به گزارش خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا)، 23 مهرماه سالروز عروج گلی است كه سجدگاه خود را برای پرپر شدن برگزيد. زندگیاش سرشار از عشق به مولايش علی(ع) بود و همانند امام شهيدش، سجاده را برای وصال برگزيد. چهارمين شهيد محراب، آيتالله عطاءالله اشرفیاصفهانی 31سال پيش در چنين روزی زمانی كه سر بر سجده گذاشت، دل از دنيای فانی بست و به ديدار معبودش شتافت.
آيتالله اشرفیاصفهانی در سال 1281 ش در خمينیشهر اصفهان در خانوادهای روحانی متولد شد. وی تحصيلات ابتدايی را در خمينیشهر گذراند و در سن 12 سالگی جهت ادامه تحصيل راهی اصفهان شد و طی حدود 10 سال از محضر علمايی چون آيتالله سيدمهدی درچهای، آيتالله سيدمحمد نجفآبادی و آيات عظام زندهياد فشاركی و مدرس بهره برد.
ايشان دوران طلبگی خود را با نهايت عسرت و مشقت اقتصادی گذراند و در مدتی كه در حوزه اصفهان بود، هر هفته فاصله ميان اصفهان تا خمينیشهر را كه دوازده كيلومتر بود طی میكردند.
خودش میگفت: دوشنبه خوراكم تمام میشد، سهشنبه دو ريال پولم را خرج میكردم و چهارشنبه كه آخرين روز تحصيل بود، بدون پول و غذا میگذراندم.
ايشان در توصيف شرايط تحصيلاتش در اصفهان میگويد: آن زمان در حجرهای با سه نفر ديگر در مدرسه نوريه اصفهان زندگی میكرديم. بسياری از روزها نه چای داشتيم، نه نفت و نه قند. برای مطالعه در شب از نور چراغ نفتی توالتهای مدرسه استفاده میكردم. در روزهای جمعه به يكی از مساجد دورافتاده اصفهان میرفتم و از صبح تا عصر در آن مسجد درسهای يك هفته را دوره میكردم. در مدت دوازده ساعتی كه آنجا مطالعه میكردم غذای من فقط مقداری دانه ذرت برشته بود.
شهيد اشرفی با همه مشكلات و مسائل آن زمان، در تحصيل علوم اسلامی و دينی جديت به خرج میداد و پس از اندك زمانی از فضلا و مدرسين نامی و برجسته حوزه علميه قم به شمار میآمد و در سن 40 سالگی اجازه اجتهاد خود را از آيتالله خوانساری دريافت كرد.
در سال 1335 ش، شهيد اشرفی بنا به دستور مرحوم آيتالله بروجردی جهت تبليغ و نشر معارف و احكام دين و تقويت بنيه دينی و مذهبی اهالی كرمانشاه، به آنجا اعزام و رحل اقامت افكند و پس از ورود به كرمانشاه، طلاب و شاگردان بسياری را تربيت كرد.
با اوجگيری انقلاب اسلامی ايران به رهبری حضرت آيت الله امام خمينی(ره) شهيد اشرفی نيز حركتهای وسيعی را در كرمانشاه پايهگذاری كرد.
شهيد آيتالله اشرفیاصفهانی پس از 80 سال زندگی پرافتخار و خدمت به اسلام و قرآن، توسط يكی از مزدوران آمريكا و منافقين كوردل در ساعت 12:15 ظهر 23 مهرماه 1361 در سنگر نماز جمعه مسجد جامع و در محراب نماز به افتخار شهادت نائل آمد و طومار زندگی پرافتخارش نه تنها بسته نشد، بلكه ورقی ديگر خورد و نامش در صحنه گيتی مانند خورشيد برای هميشه میدرخشد.
اين شهيد بزرگوار در طول زندگانی پربارش خدمات بزرگی را در راستای اعتلای دين بين اسلام و به ثمر نشستن ارزشهای دينی در جامعه انجام داد.
تأسيس حوزه علميه امام خمينی در باختران و اداره اين حوزه با بيش از 60 نفر طلاب، بازسازی مدرسه مرحوم آيتالله بروجردی، توسعه كتابخانه مدرسه مرحوم آيتالله بروجردی، تأسيس حوزه علميه جهت خواهران، از جمله اقدامات اين شهيد والامقام بود.
ايجاد وحدت كامل بين روحانيت شيعه و سنی به عنوان شاخصترين خدمت شهيد اشرفیاصفهانی بود، به طوری كه در طول تصدی مسئوليت به عنوان امام جمعه، در اين رابطه سمينارهای متعددی در شهرهای مختلف به ويژه با حضور برادران اهل سنت تشكيل داد كه اثرات بسيار مطلوبی داشته است.
بازسازی مسجد جامع باختران، باز كردن شماره حسابهای متعدد به نام مهاجرين جنگی و جبهه جنگ و بازسازی مناطق جنگی و همچنين كمك به سيلزدگان خوزستان و زلزله كرمان و طبس، از ديگر اقدامات اين مجاهد فیسبيلالله در طول 80 سال زندگانی پرثمر خود انجام داد.
زندگینامه آيتالله اشرفیاصفهانی مزين به دفاع مقدس نيز است. با آغاز جنگ تحميلی و بسيج همهجانبه مردم و قوای مسلح برای حضور در جبهه و پشتيبانی جبهههای جنگ، آيتالله اشرفی نيز با مهم توصيف كردن مسئله جنگ، در مدت 25 ماه در تمام خطبههای نماز جمعه و مصاحبهها و پيامهای خود به حضور مردم در جبههها تأكيد میورزيد.
وی عليرغم كهولت سن، مسافتهای طولانی و راههای صعبالعبور را به عشق ديدار دلاورمردان جبهه توحيد، با وسايل نقليه نظامی در شرايط دشوار میپيمود.
شهيد اشرفیاصفهانی در پشت جبهه هم فعاليتهای چشگيری داشت. وی عمر خود را صرف اعتلای اسلام كرد. شهيد به مسئله وحدت بين شيعه و سنی اهميتی فوقالعاده میداد و اقدامات ايشان در اين زمينه بسيار مؤثر واقع میشد.