تاریخ زندگی بشر و تاریخ علم ارتباطات تقریباً از یک نقطه آغاز میشوند. از زمانی که ما روی این کره خاکی زندگی کردن را آغاز کردیم، عملاً ارتباط ما با یکدیگر آغاز شد؛ انسان به شکل امروزی آن حدود ۲۰۰ هزار سال است و انسانها از همان بدو ورود به دنیا برای برقراری این ارتباطات تلاش میکردند.
یک نیاز عمیق انسانی؛ با من حرف بزن، حرف مرا بشنو، درکم کن. از همان ابتدا انسانها به واسطه آواها و صداها با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند و به مرور این ارتباطات توسط نقاشی گسترش یافت تا جایی که ارتباطات مجازی به بالاترین سطح خود رسید و انقدر دنیا کوچک و کوچک تر شد تا اینکه امروز این دنیا تبدیل به دهکده جهانی شده است. اکنون ما ساکنان دهکده هستیم اما گاهی بسیار بسیار دور از هم.
ارتباطات نزدیک اما دور
روزی قرار بود ارتباطات، همه انسانها را به یکدیگر نزدیک کند اما انگار ابزارهای نوین شرایطی را برای انسانها به وجود آوردهاند که آنها دور از هم شدهاند. زمانی که آدمها دقایق بسیاری را در مترو مینشینند و آنقدر سرگرم گوشی خود هستند که گرمای وجود یا لحن صدای بغل دستیشان را احساس نمیکنند.
آنها اولویتها را در این ارتباطات گم کردهاند. صله رحمهای وایبری، سطحی شدن ارتباطات امروزی و بسیاری از این موارد مشکل ارتباطات جامعه کنونی به شمار میرود.
ارتباطات واکسنی، بلای جان ارتباطات کنونی
محمدعلی الستی، استاد ارتباطات، با اشاره به ارتباطات دنیای امروز اظهار کرد: انسان بطور طبیعی علاقه و نیاز دارد که با همراهان خودش ارتباط برقرار کند؛ این نیاز طبیعتی انسان مقتضیاتی دارد که سبب قرار گرفتن انسان در شرایط متوازن، متعادل و سالم میشود.
وی افزود: همانقدر که انسان نیاز به برقراری ارتباط با همنوعان خود دارد به همان نسبت نیازمند خلوت کردن با خود و استراحت دارد. این نوع ارتباطات کنونی که روز به روز قدرت بیشتری مییابد، اولا فرصت خلوت را از آدمها گرفته است، ثانیا وقت استراحتشان نیز صرف ارتباطات مجازی میشود.
این استاد ارتباطات تصریح کرد: ارتباطات مجازی به دلیل جذابیتهایی که دارد، بسیاری از افراد را درگیر خود میکند و متأسفانه همه این ارتباطات تبدیل به ارتباطات سطحی شده است.
وی بیان کرد: متأسفانه این نوع از ارتباطات کنترل نشده است و حتی یک سری اطلاعات نادرست و اشتباه در قالب خبر واقعی و با سرعت بالا منتشر میشود که به عنوان عامل فشار جدید در مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مطرح است.
استاد دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز تصریح کرد: زمانی که ارتباط آنلاین برقرار باشد، معلوم نیست که افراد معترض در چه وضعیتی قرار دارند و اختلال جدی در کار ایجاد میشود. این نوع از ارتباطات، ارتباطات واکسنی نامیده میشود یعنی در دنیای حقیقی، ادمهایی که با هم ارتباط ندارند و در نهایت غریزه اجتماعیشان ارضاع نمیشود و احساس کمبود میکنند در حالی که در فضای مجازی آن حس ارضا میشود و زمانی که با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، این ارتباطات همچون واکسنی عمل میکند که به مرور در برابر احساس بیارتباطی و تنهایی مقاومت میکنند و بر این تصور هستند که ارتباط برقرار میکنند، درحالی که این ارتباطات کاذب است.
وی ادامه داد: دیوید رایزمن به این نوع از ارتباطات، انبوه تنها میگوید. ادمهایی که انبوه هستند، اما احساس تنهایی میکنند.
