کد خبر: 1459546
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۳
به مناسبت روز بزرگداشت خواجه حافظ شیرازی؛

حافظ؛ نقطه تبلور فرهنگ ایرانی و اسلامی/ نمود معنایی قرآن در تار و پور شعر حافظ

کانون خبرنگاران نبأ: نگاهی به بسامد موضوعات قرآنی در شعر حافظ، نشان‌دهنده عمق تأثیر قرآن بر روح و روان وی است؛ در سراسر دیوان حافظ، نمود کلامی و معنایی آیات قرآنی مشهود است و هر اندازه انس مخاطب وی با کلام خدا بیشتر باشد، این جلوه را بیشتر هویدا می‌بیند.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری (ایکنا)، قرآن درست از زمان ظهور و نزول خود تا کنون مانند سرچشمه‌ای جوشان تمامی تشنگان و جویندگان حق و حقانیت را سیراب کرد و هر جا گوش و دلی شنوا و پذیرا بود با خود همراه ساخت و چه کسی می‌تواند از این چشمه جوشان سیراب شده و نورانی نشده باشد؟ شاید به همین دلیل است که شاعران بزرگ و فرهیخته ما از این سرچشمه الهی بهره‌ها برده‌اند و به این سبب اشعاری گهربار و ماندگار را از خود در ذهن تاریخ به یادگار گذاشته‌اند.
تردیدی نیست که اندوخته‌های ذهنی و اندیشه و تفکرات شاعر به طور مستقیم و غیرمستقیم در اشعارش تجلی یافته و انعکاس می‌یابد و این در واقع همان آموخته‌هایی است که شاعر در تمام طول زندگی خویش به دست آورده و هنگام سرودن شعر به آن‌ها فرصتی دوباره برای ظهور و بروز داده است. اندوخته و آموخته‌هایی که شخصیت معنوی شاعر را ساخته‌اند و او در اشعارش علاوه بر بیان احساسات و عواطف، به روایت‌گری اندیشه و اعتقادات و آموخته‌های خویش می‌پردازد.

