کد خبر: 2852822
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۱
یادداشت وارده/

مسئله توسعه‌نیافتگی فرهنگ قرآنی و راه‌حلی به نام «منشور توسعه فرهنگ قرآنی»

گروه فعالیت‌های قرآنی: مسئله «توسعه‌نیافتگی فرهنگ قرآنی» یک مسئله «ساختارنیافته» است؛ بسیاری از افراد تصمیم‌گیرنده بر آن تأثیرگذارند و راه‌حل‌های متعددی برای حلّ آن می‌توان تصوّر نمود که بسیاری از آن‌ها با یکدیگر در تعارض‌اند.

منشور توسعه فرهنگ قرآنی با هدف تبیین منویات نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با تعالیم قرآن در ششصد چهل و سومین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ 88/8/22 پس از گذار از مراحل و ارزیابی‌های متعدد تدوین شد و به‌عنوان نخستین سند جامع و راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه قرآن کریم، در 10 ماده و دو تبصره به تصویب رسیده است. ایجاد هماهنگی بین دستگاه‌های دولتی، مؤسسات و گروه‌های فعال غیردولتی جهت هم‌افزایی و ارتقای فعالیت‌های قرآنی در سطح ملی و بین‌المللی و تقویت ایمان و اعتقاد به قرآن کریم و تمسک به تعالیم آن و ... از مواردی است که در این منشور به‌عنوان اهداف آن ذکر شده است.

میثم علی‌پور، کارشناس مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور در یادداشتی که اختصاصا در اختیار خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) قرار داده است، به تحلیل مسئله «توسعه‌نیافتگی فرهنگ قرآنی»، خط‌‌مشی توسعه فرهنگ قرآنی، تحلیل منشور توسعه فرهنگ قرآنی، ذی‌نفعان و امکان‌سنجی توسعه فرهنگ قرآنی در داخل کشور پرداخته است. یادداشت کامل این حافظ کل قرآن کریم و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه تهران را در ادامه می‌خوانید.

مقدمه

تحلیل مسئله «توسعه‌نیافتگی فرهنگ قرآنی» و خط‌مشی توسعه فرهنگ قرآنی موسوم به «منشور توسعه فرهنگ قرآنی» مستلزم آن است که برخی مفاهیم کلیدی را تعریف نمایم. در اینجا به تعریف چهار مفهوم کلیدی و راهنما بسنده می‌کنم.

الف. مسئله خط‌ مشی: عبارت است از نیازها، ارزش‌ها یا فرصت‌هایی برای بهبود و پیشرفت که تشخیص داده نشده‌اند (1). مهمترین ویژگی‌های مسائل خط‌مشی عبارتند از:
1. وابستگی متقابل: مسائل خط‌مشی موجودیت‌های مستقل نیستند.
2. ذهنی بودن: مسائل خط‌مشی از موقعیت‌های خط‌مشی توسط تحلیل گران انتزاع می‌شوند. مسائل سازه‌هایی نسبتاً ذهنی‌اند.
3. مصنوعی بودن: مسائل خط‌مشی به صورت اجتماعی خلق شده، باقی مانده و تغییر می‌یابند.
4. بی‌ثباتی: مسائل و راه‌حل‌ها، مدام در حال تغییرند؛ بنابراین، مسائل حل‌شده باقی نمی‌مانند (2)

ب. خط‌مشی عمومی: عبارت است از راه‌حلّی برای یک مسئله خط‌مشی (3)

ج. تحلیل خط‌مشی عمومی: فرآیند مطالعه چندرشته‌ای با هدف ایجاد اطلاعات مرتبط با خط‌مشی، ارزیابی انتقادی و استفاده از آنهاست (4)

د. ساختاردهی به مسئله خط‌مشی عمومی: عبارت است از مقایسه، مقابله و ارزیابی صورت‌بندی‌های گوناگون از مسئله. در حقیقت، سه‌گونه از مسائل خط‌مشی وجود دارد: ساختاریافته، نیمه‌ساختاریافته و ساختارنیافته. در مسائل ساختاریافته یک تصمیم‌گیرنده یا تعدادی اندک از تصمیم‌گیرندگان درگیرند و مجموعه کوچکی از بدیل‌های خط‌مشی وجود دارد. در مقابل، در مسائل ساختارنیافته تعداد تصمیم‌گیرندگان آن بسیارند و بدیل‌های متعدد خط‌مشی وجود دارد و نتایج خط‌مشی‌ها با قطعیت قابل برآورد نیستند (5).

