مجید زکیلو، قاری قرآن کریم در گفتوگو با کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا درباره دیپلماسی قرآنی تصریح کرد: دیپلماسی قرآنی بیشتر به قاریان محترم بازمیگردد که به سایر کشورها اعزام میشوند. این افراد جهت تلاوت قرآن، داوری مسابقات، ارائه محفوظات قرآنی و یا در قالب گروههای تواشیح اعزام میشوند. بنده خودم این توفیق را داشتم که به چندین کشور جهان برای تلاوت قرآن سفر کنم و از نزدیک این مسئله لمس کردم.
وی با بیان اینکه یک سری بایدها و نبایدها بر سفرهای قاریان مرتب است، گفت: در کشورهای اسلامی یک سری اصول و بایدها و در سایر کشورهای غیر اسلامی باز به گونهای دیگر مطرح است که این دو باید از یکدیگر تفکیک شوند. بنده حتی پیش از مسابقات بینالمللی قرآن، جلسهای با حجتالاسلام حسینی، مسئول مسابقات قرآن داشتم. در آن جلسه بیان کردم که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که به رهبری حضرت امام به وجود آوردیم همه چیزش باید منحصر به فرد باشد. آنجا عرض کردم مسابقات بینالمللی قرآنی که در جمهوری اسلامی برگزار میشود باید با مسابقات بینالمللی مالزی، عربستان، لیبی، هندوستان و امارات تفاوت داشته باشد.
زکیلو افزود: ما کشوری هستیم که منتسب به اهل بیت(ع) هستیم. همان گونه که امام صادق(ع) فرمودند: «کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا»؛ مایه زینت ما اهل بیت(ع) باشید مایه سرافکندگی و خواری ما نباشید. در جمهوری اسلامی که زعامت مقام معظم رهبری(حفظه الله) سایشان بر سر این کشور هست؛ مسابقات بینالمللی قرآنی با کشورهایی که اصلا داعیه اهل بیت(ع) و انقلابی را ندارند ما باید کاری کارستون کنیم که تفاوت داشته باشد.
وی با بیان اینکه قاری که از جمهوری اسلامی ایران به کشورهای دیگر اعزام میشود باید متفاوت باشد، اظهار کرد: همین مقوله را در ورزش نیز داریم. در ورزش متأسفانه داریم به قهقرا میرویم؛ ورزش نیز باید منتسب به جمهوری اسلامی باشد. ما حتی در تیم ملی فوتبال کشورمان نیز باید بازیکنان متخلق باشند؛ بازیکن فوتبال جمهوری اسلامی نباید خالکوبی روی بدن داشته باشد. نباید ظاهر خود را شبیه بازیکن غربی در بیاورد. صرف اینکه میخواهیم اول شویم نباید به هر قیمتی شود. در مورد اعزام قاریان ما به سایر کشورها نیز باید یک سری اصول را تدوین و تنظیم کنیم. بایستی روی قاریانی که اعزام میشوند نظارت کنیم.
قاری قرآن کریم افزود: این قاری از جمهوری که انقلاب کرده اعزام میشود، شیعه اثنی عشری که دارد اعزام میشود باید مجسمه اخلاق باشد. این نماینده جمهوری اسلامی وقتی اعزام شد، دیگر آنجا نمیگویند مجید زکیلو تلاوت میکند، بلکه میگویند این قاری از جمهوری اسلامی ایران آمده است؛ این مهم یعنی شخصیتش یک شخصیت حقیقی نیست. شخصیت حقوقی آن فرد زیر ذرهبین است که چگونه رفتار میکند، چکونه میخوابد، چگونه میآشامد، چگونه صحبت میکند، چگونه راه میرود و چگونه با افراد در آن کشور تعامل دارد. این نکات مهم و ارزشمند است.
