به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) مساجد و بازارهای کشور ما در طول تاریخ پیوندی عمیق با هم داشتند. مساجدی در قلب بازار و بازارهایی در اطراف مساجد.
فرهنگ و اقتصاد همیشه قلب تپنده یک جامعه هستند و دور بودن این دو از هم یعنی به قهقرا رفتن یک جامعه. در کشور ما عموماً مساجد دارای موقوفههای تجاری بودهاند مغازههایی در نزدیکی مساجد و حتی چسبیده به آنها تا بدین وسیله استقلال مالی مساجد حفظ شود و مساجد بدون اتکا به دولت و یا هر نهاد دیگری بتوانند فقط و فقط مردمی باقی بمانند.
علیرغم این پیوند همیشگی بین مساجد و واحدهای تجازی، حریم مساجد تاریخی ما نشان میدهد، همیشه فاصلهای منطقی بین واحدهای تجاری و مساجد وجود داشت به نحوی که آرامش مساجد را هیاهوی تجارت بر هم نمیزد و مساجد ساختار معماری شهرها کاملاً مشهود مشخص بودند.
مساجدی با درهای گم شده
اما متأسفانه بدسلیقگیها و توجه بیش از حد به اقتصاد و حتی جایگزین کردن آن با فرهنگ موجب شده است، واحدهای تجاری تا دم درب مساجد پیشروی کنند به نحوی که حتی درب مساجد در موارد بسیاری در هیاهوی تابلوها، اجناس، تبلیغها و ... واحدهای تجاری چسبیده به آنها گم شده است.
هرگز نباید فراموش کنیم، اصل مسجد است و واحدهای تجاری اطراف مساجد نیز باید وسیلهای برای توسعه و استقلال مساجد باشد نه اینکه ساخت مساجد بهانهای برای ایجاد دهها مغازه، پاساژ و واحد تجاری.
نکته بسیار تأسفبار
نکته بسیار تأسفبار این است که حتی گاهی شاهدیم در حالی که هنوز ساخت مساجد به پایان نرسیده و حتی سالها به طور میانجامد ساخت واحدهای تجاری و پاساژهای اطراف مسجد بسیار زودتر از خود مسجد به اتمام رسیده و مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.
واقعیت تأسفبارتر
و واقعیت تأسفبارتر اینکه گاهی حتی این واحدهای تجاری که باید موقوفه و متعلق به مسجد باشند به فروش رسیده و زمین مسجد که ذاتاً زمینی وقفی است و نمیتوان آن را فروخت، در اصل به فروش میرسد.
حواسمان باشد؛ اگر مساجدمان در هیاهوی بازارها گم شدند، ممکن است خودمان هم در قیل و قال دنیا گم شویم.