بر اساس تعاریف ارائه شده، «توسعه‌نیافتگی فرهنگ قرآنی» یک مسئله خط‌مشی است و «منشور توسعه فرهنگ قرآنی» یک خط‌مشی یا اَبَرخط‌مشی عمومی برای حلّ آن. در این مقاله به‌دنبال تحلیل «منشور توسعه فرهنگ قرآنی» در مرحله «ساختاردهی به مسئله» هستم.

بر اساس تعاریف فوق، مسئله «توسعه‌نیافتگی فرهنگ قرآنی» یک مسئله «ساختارنیافته» است؛ زیرا، تعداد بسیاری از افراد تصمیم‌گیرنده بر آن تأثیرگذارند و راه‌حل‌های متعددی برای حلّ آن می‌توان تصوّر نمود. در همین راستا، بسیاری از راه‌حل‌ها با یکدیگر در تعارض‌اند و نتایج آنها، مخاطره‌آمیزند؛ اگرچه، احتمالات پیرامون هر راه‌حل قابل برآورد است. حال باید دید اوّلا، خط‌مشی‌گذاران این مسئله را چگونه «ساختاردهی» کرده‌اند، و ثانیاً، آیا این «ساختاردهی» درست انجام شده و به نتیجه مطلوب که عبارت است از «توسعه فرهنگ قرآنی» منجر خواهد شد.

فرایند ساختاردهی به مسئله عمومی

ساختاردهی به مسئله در یک فرایند منطقی به شرح زیر صورت می‌گیرد:
1. تبدیل یک «موقعیت مسئله» به یک «فرا مسئله» با استفاده از «جستجوی مسئله»: موقعیت مسئله مجموعه‌ای از نمودها و پدیده‌های خارجی است که در یک زمینه احساس می‌شود. جستجوی مسئله با تعیین مرزهایی برای موقعیت مسئله، «فرامسئله» را از آن انتزاع می‌کند. «فرامسئله» به معنای «مسئله مسائل» است.
2. تبدیل یک «فرامسئله» به یک «مسئله حقیقی» با استفاده از «تعریف مسئله»: تعریف مسئله یعنی استفاده از جملات ساده و کلّی برای تعیین آنکه مسئله متعلّق به کدام عرصه است. طبیعی است تعریف مسئله مبتنی بر جهان‌بینی یا اصول پذیرفته شده صورت می‌پذیرد. بر این اساس، «فرامسئله» با تعریف و تحدید تبدیل به «مسئله حقیقی» با زمینه مشخص می‌گردد. 
3. تبدیل یک «مسئله حقیقی» به یک «مسئله رسمی» با استفاده از «تشخیص مسئله»: به محض آنکه یک «مسئله حقیقی» تعریف شد، «مسئله رسمی» با تفصیل و مشخصات بیشتر قابل ساخت است. در این مرحله، برای نمایش مسئله رسمی از مدل‌های گوناگون استفاده می‌شود.
4. تبدیل یک «مسئله رسمی» به یک «موقعیت مسئله» با استفاده از «احساس مسئله»: از آنجا که مراحل ساختاردهی به مسئله به صورت چرخه‌ای است، حل مسئله رسمی به تغییر موقعیت مسئله منجر می‌شود. کشف موقعیت مسئله جدید، با احساس مسئله میسر می‌شود و فرایند ساختاردهی دوباره آغاز می‌گردد (6).

بر اساس فرایند مذکور می‌توان به تحلیل متن منشور توسعه فرهنگ قرآنی پرداخت.