وی با تأکید بر اینکه قاری اعزامی باید با یک سری حداقلهای سیاسی آشنا باشد، تصریح کرد: این اطلاعات کمک میکند که اگر خواست سیاسی صحبت کند، طوری باشد که رابطه جمهوری اسلامی را با آن کشور حفظ شود و بهم نریزد. باعث زینت جمهوری اسلامی باشد، موجب وفاق و وحدت مسلمین شود و موجب تفرقه نباشد. این نکات بسیار مهم است.
وی با اشاره به سفر سال 67 به کشور نیجر جهت تلاوت قرآن کریم تصریح کرد: به همراه دو تن از دوستان قاری از جمله حسین علیشریف عازم کشور نیجر شدیم. اول یک خاطره جالب بگوم. در این سفر یک سری پک برده بودیم بجز عکس امام(ره) و مقام معظم رهبری و یک سری سکههایی که آن زمان 10 تومانی بود که یک طرفش قدس را برجسته کرده بود اینها را در ساک یکی از همراهان گذاشته بودیم. وارد فرودگاه که شدیم و خواستیم از گیت بازرسی رد شویم یک مرتبه به ذهنم رسید ساکی که همه این سکهها و عکسای امام در آن را گرفتم و جلوتر از همه رفتم. اگر میگرفتند کار ما با پلیس میشد. تا پلیس من را دید، با ظاهر و چشمای رنگی که به اروپاییها شبیه بودم تا آمدم رد شوم گفت بفرمایید. من هم یک ببخشید گفتم و رد شدم.
زکیلو با اشاره به تلاوت قرآن کریم در مساجد مختلف کشور نیجر اظهار کرد: ما نیز نوبتی در آنجا قرآن تلاوت میکردیم. یک شب بنده، یک شب ترکمند و شب دیگر حسین شریف تا هم خسته نشویم و هم همگی در این ثواب شریک باشیم. هفته وحدت بود و در شب میلاد رسولالله(ص) در مسجد جامع شهر نیامی، پایتخت نیجر بودیم که مسجد بسیار بزرگی بود؛ شاید بیش از 10 هزار نفر جمعیت و تمام مقامات کشوری بجز رئیسجمهورشان آمده بودند؛ تمام وزرا و وکلای مجلس حاضر شده بود. یک کار قشنگی که کردند در عرض 1 دقیقه ختم قرآن کردند؛ قرآن را به صورت اوراق توزیع کرده بودند و به هر کس یک برگ میرسیدلذا در عرض یک دقیقه کل قرآن را خواندند؛ ثوابش را نیز به پیامبر اکرم(ص) هدیه کردند.
کارشناس امور قرآنی سازمان تبلیغات اسلامی افزود: آن شب نوبت بنده حقیر بود تا تلاوت قرآن داشته باشیم. منبر بزرگی گذاشته بودند؛ قاری قرآن هم در کشور نیجر وقتی میخواهد قرآن بخواند باید بالای منبر برود. یک قاری از خودشان داشتند که بسیار ضعیف بود. او اول تلاوت کرد و به ما هم تعارف نکرد و بعد گفتند از کشور جمهوری اسلامی ایران 3 نفر قاری قرآن آمدهاند. شب میلاد پیامبر اکرم(ص) و هفته وحدت است یکی از آنان تلاوت کند. دوستان گفتند آقای زکی نوبت شماست. من هم یک قرآن از این قرآنهای خط وزیری دستم گرفتم و از پلههای منبر بالا رفتم.
وی در بیان خاطره قرائت در آن مسجد گفت: نماز جماعت مغرب را هم خوانده بودند، امام جماعت آنجا که در حقیقت امام جماعت شهر نیز محسوب میشد تا من نشستم و قرآن را باز کردم بخوانم، دیدم بلند شد و میکرفون را گرفت و شروع کرد به زبان سواحری (زبان بومی نیجر) سخنرانی کردن. متوجه نمیشدم چه میگوید ولی از لحن و فحوای کلامش متوجه شدم که دارد علیه ما صحبت میکند. با خشم چیزهایی میگفت و جمعیت هم سر تکان میدادند و تأیید میکردند.
