«بری گروسمن»، استاد حقوق دانشگاه ملبورن، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره نقش آمریکا در منطقه و سیاستهای مقابله با داعش، گفت: آمریکا همواره سیاستهای دوگانه و نقش فریبکارانهای را در منطقه دنبال کرده است.
وی با بیان اینکه میتوان موارد بیشماری از سیاستهای دوگانه و فریبکارانه آمریکا در سراسر جهان را مورد بحث قرار داد، افزود: یک نمونه از این سیاستها اقدام جورج بوش، رئیسجمهمور سابق آمریکا در سال 2003 مبنی بر حمله نظامی به عراق با تکیه بر اطلاعات جعلی بود که در واقع یک عملیات پرچم دروغین محسوب میشد
مداخله واشنگتن در منطقه منجر به از همگسیختگی آمریکا از درون میشود
گروسمن تأکید کرد: این سیاستهای فریبکارانه و دخالت این کشور در جهان موجب نفرت جوامع خواهد شد و در نهایت نارضایتی عمومی در میان مردم آمریکا در مواجهه با مشکلآفرینی واشنگتن در سایر نقاط جهان منجر به انحطاط بیشتر و از همگسیختگی این کشور از درون میشود.
وی در ادامه با اشاره به گروه تروریستی داعش و ائتلاف کشورهای مختلف به رهبری آمریکا علیه این گروه، تأکید کرد: مقابله با داعش باید توسط کشورهای منطقه صورت گیرد نه توسط بیگانگان.
بحران داعش نیازمند راه حل منطقهای است
این تحلیلگر سیاسی افزود: بحران داعش و گروههای تروریستی نیاز به راه حل منطقهای دارد. برای حل این مشکل باید سیاستی اتخاذ شود تا بتوان از جذب افراد جدید در این گروهها جلوگیری کرد. همچنین دولتهای منطقه باید جهت مقابله با آنها با هم همکاری کنند. بدون در نظر گرفتن این دو اصل هرگونه تلاشی منجر به شکست خواهد بود.
داعش؛ ابزار آمریکا برای پیشبرد جنگی نامتقارن در منطقه
گروسمن درباره گروه داعش گفت: برای تشخیص ماهیت فکری و جریانی گروهایی مانند داعش باید به شناخت درستی از سیاستهای امنیتی آمریکا در منطقه دست یابیم. با بررسی جریان فکری سیستم امنیتی در آمریکا طی سالهای گذشته به این نتیجه میرسیم که این کشور تصمیم دارد به مدل متعارف جنگ در منطقه وارد نشود، بلکه با استفاده از گروههای تروریستی به نوعی به جنگ نامتقارن در منطقه روی آورده است. براین اساس، آمریکا و متحدانش با اعمال سیاستهای دوگانه در برخورد با گروههای تندرو هم به مواضع داعش در سوریه حمله میکنند و هم به دیگر شورشیان مسلح در این کشور کمک نظامی ارسال میکنند.
وی در مورد ریشههای شکلگیری گروه داعش گفت: این گروه بعد از اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی شکل گرفت و آنچنان افراطگرایانه عمل میکرد که از همان ابتدا حتی گروه القاعده نیز آنها را به عنوان گروهی بسیار تندرو میشناخت. گقته میشود که اعضایی از گروههای مختلف عراقی با حمایت متحدان آمریکا یعنی عربستان سعودی، قطر، کویت و ترکیه به گروه داعش پیوستند تا در سوریه به عنوان نیروهای شورشی علیه حکومت قانونی سوریه مبارزه کنند. پیوستن نظامیان سابق و با تجربه عراقی به این گروه باعث قدرت گرفتن هرچه بیشتر این گروه در مقابل جبهه النصره در سوریه شد.
وی ادامه داد: با تلاشهای روسیه در جهت عدم مداخله نظامی کشورهای غربی و عدم کمک مستقیم به شورشیان در سوریه، این گروهها که امیدوار به اشغال کشور در مدت کوتاهی بودند، ناامید شدند. بنابراین میتوان تصور کرد که این گروه تندرو با آگاهی از شکست اهدافش در سوریه یعنی سرنگونی دولت بشار اسد، از نظر روحی بسیار تضعیف شد و بر همین اساس درصدد برآمد تا با گسترش حملات خود در کشور همسایه، مبارزان خود را از کابوس شکست در سوریه خارج کند. در نتیجه داعش که در شمال شرقی سوریه مستقر بود با وجود مرزهای ناپایدار عراق دامنه فعالیت و حملات خود را به شمال غرب عراق افزایش داد.
عربستان و همپیمانان غربیاش؛ کشورهای ذینفع از بحران منطقه
این استاد مسلمان حقوق در پاسخ به این پرسش که چه کسانی از بحران کنونی در عراق و سوریه نفع میبرند و به آن دامن میزنند، پاسخ داد: بهطور مشخص، بسیاری از کشورهایی که در جهت سقوط بشار اسد تلاش میکنند، به بحران کنونی دامن میزنند. این کشورها شامل آمریکا، کانادا، استرالیا، اغلب کشورهای اروپایی و اسرائیل میشود.همچنین کارخانههای ساخت و تولید تجهیزات نظامی در آمریکا و سهامداران و دلالان این بازار که اکثرا افراد با نفوذی در کنگره آمریکا هستند، در جهت منافع خود، فضای جنگ و درگیری را بر منطقه حاکم کردهاند.
وی در پاسخ به سؤالی درباره نتیجه برپایی ائتلاف علیه داعش و علت عدم دعوت از ایران، عنوان کرد: همانطور که به خاطر داریم، در آخرین دور از مذاکرات ژنو درباره بحران سوریه نیز از ایران دعوت نشده بود که به همین دلیل این مذاکرات موفقیتی در بر نداشت. به اعتقاد من بسیاری از افراد و جریانها در آمریکا تلاش کردند تا با تهییج گروههایی در منطقه، مبارزه مستقیم علیه ایران را آغاز کنند، اما ایران با وارد نشدن و عدم اجازه به این جریانهای فریبکارانه برای نفوذ، سیاست درست و مستقل خویش را دنبال کرده است.