کد خبر: 2865295
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۰

«ایستوود» با یک فیلم اسلام‌ستیزانه مدعی اسکار است/ اشاره مستقیم رهبری به این اثر

گروه هنر: کلینت ایستوود، بازیگر و کارگردان سینما با فیلم اسلام‌ستیزانه «تک‌تیرانداز آمریکایی» خود را یکی از مدعیان اسکار معرفی کرده است.

جدیدترین ساخته کلینت ایستوود، «تک‌تیرانداز آمریکایی» (American Sniper) نام دارد. این فیلم یک اثر کاملاً اسلام‌ستیزانه است که عکس‌العمل‌های متعددی را در اقصی نقاط جهان به ویژه در کشورهای اسلامی برانگیخته است. در این کار داستان مردی روایت شده است که بعد از حادثه 11 سپتامبر وارد ارتش آمریکا می‌شود و پس از آموزش به عراق اعزام شده و به رتبه سربازی که توانسته است بیشترین نفرات دشمن را از پا در بیاورد دست می‌یابد. داستان این فیلم برگرفته از زندگی «کریس کایل» است که نقش وی را در این فیلم برندلی کوپر ایفا می‌کند.

در ابتدای این بحث اشاره‌ای کوتاه به ساختار فنی و تکنیکی فیلم می‌اندازیم. این فیلم به لحاظ فنی یکی از بهترین آثار کلینت ایستوود در مقام کارگردان است که توانسته در بحث کارگردانی، یک اثر شاخص به جای گذارد. در ضمن برندلی کوپر در این فیلم به اندازه‌ای در نقش فرو رفته که آکادمی اسکار را مجاب کرده تا وی را به عنوان یکی از نامزدهای بهترین بازیگر انتخاب کند، اما محور این یادداشت به داشته‌های فنی این فیلم بر نمی‌گردد، بلکه اهدافی است که پشت این کار مستتر شده.

هالیوود سال‌هاست که می‌خواهد با فیلم‌های خود چهره‌ای تاریک از اسلام را در دنیا ترسیم کند. در این میان ژانری که فیلم‌ها در آن تولید می‌شود هم به هیچ وجه مهم نیست، چون در تمامی گونه‌های سینمایی چنین رویکردی را می‌توان مشاهده کرد، اما در فیلم اخیر ایستوود به شکلی مستقیم و آنهم در قالب یک کار جنگی به مسلمانان حمله شده است. این فیلم با یک صحنه بسیار تراژیک شروع می‌شود. در این صحنه برندلی کوپر مجبور می‌شود پسربچه‌ای را بکشد، در صورتی که وی به هیچ وجه راضی به این کار نبود، اما مادر آن پسربچه وی را تشویق به حمله‌ای انتحاری می‌کرد.

القائات دروغین به مخاطب درباره سربازان آمریکایی و مسلمانان

این سکانس به تماشاگر این گونه القاء می‌کند که سربازان آمریکایی افرادی به شمار می‌روند که از کشتن بیزار هستند، اما این مسلمانان هستند که کشتن را برای خود امری ثواب و پسندیده می‌دانند. این تحریف در شرایطی روی می‌دهد که آمریکائیان به وضوح در بمبارانی که انجام می‌دهند هزاران نفر از کودکان و زنان غیرمسلح را می‌کشند. این مسئله نیز تنها ادعای نگارنده نیست، بلکه خود آمریکایی‌ها نیز به چنین بمباران‌هایی اعتراف کرده‌اند.

درباره سکانس فوق، نکته‌ای ظریف را باید متذکر شد و آن هم زمانی است که تک‌تیرانداز آمریکایی تردید دارد که کودک را با تیر بزند یا خیر، زیرا هنوز مطمئن نشده که زیر لباس پسر نارنجک وجود دارد یا خیر. در این صحنه از بیسیم به وی می‌گویند که تصمیم با خودش است، اما اگر اشتباه بکند مقامات نظامی آمریکا وی را به خاطر کشتن یک بیگناه، نابود می‌کنند. این برداشت فیلم این نکته را به بیننده القاء می‌کند که تمام کشتارهایی که انجام می‌شود بر پایه عدالت است؛ دروغی خنده‌دار که حداقل بسیاری از مردم جهان حاضر به پذیرفتن آن نیستند، چون آمریکا هر روز در جای جای دنیا بی‌گناهان بسیاری را قربانی اهداف پلشت خود می‌کند.

مطلب دیگری که در این فیلم سعی شده به آن پرداخته شود این است که کسانی علیه آمریکایی‌ها می‌جنگند که تنها دشمن غربیان نیستند، بلکه با مردم عراق هم مشکل دارند و به راحتی کودکان و افراد غیرمسلح را قربانی می‌کنند. این اتفاق نشان می‌دهد که آنها سعی می‌کنند چهره‌ای تنفرآمیز از دشمن خود ترسیم کنند تا بتوانند پس از آن حمله سنگینی به مخالفان‌شان داشته باشند. در ضمن در این فیلم می‌بینیم معمولاً کسانی که در جنگ با آمریکا حضور دارند، افرادی به شدت مذهبی هستند و این دین مبین است که به آن سفارش می‌کند دست به این اقدامات بزنند.

عملکرد خنثی سینمای ایران در مقابل فیلم‌های اسلام‌ستیزانه

البته تا به امروز عکس‌العمل‌های متفاوتی درباره این فیلم در کشورهای مسلمان صورت گرفته که بیشتر آنها این فیلم را محکوم کرده‌اند، اما اشاره مستقیم رهبر معظم انقلاب به این فیلم در دیدار چند وقت پیش معظم‌له با اقلیت‌های مذهبی به وضوح نشان داد که این تولیدات با چه اهدافی تولید می‌شوند. در این میان نکته‌ای  وجود دارد که مایه تأسف است و آن این‌ که آنها فیلمی می‌سازند که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره دارد، اما سینمای ما قادر نیست کارهایی تولید کند که مقامات آنها را تحت تاثیر قرار دهد. این نقطه ضعفی است که باید به صورت جدی به آن توجه کرد.

در پایان این مطلب را باید یادآور شد که حمایت از این فیلم در آمریکا و به ویژه جشنواره فیلم فجر نشان می‌دهد که این قبیل فیلم‌ها تنها با نظر و سلیقه یک تهیه کننده یا کمپانی فیلم‌سازی ساخته نشده است، بلکه جریانی است که مستقیم از سوی کاخ سفید حمایت می‌شود. در مقابل این دست آثار هم تنها نباید به کارهای اعتراضی اکتفا کرد، بلکه اقدام اصلی آنجاست که سینمای ما بتواند با ساخت کارهای خوبی چون «مزار شریف» چهره واقعی استکبار را برای جهانیان آشکار کند.

captcha