وی با بیان اینکه سطح روابط ایران و نیجر به لحاظ جنگ ایران وعراق به سطحی پایینتر از سفیر تنزل پیدا کرده بود، اظهار کرد: روابط دو کشور بسیار تیره بود؛ زیرا نیجر در جنگ طرفدار عراق بود و بهشدت تحت سلطه فرانسویها قرار داشت و زبان رسمیشان نیز فرانسوی بود. دیدم ما نیز هنوز کاری نکردهایم و قرآن نخواندیم جو علیه ما شد. کاردار سفارت ایران در نیجر شخصی به نام پورایمان بود. من بالای منبر نشسته بود و قرآن نیز دستم بود. از پورایمان پرسیدم که وی چه دارد میگوید، احساس میکنم از ما ناراحت است.
زکیلو بیان کرد: پورایمان از پایین منبر گفت که میگوید: مردم اولا این ایرانیها که اکنون اینجا آمدند را اصلا مسلمان نمیدانیم. اینها همه مجوس و آتشپرست هستند و کافر. ثانیا اینا اگر ادا مسلمانان را در میآورند؛ چراکه با خودشان قرآن آوردند. اگر مسلمان هستند ما اینجا هستیم قرآن داریم؛ چرا اینها با خودشان قرآن آوردند؟ ثالثا قرآن ما مسلمانان 30 جزء دارد قرآن اینها 40 جزء دارد؛ با خود گفتم: عجب گرفتار شدیم، گیر آدمهای جاهلی افتادیم. گفتم: شما هم برای آنها ترجمه کنید. اولا ما برادر مسلمان شما هستیم، خدا، پیامبرم و قرآن ما یکی است؛ آنچه شما قبول دارید ما هم قبول داریم. ثانیا این قرآنی که با خودمان آوردیم را اگر قبول ندارید با قرآن خودتان مقایسه کنید. یک نقطه و واو کم و زیاد ن دارد و با قرآن شما یکی است. ثالثا اگر شما این قرآن را قبول ندارید، هر قرآنی را که شما قبول دارید بیاورید تا من بخوانم. این را گفتم ایشان نیز به زبان فرانسوی ترجمه کرد و کسی نیز به زبان سواحری ترجمه کرد. امام جماعتشان نیز پذیرفت و گفت برید بیاورید.
وی بیان کرد: گنجهای داخل مسجد از یکی از آن قرآنهایی که فهد برای عربستان چاپ میکند، آوردند و گفتم که هر دو قرآن یکی است؛ قرآن را دادند به متن قرآن را من بدون اینکه دنبال جای خاصی بگردم به صورت استخارهای باز کردم و گفتم این قرآن شماست، این را قبول دارید؟ گفتند: بله این را قبول داریم. اگر راست میگویی این را بخوان. شروع کردم به تلاوت قرآن. یک وقت دیدم امام جماعتشان دراز کشید. آنجا این کارها برایشان آزاد بود. قشنگ خوابید و دستش را گذاشت زیر سرش به سمت منبری که من آن بالا بودم.شروع کردم به تلاوت آیات قرآن کریم.
کارشناس امور قرآنی سازمان تبلیغات اسلامی با اشاره به حساسیت تلاوت قرآن در آن مجلس عنوان کرد: هنگامی که در حالت تلاوت بودم، زیرچشمی امام جماعت را نیز زیر نظر داشتم که ببینم عکسالعملش چیست. یکی، دو آیه خواندم، کم کم جمعیت دیدن نه حرف برای گفتن در قرائت داریم. ندای «الله الله» جمعیت بلند شد؛ شاید بیش از 10 هزار نفر حضور داشتم. یک مقدار دیگر اوج گرفتم که دیدم کم کم پاهایش را جمع کرد. دو فراز دیگر خواندم که دیدم امام جماعت از شدت تعجب پا شد.