سبقت حافظ در اقتباس و بهره‌یابی از قرآن کریم

تفکرات و اعتقاداتی که در روح و جان شاعر رسوخ کرده و او از صمیم قلب به آن‌ها مؤمن و معتقد است که در آن صورت‏ شعر او تصویری روشن از آرای و عقاید مذهبی او نیز خواهد بود. دیوان سخن‏‌سرایان بزرگ ما چون‏ خاقانی، نظامی، ناصر خسرو و سعدی و نظایر آنان گواه صادقی است بر درستی این سخن، زیرا بازتاب آیات قرآنی و اخبار و احادیث نبوی به‌روشنی در آنها مشهود است و در این میان خواجه حافظ شیرازی در بهره‏‌یابی و اخذ و اقتباس از آیات قرآن، گوی سبقت را از سایرین ربوده و استادی چیره‌دست است.
شمس‏‌الدین محمد «خواجه حافظ شیرازی» ملقب به لسان‌الغیب و ترجمان الاسرار، عارف، شاعر و غزل‌سرای بزرگ و بلند آوازه ایران، در سده هشتم هجری متولد شده است.
با وجود شهرت والای این شاعران گران مایه در خصوص دوران زندگی او به ویژه زمان ولادتش اطلاعات دقیقی در دست نیست اما از مجموع کتاب‌هایی که درباره‌ حافظ نوشته شده چنین فهمیده می‌شود که حافظ حدود سال ۷۲۷ در شیراز متولد شده است.
پدرش «بهاء‏الدین محمد» بازرگانی می‏‌کرد و مادرش از اهالی کازرون بود. بهاءالدین محمد، پدر حافظ در عصر اتابکان فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرده و در آنجا از طریق بازرگانی ثروتی اندوخت ولی دیری نگذشت که از دنیا رفت و کارهای تجارتی او نابسامان شد. وارثان او که یک همسر و پسری خردسال بودند که به بینوایی و تنگ‌دستی افتادند. آن پسر بعدها ناگزیر شد که روزی خود را از عرق جبین حاصل کند. با این همه، هر وقت فرصت و مجالی می‌یافت در مکتبی که در نزدیکی او بود به کسب کمال و تحصیل پرداخت و در آنجا سرمایه‌ علمی به کف می‌آورد و قرآن مجید را حفظ کرد.
«حافظ» در دو رشته از دانش‏‌های زمان خود یعنی علوم شرعی و علوم ادبی کار می‏‌کرد و در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی روزگار خود تسلط یافت. هنوز دهه بیست زندگی خود را سپری نکرده بود که به یکی از مشاهیر علم و ادب دیار خود تبدیل شد. وی در این دوره علاوه بر اندوخته عمیق علمی و ادبی خود قرآن را نیز کامل از حفظ داشت و از این روی تخلص «حافظ» را بر خود نهاد. لقب حافظ به طور عموم به کسانی اطلاق می‌شود که می‌توانستند قرآن را تمام از بر بدون غلط بخوانند چنان که او خود گفته است؛
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد/  مسائل حکمی با نکات قرآنی
حافظ بیشتر عمر خود را در شیراز گذراند و بجز یک سفر کوتاه به یزد و یک مسافرت نیمه تمام به بندر هرمز همواره در شیراز بود. وی در دوران زندگی خود به شهرت عظیمی در سر تا سر ایران دست یافت و اشعار او به مناطقی دور دست همچون هند نیز راه یافت.  شهرت اصلی حافظ و رمز پویایی جاودانه آوازه او به سبب غزل‌سرایی و سرایش غزل‌های بسیار زیبا و پرمعناست. در زبان فارسی نظیر غزل‌های حافظ که جامع ‌بین اشعار عاشقانه و افکار عارفانه‌ ایران باشد، وجود ندارد. به همین سبب یکی از بزرگترین شاعران جهان شمرده می‌شود و از حیث نظم در لطف ترکیب و تلفیق و بی‌نیازی در فکر و استقلال در اندیشه به منتهای اوج شاعری رسیده است.

تردیدی نیست که حافظ پیوسته و مدام با قرآن کریم دمساز و مأنوس بوده است و قرآن را از حفظ داشته است و بعضی از صاحبان تذکره، چون دولتشاه سمرقندی و رضا قلی‌خان‏ هدایت هر کدام او را بدین صفت ستوده‏‌اند و خود نیز بارها به این موضوع اشاره کرده است:

ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ/  به قرآنی که اندر سینه داری
و:  حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار/  تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
وی شاعری عارف، دانشمند و حافظ قرآن بوده که به فراخور استعداد خویش از مفاهیم و معارف بلند قرآن بهره داشته و به گونه‌های متفاوت از الفاظ قرآن و مفاهیم آن در اشعار خود استفاده کرده است. تخلّص او به «حافظ» و لقب «لسان الغیب» نیز به همین دلیل است. آن گونه که خود اشاره می‌کند او قرآن با چهارده روایت در حفظ داشته است:
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ/  قرآن ز بر بخوانی با چهارده روایت
در جایی دیگر می‌گوید:
هیچ حافظ نکند در خم محراب فلک/  این تنعّم که من از دولت قرآن کردم
شعر حافظ عصاره تلفیق آموخته‌های اسلامی با سنت‌های دیرینه ایرانی

غلامرضا جمشیدنژاد؛ شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی در گفت‌وگو با خبرنگار نبأ در این باره می‌گوید: حافظ تنها نقطه شروع تلاقی فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی نیست بلکه نقطه اوج این تلاقی است یعنی تبلور کامل این دو فرهنگ است.

