کد خبر: 2311583
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۹
واكاوی ترجمه‌های قرآن به زبان‌های خارجی/ 48

اثر «سابلوكوف» نقطه عطف ترجمه‌های قرآن كريم به زبان روسی است

گروه بين‌الملل: ترجمه «گوردی سمنوويچ سابلوكوف»(1804ـ1880م) خاورشناس نامدار روسی از قرآن كريم كه عمده حيات خود را جهت تحصيل در مناطق مسلمان‌نشين حوزه ولگا(مانند قازان و اُرنبورگ) سپری كرده، نقطه عطف ترجمه‌های قرآن كريم به زبان روسی است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، احمد پاكتچی، دين‌شناس و زبان‌شناس ايرانی، عضو شورای عالی علمی مركز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، عضو هيئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، مدير كنونی گروه نشانه‌شناسی هنر در فرهنگستان هنر و رئيس حلقه نشانه‌شناسی تهران در مقاله‌ای كه با عنوان «گزارشی كوتاه درباره ترجمه‌‏های قرآن كريم به زبان روسی» كه در سومين شماره نشريه ترجمان وحی به چاپ رسيده است، به بررسی ترجمه‌های روسی قرآن از ابتدا تا كنون می‌پردازد. در بخش نخست اين مقاله می‌خوانيم:
حركت ترجمه قرآن به زبان‏‌های اروپايی از سده 17م آغاز شد و در سده 18 مراحل تكامل خود را پيمود، اما در ميان ترجمه‏‌های ارائه شده در اين برهه، غالباً ترجمه‏‌های پيشين ــ نه اصل عربی ــ اساس كار ترجمه جديد بوده است. اين مجموعه ترجمه‌‏ها كه می‏‌توانسته در سطحی محدود قرآن و اسلام را به اروپاييان بشناساند، كما بيش از گرايش‌‏ها و تعصبات مذهبی به دور نبوده است. از نمونه‏‌های شاخص ترجمه‌‏های سده 17م بايد به ترجمه آندره دوری‏‌يه به زبان فرانسه(1647م) اشاره كرد كه بيش از دو قرن در صحنه اروپا درخشيد و خود پايه بسياری ترجمه‏‌های ديگر از قرآن كريم، گشت.
همزمان با اروپای غربی، اهل قلم در روسيه نيز به فراهم آوردن ترجمه‌‏هايی از همان دست روی آوردند كه به جز يك استثنا، يعنی كلماكوف، مبنای تمامی آن‌ها ترجمه فرانسه دوری‏‌يه بود. نخستين ترجمه روسی بر پايه دوری‌‏يه در اوايل سده 18 توسط پوسنيكوف صورت پذيرفت و در 1716 در سنت پترزبورگ انتشار يافت، ولی سوپيكوف، مورخ ادبيات روسی و برخی ديگر كه از او تأثير پذيرفته‌‏اند، آن را به خطا به ديميتری كانتمير نسبت داده‌‏اند. اين اثر اگرچه به عنوان نقطه‌‏ای آغازين شايان ارج‌گذاری است، اما نه از حيث دقت فنی، با استقبال رو‌به‌رو شد و نه از حيث سبك ادبی. حركت آغاز شده از سوی پوسنيكوف در دهه‏‌های ميانی سده 18 نيز ادامه يافت و ثمره آن ترجمه‏‌هايی بود كه در دقت و سبك كار، ترجمه قرآن به روسی را ترقی دادند. از نمونه‏‌های شناخته شده اين ترجمه‌‏ها، نخست بايد به اثری از يك مترجم ناشناس اشاره كرد كه در 1776 در سنت پترزبورگ به چاپ رسيده است و ديگر ترجمه‏‌ای است كه نسخه خطی آن را در مجموعه آكادمی علوم سنت پترزبورگ سراغ داريم و به ويژه كراچكوفسكی در معرفی كيفیِ آن اهتمام داشته است.
ترجمه وروكين كه در 1790 در سنت پترزبورگ منتشر شد و همچون دو ترجمه پيش ياد شده بر ترجمه دوری‏‌يه تكيه داشت، نقطه كمال ترجمه‌‏های سنتی روسی در سده 18م است و به ويژه از نظر پردازش ادبی از ارزش والايی برخوردار است. اين ترجمه توانست در شمار آثار ادبی روسيه در روزگار خود جای گيرد و حتی بر آثار نويسندگانی چون پوشكين تأثير گذارد. در 1792 در سنت پترزبورگ ترجمه ديگری نيز از كلماكوف منتشر شد كه پايه آن ترجمه انگليسی سيل(انتشار 1734) بود كه از رواج چندانی برخوردار نشد.