توسعه‌نیافتگی فرهنگ قرآنی در منشور توسعه فرهنگ قرآنی

در مقدّمه «منشور توسعه فرهنگ قرآنی» آمده است:

«دستیابی به جامعه‌ای متمسّک به قرآن و عترت و برخوردار از ایمان و عمل صالح، تحقق اندیشه‌های معمار بزرگ انقلاب اسلامی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه و رهنمودهای مقام معظم رهبری مدظله العالی در گسترش فرهنگ حیات‌بخش قرآن کریم، و ارتقای ایران به کشوری توسعه یافته با هویتی اسلامی ـ انقلابی، در گرو عزم ملی و اراده هماهنگ مدیران ارشد نظام برای توسعه فرهنگ قرآنی است» (7)؛ بر این اساس، موقعیت مسئله در منشور توسعه فرهنگ قرآنی آن است که جامعه ما متمسّک به قرآن و عترت و برخوردار از ایمان و عمل صالح نیست. در این امتداد، اندیشه‌های امام خمینی و رهنمودهای مقام معظم رهبری در شرایط کنونی قابل تحقق نخواهند بود و در نتیجه، ایران تبدیل به کشوری توسعه یافته با هویتی اسلامی ـ انقلابی نمی‌گردد.

خط‌مشی‌گذاران قرآنی موقعیت مسئله مذکور را در قالب یک فرامسئله بیان کرده‌اند: «عزم ملّی و اراده هماهنگ مدیران ارشد نظام»؛ بر این اساس، فرامسئله «فقدان عزم ملّی و اراده هماهنگ مدیران ارشد نظام» تعریف شده است.

ماده 6 منشور توسعه فرهنگ قرآنی در بیان ترکیب اعضای «شورای توسعه فرهنگ قرآنی» و ماده 7 در بیان «کمیسیون‌های تخصصی»، سه مسئله رسمی را برای فرامسئله مذکور تشخیص داده است:
1. «آموزش عمومی قرآن کریم به آحاد جامعه یک مسئله است که منجر به وضعیت کنونی شده است».
2. «آموزش عالی و پژوهش در تبدیل قرآن کریم به مبنایی برای تصمیم‌گیری‌ها و ارائه مدل‌های گوناگون برای ابتنای حداکثری مناسبات فردی و اجتماعی بر قرآن کریم، ناموفق بوده است».
3. «فعالیت‌های تبلیغی و ترویجی در جمهوری اسلامی ایران، در تبدیل گزاره‌های قرآنی به نمادهای فرهنگی و فرهنگ‌سازی قرآنی، ناموفق بوده‌اند». این مسائل رسمی، در اهداف و سیاست‌های منشور مورد تأکید قرار گرفته‌اند (8).

بر این اساس، مسئله «توسعه‌نیافتگی فرهنگ قرآنی» با رویکرد توسعه ظرفیت‌های حاکمیتی مورد توجه قرار گرفته و ساختاردهی شده است. حال باید تحلیل شود که این تأکید و ساختاردهی تا چه حد درست و دقیق انجام شده است و آیا خط‌مشی انتخاب شده، بهترین راه‌حل ممکن برای این مسئله بوده است. گفتنی است در ارائه راه‌حل، خط‌مشی‌گذاران ممکن است به یکی از سه خطای زیر دچار شوند:

الف. خطای نوع آلفا که عبارت است از رد گزینه‌ها و راه‌حل‌های مناسب و درست.

ب. خطای نوع بتا که عبارت است از پذیرش گزینه‌ها و راه‌حل‌های نامناسب و نادرست.

ج. خطای نوع سوم که عبارت است از حلّ درست مسئله نادرست.

تحلیل مفروضات برای تحلیل منشور توسعه فرهنگ قرآنی

روش‌های گوناگونی برای تحلیل ساختاردهی به مسائل خط‌مشی وجود دارد. در تحلیل کنونی، از روش «تحلیل مفروضات» استفاده می‌شود. «تحلیل مفروضات» روشی است که به‌دنبال سنتز خلاق مفروضات متعارض درباره مسائل خط‌مشی است. مهم‌ترین خصیصه تحلیل مفروضات آن است که آشکارا برای درمان مسائل ساختارنیافته طراحی شده است؛ مسائلی که تحلیل‌گران، خط‌مشی‌گذاران و سایر ذی‌نفعان نمی‌توانند درباره نحوه صورت‌بندی‌شان به توافق برسند. این روش با راه‌حل‌های توصیه شده برای مسائل به جای مفروضات آغاز می‌شود، زیرا بسیاری از ذی‌نفعان خط‌مشی از راه‌حل‌های پیشنهادی برای مسائل آگاهند ولی درباره مفروضات زیربنایی آنها خودآگاهی ندارند. بر این اساس، روش تلاش می‌کند تا حد ممکن، بر مجموعه مشابهی از داده‌ها یا اطلاعات مرتبط با خط‌مشی تمرکز نماید. تحلیل مفروضات وسیله‌ای مهم برای ایجاد مباحث مستدل درباره طبیعت مسائل خط‌مشی است. تحلیل مفروضات می‌تواند توسط گروه‌هایی از ذی‌نفعان خط‌مشی به کار رود؛ کسانی که واقعاً در ساختاردهی به مسئله خط‌مشی مشارکت دارند. همچنین می‌تواند توسط تحلیلگر در شبیه‌سازی مفروضات ذی‌نفعان بمنظور اجرای بحثی مستدل با خود به کار رود. تحلیل مفروضات می‌تواند به کاهش خطای نوع سوم کمک کند (9).