وی در تبیین بهتر این موضوع بیان می‌کند: به عبارت دیگر در ابتدا مفاهیم عالی الهی و اخلاقی که ایرانیان آنها را در کتاب مقدس دینی‌شان اوستا، کتاب آسمانی حضرت زرتشت نبی، داشته‌اند، هنگامی که به محتوای ملکوتی قرآن کریم برخورد کردند، این مفاهیم را کامل‌تر، جامع‌تر و شامل‌تر در قرآن یافتند و به همین جهت به قرآن ایمان کامل پیدا کردند. به گفته حضرت رسول(ص) به سلمان فارسی که فرمودند: «ای سلمان اگر دانش در خوشه پروین بوده باشد دست بزرگ مردانی از قوم فارس(ایران) به آن خواهد رسید».

این شاعر می‌افزاید: ایرانیان در واقع پرتوهای نور الهی در قرآن را به جان پذیرا شدند و نقطه تلاقی فرهنگ ایران و اسلام در همان آغاز نزول وحی الهی است و نقطه اوج این تلاقی و تبلور کامل آن هم اشعار حافظ و شخصیت حضرت حافظ است.

بهره‌گیری از شگردهای هنری قرآن کریم

حافظ به چندین و چند شیوه از مفاهیم، قصه‌ها، مضامین، زبان، بیان و شگردهای هنری قرآن کریم برای باروری وگیرایی و زیبایی شعر خود سود برده است و به انواع و اقسام مختلفی از قرآن کریم اخذ و اقتباس کرده است. این اقتباس گاه به صورت مستقیم است. بدین معنی که تمام و یا بخشی از یک آیه را با اندک تغییری به‏ صورت مصراع یا بیتی تمام، در شعر خویش آورده است:
شب وصل است و طی شد نامهء هجر/  سلام فیه حتی مطلع الفجر
که مصراع دوم بیت بالا از آخرین آیه سوره قدر اقتباس شده است.
محتسب خم شکست و من سر او/  سن بالسن و الجروح قصاس‏
که مصراع دوم بیت مذکور، بخشی از آیه 44 از سوره مبارکه مائده است.
و من یتق الله یجعل له‏/  و یرزقه من حیث لا یحتسب‏
که این بیت نیز قسمتی از آیات دوم و سوم سوره طلاق است و اصل آن‏ چنین است: «و من یتق الله‏ یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب».

وام‌گیری واژگانی از قرآن کریم
گاه به صورت اثرپذیری واژگانی (اعم از ترکیب‌ها و عبارات کنایی جمله‌واره) به شیوه‌های وامگیری، ترجمه و برآیندسازی، استفاده کرده است. مانند:
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد/  حسابش با کرام الکاتبین است
«کرام الکاتبین» برگرفته از آیه 11 سوره انفطار؛ «کراماً کاتبین» است که با اندک دگرگونی در شعر حافظ به کار رفته است.
نوشته اند بر ایوان جنه الماوی/  که هر که عشوه دنیا خرید وای بر وی
«جنه الماویَ» در آیه 15 سوره نجم آمده است: «ولَقَد رَءاهُ نَزلَه اُخرَیَ عِندَ سِدرَه المُنتَهیَ عِندَها جَنَّه المَأوَیَ»
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت‏/  شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت‏
«جنات تجری تحتها الانهار» از آیات قرآن کریم از جمله آیه یازدهم از سوره بروج اقتباس‏ شده است؛ «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم جنات تجری به تحتها الانهار ذالک الفوز الکبیر».
مگر وقت وفا پروردن آمد/  که فالم لا تذرنی فردا آمد
«لا تذرنی فردا» اقتباس است از آیه 89 سورهء انبیاء و تمام آیه چنین است: «و زکریا اذ نادی ربه رب لا تذرنی فردا و انت خیرا الوارثین».
حافظ گاهی نیز با آوردن لفظی و یا ترکیبی از قرآن، به مضمون آیه‏‌ای اشاره کرده است:
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند/  و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید
«ان یکاد» تلمیحی است به آیه «و این یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون ان لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین».
نشاط و عیش جوانی چو گل غنیمت دان‏/  که حافظا نبود بر رسول غیر بلاغ‏
مضمون مصراع دوم اشاره است به بخش اول این آیهء (نور، 54) قرآن «ما علی الرسول الا البلاغ و الله‏ یعلم ما تبدون و ما تکتمون».
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید/  دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
اشاره و تلمیح به آیه 87 و 253 سوره بقره: «وءاتَینا عیسَی ابنَ مَریَمَ البَیِّنـَتِ وَاَیَّدنـَهُ بِروحِ القُدُسِ».

