تبدیل معارف الهی به جلوه‌های بصری جذاب، رمز موفقیت برابر تهاجم فرهنگی است
کد خبر: 3314413
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۶
حجت‌الاسلام نوروزی عنوان کرد:

تبدیل معارف الهی به جلوه‌های بصری جذاب، رمز موفقیت برابر تهاجم فرهنگی است

گروه اندیشه: رئیس حوزه علمیه اردبیل با بیان اینکه معارف الهی و اسلامی باید برای زمان کنونی ارائه شود، گفت: در عصر کنونی ارتباط انسان‌ها با جهان پیرامون بیشتر از طریق دیداری است و تبدیل معارف الهی به جلوه‌های بصری رمز موفقیت برابر تهاجم فرهنگی است.

حجت‌الاسلام مهدی نوروزی، رئیس حوزه علمیه استان اردبیل در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از اردبیل، گفت: لازمه عجین‌شدن با قرآن، زندگی کردن قرآنی است و این به معنی آن است که قرآن با زندگی امروز ما باید ترجمه و تفسیر شود.
وی افزود: زبان دین یک زبانی است و قران و احادیث ائمه(ع) در زمانی نازل شده که مطابق با عرف آن زمان صحبت شده است و این ضرورت این را پیدا می‌کند که زبان دین بروز شود، هر چند که اصل محتوایی دین همان هست که بود و هیچ تغییری در آن ایجاد نمی‌شود (نه در اصولش و نه در فروعش) ولی روش‌های بیان دین از دوره گذشته به زمان حال بایستی تغییر کند.

نوروزی اظهار کرد: در دوره‌های گذشته (زمان پیامبر گرامی اسلام) بیشتر ارتباطات مردم با جهان پیرامون از طرق خطابه و سخنرانی بوده است و خطبای بسیار خوبی در صدر اسلام وجود داشته‌اند که خطبه‌خوان و دارای زبان شعر گویا بوده و هر سال در مکه جشنواره‌ای به این منظور  برگزار می‌شده که در آن بهترین شعرهای آن دوره ارائه و انتخاب می‌شد و بر پرده کعبه آویزان می‌شد و مردم ارتباطشان با پیرامون خود از طریق شنیداری بوده است و این اهمیت ارتباط مردم با خطابه و شعر را در گذشته خاطر نشان می‌کند.
وی ادامه داد: در زمان ما، مردم ما با رنگ و نور بیشتر آشنا هستند تا با چیزهای دیگر مانند کلام و گفتار. در این عصر معارف دینی باید به شیوه رنگ و نور بیان شود و لازمه آن در ابتدا تبدیل آن معارف به پیش‌زمینه‌های رنگ و نور یعنی آن چیزی که مردم می‌پسندند، مثل فیلم‌های رنگارنگ با جلوه‌های ویژه است و تاثیرگذاری عمیقی که رسانه بر روی مردم دارد.



صدا و سیما، رسانه‌های مجازی و ... موقعیت‌های جدیدی است که برای عرضه دین به شیوه نوین باید مورد استفاده دقیق و کارشناسی شده در تبیین معارف دینی و اسلامی مورد استفاده قرار گیرد.

این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: لیبرالیسم و مارکسیسم اگر خواستند معارف فلسفی خود را به خورد مردم دهند، به صورت رمان یا رنگ و نور یعنی فیلم تبدیل و عرضه کردند، به طوری که وارد زندگی عمومی مردم شود و با زبان روز بیان گردد.
ما هرچه که بین معارف خود می‌گردیم، یک رمانی را پیدا نمی‌کنیم که اصول اعتقادی ما را بیان کرده باشد. سوره توحید را با آن عظمت محتوایی که دارد به زبان عربی ترجمه کرده‌ایم ولی هیچگاه آن را به زبان شیوای هنری تبدیل نکرده‌ایم.



در حوزه اعتقادات دینی ما که محتوای خود را از عقل می‌گیرد، هیچ داستان کوتاهی نوشته نشده است. چیزی هم که نوشته شده، یک چیز ابتدایی بوده و به زبان روز نبوده است. مردم ما که بخواهند با قرآن عجین شوند، بایستی قرآن را وارد متن زندگی خود کنند و طبق قرآن سبک زندگی خود را تنظیم کرده و قرآنی زندگی کنند و ترجمه قرآن ما به زبان امروز بازنویسی شود و نه به زبانی که برای فهم آن دوره‌های بسیار سنگین کلاسیک ببینیم تا خود همین تفسیر را بفهمیم.
رئیس حوزه علمیه استان اردبیل ادامه داد: فهم این تفاسیر، نیازمند دوره‌ها و ترجمه ترجمه‌ها خود یک کاری دیگر است. این همه هنرمندهای ما دنبال نوشتن هستند اما چرا سوره یاسین تبدیل به رمان نمی‌شود؟! مشکل ما این است که علی‌رغم این که مردم ما بعد از انقلاب با قرائت قرآن عجین هستند به شکلی که این اندازه حافظ قرآن وجود دارد و قرآن به کلاس‌های درسی ما آمده، ولی با مفاهیم کاربردی آن آشنا نشدند.
نوروزی ادامه داد: کل فهم یک دانشمند را می‌توان در یک لوح فشرده با ۲۰۰۰ تومان تکثیر کرد. حفظ قرآن خوب و فضیلت است اما ضرورت‌های قرآنی یعنی روش زندگی قرآنی موقعی اتفاق می‌افتد که ترجمه و تفسیر ما از قرآن قابل فهم برای همه باشد. در دوره کنونی چیزی که بصری است بیشتر قابل فهم می‌شود تا چیزی که شنیداری است. در دوره کنونی هر فرهنگی را بخواهیم به مردم بدهیم، باید آن را به رسانه دیداری در بیاوریم نه شنیداری، بیان قرآن باید به زبان مردم و کاربردی کردن آن در زندگی مردم صورت گیرد. مثلا برای اینکه برای پیشقدم شدن در امر ازدواج یک جوان و رفتن به مجلس خواستگاری، باید بتوانیم به زبان قرآنی طرحی ارائه دهیم.