بر این اساس، تحلیل مفروضات «منشور توسعه فرهنگ قرآنی» بر اساس ماده 2 آن (سیاست‌ها و راهبردهای توسعه فرهنگ قرآنی) مستلزم استفاده از 5 رویه در گام‌های متوالی است (10).

الف. شناسایی ذی‌نفعان

با استفاده از تحلیل سیاست‌های 11 گانه منشور توسعه فرهنگ قرآنی، ذی‌نفعان آن به شرح زیر خواهند بود:

جدول 1 ـ شناسایی و اولویت‌بندی ذی‌نفعان

ردیف

ذی‌نفع

اولویت

1

دولت

بسیار زیاد: 11 فراوانی

2

پژوهشگران (نخبگان)

زیاد: 4 فراوانی

3

عامه مردم

متوسط: 2 فراوانی

 
بدیهی است «دولت» در سطوح گوناگون مدیران، کارشناسان و مجریان دولتی مورد تأکید قرار گرفته است. منظور از نخبگان، پژوهشگران حوزوی و دانشگاهی است.
ب. سطح‌بندی مفروضات
در این گام باید تحلیل شود هریک از خط‌مشی‌ها یا توصیه‌ها مبتنی بر چه مفروضاتی هستند. بر این اساس، 11 توصیه در قالب جدول زیر قابل تحلیل خواهند بود:

جدول 2 ـ سطح‌بندی مفروضات

ردیف

توصیه / خط‌مشی (سیاست) / راهبرد

مفروضات

1

توجه جدی به اصل جدایی‌ناپذیری قرآن کریم و اهل بیت علیهم‌السلام در تمامی فعالیت‌های قرآنی

جامعه شیعی ایرانی

حکومت شیعی

امکان ایجاد سوءبرداشت از کاربرد واژه «قرآن»

2

اولویت‌بخشی به توسعه فرهنگ قرآنی در مهندسی فرهنگ، مهندسی فرهنگی و مدیریت فرهنگی کشور

امکان مهندسی فرهنگ

امکان تغییر در اولویت‌های مدیریت فرهنگی با منشور

اختیارات حکومتی در فرهنگ با منشور

وجود فرهنگ قرآنی و امکان توسعه آن با منشور

3

توسعه نظریه‌پردازی در نظام‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مبتنی بر فرهنگ و معارف قرآنی

امکان توسعه نظریه‌پردازی با منشور

اختیارات حکومتی در علم با منشور

وجود نظام‌های چهارگانه

امکان نظریه‌پردازی مبتنی بر فرهنگ و معارف قرآن

وجود فرهنگ و معارف قرآنی

نگرش مثبت نخبگان به مداخلات حکومتی و پذیرش آن

4

توسعه مشارکت حداکثری مردم در فعالیت‌های قرآنی و تقویت نقش حمایتی و پشتیبانی دولت در گسترش فرهنگ قرآنی در داخل و خارج از کشور

امکان توسعه مشارکت مردم توسط دولت

اختیارات حکومتی در مشارکت مردم

ضرورت نقش حمایتی و پشتیبانی دولت

وظیفه دولت نسبت به داخل و خارج از کشور

امکان گسترش فرهنگ قرآنی

نگرش مثبت مردم به مداخلات حکومتی و پذیرش آن

5

تأکید بر گسترش درک عموم مردم از مفاهیم، زیبایی‌ها و لذات معنوی قرآن کریم از طریق انس و ارتباط مستمر با آن

