به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با گذشت 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، متولیان امور فرهنگی و نویسندگان این حوزه هنوز تکلیف خود را با ادبیات داستانی روشن نکردهاند و وظیفه خود را در این راستا نمیدانند.
داستانهای انقلابی و دینی بسیاری در این حوزه در سراسر جهان به نگارش درآمده است، اما نگاهی به این رمانها و داستانها و مقایسه آثار خارجی با آنچه نویسندگان ایرانی به نگارش آن دست زدهاند، تفاوتهایی دارد و آن اینکه نویسندگان خارجی از عناصر داستانی هنرمندانه استفاده میکنند و سعی در توجیه وقوع رخداد ندارند.
ذات ادبیات داستانی، تحلیل هنرمندانه وقایع و نه توجیهگر آن است و نویسنده باید از عناصر داستانی به خوبی بهره بگیرد تا بتواند ذهن خواننده را درگیر موضوع داستان کند و اگر امروز این گونه نیست یا حداقل شاهد نگارش آثار ضعیفی در حوزه داستان انقلاب هستیم، از همین امر ناشی میشود که راه را به خطا رفتهایم.
در این گزارش به دنبال چرایی برآورده نشدن انتظارات در حوزه داستان انقلاب اسلامی بودیم و در این باره نظرات نویسندگان این حوزه را جویا شدهایم که در ادامه نظرات کارشناسی آنها را میخوانید؛
گودینی: دلالبازی در نگارش داستانهای انقلابی و دینی
محمدعلی گودینی، نویسنده داستان انقلاب که آثار متعددی در این حوزه به نگارش درآورده، معتقد است که این حوزه دارای مشکلاتی است و آن گونه که باید انتظارات را برآورده نکرده و موفق نبوده است.
وی میافزاید: داستان انقلاب نه به حد آرمانی خود رسیده و نه از قافله چندان عقب مانده است، به دلیل اینکه ربع قرن توان نویسندگان صرف نگارش داستان دفاع مقدس شده و به نوعی به خاطر مقدم بودن داستان دفاع مقدس، داستان انقلاب تا حدودی به حاشیه رانده شد.
گودینی برخی ندانمکاریهای مسئولان را در این عرصه مؤثر دانسته و میگوید: متاسفانه باید اعلام کنیم که در مورد زندگینامه شهدای انقلاب و حتی دفاع مقدس دلالبازی به راه افتاده است؛ چرا که نهادها و مسئولانی که برگزارکننده مسابقاتی درباره داستانهای انقلاب هستند، به دلیل ناتوانی و عدم شناخت از نویسندگان انقلاب و یا سپردن نگارش داستانهایی درباره انقلاب به دست افرادی غیرنویسنده یا نوشتن کنتراتی داستانها سبب دامن زدن به این موضوع میشوند.
وی با اشاره به سودجوییها در حوزه داستاننگاری بیان میکند: نباید بگوییم که نویسندگان کمکاری کردهاند، بلکه مبلغی که برای سفارش کار به دست نویسندگان میرسد، بسیار کم بوده و تأمینکننده نیازهای معیشیتی آنها نیست و با این اوصاف نویسنده، دلگرمی چندانی به نوشتن پیدا نمیکند و اگر اقدام به این کار کند، ایثارگری کرده است و دلالبازیهایی که در کار نگارش داستان انقلاب وجود دارد، عدهای را به تجارت در این امر سوق داده و افرادی با سوءاستفاده از انقلاب، کسانی را که تخصصی در این حوزه ندارند، در رأس ادبیات قرار دادهاند و انقلاب را به بیراهه میکشانند.
این نویسنده ضعف جریان نقد را ناشی از ناتوانی ناشران دانسته و عنوان میکند: اغلب آثار منتشر شده ضعیف بوده و سطحینگری در آنها چنان به وضوح دیده میشود که حتی ارزش نقد را هم ندارند. از سوی دیگر کتابهایی درباره انقلاب به چاپ رسیده که حتی ارزش یک بار چاپ شدن را هم ندارند.
فتاحی: حرفهای ناگفته بسیاری میتواند سوژه داستانهای انقلابی و دینی باشد
حسین فتاحی، دیگر داستاننویس حوزه انقلاب که چند سالی است دبیری جشنواره داستان انقلاب را نیز عهدهدار است، میگوید: در حوزه داستان انقلاب کار قابل توجهی انجام شده است، اما فضا میتواند بهتر از این باشد و کارهای بهتری به نگارش درآید؛ چرا که نسبت به ماجراهایی که قبل از انقلاب و یا در زمان پیروزی انقلاب و در طول سه دهه گذشته رخ داده است، حرفهای ناگفته بسیاری دارد که میتوانند سوژه داستان انقلاب باشند.
وی میافزاید: هر داستانی از جمله داستان انقلاب باید قصه داشته باشد و این قصه از یک اتفاق ناشی میشود. هر چند در رابطه با قبل از پیروزی انقلاب اسلامی داستانهای بسیاری نوشته شده است، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی کاملاً همه لبها بسته میشود و انگار همه قلمها میایستند و کمتر اثری هست که به برهه پیروزی انقلاب و پس از آن بپردازد.
