احمدشاه مسعود فرزند دگروال (سرهنگ) دوست محمدخان در ۱۱ سنبله (۱۱ شهريور) سال ۱۳۳۲ هجری شمسی مطابق به ۲ سپتامبر ۱۹۵۳ ميلادی در قريهٔ جنگلك ولايت پنجشير زاده شد.
پدر احمد شاه مسعود ژنرال دوست محمد از افسران ارتش افغانستان در دوران سلطنت محمد ظاهر شاه بود. پدربزرگش يحيیخان يكی از بزرگان مردم پنجشير به حساب میآمد كه در دوران پادشاهی اماناللهخان به عنوان كارمند و مامور رسمی دولت وظيفهٔ خزانهدار نقدی را به عهده داشت.
او همچنان در تشويق و جمعآوری مجاهدان و مبارزان از زادگاه خود، وادی پنجشير برای كسب استقلال از استعمار بريتانيا در سلطنت شاه امانالله شخص فعال و پرتحرك محسوب میشد. ژنرال دوست محمد مانند بسياری از افسران ارتش و كارمندان دولت در سالهای كار رسمی بعد از هر چند سالی محل كار و وظيفهاش تغيير میيافت و از يك استان به استان ديگر مؤظف میگرديد، از اين رو وی در سالهای كارش به حيث افسر ارتش در استانهای ننگرهار، بدخشان، بغلان، غزنی، هرات و كابل وظايفی را به عهده داشته است.
او علاوه بر كار در ارتش كه مربوط وزارت دفاع میشد، گاهی در وزارت داخله (كشور) نيز وظايف رسمی را به سر رسانيده است، آنچنانكه او در هرات چندسالی در بخش وزارت داخله سمت فرماندهی و پليس هرات را به دوش داشت. بنابر اين احمدشاه مسعود همراه با پدر و خانواده به استانهای مختلف رفت و دوران كودكی و نوجوانی را در مكاتب و مدارس بيرون از زادگاهش سپری نمود.
مسعود سالهای آغاز كودكی را در زادگاهش دره پنجشير گذراند. در پنج سالگی به كلاس اول رفت و قبل از آنكه كلاس اول را به پايان برساند با خانواده به كابل رفت و در مدرسه شاه دو شمشيره مشغول به تحصيل شد، اما اندكی بعد پدرش در سمت فرماندهی و پوليس هرات به ولايت هرات رفت و احمدشاه مسعود كلاس دوم، سوم و چهارم را در مدرسه موفق شهر هرات به درس و تعليم ادامه داد. در همينجا بود كه علوم دينی و مذهبی را نزد مدرس مدرسه جامع هرات فرا گرفت. در پايان كلاس چهارم با پدرش كه از هرات به كابل بازگشت.
دوران متوسطه را در دبيرستان استقلال كابل به پايان رساند و در سال ۱۳۵۲ با شركت در امتحان كنكور وارد دانشكدهٔ مهندسی پلیكنيك شد.
در نوجوانی علاقه زيادی به ادامهٔ تحصيل در دانشگاه نظامی از خود نشان میداد، اما به توصيه دوستان پدرش كه دل ناخوش از نظام و نارضايتی از عدم كفاف معاش و شكايت از روزگار داشتند، با تشويق به ادامهٔ تحصيل در دانشكدههای مهندسی برگشت و زمانی كه يكی از دوستان جوانش عمارت زيبای پلیتكنيك كابل را نشانش داد، علاقمندی ورودش را به آن دانشگاه كتمان نكرد و به اين ترتيب وارد دانشكده مهندسی پلیتكنيك كابل شد.
همزمان با ورود به دانشكدهٔ مهندسی پلی تكنيك كابل در سال ۱۳۵۲ رسماً عضويت نهضت اسلامی افغانستان را پذيرفت و در تابستان سال ۱۳۵۴ رهبری مبارزه در نخستين قيام پنجشير در برابر حكومت وقت را به عهده گرفت، قيام ناكام شد و همكاران مسعود تعدادی از جمله شاه ابدال دستگير و سپس اعدام شدند.
مسعود كه تحت تعقيب دولت بود به پاكستان رفت، آن قيام را اشتباه محض دانست و از همانجا راه خود را از گلبدالدين حكمتيار جدا كرد.
با وقوع كودتای كمونيستی ۷ ارديبهشت ۱۳۵۷ و آغاز جهاد او به نورستان و كنر رفت و با رهبری دستههای كوچك مجاهدين، عملاً در رهبری مبارزه عليه رژيم كمونيستی وابسته به شوروی شركت كرد.