وظایف «تأکیدی» حکومتی در انس مردم با قرآن

طریقیت انس با قرآن در درک مفاهیم آن

وجود زیبایی‌ها و لذات معنوی در قرآن کریم

امکان گسترش درک عامه با تأکید دولت

نگرش مثبت مردم به مداخلات حکومتی و پذیرش آن

6

اهتمام ویژه به توسعه فرهنگ قرآنی در میان اقشار تأثیرگذار (مدیران، نخبگان، فرهیختگان و گروه‌های مرجع) در داخل و خارج از کشور

وجود اقشار تأثیرگذار (خواص) در جامعه

امکان توسعه فرهنگ قرآنی میان خواص با اهتمام ویژه دولت

امکان توسعه فرهنگ قرآنی در خارج از کشور با اهتمام ویژه دولت

وظیفه «اهتمام ویژه» حکومتی نسبت به خواص

نگرش مثبت خواص به مداخلات حکومتی و پذیرش آن

7

ابتنای حداکثری فعالیت‌های قرآنی بر مطالعه، کارشناسی و تحقیق شایسته

ابتنای حداقلی فعالیت‌های قرآنی کنونی بر مطالعه، کارشناسی و تحقیق شایسته

ضرورت مطالعه، کارشناسی و تحقیق شایسته در فعالیت‌های قرآنی

وجود فعالیت‌های قرآنی

امکان توسعه مطالعه، کارشناسی و تحقیق شایسته به‌صورت دستوری

نگرش مثبت کارشناسان به مداخلات حکومتی و پذیرش آن

8

هدایت فرایندهای آموزشی، پژوهشی و تبلیغی ـ ترویجی قرآنی به سمت کاربردی کردن تعالیم قرآنی در زندگی فردی و اجتماعی

انحصار فرایندهای قرآنی به آموزشی، پژوهشی و تبلیغی ـ ترویجی

امکان هدایت فرآیندهای قرآنی

مطلوبیت کاربردی‌سازی تعالیم قرآنی

وظایف حکومتی در کاربردی‌سازی تعالیم قرآنی

وجود فرآیندهای قرآنی غیر کاربردی

عدم حضور تعالیم قرآنی در زندگی فردی و اجتماعی به دلیل غیر کاربردی بودن

نگرش مثبت مردم به فرآیندهای آموزشی، پژوهشی و تبلیغی ـ ترویجی

9

بهره‌گیری حداکثری از ظرفیت حوزه‌های علمیه در توسعه فرهنگ قرآنی

وجود ظرفیت توسعه فرهنگ قرآنی در حوزه‌های علمیه

امکان هدایت و مدیریت ظرفیت حوزه‌های علمیه

همنوایی حوزه‌های علمیه با سیاست‌های کنونی

نگرش مثبت مردم به حوزه‌های علمیه

10

ارتقابخشی نظام تعلیم و تربیت، نظام رسانه‌ای، نظام تبلیغات دینی و سایر نظام‌های مؤثر، با الهام از تعالیم قرآن کریم

وجود نظام‌های تعلیم و تربیت، رسانه، تبلیغات دینی و ...

امکان ارتقای نظام‌ها با الهام از تعالیم قرآن کریم

مطلوبیت ارتقای نظام‌ها با الهام از تعالیم قرآن کریم

11

ساماندهی و هماهنگ کردن دستگاه‌ها، نهادها و بخش‌های مؤثر کشور و فراهم کردن زمینه‌های یادگیری و رشد سازمانی جهت هم‌افزایی توان، تجربه و ارتقای سطح آن‌ها در توسعه فرهنگ قرآنی