بهمنی از اطلاعات بر سر مخاطب در دنیای مجازی
در ادامه پدرام پاکآیین، استاد ارتباطات، با اشاره به این موضوع که فضای مجازی مملو از یک سری دادههای اطلاعنما هستند، گفت: متأسفانه در دنیای کنونی بیشتری دادههای موجود، اطلاعنما هستند، نه اطلاعات صحیح و ما با ورود به این فضای مجازی، دچار این خطا میشویم که اطلاعات زیادی کسب کردهایم درحالی که احساس کاذب اطلاعیابی در ما ایجاد میشود و ما بیشتر با اطلاع نماها روبرو هستیم.
مدیرکل سابق مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی افزود: با ورود به شبکه جهانی اینترنت، بهمنی از اطلاعات بر سر مخاطب آوار میشود و این نشانه ارتقای دانش عمومی او نیست. محیط مجازی، محیط باز و بدون نشانه است و ما برای بهرهبرداری درست از این محیط باید همچون کوهنوردی و کوهپیمایی نقاط شاخصی را تعیین کنیم و جهت را بر فضاهایی از این دست گم نکنیم، درغیر این صورت آنچه که کسب خواهیم کرد بیش از این که علم باشد، شبه علم است و در نهایت از ما، افرادی سطحی با اطلاعات غیرکاربردی و غیرمفید خواهد ساخت.
این استاد ارتباطات تصریح کرد: در فضای مجازی ما نیازمند پالایش و تمییز دادهها هستیم. گرچه ارتباطات مجازی از ارتباطات کالبدی آسانتر و سریعتر شکل میگیرد، اما نباید فراموش کرد که این ارتباطات از عمق و شناخت لازم برخوردار نیستند؛ بنابراین بسیاری از روابطی که از طریق فضای مجازی ایحاد میشود ممکن است که بخشی از پیامهای ارتباطی ما به طور ناقص انتقال و این نقصان اطلاعاتی در درازمدت باعث عوامل توهم در روابط اجتماعی افراد با یکدیگر است و گسست و شکاف اطلاعاتی ایجاد میشود.
پاکآئین اظهار کرد: ما در روزگاری به سر میبریم که نسل رسانههایی با مخاطب انبوه در حال سپری شدن است و در مقطعی از زمان سواد رسانهای مخاطب و قدرت تشخیص و سنجش اطلاعات توسط مخاطب اهمیت فوق العادهای دارد که این مهارتها تحت عنوان سواد رسانهای قابل تعریف است.
وی بیان کرد: مخاطب فضای مجازی باید قدرت تحلیل دادهها و سنجش دادهها و تفکر انتقادی نسب به پیامهای دریافتی داشته باشد درغیر این صورت بهمنی از دادهها بر سرش آوار میشود و ممکن است نه تنها سبب دانش و ارتقای علمی منجر شود، بلکه او را از مسیر اطلاعیابی صحیح دور کند و حتی برخی اوقات تلاش برای کسب علم به کسب ضد علم یا شبه علم منجر شود.
این استاد ارتباطات تصریح کرد: ما احساس میکنیم فضای ذهنی ما در دنیای مجازی مملو از دادهها و اطلاعات است درحالی که اطلاع نماست؛ بنابراین ما در فضای مجازی نیازمند این هستیم که اطلاع نما را از اطلاعات تفکیک کنیم تا مسیر صحیح را به درستی بیابیم.
نقش سیاستگذاران در شناسایی تهدیدها و فرصتها
در ادامه علی انتظاری، مدیر گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، با اشاره به این موضوع که این شبکههای اجتماعی، واقعیت موجود دنیای کنونی است، اظهار کرد: شبکههای اجتماعی امروزه ظرفیتهایی را در جامعه امروزی ایجاد کردهاند که تهدیدهایی برایمان ایجاد کرده است.
وی ادامه داد: این نقش سیاستگذاران است که تهدیدها و ظرفیتها را باید شناسایی و مدیریت کنند. مدیریت در ابعاد مختلف است یعنی از طریق برنامههای فرهنگی، تولید اخلاق کاربردی بتوانند فضایی را ایجاد کنند تا کاربران بتوانند از این ظرفیتها به خوبی بهرهمند شوند.
این استاد گروه علوم اجتماعی تصریح کرد: شبکههای اجتماعی این امکانات را فراهم میکنند تا ارتباط را برقرار کنند که البته این ارتباط منفی نیست و مقرون به صرفه است.
وی بیان کرد: با توجه به اینکه سامانههای مختلف ارتباطی از ضعفهای اساسی برخوردار و اقشار اجتماعی این امکان را ندارند که صدا را در قالب رسانههای سنتی انعکاس دهند، این شبکههای اجتماعی امکان را برای اقشار مختلف اجتماعی فراهم میکنند.