مسعود در خرداد ۱۳۵۸ در رأس يك قطعه از چريكهای مجاهد نورستان وارد پنجشير شد و در ۱۷ تير ۱۳۵۸ اولين دستههای منظم چريكی را در درهٔ پنجشير ايجاد كرد.
بعد از سه سال نبرد با روسها در سال ۱۳۶۱ درپی شكست كامل شش تهاجم گسترده ارتش اتحاد شوروی سابق در پنجشير، فرمانده كل نظامی روسها در افغانستان برای توافق آتشبس با احمد شاه مسعود وارد مذاكره شد و به مدت دو سال، اين توافق به امضاء رسيد (۱۹۸۲)، كه در واقع روسها با اين توافق، مجاهدين را برای اولين بار به عنوان يك طرف سياسی به رسميت شناختند.
ژنرال گروموف فرمانده سپاه چهلم شوروی در افغانستان دربارهٔ اين قرارداد مینويسد: «مسعود از آرامش پديد آمده [ يعنی آتش بس ۱۹۸۲]، فعالانه برای نيل به اهداف خود سود جست.»
مسعود از فرصت به دست آمده حداكثر استفاده را كرده و به سازماندهی نيروهای مقاومت عليه اشغال افغانستان در خارج از درهٔ پنجشير اقدام كرد. در همين راستا با ايجاد شورای نظار يكی ار منظمترين تشكلهای نظامی و چريكی عليه اشغال شوروی و مقابله با رژيم كمونيستی را پايهگذاری كرد.
شورای نظار در ابتدا متشكل از احزاب و گروههای مختلف در ۹ استان شمالی افغانستان ايجاد شد.
از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷هشت حمله ارتش متجاوزين اتحاد شوروی سابق در پنجشير به شكست كامل انجاميد و بدين ترتيب از سال ۱۳۶۷ به بعد پنجشير همچون دژی تسخير ناپذير باقی ماند.
به دنبال خروج آخرين سرباز اتحاد شوروی از خاك افغانستان در تاريخ ۱۳ مهر ۱۳۶۹ (۱۴ فبروری ۱۹۸۹)، به ابتكار احمد شاه مسعود شورای عالی فرماندهان ارشد جهادی افغانستان در شاه سليم استان بدخشان به تاريخ ۹ اكتوبر ۱۹۹۰ داير شد.
در اين اجلاس اكثر فرماندهان معروف مجاهدين از جمله نمايندهای از امير اسماعيلخان نيز حضور داشتند. فرماندهان در اين نشست استراتژی مبارزه عليه رژيم كمونيستی افغانستان را تعيين كردند.
در پی برگزاری اجلاس شاه سليم در آذر ۱۳۶۹ رييس ستاد ارتش پاكستان احمد شاه مسعود را به پاكستان دعوت كرد. بدين ترتيب احمدشاه مسعود سفری كوتاه به پاكستان انجام داد و در ضمن ديدار با مقامات پاكستان و سران مجاهدين مستقر در پاكستان استراتژی مستقل فرماندهان مجاهدين در مبارزه عليه رژيم كمونيستی را به اطلاع آنها رساند و مواضع فرماندهان را در ديدارهای مختلف به آنها تبيين كرد.
وجود حملات هميشگی ارتش سرخ و ارتش افغانستان مسعود قادر بود قدرت نظامیاش را گسترش دهد.
در بهار 1980 مسعود 1000 چريك تربيت كرد كه تسليحات ضعيفی داشتند و با نيروهای دولتی و ارتش سرخ می جنگيد. نيروهای وی تا سال 1984 به 5000 هزار نفر رسيد. بعد از گسترش قدرت نفوذش به ديگر مناطق در سال 1989 وی دارای 13000 هزار جنگجو بود. اين نيروها به سه يگان گروههای محلی، گروههای ضربت و گروههای متحرك تقسيم میشدند.
گروه متحرك كماندوهايی با تجهيزات سبك بودند كه در گروههايی 33 نفره به عمليات جريكی دست میزدند. اينها سربازههای حرفهای بودند كه به خوبی آموزش ديده بودند. كماندوهای گروه متحرك دارای يونيفرم بودند كه كلاهای پكول نماد نيروی منظم آنها بود.
تشكيلات نظامی مسعود تركيب كارآمدی از روشهای سنتی رزمی افغانها و قواعد مدرن چنگ چريكی بود كه وی از مائو و چه گوارا آموخته بود. روشهای نظامی مسعود به عنوان موثرترين قواعد جنگ چريكی در بين همه نيروهای مقاومت شناخته شده است.
در سال 1983 مسعود شورای نظار را بنيادگذاری كرد. يك شورای نظامی كه عملياتهای 130 فرماندهی نظامی مجاهدين را در هفت استان شمالی افغانستان هماهنگ میكرد. اين شورا خارج از حلقهی احزاب پشاور بود.