مشارکت سازمان‌های متعدد حکومتی و غیرحکومتی در توسعه فرهنگ قرآنی

امکان ساماندهی و هماهنگی سازمان‌های متعدد حکومتی و غیرحکومتی

مطلوبیت یادگیری و رشد سازمانی

امکان ایجاد هم‌افزایی بین سازمان‌های متعدد با منشور

اعتماد به ظرفیت مجموعه‌های موجود

ج. چالش‌های بین مفروضات

با نگاهی اجمالی به مفروضات ارائه شده در جدول، امکان ایجاد چالش بین پیش‌فرض‌هایی با عبارت «نگرش مثبت» و پیش‌فرض‌هایی با عناوین «اختیارات حکومتی» وجود دارد. بر این اساس، مطالعات گوناگون درباره فرهنگ سیاسی ایرانی (11) نشان‌دهنده آن است که ایرانیان نسبت به فعالیت‌های سیاسی نگرش مثبت ندارند و تجربه تاریخی نشان‌دهنده آن است که مداخلات حکومتی در زمینه‌های گوناگون، منجر به بدبینی مردم به آن فعالیت‌ها می‌شود. بر این اساس، به نظر می‌رسد تا آن زمان که نگرش تاریخی منفی آحاد جامعه به فعالیت‌های سیاسی ـ حکومتی تبدیل به نگرش مثبت نشود، انتظار اثربخشی خط‌مشی‌ها و توصیه‌های مبتنی بر پیش‌فرض نگرش مثبت کمی دور از واقعیت است. بر این اساس، در این تحلیل پیش‌فرض‌های رقیب با عناوین «اختیارات حکومتی» از دور خارج می‌شوند.

از سویی، پیش‌فرض‌های «جامعه و حکومت شیعی» با پیش‌فرض‌های «امکان توسعه فرهنگ قرآنی» تا حدودی در چالش قرار دارد؛ زیرا، در نگاه ابتدایی برخی از آحاد جامعه خارج از گفتمان شیعی قرار دارند. در این امتداد، گسترش قلمرو فعالیت به خارج از مرزهای کشور با در نظر گرفتن مهجوریت گفتمان شیعی در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، دور از واقعیت است. بر این اساس، توصیه‌های مبتنی بر «امکان توسعه فرهنگ قرآنی در خارج از کشور» و بخشی از قسمت‌های توصیه‌های مبتنی بر «امکان توسعه فرهنگ قرآنی در داخل کشور» از دور خارج می‌شوند.

یکی دیگر از مفروضات موجود در جدول، اعتماد به ظرفیت‌های موجود در آموزش عمومی، آموزش عالی، پژوهش، تبلیغ و ترویج، رسانه و ... و اعتقاد به امکان ارتقای آنهاست. این پیش‌فرض دارای تعارض درونی است. اگر ظرفیت‌های موجود قادر به تحقق اهداف نگارش یافته در منشور را داشتند، وجود منشور ضرورتی نداشت. در پاسخ به این تعارض می‌توان ادعا کرد در متن منشور ارتقای ظرفیت‌های موجود در نظر گرفته شده است. اما باید گفت، وجود ظرفیت و قابلیتی برای ارتقای ظرفیت‌های موجود در کشور تأمل برانگیز است! همانطور که مشاهده سوابق منتهی به تصویب منشور توسعه فرهنگ قرآنی نشان‌دهنده آن است بسیاری از ظرفیت‌های کنونی، محصول خط‌مشی‌ها و سیاست‌های پشتیبان منشورند؛ یعنی، همان تجاربی که امروز خط‌مشی‌گذاران را به تصویب منشور توسعه فرهنگ قرآنی رسانده است، در خلق وضعیت موجود اثرگذار بوده است. هیچ شاخصی برای سنجش بهبود وضعیت موجود نسبت به وضعیت سابق وجود ندارد. بر این اساس، پیش‌فرض امکان ارتقای ظرفیت‌های موجود با ایجاد «شورای توسعه فرهنگ قرآنی» و کمیسیون‌های وابسته آن، کمی دور از انتظار است و بر این اساس، مفروضات مذکور از دور خارج می‌شوند.

یکی دیگر از مفروضات موجود در جدول، عدم حضور تعالیم قرآنی در زندگی فردی و اجتماعی به دلیل کاربردی نبودن آنهاست. این پیش‌فرض، با پیش‌فرض «وجود فرهنگ قرآنی» در چالش است. چطور می‌شود فرهنگ قرآنی وجود داشته باشد اما در زندگی فردی و اجتماعی حضور نداشته باشد؟ از سویی، تأکید بر «کاربردی بودن» متأثر از فلسفه «پراگماتیسم امریکایی» حاکم بر اندیشه جهانیان در عصر حاضر است. معنای کاربردی بودن چیست؟ پاسخ به این سؤال در عصر کنونی، بسیار عینی و طبیعی و مادی است. آیا در عصر کنونی برای آنکه تعالیم قرآن را در زندگی فردی و اجتماعی حاکم کنیم، راه‌حل‌هایی غیر از آن راه‌حل‌هایی که در سیره پیامبر اکرم وجود داشته است را می‌توان به کار بست؟ اساساً طرح «کاربردی‌سازی» برای تعالیم قرآنی، چه تفاوت‌هایی با «کاربردی‌سازی» برای سایر موارد دارد؟ 

