کد خبر: 3321498
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۷
اختصاصی ایکنا:

داعش؛ تهدیدی برای جایگاه طالبان در افغانستان/ کارشناسان چه می‌گویند؟

شعب خارجی: با توجه به نبردهای اخیر داعش و طالبان در افغانستان، امکان همکاری و اتحاد این دو جریان بعید است و بانیان ظهور داعش برنامه جایگزینی این تشکیلات به جای طالبان در این کشور را طراحی کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) شعبه غرب آسیا، چندی است از سوی برخی محافل منطقه و رسانه‌های افغانستان، اخباری مبنی بر حضور و فعالیت گروه دولت اسلامی عراق و شام موسوم به «داعش» در افغانستان منتشر می‌شود که گاه از سوی مقامات رسمی تکذیب و گاه مورد تأیید قرار می‌گیرد. 
اکنون ضمن بررسی پیشینه نفوذ تفکرات افراط‌گرایانه در افغانستان به انعکاس نقطه‌نظرها و تحلیل‌های کارشناسی خواهیم پرداخت.
پیشینه تفکرات افراط‌گرا در افغانستان
آشنایی شهروندان افغان با اندیشه وهابیت سابقه‌ای حدود یکصد ساله دارد (سال 1912م). شیخ محمد شارع از شهر «مدینه» عربستان سعودی به «دره فرغانه» در آسیای مرکزی رفت و به تبلیغ وهابیت در میان مردم محلی پرداخت. شیخ شارع هوادارانی پیدا کرد و بعدها همین هواداران وی با تمایل به اندیشه‌ سلفی- وهابی وارد مناطق قبایلی از جمله «بدخشان»، «کنر»، «خوست» و «نورستان» افغانستان شدند.
این مناطق کوهستانی و هم‌جوار با شبه قاره هند در آن زمان محل مناقشه بین حاکمان افغانستان و قدرت استعماری انگلیس بود و نوعی خلأ قدرت در سایه‌ این مناقشات به ‌وجود آمده بود؛ بنابراین هواداران شیخ محمد شارع توانستند برخی قبایل افغانستانی و پاکستانی را متمایل به اندیشه‌ سلفی ـ وهابی کنند؛ اما از آنجا که این قبایل در درون خود با نوعی رقابت روبه‌رو بودند، اندیشه‌ سلفی- وهابی نتوانست از نفوذ چندانی برخوردار شود و به نوبه‌ خود به تشدید رقابت‌ها بین قبایل هوادار و قبایل رقیب کمک کرد و گاه باعث بروز خشونت و جنگ مسلحانه شد.
با این حال واقعیت آن است که اندیشه‌ سلفی ـ وهابی توانست در شرایط خلأ قدرت، نوعی امارت‌های کوچک وهابی تشکیل دهد؛ اما این امارت‌های کوچک هرگز در سطحی قرار نگرفتند که امکان گسترش محدوده‌ قدرت خود را بیابند و بعدها پس از اشغال افغانستان به‌وسیله‌ ارتش سرخ، اندیشه‌ سلفی- جهادی وارد این مناطق شد، امارت‌های کوچک با گرایش وهابی به سرعت در اندیشه‌ سلفی ـ جهادی ادغام شدند و امارات محلی و نفوذ آن‌ها که به‌وسیله ملاهای محلی با دانش ابتدایی فقهی اعمال می‌شد، از بین رفتند.
برخی صاحب‌نظران از چند امارت کوچک با گرایش سلفی- وهابی در افغانستان نام برده‌اند. در این امارت‌های کوچک که وهابی شناسایی شده‌اند، تلاش می‌شده است که احکام و ارزش‌هایی مطابق برداشت وهابیت از اسلام پیاده شود.از سه امارت از این نوع در ناحیه‌ «آرگو» در بدخشان، «برگ متل» در نورستان و یک امارات کوچک‌تر در «کنر» نام برده شده است که گرایش وهابی داشته‌اند.
این امارت‌های کوچک عمدتا از دهه‌ 1950م  مطرح شده‌اند، ولی از آنجا که این مناطق کوهستانی و منزوی از مراکز جمعیتی بودند، تأثیر چندانی بر روند تحولات کلی‌تر در جریان وهابیت در افغانستان نمی‌توانستند بر جای بگذارند و بعد از اشغال افغانستان به‌وسیله‌ شوروی و شکل‌گیری جهاد مورد حمایت دنیای غرب، این امارت‌های کوچک وهابی به‌ سرعت در جریان غالب سلفی- جهادی هضم شدند و اینک چندان نشانی از آن‌ها باقی نمانده است.
کارشناسان چه می‌گویند؟
با توجه به نبردهای اخیر داعش و طالبان در افغانستان؛ بسیاری از کارشناسان مسائل افغانستان معتقدند که امکان همکاری و اتحاد این دو جریان بعید است؛ ولی عده‌ای نیز معتقدند بانیان ظهور داعش برنامه جایگزینی داعش به جای طالبان در افغانستان را طراحی کرده‌اند. داعش به عنوان یک شاخه انشعابی از القاعده به دنبال نفوذ در آسیای مرکزی و افغانستان است. از اوایل سال جاری مقامات افغانستانی پیوسته در خصوص خطر حضور داعش در قسمت‌های مختلف این کشور هشدار داده‌اند.
