به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، حجتالاسلام والمسلمين مجيد حيدریفرد، از استادان حوزه علميه قم و مؤلف كتاب مدرسه عشق حسينی در دهمين روز از دوره عاشوراشناسی حرم مطهر حضرت معصومه(س) در مورد امام حسين(ع)؛ معجزه عقلی پيامبر(ص)، اظهار كرد: همه انبيای الهی، همه كسانی كه ادعای رسالت نبوت و نمايندگی خدا را دارند، برای اثبات اين ادعای خود دليلی میآوردند منتهی اين دليل و برهانها از دو سنخ بوده، گاهی از سنخ عمل و گاهی هم از سنخ گفتار بوده است.
وی ادامه داد: شما اگر در زندگی حضرت ابراهيم(ع) بنگريد، حضرت ابراهيم(ع) دو دليل برای حقاينيت خودش بيان میكند، يكی با زبان برهان و حكمت و حرف است كه در سوره انعام احتجاجات سهگانه ماه، خورشيد و ستاره حضرت ابراهيم(ع) نقل شده است كه اين برهان محبت است، رب بايد محبوب باشد، موجودی كه نيست، محبوب نمیتواند باشد، يا در گفتوگوی با نمرود فرعون زمانش و همچنين، نوع رفتار ديگرش مانند جريان بتشكنی از ديگر دلايل حقانيتش است.
حجتالاسلام حيدریفرد بيان كرد: حضرت صالح(ع) برای اثبات حقانيتش از دل كوه حيوان زنده كه نشدنی است را بهوجود آورده است. حضرت موسی(ع) عصا و چوبدستی خود را میاندازد و تبديل به يك مار بزرگ میشود كه جست و خيز هم دارد. حضرت عيسی(ع) مرده را زنده كرده و نابينا را بينا كرده و بيماریهای سخت را درمان كرده است.
وی در ادامه اظهار كرد: معجزات انبيا(ع) متناسب با زمان خودشان بوده است، لذا در زمان حضرت موسی(ع) چون سحر و جادو زياد بوده، سنخ معجزه موسی(ع) آن عصای تبديل به مار شده است كه همه ساحران اعتراق كردند كه اين سحر و جادو نيست. همچنين، در زمان حضرت عيسی(ع) بحث پزشكی رواج داشته كه به همين دليل سنخ معجزه عيسی(ع) از سنخ طبابت بوده است.
اين استاد حوزه عليمه گفت: معجزه خود دو نوع است. يك نوع معجزه حسی داريم و نوع ديگر معجزه عقلی داريم. تا اينجا معجزات انبيا(ع) يك معجزه حسی بوده است كه با حواس پنجگانه بهطور محسوس و ملموس میشد آن را درك و ديد اما پيامبر پايانی حضرت خاتمالانبيا(ص) چه معجزهای داشتهاند؟ پيامبر(ص) تنها پيامبری است كه دو نوع معجزه داشته، يعنی هم معجزه حسی و هم مجزه عقلی داشتهاند.
وی در ادامه سخنان خود يادآور شد: پيامبر(ص) هم در ابتدای رسالتش با مردم معاصر خويش با همان زبان گفتوگو كرده و معجزاتی آورده است مانند معجزه سنگريزه كه پيامبر(ص) سنگريزهها را در دستشان گرفتند و آن سنگريزهها به حرف آمدند و به رسالت پيامبر(ص) شهادت دادند. نمونه ديگر اينكه پيامبر(ص) ماه را دو نيم كرد اما چون پيامبر(ص) پيامبر جاودانی و پايانی است، بايد معجزهای بياورد تا در طول تاريخ تا قيامت رسالتش اثبات بشود كه پيامبر(ص) حق است، لذا خداوند قرآن كريم را بهعنوان معجزه به پيامبر(ص) عطا كرد كه اين معجزه از سنخ معجزه عقلی است. معجزات حسی برای همه قابل فهم بود اما معجزه عقلی را هر كسی نمیفهمد.
حجتالاسلام حيدریفرد در ادامه خاطرنشان كرد: قرآن مجيد معجزه پيامبر(ص) برای دوران خودش و برای تمام انسانها تا روز قيامت است و آخرين ورژن و كاملترين نسخه هدايت بشر در قرآن آمده است. قرآن كريم اين معجزه پيامبر خاتم(ص) زبانی برای گفتن و حرف زدن ندارد، كسی را میخواهد كه قرآن ناطق باشد و اين كتاب را به سخن در بياورد و اين قرآن ناطق كسی نيست جز عترت پيامبر(ص).
وی بيان كرد: در حقيقت عترت پيامبر(ص) معجزه دوم عقلی پيامبر(ص) است. همه اينها انسانهای كاملی هستند و جزء سران مطهران هستند. اين قرآن به يك مفسر نياز دارد و آن هم عترت پيامبر(ص) است اما هيچيك از اين وجودهای نازنين عترت توفيق تبيين حقيقی و همهسويه و تمامعيار قرآن را پيدا نكردند. فقط در ميان امامان يك امام توانست تنديس عينی قرآن مجيد باشد و آن امام هم امام حسين(ع) است. بنابراين میتوان گفت كه قرآن مجيد يك معجزه پيامبر(ص) و امام حسين(ع) معجزه دوم پيامبر(ص) است.
