کد خبر: 3311108
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
به بهانه بیست و هشتمین سال عروج «احمد احمدی»؛

شهیدی که از هفت سالگی قرائت قرآن را آغاز کرد

گروه جهاد و حماسه: امروز بیست و هشتمین سالگرد شهادت احمد احمدی، از شهدای جوان انقلاب و دفاع مقدس است که از سن هفت سالگی قرائت قرآن را آغاز کرد و در 16 خرداد 1366 به درجه رفیع شهادت نائل شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) شهید احمد احمدی در سال 1345 در شهر کرسف شهرستان خدابنده به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی در حالی‌ که 12 سال داشت با شروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج درآمد و پس از چندی با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد این نهاد شد.
چهار ماه پس از شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه شد و سرانجام 16 خرداد 1366 هنگام نبرد با دشمن در جبهه سردشت بر اثر اصابت تیر به شهادت رسید.
پدرش به شغل کشاورزی اشتغال داشت و مادر درباره تولد احمد می‌گوید: «قبل از به دنیا آمدن احمد در خواب دیدم که در وسط ابر هستم و بالا می‌روم. با خود گفتم یا ابوالفضل(ع) مرا از اینجا نجات بده، این را که گفتم دیدم قنداقی روی دامنم افتاده است. گفتم خدا را شکر به خاطر این بچه از اینجا نجات می‌یابم؛ از آنجا نجات یافتم و به جایی رسیدم که از جلوی آن جوی آبی زلال جریان داشت. ناگهان قنداق از دستم به داخل آب افتاد. سریع دویدم و آن را از آب گرفتم و گفتم خدایا من این بچه را از آب گرفتم، ولی نمی‌دانم عاقبتش چگونه خواهد شد؟»
احمد از هفت سالگی خواندن قرآن را آغاز کرد و با وجود سن کم به مسجد می‌رفت و در هیئت‌های زنجیرزنی و عزاداری شرکت می‌کرد. وی علاقه خاصی به امام حسین(ع) داشت.

عضویت در سپاه پاسداران
در زمان اوج‌گیری مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی، احمد دوازده ساله بود، ولی در اغلب تظاهرات شرکت می‌کرد. با شروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج محل درآمد و پس از چندی با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد این نهاد شد و چهار ماه از جنگ گذشته بود که راهی جبهه شد.
احمد مواقعی که به مرخصی می‌رفت با لباس شخصی وارد شهرک کرسف می‌شد و دوست نداشت او را کسی در لباس بسیجی یا سپاهی ببیند.
خانواده احمد با مشکل اقتصادی حادی مواجه بود، ولی او حضور در جبهه را واجب‌تر می‌دانست؛ البته در ایام مرخصی پس از دیدار خانواده به کار بنایی در تهران می‌پرداخت و دستمزدش را به خانواده می‌داد.

قرائت قرآن از 7 سالگی
احمد از هفت سالگی خواندن قرآن را آغاز کرد و با وجود سن کم به مسجد می‌رفت و در هیئت‌های زنجیرزنی و عزاداری شرکت می‌کرد. وی علاقه خاصی به امام حسین(ع) داشت.
در زمان اوج‌گیری مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی احمد دوازده ساله بود ولی در اغلب تظاهرات شرکت می‌کرد. با شروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج محل درآمد و پس از چندی با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد این نهاد شد وچهار ماه از جنگ گذشته بود که راهی جبهه شد.
احمد مواقعی که به مرخصی می‌رفت با لباس شخصی وارد شهرک کرسف می‌شد و دوست نداشت او را کسی در لباس بسیجی یا سپاهی ببیند.
خانواده احمد با مشکل اقتصادی حادی مواجه بود ولی او حضور در جبهه را واجب‌تر می‌دانست البته در ایام مرخصی پس از دیدار خانواده به کار بنایی در تهران می‌پرداخت و دستمزدش را به خانواده می‌داد. 37 پایگاه بسیج زیرنظر احمد بود، ولی اجازه نمی‌داد کسی بفهمد او چه کاره است و چه می‌کند.

شهادت
سرانجام احمد احمدی پس از سال‌ها حضور مداوم در جبهه، 16 خرداد سال 1366 هنگام نبرد با دشمن در جبهه سردشت بر اثر اصابت تیر به شهادت رسید.
مادرش در بیان خاطره‌ای از این شهید می‌گوید: «بعد از انجام تکالیف پیش من می‌آمد و در مورد مدرسه صحبت می‌کرد. از او سؤال می‌کردم احمد روزگار چگونه خواهد شد، می‌گفت: خیلی خوب، ایام و روزگار خوبی خواهد آمد. روزگار خوشی خواهید داشت. دلش از خیلی چیزها گواهی می‌داد.»
در وصیت‌نامه این شهید آمده است: «مادرم؛ مبادا پس از شهادت من گریه کنی یا ناراحت باشی. مادرم و خواهران و همسرم استقامت کنید و گریه نکنید. پیام من این است برای مردم ایران؛ عزیزان و سروران، ما انقلاب را برای احیای اسلام شروع کردیم، این خیلی مهم است، ولی مهم‌تر از آن ادامه و بقای آن است. نباید صحنه‌ها را خالی بگذاریم. به هیچ وجه شانه خالی کردن از مسئولیت‌ها قابل قبول نیست.»

captcha