حمله انتحاری مقابل یک بانک در «جلال‌آباد» افغانستان در ماه آوریل سال جاری دست‌کم 35 کشته و بیش از یکصد زخمی بر جای گذاشت؛ در حالی که طالبان هرگونه مسئولیت در این انفجار را رد کرد، «محمد اشرف غنی»، رئیس‌جمهور افغانستان، داعش را مسئول این عملیات انتحاری معرفی کرد. البته  ضمن آن که اخباری مبنی بر پیوستن بسیاری از اعضای طالبان به صفوف داعش در افغانستان منتشر می‌شود؛ اما بسیاری ادعا می‌کنند که هیچ‌گونه تمایلی برای اتحاد این دو گروه مشاهده نمی‌شود؛ زیرا هم «ملاعمر» فرمانده طالبان وهم «ابوبکر البغدادی» سرکرده داعش، هر یک خود را خلیفه جهان اسلام می‌پندارند.
«فرید بختور»، رئیس شورای ولایتی فراه (واقع در غرب افغانستان)، ضمن تأکید بر حضور داعش در افغانستان، گفت: «این گروه تروریستی در حال جذب نیرو از جمله اعضای سابق طالبان هستند».
در رابطه با مسائل مذکور«عبدالحی آخوندزاده»، معاون کمیسیون امنیت داخلی پارلمان افغانستان، با اشاره به این که عناصر داعش با حمله به یک کاروان طالبان در شرق ولایت «ننگرهار» 10 تن از اعضای آن را به قتل رساندند، اظهار کرد: «درگیری‌های این چنینی در اکثر نقاط افغانستان در حال گسترش است؛ طالبان و داعش برای تسلط بر افغانستان در حال جنگ با یکدیگر هستند.  طالبان مدت‌ زمان طولانی است که برای کسب قدرت در افغانستان مبارزه می‌کند؛ اما اکنون موقعیت خود را به واسطه حضور داعش در این کشور در معرض خطر می‌بیند، البته طالبان به راحتی تسلیم داعش نخواهد شد. مسلما داعش در حال نفوذ در افغانستان و طالبان نیز به دنبال سرنگونی دولت است. هر دو گروه با وجود این که سنی‌مذهب هستند؛ اما اهداف استراتژیک مختلفی دارند. مبارزات این دو گروه تروریستی می‌تواند عواقب وخیمی را برای افغانستان و نیز کشورهای منطقه به دنبال داشته باشد».
«زیگفرید ولف»، کارشناس علوم سیاسی  دانشگاه «هایدلبرگ» نیز اظهار کرد: «جنگ داعش و طالبان به شدت برای افغانستان و پاکستان خطرناک است. با نگاهی واقع‌بینانه به اهداف و استراتژی‌های داعش در افغانستان متوجه می‌شویم که با توجه به اهمیت راهبردی افغانستان و پاکستان در منطقه، این گروه تروریستی به دنبال نفوذ در این مناطق و ایجاد پایگاهی دائمی در آنها است. البته احتمال دارد که  با کمک  نیروهای فرامرزی برخی از اعضای طالبان و دیگر گروه‌های جهادی، داعش به اهداف خود در افغانستان دست یابد. این نظریه که طالبان به راحتی تسلیم داعش خواهد شد؛ بسیار ساده‌انگارانه است و تاریخ، شاهد مقاومت این گروه است».
احتمال اتحاد طالبان و داعش بسیار اندک است
«مایکل کوگلمن»، تحلیلگر امور افغانستان در مرکز تحقیقاتی «ویلسن» واشنگتن، نیز اظهار کرد: «اگرچه همگرایی عقیدتی بین داعش و طالبان وجود دارد؛ اما عوامل اختلاف‌انگیز بین آن دو؛ احتمال اتحادشان را بسیار اندک می‌کند. بعید است که طالبان بخواهد به سازمانی بپیوندد که خود، انشعابی از متحدش یعنی القاعده است.»
«وحید مژده»، کارشناس مسائل سیاسی افغانستان، با تأکید بر این که این امکان وجود دارد که برخی نیروهای افراطی در افغانستان به داعش بپیوندند، گفت: «داعش به دلیل حضور گروه‌های افراطی در آسیای مرکزی که تمایل خود را برای پیوستن به آن‌ها اعلام کرد‌‌ه‌اند، خواهان نفوذ در این منطقه است. داعش به‌منظور دسترسی به کشورهای آسیای مرکزی به دنبال تأسیس پایگاهی در شمال ولایت «بدخشان» است و به همین دلیل نبرد در افغانستان از جنوب به شمال؛ جایی که طالبان به دنبال کنترل آن است، کشیده شده است.»
باتوجه به غالب‌بودن مسائل قوم‌گرایی بر مسائل مذهب‌گرایی در افغانستان و نیز عدم مقبولیت عقیدتی و اجتماعی افراط‌گرایی نزد افکارعمومی افغانستان، بعید به نظر می‌رسد که جریان‌های افراط‌گرا بتوانند به جایگاه محکم و مؤثری درافغانستان دست یابند. البته این احتمال نیز وجود دارد که روند رو به گسترش فقر در جغرافیای منطقه و نیز با تغییر معادلات و موازنه‌ها در منطقه در راستای سیاست‌ها و منافع غرب، گروه‌های منشعب القاعده و طالبان تحت عنوان و تاکتیکی نوین مثلا داعش و ... به مأموریت جدیدی موظف شوند.

captcha