انتظاری ادامه داد: البته در ابتدای استفاده کاربری این شبکهها قاعدتا یک سری آسیبهایی به وجود میآید و مقداری مربوط به ابتدای استفاده آنهاست. زمانی که از این فضا استفاده میکنند، در ابتدای کار جوگیر میشوند و راه را به خطا میروند اما تدریجا به مرور مقداری آسیبها کمتر میشود و از یک سری آسیبها در امان میمانند.
بازسازی هویتها؛ مزایای دنیای مجازی
وی بیان کرد: فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مجازی این امکان را فراهم می کنند تا ادمها به صورت گمنام در قالب ارتباط، با یکدیگر حرفهایی که شاید نتوانند رودررو بزنند، را در میان بگذارند. البته شاید این نوع از ارتباطات به نوعی خوب باشد که بدون درنظر گرفتن آن مناسبتها به طرح اندیشهها، باورها و احساساتشان برسند. در واقع کاربران به واسطه این نوع از ارتباطات میتوانند به بازسازی هویت خود بپردازند.
مدیر گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: از معایب این نوع از ارتباطات این است که کنترلهای اجتماعی که عمدتا بیرونی هستند، ضعیف میشوند و کاربران با آسیبهایی روبرو میشوند. یعنی دختری که در فضای حقیقی نتواند حرف بزند، اما در شبکه مجازی به دلیل آنکه رودرو نیستند، به خود اجازه میدهد که حرفهایی بزند که در معرض تهدید قرار گیرد.
وی ادامه داد: حتی این ارتباطات مجازی میتواند درمناسبتهای فامیلی اختلال ایجاد کند یعنی آدمها در محیط مجازی راحت حرف میزنند و این راحت صحبت کردن ممکن است دوستان و بستگانشان را برنجانند.
انتظاری اظهار کرد: اتفاق دیگر در شبکههای مجازی این است که ادمها در جهت فراهم ساختن هویتهای کاذب اهتمام میکنند. یعنی برخی از افراد ممکن است در جامعه دسترسی به چیزهایی نداشته باشند و یا حرفهایی نتوانند بزند اما در شبکههای مجازی امکان کپی پیست فراهم است و میتوانند مطالب را دزدی و کپی کنند و در نهایت برای خودشان یک هویتی را رقم بزنند، هویتی که پایه و اساس ندارند.
وی ادامه داد: در پس این ارتباطات، اختلال هویتی و ارتباطی شکل میگیرد که ادمها تلقیهایی از هم دارند که این تلقیها با واقعیتهای آن ادمها تناسب ندارد.
ارتفای سواد رسانهای، لازمه دنیای ارتباطات کنونی
انتظاری اظهار کرد: مدیریت این موضوع و فراهم کردن اخلاق رسانهای متناسب با این شبکهها و کاربر، سواد رسانهای گفته میشود. صداوسیما، آموزش و پرورش، دانشگاهها باید بر ارتقای سواد رسانهای کاربران کار کنند. حتی حوزههای علمیه هم باید وارد میدان شوند تا بتوانیم از آسیبهای احتمالی جلوگیری کنیم.
توسعه ارتباطات به چه بهایی؟
این ارتباطات قرار بود روزی همه ما را به یکدیگر بیش از گذشته نزدیک کند اما امروزه چه بلایی سرمان آمده است که نه تنها به هم نزدیک نشدهایم بلکه گاها در مهمانیها شاهد این موضوع هستیم که همه دور هم جمع هستیم اما هر یک به نوعی با گوشیهای خود مشغولیم و در انزوا به سر میبریم. در آموزههای دینیمان برنامهریزی حرف اول را میزند و همه بزرگان و اندیشمندانمان همواره از این برنامه تبعیت میکنند اما متأسفانه ما درگیر یک سری ارتباطات سطحی و کم عمق شدهایم که همه برنامههای زندگیمان را تحتالشعاع قرار داده است و گاها دچار سوتفاهمهایی در ارتباطات میشویم و در نهایت تبدیل به انسانهای نگران پراسترس خواهیم شد.
حال چند دقیقهای نگرشی براحوالمان داشته باشیم که با خود چه کردهایم و برای بدست آوردن چه چیزی، چه موضوعات باارزشی را از دست دادهایم.