پس از نيم قرن ركود در نيمه نخست سده 18، تحركی جديد در جهت فراهم آوردن ترجمه‏‌هايی از قرآن كريم به روسی آغاز شد. در اين دوره دانش خاورشناسی روسيه رشد قابل ملاحظه‌‏ای يافته بود و در مكاتب گوناگون آن به ويژه مكاتب سنت پترزبورگ، مسكو و قازان خاورشناسانی برجسته پرورش يافته بودند. ارتباط اجتماعی و فرهنگی مردم روس با مسلمانان، هم در حوزه رود ولگا و هم در مناطق آسيای مركزی كه به تازگی به قلمرو روسيه پيوسته بودند، ارتباطی مستقيم بود و اين گونه ارتباط نه تنها برای خاورشناسان، بلكه برای گروه‏‌های گوناگون اجتماعی نيز احساس نياز به بيشتر دانستن درباره اسلام و به ويژه قرآن را پديد آورده بود، پديده‌‏ای كه گاه در تاريخ اجتماعی روسيه از آن به «شرق گرايی» تعبير شده است. همين احساس موجب شد تا برخی از خاورشناسان برجسته چون سابلوكوف، بوگوسلاوسكی، كريمسكی يا اهل قلمی چون نيكولايف به ترجمه‏‌هايی جديد از قرآن كريم دست يازند.
ترجمه‏‌ای ناشناس: مقدم بر تمامیِ اين چهار ترجمه، نخست بايد به اثری اشاره كرد كه به سبك ترجمه‏‌های پيشين، متكی بر ترجمه از زبان فرانسه بوده است. اين اثر كه تنها ترجمه روسی قرآن بر مبنای ترجمه فرانسویِ ساواری است، در 1844 بدون يادكردی از مترجم و با سكوت از مشخصات ناشر و محل نشر به چاپ رسيده است.
ترجمه نيكولايف: دستمايه نيكولايف برای اقدام به ترجمه قرآن نه همچون خاورشناسان معاصر او آگاهی بر زبان عربی، بلكه دانش او به زبان فرانسه بود كه امكان دستيابی بر ترجمه‏‌هايی تازه‏‌تر و قابل قبول‏‌تر از قرآن را برای او فراهم می‏‌ساخت. ترجمه نيكولايف از اين نظر كه ترجمه‌‏ای از ترجمه است بايد به ترجمه‏‌های سده 18 الحاق گردد، اما آنچه اين نقيصه را در روزگار خود قدری كم رنگ می‏‌ساخته، قلم توانای مترجم بوده است. كار نيكولايف در حقيقت ترجمه از ترجمه پر شهرت كازيميرسكی (انتشار 1840) به فرانسه است كه در آن عصر ترجمه دوری‏‌يه را منسوخ كرده بود. شايان ذكر است كه نيكولايف تنها چند سالی پس از انتشار كار كازيميرسكی آن را به روسی ترجمه كرده است. ناقدان ترجمه كازيميرسكی در عين ارج نهادن به برتری‏‌های آن نسبت به آثار پيشين، آن را به ويژه از نظر ميزان پای‏بندی ترجمه به متن از نظر زبان‏شناختی قابل بحث می‏‌دانند و طبعاً اين نقد درباره اثر نيكولايف نيز مصداق خواهد داشت درواقع ورای اين انتقاد، اساسی‏‌ترين نقدی كه بر اين ترجمه وارد است، اين كه نيكولايف بدون دسترسی به متن اصلی قرآن، برداشت‏‌های كازيميرسكی از قرآن را به روسی ترجمه كرده است.
جالب توجه است كه با وجود ترجمه‏‌های رقيب از خاورشناسانی عربی‏‌دان چون سابلوكوف، ترجمه نيكولايف شايد به جهت همان نثر شيوا و اديبانه، در طول سده 19م از تداول تام برخوردار بود و در فاصله سال‏‌های 1864 تا 1901 پنج بار به چاپ رسيد.
ترجمه بوگوسلاوسكی: خاورشناس روس، بوگوسلاوسكی در سال 1871 ترجمه‏‌ای از قرآن برپايه اصل عربی فراهم آورد كه به هر دليل با استقبال لازم مواجه نگرديد و هرگز از صورت دست‏‌نوشته خارج نشد. برپايه نسخه‏‌ای خطی از اين ترجمه كه در مجموعه آكادمی علوم سنت‌‏پترزبورگ نگهداری می‏‌شود، كراچكوفسكی بررسی‌‏هايی انجام داده و نتيجه بررسی را كه مشتمل بر نگرشی كيفی و محتوايی بر اين ترجمه منتشر نشده، در مقاله‏‌ای تدوين كرده است.