بهره‌گیری استادانه از مضامین قرآنی

در مواردی دیگر حافظ در پاره‌‏ای از ابیات خود به ترجمه‌ای از آیات قرآن کریم پرداخته است. بدین معنی که خواجه مفهوم و مضمون آیه‏‌ای از قرآن را با کمال مهارت‏ و استادی به عنوان دلیل و شاهد مدعای خود آورده است:
آن همه شعبده‏‌ها عقل که می‏‌کرد آنجا/  سامری پیش عصا و ید بیضا می‏‌کرد
مصراع دوم این بیت استدلالی است برای مصراع اول و داستان حضرت موسی و افکندن‏ عصا و اژدها شدن آن و همچنین ید بیضای او را به خاطر می‏‌آورد؛ «فالقی عصاه فاذا هی ثعبان‏ مبین و نزع یده فاذا هی بیضاء و للناظرین».
آسمان بار امانت نتوانست کشید/  قرعه فال به نام من دیوانه زدند
مضمون این بیت تعبیر دلنشینی است از آیه «انا عرضنا الامانة علی السموات و الارض‏ و الجبال فابین این یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا».
و نوع دیگری از استفاده حافظ از قرآن استفاده ایهامی است. به این صورت که خواجه‏ به صورت ایهامی لطیف، به آیات قرآن کریم اشارت دارد و این یکی از شاهکارهای حافظ است که در نوع خود بی‌مانند است:
احرام چه بندیم چو آن کعبه نه اینجاست‏/  در سعی چه کوشیم چو از مروه صفارفت‏
در این بیت کلمات: کعبه، سعی، صفا و مروه، ابتدا ذهن خواننده را به آیه شماره 158 از سوره بقره «ان الصفا و المروة من شعائر الله...» متوجه می‌دارد و سپس معنی دیگر این‏ الفاظ که در اینجا مراد معشوق و رفتن به کوی اوست، به خاطر می‏رسد.
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل‏/  شاید که چو وابینی خیر تو در آن باشد
این بیت مضمون «و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم» را به خاطر می‌‏آورد.

تداعی روایات و قصص قرآنی در شعر
از جمله هنرهای شاعری، ایجاد تداعی معانی در ذهن خواننده است و حافظ این هنر را نیز به حد کمال رسانیده است. به این معنا که ابیات را به گونه‌ای بیان می‌کند که هم مضمون و محتوای بیت توسط مخاطب دریافت شود و هم با خواندن ابیات خاطرات و اطلاعات فراموش شده‌ای در ذهن او زنده شود. از آنجا که حافظ وقوف کاملی بر روایت‌ها و قصص قرآن دارد، آن داستان‌ها و حوادث را به ذهن مخاطب متبادر کرده و او را به تفکر و تامل وامی‌دارد:
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت‏/  من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم‏
در این بیت استغنای انسان کامل را از غیر خدا یادآور می‏‌شود و در ضمن داستان حضرت‏ آدم و رانده شدن او از بهشت را به خاطر خواننده می‏‌آورد.
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد/  که چند سال به جان خدمت شعیب کند،
یا:  بانگ گاوی چه صدا باز دهد عشوه مخر/  سامری کیست که دست از ید بیضا ببرد
یا:  این همه شعبده خویش که می‏کرد آنجا/  سامری پیش عصا و ید بیضا می‏کرد
داستان حضرت موسی و زندگی‏ پرحادثه او موضوعی است که حافظ بدان عنایتی خاص دارد و در اشعار خود بارها از آن یاد کرده است. داستان حضرت یوسف نیز مورد عنایت حافظ است و جای‏‌جای اشعار خود به وقایع و رویدادهای آن‏ استشهاد می‏‌کند:
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد/  وقت آنست که بدرود کنی زندان را
و:  پیراهنی که آید از او بوی یوسفم‏/  ترسم برادران غیورش قبا کنند