قرآن؛ قانون اساسی زندگی
وی افزود: قرآن آمده است تا با آن زندگی کنیم و این قانون اساسی زندگی را باید یک طوری بازنویسی کنیم که قابل فهم برای همه باشد تا همه بتوانند خود را درون جهان آن قانون فهم کنند. قرآن را به صورت رسانه بصری در نیاورده‌ایم در حالی که قرآن مال همه مردم است و نه مال متخصصین قرآنی که البته مردم باید این قانون را بفهمند تا آن را برای زندگی خود بچینند و فقط از فهم دیداری خود می‌توانند آن را بچینند. انیمیشن‌های ما درست به صورت زبان قرآنی ساخته می‌شود و بیان هنری به آن صورت که باید ندارد.
نوروزی بیان کرد: ژان پل سارتر یک متخصص اگزیستانسیالیست بود و خودش اندیشه‌های خود را در قالب رمان و نمایشنامه در آورده بود و الان همه جا اجرا می‌شود. اما ما نتوانسته‌ایم مفاهیم قرآنی را به زبان مردم در بیاوریم.
وی ادامه داد: ما الان دچار یک پارادوکس هستیم به این صورت که مردم ما خدا، قرآن و معاد را باور دارند ولی در رفتار، رفتار ما تابع آن جامعه‌ای است که در آن خدا را نپذیرفتند و به نوعی با اندیشه خود خدا را حذف کردند و همه فلش‌ها به سمت انسان و رفتار انسانی و محوریت انسان کشیده شده است و ما درست از لحاظ اعتقادی در مقابل این هستیم چرا که محور ما خدا است ولی در رفتار و علوم مختلف تابع غربی‌ها که محور و اساس را انسان قرار دادند، شده‌ایم.

ترجمه گرایی آفتی برای قرار گرفتن محوریت خدا
نوروزی اظهار کرد: متاسفانه جامعه ما به سمت ترجمه‌گرایی که محور اصلی آن انسان است پیش رفته است و اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی کمتر توجهی به اصل محوریت خدا در نوشته‌هایشان قائل شدند. طوری‌که پایان‌نامه‌های رشته علوم قرآنی که رفرنس انگلیسی نداشته باشد، الان مقبول نمی‌افتد و این حاصل نهضت ترجمه‌ای است که توسط غربی‌ها به فرهنگ ما رسوخ کرده است.

تاسیس دانشکده‌هایی با هدف بازنویسی علوم انسانی با رویکرد دینی
وی ادامه داد: یکی از کارهایی که در حوزه‌های علمیه اتفاق افتاده، تاسیس دانشکده‌هایی است که باید به این سمت برود و موسسه آموزشی و پژوهشی حضرت امام خمینی(ره) بایستی علوم انسانی را با رویکرد دینی و محوریت خدا بازنویسی کند ولی چون هیچ پیشینه‌ای نداشته، زمان برده و بیشتر تطبیقی کار می‌کنند تا مستقل و متاسفانه گاهی فراموش می‌شود که فلسفه این موسسه این است که با رویکرد و محوریت خدا به نگارش متون بپردازند. همچنین دانشگاه باقرالعلوم و مفید نیز در این راستا تاسیس شد ولی بدلیل عدم وجود پیشینه، هنوز کار اساسی انجام نگرفته و امیدواریم که در ادامه کار، متخصصین جوان متون علمی ما را با محوریت خدا بنویسند.
این مدرس حوزه افزود: در نظر رسول مکرم اسلام(ص)، محور خدا است و نه مردم، ولی محور ما انسان شده است و توجه ما بیشتر بر عرف است تا خدا. ما محوریت را به طور قطعی خدا قرار ندادیم و نتوانستیم به سوی آن حرکت کنیم. از این رو مشکل ما این است که برای پذیرش عرف زندگی خود را شکل می‌دهیم و به عنوان مثال عرف ازدواج ما در مسجد را نمی‌پذیرد و مردم را اسیر آرایش‌های مجالس گناه می‌کند.

captcha