اين استاد حوزه علميه در ادامه افزود: چگونه میتوان گفت كه امام حسين(ع) معجزه پيامبر(ص) است؟ همانطور كه در روايت پيامبر(ص) میفرمايد كه «حسين منی و انا من حسين(ع)»، «حسين منی» قابل فهم است و همه میدانند كه امام حسين(ع) فرزند پيامبر(ص) است اما «انا من حسين(ع)» چيست؟ بايد نگاهی به تاريخ كنيم. معاويه سلسه اموی را بناريزی كرد و هر كس سر راهش بود را به تدريج از بين برد و والی حكومت اسلامی شد كه شرقش هند و پاكستان و غربش شام و فلسطين بود. چنين حكومت پهناوری را معاويه والی شد كه امروزه محدوده آن شامل بيش از صد كشور است.
وی گفت: حال معاويه كسی است كه پدرش مشخص نيست كيست؟ چهار نفر مدعی هستند كه پدر معاويه هستند تا اينكه ابوسفيان برنده شد و پدر معاويه شد. حال معاويه كه با چنين وضع بهدنيا آمده، شده والی حكومت اسلامی و اولين كارش تيشه زدن به ريشه اسلام بود تا آنجايی كه میگفت كه من ساكت نمینشينم تا اسم پيامبر(ص) را از ماذنهها پاك كنم. حال برای پاك كردن نام پيامبر(ص) بايد اول علی(ع) را از بين ببرد و دستور علیزدايی میدهد.
حجتالاسلام حيدریفرد ادامه داد: معاويه در اين راستا شروع كرد به جنگ نرم و تحريم اقتصادی طرفداران امام علی(ع) كه اين طرحش جواب نداد. سپس، شروع به جنگ نيمهسخت كرد و اقدام به تهديد زندان و توقيف اموال طرفداران امام علی(ع) كرد كه ديد اين طرح هم فايده ندارد. شمشير را از رو بست و بخشنامه كرد هركس طرفدار علی(ع) است و افكارش علوی است و حتی اسمش علی(ع) است را بكشيد و هيچ علوی حق حيات ندارد.
وی در ادامه سخنان خود در اين زمينه اذعان كرد: اين سياستهای اسلامستيزی معاويه بود. حالا امام حسين(ع) اسلام را در اين شرايط چگونه زنده كرد؟ خداوند به امام حسين(ع) سه پسر داد كه امام برای مقابله با جنگ نرم معاويه اسم همه را علی گذاشت. علیاكبر، علی اوسط و علیاصغر نام نهاد. امام خواست از اين طريق نام پدرشان را زنده كند و شما مدعيان حسينی هم مراقب باشيد چه اسمی برای فرزندان خود انتخاب میكنيد؟ امام حسين(ع) در نامگذاری فرزند يك راهكار به ما نشان داد. پس ما هم بايد مراقب باشيم چه اسمی برای فرزندمان انتخاب میكنيم. اصلاً اگر اسم كوچه و خيابان ما، اسم فرزندان ما همنام اسم امام و شهدای كربلا باشد، چه اشكالی دارد. بايد با اين نامگذاریها عاشورا را زنده كنيم.
اين استاد حوزه علميه اظهار كرد: اما يزيد كه افتضاحاتش از معاويه خيلی بدتر است. معاويه هر كاری میكرد، در يك غالب دينی و حق به جانب بود و ظاهر را حفظ میكرد اما يزيد ظاهر را نيز خراب كرد. يزيد كسی بود كه از يك مادر مسيحی بهدنيا آمده بود. حال كسی كه پدرش معاويه است كه چهار نفر مدعی هستند كه پدر معاويه هستند و در دامن يك مادر مسيحی بزرگ شده كه دنبال عيش و نوش و بيابان و تفريح است و وقتی هم به حكومت رسيد، حرمسرا درست كرد، شرابخوری، قماربازی، ميمونبازی را علنی كرد، از محرمات الهی ابايی نداشت و انجام میداد، اينك امام حسين(ع) در مقابل چنين شخصی قرار گرفته است.
وی افزود: آيا امر به معروف و نهی از منكر در چنين شخصيتی تأثير دارد؟ امام حسين(ع) در مقابل اين شهوترانی و تباهكاری يزيد ايستاد و از راه جنگ نرم شروع به مبارزه كرد. حتی كاروانهای يزيد را امام مصادره كرد ولی فايده نداشت تا اينكه امام وارد جنگ سخت شدند. در جنگ سخت امام حسين(ع) با يزيد، امام تمام هستیاش را آورد و هيچچيز كم نگذاشت. همه چيز را برای احيای دين خدا آورد. بنابراين امام حسين(ع) معجزه پيامبر(ص) بود كه دين خدا را، اسلام را زنده كرد. اگر امام حسين(ع) و قيامش نبود، نه اينكه شيعه، بلكه اسلام از بين رفته بود. حتی روی زمين يك بندگی برای خدا نبود پس اسلام را امام حسين(ع) زنده كرد.
حجتالاسلام حيدریفرد يادآور شد: امام حسين(ع) همه هستیاش را به پای خدا ريخت و خدا هم هستیاش را به امام حسين(ع) داد. نه اينكه امام حسين(ع) خداست بلكه قدرت خدايی دارد. مگر نمیگوييم خدا مقلبالقلوب و الابصار است، حال مگر امام حسين(ع) مظهر و تجلی مقلبالقلوب والابصار نيست. وقتی يك سلام به امام حسين(ع) میدهيم، چگونه اشكهای مان جاری میشود. جريان امام حسين(ع) و عاشورا يك سوزوگداز و يك عشق به دلهای اهل ايمان ايجاد كرده است كه خاموش شدنی نيست و سال به سال به شكوه و عظمت آن افزوده میشود.