فتاحی ادامه میدهد: مدیریت فرهنگی کشور باید فضایی ایجاد کند که نویسندگان احساس کنند، میتوانند حرفهای خود را در رابطه با انقلاب بزنند. در حال حاضر این فضا ممکن است عملاً وجود داشته باشد، اما فضایی که باید در جامعه وجود داشته باشد، وجود ندارد.
این نویسنده تصریح میکند: نویسنده باید چند قدم از مخاطب خود جلوتر باشد و در داستانش حرفی بزند که برای مخاطب جالب باشد. به عنوان مثال باید به موضوع از زاویهای نگاه کند که مخاطب آن گونه نگاه نکرده باشد.
وی یکی از اشکالات مهم را قدسی کردن انقلاب عنوان کرده و معتقد است که انقلاب پدیدهای اجتماعی است و باید رفتارهای مردم و خواستهای آنها را در این پدیده اجتماعی در کنار هم قرار دهیم؛ در حالی که ما این پدیده اجتماعی را تبدیل به پدیدهای قدسی کردهایم و برخوردمان طوری بوده که کسی نخواهد درباره آن سخنی بگوید و به نوعی از ورود به این موضوع واهمه دارند.
فتاحی با اشاره به دلایل ضعف نقد در حوزه داستان انقلاب اظهار میکند: جریان نقد در کشور هنوز یک جریان علمی نشده است، از سوی دیگر بیشتر منتقدان ما سواد نقد را ندارند و فضای نقد در کشور به وجود نیامده است و نقدی هم که میشود نوعی تحویل گرفتن زیادی است و نقش سازندهای در ادبیات انقلاب ندارد.
والایی: داستان انقلاب کم نداریم/ آثار بهتر شده است
علیاکبر والایی، رماننویس، نظرش کمی متفاوت است و در ارزیابی داستانهای انقلاب میگوید: ما در حوزه انقلاب اسلامی داستان کم نداریم و طی سالهای گذشته این داستانها از نظر کیفی و کمی رشد قابل توجهی داشتهاند، به ویژه از نظر کیفی آثار بهتر شده است. با توجه به اینکه نگاه ویژهای در جشنوارهها به رمان انقلاب شده است، اوضاع بهبود یافته و آثاری کاندیدای جوایز ادبی هستند که در سطح خوبی قرار دارند و آثار دیگری هم که جایزه نگرفتهاند، قابل تأمل هستند.
وی فضای نقد در کشور را بسیار ضعیف میداند و میافزاید: نقد آثار داستانی در کشور وجود ندارد و اگر نقدی هم میشود بسیار اندک است، در حالی که نقد میتواند به سطح کیفی آثار منجر شود. به عنوان مثال رمان «خلوت مدیر» فقط یک نوبت نقد شد و میتوان گفت مورد غفلت واقع شده است، در حالی که چندین بار کاندیدای جایزه بوده و کتابی متفاوت از بسیاری از رمانهای دیگر است.
این نویسنده با اشاره به دلایل ضعف نقد کتاب به ویژه داستان اظهار کرد: نویسنده هر جا که میتواند در حد بضاعت خود کتابش را معرفی میکند و این مراکز و محافل ادبی و ناشر است که باید اهتمام جدی در تبلیغ داشته باشد. کار نویسنده، مطالعه، پژوهش و نوشتن است و ناشر است که باید در رابطه با کتابها تبلیغات جدی داشته باشد و این وظیفهای فرهنگی بر دوش مراکز و محافل ادبی است.
شرفشاهی: تمرکز نویسندگان به ادبیات دفاع مقدس و غفلت از داستان انقلاب
کامران شرفشاهی، مدیر انتشارات تجلی مهر تمرکز نویسندگان به ادبیات دفاع مقدس را دلیل غفلت از حوزه داستان انقلاب میداند و میگوید: در فاصله بسیار کوتاهی از پیروزی انقلاب، جنگ تحمیلی روی داد که سبب شد نگاه و توجه شاعران و نویسندگان به دفاع مقدس معطوف شود و از مشاهده جریان انقلاب اسلامی غافل بمانند و مسئولان و متولیان فرهنگی نیز در این زمینه دچار غفلتهایی شدند که زمینه منتشر نشدن این آثار را با کیفیت و تیراژ مناسب به وجود آورد.
وی میافزاید: اکنون جای خالی چنین حرکتی احساس میشود؛ بر این اساس برگزاری جشنواره داستان انقلاب از سوی حوزه هنری قطعاً حرکت مطلوبی در رفع این خلأ است، ولی اینکه چقدر فراگیر باشد و بتواند این کوتاهی و شکاف عمیق را پر کند، قطعاً نیازمند توجه به نکاتی است که بتواند مشکلات این حوزه را برطرف کند.