ترجمه سابلوكوف: آن كس كه می‏‌توان ترجمه او را در تاريخ ترجمه‏‌های روسی قرآن نقطه عطفی مهم به شمار آورد كه به رغم انتشار ترجمه نوين كراچكوفسكی هنوز بی‏‌اعتبار نگشته است، خاورشناس نامدار روسی، گوردی سمنوويچ سابلوكوف (1804ـ1880م) است كه بيشترين بخش تحصيلات و به طور كلی بخش عمده حيات او در مناطق مسلمان‌نشين حوزه ولگا(مانند قازان و اُرنبورگ) سپری شده است. او كه به مناسبت تحصيلاتش يك متألّه مسيحی بود، به زبان‌‏های اسلامی آگاهی داشت و در محيطی زندگی می‏‌كرد كه به طور طبيعی او را با فرهنگ اسلامی آشنا می‏‌ساخت. او سال‏‌های متمادی به ترجمه قرآن اشتغال ورزيد و تنها دو سال پيش از وفاتش بود كه ترجمه وی به طبع رسيد(چاپ قازان، 1878م). يك سال بعد اثری كوتاه از او با عنوان تعليقاتی بر ترجمه قرآن منتشر شد.
ترجمه سابلوكوف در 1898 و 1907 تجديد چاپ شد و تا ظهور ترجمه كراچكوفسكی پس از 85 سال، نزد محققان روسی‌زبان، يگانه ترجمه بی‌‏رقيب و قابل پذيرش به شمار می‏‌آمد. بليايف در تبيين زمينه‏‌های احساس نياز برای ترجمه‏‌ا‌ی جديد در اوايل سده 20م، در يك نقد اجمالی درباره ترجمه سابلوكوف بر آن است كه نثر اين ترجمه با وجود پيچيدگی‏‌ها و كاربرد تعبيرات كهن برای عموم مردم دشوار است و از ديدگاه متخصصان خاورشناس نيز دارای بی‏‌دقتی‏‌هايی است كه تجديد نظر در آن را اقتضا می‏‌كند. به هر تقدير بايد يادآور شد كه اين ترجمه به ويژه نزد مسلمانانی كه از ترجمه روسی قرآن بهره می‏‌جستند، بسيار مقبول و پرتداول بوده است.
ترجمه كريمسكی: كريمسكی نويسنده و خاورشناسِ بنام اوكراينی از سال 1898 كه به تدريس در انستيتوی زبان‏‌های شرقی(لازارف) در مسكو پرداخت، مطالعات قرآنی را بخشی از كار خود قرار داد و به ايراد سلسله دروسی در اين زمينه اقدام كرد. نخستين ثمره اين مطالعات ترجمه سوره‏‌های «متأخر» قرآن (ظاهراً سوره‏‌های مدنی) بود كه به همراه برخی يادداشت‌‏های تفسيری در 1902 در مسكو منتشر شد. در ادامه اين كار، بخش ديگری مشتمل بر ترجمه سوره‏‌های «متقدم» قرآن (سوره‌‏های مكی) در 1905 انتشار يافت و هم در اين سال بخش پيشين آن تجديد چاپ شد. اين ترجمه در واقع نتيجه مكتوب درس‏‌هايی بود كه كريمسكی در انستيتوی زبان‏‌های شرقی مسكو القا نموده بود. البته كريمسكی در خلال سال‏‌های 1901ـ1905 منحصراً به پژوهش‏‌های قرآنی اشتغال نداشت، بلكه شايد بتوان گفت كه اين دوره در واقع سال‏‌های نويسندگی و فعاليت ادبی وی بود. انتشار مجموعه‏‌ای سه جلدی از او با عنوان شاخه‏‌های نخل از 1901 آغاز شده بود و نيز رمان او با عنوان آندری لاگووسكی در 1905 به چاپ رسيد. از اين رو انكار نمی‌‏توان كرد كه قلم او در ترجمه قرآن نمی‏‌تواند از تأثير ذوق نويسندگی وی به دور بوده باشد و بيراهه نيست اگر گفته شود كه در ترجمه او بازتاب ذوق ادبی بيش از دقت‏‌های فنی بوده است. به هر روی اين ترجمه از نظر دقت‏‌های زبان‏شناختی كمتر مورد توجه بوده و سبك آن در ترتيب سوره‏‌ها نيز سبكی ويژه است.
captcha