احزابی كه در رقابت و همشچمی و جنگ و منازعه با يگديگر قرار داشتند. به خاطر شكافهای قومی و سياسی شورای نظار اختلاف بين گروههای مقاومت را از بين برد.
رژيم كمونيستی افغانستان كه از اختلافات داخلی رنج میبرد با پيوستن نيروهای عبدالرشيد دوستم به احمدشاه مسعود عملا در آستانهٔ سقوط قرار گرفت. مسعود فرودگاه مهم نظامی بگرام را در ۲۵ فروردين سال ۱۳۷۱ و شهر جبل السراج را كه در شمال كابل موقعيت دارد به كنترل در آورد و نيروهايش را برای تصرف شهر كابل آراست.
در ۲۷ حمل ۱۳۷۱عبدالوكيل وزير خارجهٔ دولت كمونيستی افغانستان با پيشنهادی نزد احمدشاه مسعود آمد. پيشنهاد وی تشكيل دولت ائتلافی با مجاهدين و ايستادگی در مقابل حكمتيار است. مسعود اين پيشنهاد را رد كرد. وكيل برای بار دوم با تسليمی بدون قيد شرط دولت نزد مسعود رفت. مسعود به وكيل گفت: موضوع را بايد با سران مجاهدين از جمله حكمتيار در ميان بگذارد.
۲۳ اپريل ۱۹۹۲ هنگامی كه احمدشاه مسعود نيروهايش پايتخت را در محاصره دارند با حكمتيار كه قاضی حسين احمد رهبر جماعت اسلامی پاكستان نيز در نزديكی كابل در شهر چهار آسياب همراه وی بود در خصوص تسليمی بدون قيد و شرط دولت نجيبالله گفتگويی رودررو انجام داد.
احمدشاه مسعود در اين گفتگو از حكمتيار خواست كه مجاهدين با جنگ وارد كابل نشوند. وی استدلال كرد كه رژيم كمونيستی سقوط كرده است و مجاهدين بايد ابتدا دولتی تشكيل دهند تا بتوانند با مشاركت همهٔ طرفها قدرت را در دست بگيرند. احمدشاه مسعود گفت: ورود قطعات نظامی مجاهدين از چهار گوشهٔ شهر موجب هرج و مرج و درگيری در شهر خواهد شد. حكمتيار در همين گفتوگو به مسعود پيشنهاد تشكيل دولت از سوی حزب اسلامی و جمعيت اسلامی افغانستان را كرد كه مسعود آن را رد كرده و خواهان مشاركت ديگر جناحها در دولت شد.
نيروهای حكمتيار غير مسلح وارد كابل شده و از طريق جناح «خلق» حزب دموكراتيك خلق افغانستان در داخل شهر، در وزارت داخله مسلح شدند. با اين رويداد احمدشاه مسعود نيروهايش را به كمك جناح «پرچم» حزب دموكراتيك خلق افغانستان وارد شهر شد و مناطق حساس دولتی را در كنترل قرار داد. بدين ترتيب دستههای مختلف مجاهدين از احزاب مختلف قسمتهايی از شهر و حومهٔ آن را متصرف شدند و از جمله حزب وحدت به رهبری عبدالعلی مزاری مناطق غرب كابل و حزب اتحاد اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرسول سياف ناحيه پغمان را در كنترل خويش گرفت.
فرمانده احمد شاه مسعود، پس از سالها مقاومت در برابر اشغال كشورش توسط ارتش شوروی سابق و نبرد با گروه طالبان، در روز ۱۸ شهريورماه ۱۳۸۰ برابر ۹ سپتامبر سال ۲۰۰۱ ميلادی، در اثر انفجار انتحاری دو مرد عرب كه خود را خبرنگار معرفی كرده بودند، كشته شد.
خبر كشته شدن اين فرمانده مجاهدين كه میتوانست به كاهش روحيه همرزمانش در جبهه ضد طالبان بينجامد، با چند روز تاخير اعلام شد.
«محمد قسيم فهيم» كه از همرزمان احمد شاه مسعود بود، پس از مسعود، توسط برهانالدين ربانی به جانشينی وی منصوب شد. فهيم، پس از سقوط طالبان وزير دفاع افغانستان و معاون اول رييس دولت، در دولتهای موقت و انتقالی شد.
پارلمان اضطراری افغانستان كه در پايان دولت موقت تشكيل شد، به احمد شاه مسعود لقب «قهرمان ملی» داد و روز ۱۸ شهريور سالروز ترور شدن وی، در افغانستان «روز شهيد» و تعطيل رسمی اعلام شد.