وی افزود: دیگر آخرای تلاوت و هنگامی بود که داشتم اوج میخواندم و دیگر خیلی گرم شدم. صدای تشویقشان بهشدت بلند شده بود. دیدم امام جماعت دستش را گذاشته زمین و با دهان باز در حالت تعجب در حال نگاه کردن است. دیگر آنجا «صدق الله العظیم» گفتم. «صدق الله علی العظیم» گفتن باعث افتخار است و نشان از مکتب اهل بیت(ع) دارد ولی اینجا نگفتم. «صدق الله العظیم» گفتم تا همین مورد نیز بهانه دست این افراد نشود که بگویند صدقالله آنان فرق کرد.
زکیلو با اشاره به استقبال امام جماعت پس از قرائت قرآن اظهار کرد: تا قرآن را بستم دیدم اولین نفری که بالای پلههای منبر آمد همین امام جماعتی بود که علیه ما سخنرانی میکرد؛ اونجا دیدم بدو بدو از این پلهها بالا آمد و من را در آغوش گرفت و با خودش با گرمی به پایین آورد. جمعیت نیز همه به شوق آمده بودند. میکروفون را گرفت و بعد گفت: مردم من هرچی قبل از این تلاوت قاری ایرانی به شما گفتم همه را پس میگیرم گفت امشب به ما ثابت شد ایرانیها نهتنها آتشپرست، مجوس و کافر نیستند بلکه از ما مسلمانتر و مومنترند و ایمانشان نیز از ما قویتر است.
کارشناس امور قرآنی سازمان تبلیغات اسلامی با اشاره به تشویق جمعیت با ندای «الله اکبر الله اکبر» گفت: جریان طوری شد که وزیر امور خارجه و نخستوزیر آمدند و گفتند کاردار را بگوید بیاید. سپس گفتند: همین امشب، به فردا نگذارید؛ به تهران مخابره کنید که ما به واسطه اینکه این تلاوت گفتیم که شما ایرانیها از ما مسلمانترید تا سطح روابطمان از کاردار به سفیر ارتقاء پیدا کند. این را نیز اعلام کردند و باز تکبیر جمعیت بلند شد و جوری شد که جمعیت به این انبوهی صف بسته بودنند تا فقط با ما دست بدهند. باور نمیکنید، گاهی به دوستان میگویم در ایران کسی قدر ما را نمیداند ولی در آنجا امامزاده شده بودیم و ما را تبرک میکردند.
وی با اشاره به نقش برجسته قاریان در ترسیم چهره واقعی تشیع عنوان کرد: شما صحبت از دیپلماسی کردید که قاریان ما سفرای قرآنی ما هستند ولی میخواهم عرض کنم که آنجا اگر امتناع میکردم و حرکتی ناشایست انجام میدادم تا با قرآن خودم بخوانم یک تنشی ایجاد میشد و دیگر نمیشد آن را جمع کرد. یک مقدار تواضع و بیان اینکه با هر قرآنی را که قبول دارید میخوانم، باعث این نتیجه شد. سخنان و حرکتها باید حسابشده باشد. افرادی که اعزام میشوند باید از تجربیات استفاده کنند و سعی داشته باشند برای وحدت جهان اسلام تمام توان خود را بگذارند.
زکیلو با بیان اینکه بهشدت به وحدت اسلامی نیاز داریم، تصریح کرد: هم امام راحل وهم رهبر معظم انقلاب و از همه مهمتر قرآن کریم همواره دعوت به وحدت کردهاند. «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ»؛ این خیلی مهم است که قاریان قرآن ما نمایندگان جمهوری اسلامی و مایه فخر و مباهات و زینت اهل بیت(ع) و کشور جمهوری اسلامی باشند و خدانکرده حرکتهای خارج از این تراز انجام ندهند.