بسامد بالای موضوعات قرآنی
به هر حال، نگاهی به بسامد موضوعات قرآنی در شعر حافظ، نشان‌دهنده عمق تأثیر قرآن بر روح و روان حافظ است و به نظر می‌رسد حافظ هیچ‌گاه نخواسته و نتوانسته از حیطه وسیع معلومات قرآنی خویش دل بردارد و آنها را به کار شعر و نگاه خویش نگیرد. در سرتاسر دیوان خواجه حافظ شیرین‌سخن، نمود کلامی و معنایی آیات قرآنی مشهود است وهر اندازه انس مخاطب کلام لسان‌الغیب با کلام خدا بیشتر باشد، این جلوه را بیش از پیش هویدا می‌بیند که ما از آن همه به این مختصر بسنده کردیم.

انعکاس قرآن کریم در جوشش واژگانی و مفهومی کلام حافظ
جمشیدنژاد، در این رابطه می‌گوید: حافظ از مفسران قرآن کریم به شمار می‌رود و پیش از آنکه یک شاعرغزل‌سرا باشد، در تفسیر قرآن و قرائت قرآن و فراگیری معارف قرآنی و روایت‌های گوناگون کار کرده و کارکشته شده است و سپس در واقع مضامین قرآنی را به نظم شیرین فارسی در آورده است.
وی در ادامه با تاکید بر آشنایی کامل حافظ به آیات قرآن کریم می‌افزاید: حضرت حافظ قرآن را با روایت‌های مختلف از حیث قرائت و با معانی و تفاسیر مختلف از حفظ بوده است و به تمام وجوه محتمل هر آیه تسلط داشته است؛ بنابراین چون قرآن با شخصیت او عجین شده بود، در جوشش واژگان و عبارت‌ها از کلامش انعکاسی متین یافته است. به طوری که ما هر یک از آیات قرآنی را که با ابیات معادل حافظ بسنجیم در می‌یابیم که در واقع می توان دیوان حافظ را یک ترجمه کامل منظوم  از قرآن مجید به شمار آورد.
جمشید نژاد ادامه می‌دهد: به همین دلیل هم هست که از همان ادوار آغازین، محمد گلاندام، شاگرد حکیم و دیگر شاگردان او به وی لغب «لسان‌الغیب» داده‌اند و به دیوانش «ترجمان القران» گفته‌اند. همچنین به همین لحاظ هم هست که در میان ملل فارسی‌زبان و در حوضه تکلمی فرهنگ فارسی و در قلمرو گسترده زبان فارسی از زمان‌های دور در کنار قرآن مجید، دیوان حافظ هم مطرح شده است.

تسری مضامین وحیانی قرآن؛ عامل قداست دیوان حافظ
این شاعر در ادامه با اشاره به تفأل بر اشعار حافظ تصریح می کند: قداست‌ها به طرق گوناگون انتشار می‌یابند و به حکم اینکه معانی و مضامین قرآنی و وحیانی به کلام حافظ تسری و انتشار یافته است، این دیوان قداست خاص خودش را یافته است و همواره خوانندگان سعی می کرده‌اند با وضو و با خواندن دعایی قبل از تفعل به روح مقدس حافظ توسل کنند و به اشعار او تفأل بزنند.
وی در پایان با نقل قولی از استاد خویش، شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری کلام خود را ختم می‌کند که در مقایسه حافظ و مولانا می‌گوید: «اگر در طریق وصل و عرفان مولانا رود نیل باشد، حضرت حافظ اقیانوس آرام است.»
حافظ شیرازی در حدود سال 971 ه.ق وفات یافت و جسم او را در گلگشت مصلی، که منطقه‌ای زیبا و با صفا بود و حافظ علاقه زیادی به آن داشت به خاک سپردند و از آن پس، آن محل به حافظیه مشهور شد.

حدیثه سوختانلو

captcha