بر اساس تحلیل مذکور، به نظر می‌رسد خط‌مشی‌گذاران قرآنی نتوانسته‌اند با نگاهی جامع برای بهره‌برداری از همه ظرفیت‌ها و ابزارهای اجباری، داوطلبانه و نیمه اختیاری خط‌مشی‌گذاری طرح‌ریزی نمایند. بر این اساس، با توجه به دیدگاه رقیب که «دیدگاه بدبینانه به فعالیت‌های قرآنی حکومتی» دارد، می‌توان برخی از راه‌حل‌ها را به شرح زیر پیشنهاد کرد:
1. حداقل‌سازی «حاکمیت» در فعالیت‌های قرآنی و اعتماد به بخش مردمی
2. عادی‌سازی «موضوع قرآن» از دیدگاه حاکمیت و بازگشت به تکریم و بزرگداشت مردمی
3. پرهیز از تفکیک‌های دولتی برای فعالیت‌های قرآنی؛ مانند تفکیک به آموزش عمومی، آموزش عالی، تبلیغ و ترویج
4. حذف نگاه «فعالیت قرآنی به مثابه شغل» و بوروکراتیزه کردن کارهای قرآنی
لازم به ذکر است، گاه خط‌مشی عمومی شامل یک «عدم اقدام» دولت می‌شود و همواره دلالت بر جنبه «ایجابی» ندارد.
د. جمع‌بندی مفروضات
در مجموع، دو گروه از مفروضات در زمینه فعالیت‌های قرآنی وجود دارد. مفروضاتی که نگاه مردم به فعالیت‌های حکومتی را مثبت می‌دانند و مفروضاتی که نگاه مردم به فعالیت‌های حکومتی را منفی می‌دانند. بر این اساس، در نگاه اوّل مردم پذیرای توصیه‌های حکومتی‌اند و ظرفیت‌های درونی دولت قابل ارتقا است. در نگاه دوم، مردم نسبت به هرآنچه حکومت بر آن تأکید کند، حساس یا بی‌تفاوت می‌شوند. بر این اساس، مفروضات باقی‌مانده را می‌توان به شکل زیر نمایش داد:
1. امکان مهندسی فرهنگ
2. امکان تغییر در اولویت‌های مدیریت فرهنگی با منشور
3. وجود فرهنگ قرآنی و امکان توسعه آن با منشور
4. امکان توسعه نظریه‌پردازی با منشور
5. وجود نظام‌های چهارگانه
6. امکان نظریه‌پردازی مبتنی بر فرهنگ و معارف قرآن
7. ضرورت نقش حمایتی و پشتیبانی دولت
8. وظیفه دولت نسبت به داخل و خارج از کشور
9. امکان گسترش فرهنگ قرآنی
10. وظایف «تأکیدی» حکومتی در انس مردم با قرآن
11. طریقیت انس با قرآن در درک مفاهیم آن
12. وجود زیبایی‌ها و لذات معنوی در قرآن کریم
13. وجود اقشار تأثیرگذار (خواص) در جامعه
14. وظیفه «اهتمام ویژه» حکومتی نسبت به خواص
15. ابتنای حداقلی فعالیت‌های قرآنی کنونی بر مطالعه، کارشناسی و تحقیق شایسته
16. وجود فرآیندهای قرآنی غیرکاربردی
17. وجود ظرفیت توسعه فرهنگ قرآنی در حوزه‌های علمیه
18. نگرش مثبت مردم به حوزه‌های علمیه
19. وجود نظام‌های تعلیم و تربیت، رسانه، تبلیغات دینی و  ...
20. مشارکت سازمان‌های متعدد حکومتی و غیرحکومتی در توسعه فرهنگ قرآنی
21. امکان ایجاد هم‌افزایی بین سازمان‌های متعدد با منشور
22. مطلوبیت حضور حداقلی دولت در فعالیت‌های قرآنی
23. اثربخشی بخش مردمی در فعالیت‌های قرآنی
24. نهادینه‌سازی فرهنگ «انس با قرآن» به‌صورت غیررسمی
25. خانواده، کانون تربیت اسلامی
هـ. سنتز مفروضات و جمع‌بندی

