزرگان که تمام هشت سال جنگ تحمیلی را در جبههها و در خط مقدم به ایثار و رشادت پرداخته است و پس از آن به روایت دیدهها و شنیدههایش، با قلمی به قدرت شایستگی و شهامت خود روی آورده حسن رحیمپور است که با ایشان به گفتوگویی کوتاه در باب ادبیات دفاع مقدس نشستهایم.
حسن رحیمپور در گفتوگو با خبرنگار ایکنا در پاسخ به سؤالی درباره اینکه چرخه نشر ادبیات دفاع مقدس در سالهای اخیر در چه شرایطی قرار دارد اظهار کرد: متأسفانه انتشاراتیهای محدودی دست به انتشار آثار دفاع مقدس میزنند و چون بُعد انتفاعی و تجاری کار برای آنها ارجحتر است کمتر اقدام به چاپ آثار دفاع مقدس میکنند.
وی در ادامه تصریح کرد: در این راستا نویسندگانی که میخواهند آثار مربوط به دفاع مقدس را چاپ کنند با سختیهای زیادی رو به رو میشوند و ناشرانی هم که کتابهای این حوزه را منتشر میکنند اغلب خودشان آن کتابها را درخواست کردهاند.
وی در ادامه با اشاره به آثار منتشر نشده خود گفت: به تازگی انتشارات امیرکبیر آثار حوزه دفاع مقدس را چاپ میکند و دو کتاب من را پذیرفته است اما با اینکه بنده در حدود 15 سال است که قلم میزنم و تمام سالهای جنگ را در جبهه بودم؛ مجموعه شعر من که اغلب اشعار آن در مورد دفاع مقدس است روی دست من مانده و هیچ ناشری حاضری نیست این کتاب را منتشر کند و میگویند شعر با این محتوا مهجور شده است.
رحیمپور با اشاره به دیگر نویسندگان برجسته این حوزه و حضور آنها در جبههها و جنگ تصریح کرد: بنده خودم به عنوان یک پرسنل بانک خون و مسئول بهداشت و درمان در تمام سالهای جنگ در بیمارستان صحرایی در خط و پشت خط بودم و میبینم که آثار بزرگانی مانند آقایان احمد دهقان، رحیم مخدومی و همچنین مصطفی رحیمی که خودشان در جبههها حضور داشتند و آقای امجدی که مجروح شدند، به طور نسبی به حقایق دفاع مقدس نزدیکتر بوده و آثار خوبی را در این راستا قلمزده و میزنند و آقای محسن مطلق نیز رزمنده بودند و به طور کلی نویسندگانی که خودشون در جبههها حضور داشتند و در این زمینه قلم زدند آثارشان به حقایق نزدیکتر است. از خانمها نیز فریبا تالشپور که «پوتینهای مریم» را نوشتند با اینکه جوان هستند خوب توانستند در آثار خود خاطرات و حال و هوای جبهه را انتقال دهند.
سفارشنویسی میتواند خوب و تأثیرگذار باشد
این نویسنده برجسته دفاع مقدس درباره سفارشینویسی و تأثیرات آن بر ادبیات دفاع مقدس بیان کرد: این کار در نوع خود میتواند خوب و تأثیرگذار باشد. من خودم تا همین امسال در این راستا هیچ کاری انجام نداده بودم و تمامی کتابهایم را به صورت ذوقی و بر اساس خاطرات خودم و یا شنیدههایم نوشته بودم. اما امسال بنیاد شهید آمد و شهدای اصناف را در نظر گرفت و از هر استان یک شهید را و در مجموع 35 شهید را انتخاب کردند و بنیاد شهید دو نفر از این شهیدان را که یکی از آنها از بیرجند و خیاط بود و یکی دیگر از آنها شهیدی که از گرگان و نجار بود را به من پیشنهاد دادند و من از آنجایی که دوست دارم کار را با دلم و عشق انجام بدهم گفتم که اول باید فیلمی که در حدود چند ساعت به صورت مصاحبه با همرزمان و خانوادههای شهدا در مورد شهید تهیه کرده بودند را ببینم و با آن عجین بشوم و اگر توانستم ارتباط برقرار کنم و به قول معروف بر دلم نشست خواهم نوشت و خوشبختانه این دو شهید خیلی خوب بر دلم نشستند و هر دو را به صورت کتاب ارائه دادم و به زودی از جانب بنیاد شهید ارائه میشود.
وی در ادامه گفت: در این میان داشتم سفارشهایی که گفتند برو خودت از نزدیک با خانواده و همرزمان شهید صحبت کن و با زندگی شهید آشنا شو و بعد بنویس که من رفتم اما از نظر دلی نتوانستم ارتباط برقرار کنم و قبول نکردم و ننوشتم.
من برای کتابهایم رئال کامل و حقایق ناب را میخواهم
رحیمپور در ادامه با اشاره به سبک انتخابی خود برای نوشتن در حوزه دفاع مقدس اظهار کرد: من برای کتابهایم رئال کامل و حقایق ناب را میخواهم که یک ایرانی و خاصه جوانهای باهوش ایران بتوانند آن را بپذیرند و جذب کتاب شوند. در حوزه خاطرهنویسی که تخصص من است هم آثارم را ویرایش کردم ولی آرایش نه. بیهیچ آرایشی مینویسم و قهرمانسازی نمیکنم و شخصیت شهدا را به صورت یک جوان معمولی که البته فرا انسان بودهاند مینویسم.