با توجه به مفروضات مثبت و منفی نسبت به فعالیت‌های قرآنی حکومتی و ضرورت حضور حکومت در جامعه بشری، می‌توان به شرح زیر به سنتز مفروضات 25 گانه مذکور پرداخت:

بسیاری از آحاد جامعه ایرانی نسبت به قرآن کریم و تعالیم اهل بیت علیهم‌السلام دارای نگرش مثبت‌اند و قرآن کریم در نگاه ایشان محترم است. بر این اساس، خواه دولت دخالت کند یا خیر، به فعالیت‌های قرآنی خواهند پرداخت. دولت در عصر کنونی با بهره‌گیری از مختصات و الزامات اداره بوروکراتیک، به پیشبرد کارهای خود می‌پردازد. مسئله آن است که فرهنگ حاکم بر جوامع بشری در جهان کنونی، سبک زندگی خود را ایجاد کرده است. در این سبک زندگی، ارزش‌های مبتنی بر جهان‌بینی سکولار شکل گرفته‌اند. خانواده جایگاه اصلی خود در نهادینه‌سازی فرهنگی را از دست داده است. نقش‌های مادرانه در بسیاری از جوامع شهری از درون خانواده به سازمان‌ها منتقل شده است. انسان کنونی، سازمانی است و عواطف انسانی جای خود را به درک سازمانی از همه مسائل داده است. واقعیت سازمان‌های مدرن، مبتنی بر اصل جدایی «واقعیت» از «ارزش» است. بر این اساس، باید تأکید شود فرهنگ قرآنی در پرتو جهان‌بینی قرآنی محقق خواهد شد. مسئله دولت در این زمینه آن است که چطور با کاهش حضور خود، زمینه را برای حاکمیت جهان‌بینی قرآنی فراهم سازد. اگرچه، دغدغه‌مندی مسئولان و خط‌مشی‌گذاران به ایجاد سازمان‌های بیشتر با مأموریت‌های قرآنی منجر می‌شود، اما باید توجه داشت گسترش سازمان‌های بوروکراتیک عرصه را بر تحقق جهان‌بینی قرآنی تنگ می‌سازد. بر این اساس، سنگین‌ترین وظیفه در توسعه فرهنگ قرآنی بر عهده خانواده قرار دارد و در خانواده اسلامی، «مادر» محور تربیت است. در این امتداد، مسئله دولت در زمینه توسعه فرهنگ قرآنی آن است که چطور نقش کمرنگ شده مادران در تربیت را به ایشان بازگرداند؟

مسئله فعالان و اساتید قرآنی در زمینه توسعه فرهنگ قرآنی آن است که چطور مادران جامعه را تبدیل به مربیان قرآنی در خانه خود نمایند. از سویی، چطور تعلیم قرآن را در مساجد برای تحقق صفت «ذکر» برای قرآن ارائه نمایند.

منابع
1. Dunn, William N. (2014). Public Policy Analysis. Pearson Education Limited. P. 67.
2. Ibid, 69 – 70.
3. Dye, Thomas R. (2005). Understanding Public Policy. Prentice Hall. P. 1.
4. Dunn, William N. (2014). Public Policy Analysis. Pearson Education Limited. P. 2.
5. Ibid, P. 73 – 75.
6. Ibid, P. 76 – 78.
7. منشور توسعه فرهنگ قرآنی
8. همان
9. Dunn, William N. (2014). Public Policy Analysis. Pearson Education Limited. P. 104 – 106.
10. Ibid.
11. اخوان کاظمی، بهرام (1386) بررسی تعاملات فرهنگ سیاسی و تحزّب در ایران. پژوهشنامه علوم سیاسی، سال دوم، شماره چهارم، پاییز. 32 – 7؛ ربّانی، علی؛ شایگان‌فرد، فرهاد (1389) فرهنگ سیاسی ایران و مؤلّفه‌هایش. فصلنامه سیاست، مجلّه دانشکده حقوق و علوم سیاسی. دوره 40، شماره 4، زمستان. 141 – 123؛ زیباکلام، صادق (1386) ما چگونه، ما شدیم؟ ریشه‌یابی علل عقب‌ماندگی در ایران، به انضمام نقدها و نظرها. تهران. انتشارات روزنه؛‌ نراقی، حسن (1387) جامعه‌شناسی خودمانی: چرا درمانده‌ایم؟ تهران. انتشارات اختران.

 

captcha