وی استقبال مخاطبان از آثار دفاع مقدس را محدود دانست و گفت: در حال حاضر که کمتر کسی به سراغ کتاب میرود و همه به دنبال اینترنت و فضاهای مجازی هستند برای جذب کردن خواننده و خواهنده باید با چیزی فراتر از آنچه که تا کنون در ادبیات دفاع مقدس بوده به سراغ مخاطب رفت و به صورت رئالاندیشی و حقیقتگویی و از دل برآوردن به دلهای خوانندگان گریزپای دفاع مقدس نفوذ کرد.
این نویسنده همچنین با ابراز تأسف در خصوص کم بودن تعداد آثار برجسته جهانی در حوزه ادبیات دفاع مقدس بیان کرد: از حدود چهارهزار کتاب خاطره که تخصص من است شاید 10، 12 تای آنها ارجح هستند و این خیلی تلخ است. ما هشت سال دفاع مقدس و این همه شهید داشتیم چرا نتوانستهایم تا به امروز یک کار جهانی ارائه بدهیم .
مهمترین عامل تأثیرگذاری و موفقیت آثار دفاع مقدس عشق و صداقت است
نویسنده کتاب «زندگی خوب بود» مهمترین عامل تأثیرگذاری و موفقیت آثار دفاع مقدس را عشق و صداقت دانست و گفت: اولین گزینه محبوبیت و مقبولیت یک اثر عشق است. میبایست عاشقانه رفت و عجین شد و آمیخت و دوم صداقت و صادقانه نوشتن است که سبب میشود مخاطب جذب شود و این دو رمز تأثیرگذاری کتاب و نویسنده و جذب مخاطب است.
رحیمپور در ادامه در پاسخ به سؤال ما مبنی بر اینکه با توجه به دور شدن از دوران دفاع مقدس آیا هنوز ظرفیت آن وجود دارد که در آینده در این حوزه شاهد خلق آثار برجسته باشیم، اظهار کرد: هنوز آثار جنگ و داغ جنگ در میان مردم وجود دارد و هنوز فضای جنگی در جامعه از بین نرفته است و یکی از نشانههای آن خانوادههای شهدا و جانبازان هستند لذا نمیتوان گفت که دوران آن تمام شده است. اتفاقا حالا که از آن فضا کمی فاصله گرفتهایم و به ذهنیت رئالتری رسیدهایم من میبینم که بچههای همان رزمندهها و خانوادهها دست به اسلحه (دست به قلم) شدهاند و در این حوزه قلم میزنند.
وی با تأکید بر توجه بیشتر به رزمندگان، جانبازان و خانوادههای شهدا تصریح کرد: باید تا هنوز رزمندگان، جانبازان و خانوادههای شهدا هستند از خاطرات آنها استفاده کرد زیرا وقتی که این نسل به طور کلی از میان جامعه بروند دیگر نقل قولکننده و روایتکنندهای نخواهیم داشت و این خیلی تلخ است چرا که راویان مستقیم دفاع مقدس رفتهاند و بعد از آنها کار به تاریخ سپرده میشود.
رحیمپور در خصوص خودسانسوری و سانسور در حوزه ادبیات دفاع مقدس گفت: چیزهایی نوشته میشود که ضرورتی ندارد بازگو شود و چیزهایی نوشته میشود که دهها عمل مثبت و تأثیرگذار یک شخصیت به خاطر یک کار منفی که مثلا به خود من برخورده است را زیر سؤال میبرد. مثلا من خودم در حدود 30 صفحه از کتاب زندگی خوب بود خودم که سال 79 نوشتم را به همین دلائل خودسانسوری کردم. وقتی کتاب دست انتشاراتی هم میرسد میبیند که یک مسائلی برخورنده است و ارشاد هم میبیند که اگر فلان مسئله منتشر شود به یک گوشهای و یک شخصیتی لطمه وارد میشود و یا یک عملیاتی را که خیلی هم از آن تعریف شده است زیر سؤال میبرد و به همین دلائل سانسور صورت میگیرد که زیاد هم بد نیست.
هنوز هم به دلیل حفظ تقدس دفاع مقدس مسائلی سانسور میشود
وی در ادامه افزود: به دلیل حفظ تقدس دفاع مقدس هم مسائلی سانسور میشود. مثلا خود من که سالها در جبههها بودم را اگر بیایند آنقدر بزرگ و دور از دست و فرازمینی کنند اغراق است و اگر بیایند و کوچک کنند و بگویند حالا همه به جبهه رفتهاند و تو هم رفتهای و کار خاصی نکردهای بیانصافی است. و هدف ارشاد هم از سانسورها نگه داشتن همین حد تعادلها و تقدسهاست.
این نویسنده و صاحبنظر در پایان با اشاره به تأثیرگذاری مثبت جشنوارههای آثار دفاع مقدس بیان کرد: اینگونه جشنوارهها و جوایز و مطرح کردن و تقدیر کردن از کسانی که در این حوزه زحمت میکشند و قلمفرسایی میکنند بسیار خوب است. اما متأسفانه گاهی حالت تشریفاتی بودن و تبلیغاتی بودن آن از جبنه حرفهای و سازنده بودن آن برجستهتر میشود. اینها باید دائمی و جدی گرفته شوند، باید مثل نماز باشد نه مثل خیرات. باید افراد دلسوز که زیاد هم هستند کارها را دست بگیرند و واقعا به آن بپردازند.
*حدیثه سوختانلو