حجتالاسلام نصیرعابدینی، مؤسس و مدیر مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی روحان، درگفتوگو با کانون خبرگزاری نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، در مورد آیین خواستگاری اسلامی گفت: در رابطه با اسلام و روانشناسی سه ترکیب را میشود در نظر گرفت؛ اسلام و روانشناسی اسلامی، روانشناسی دینی، دین و روانشناسی که دین اسلام و رواشناسی راهبردهایی در رابطه با ازدواج و ملاکهای آن دارد تا افراد با رعایت آنها به یک زندگی سعادتمند برسند.
وی افزود: ما براساس مبانی اصولی اسلامی یک روانشناسی را از نو بنیان میدهیم و براساس آن یک سری نظریات میدهیم یعنی آن مبانی و اصولش از اسلام اتخاذ میشود، مثل بحث انتخاب همسر؛ در روانشناسی اسلامی ما دین را به عنوان یک موضوع از منظر روانشناسی خلاصه میکنیم؛ همان طور که از نظر روانشناسی به ازدواج نگاه میکنیم حالا از منظر روانشناسی به دین مینگریم؛ حالات روانی راهبها چگونه است حالات روانی افراد مذهبی چگونه است؟ افراد دیندار چه تفاوتهایی با افراد غیر مذهبی دارند؟ این مباحثی است که به طور کلی سه نوع رابطه بین دین یا اسلام و روانشناسی بیان میکند.
عابدینی اظهارکرد: در خواستگاری کارآمد، عنصر زمان و مکان مؤثر است، حالا اگر این خواستگاری کارآمد را بخواهیم در جامعه دینی اجرا کنیم نمیتوانیم چشم بسته بر اساس متون دینی یک سری راهکار به مؤمنین و کسانی که متدین هستند، ارائه دهیم و ناظر به شرط جامعه یک شیوه خواستگاری کارآمد را بیاموزیم، بلکه باید از تجربه بشری هم استفاده کنیم.
وی ادامه داد: اگر به عنوان مثال یک شیوه خواستگاری را در یک طبقه از اجتماع مثلا مذهبی بخواهیم ارائه دهیم، قبل از شیوههای خواستگاری باید با روشها و سنن ازدواج در سایر ممالک غرب و شرق و سایر ادیان آشنا شویم، حال میبینیم که روانشناسی غرب، متدها و روشهای خواستگاری، هیچ سنخیتی با دین ندارد، اینها الگوهایی برای ازدواج و خواستگاری موفق نیستند.
این روانشناس افزود: با تسلط بر آن متدها و چگونگی سنخیتهای آن با فضای معنوی جامعه به یک راهکار میرسیم؛ فرض بگیرید یک سری از گزارهها و احادیث و روایات در کتب و منابع اسلامی ما هست؛ اگر ما آنها را به عنوان تکگزارهای در نظر بگیریم و بگویی که هر کسی که دینش را پسندید، دخترتان را به آن بدهید، این مورد پذیرش جامعه اسلامی نیست، مثلا طرفی که آمده خواستگاری دختر ما دینش را مورد پذیرش قرار میدهیم، چرا این قدر برای ما مهم است، ازدواجهای بین ادیان صورت نگیرد، چون ادیان دارای دو نوع دینداری، برونسو و درونسو هستند که دینداری برونسو یک دینداری مرزی و دینداری است که از ذات و درون سالم بر میخیزد.
توجه به عناصر تکگزارهای در ازدواج، مردود است
استاد حوزه ادامه داد: ما انسانها میتوانیم در شخصیت ظاهری و اجتماعی خود، یک انسان به تمام معنا خوب و دارای صفات کمال و بزرگی و شأن بالا نشان دهیم ولی در باطن انواع و اقسام اختلالات روانی دارا باشیم؛ اگر در خواستگاری به شیوه ظاهری فقط بر اساس یک روایت توجه کنیم، قطعا در خیلی موارد دچار مشکل میشویم، نهایتا به آن بر میگردیم که این روایت صحیح نیست، در حالی که این طور نیست، دین هیچ موقع از ما نخواسته که تجارب انسانی را کنار بگذاریم، اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
عابدینی گفت: در شیوه صحیح خواستگاری برای شناخت یک فرد سه راهکار وجود دارد، نخست شناخت خود از سه جهت، من چه هستم، چه چیزهایی را دوست دارم و چه چیزهایی را دوست ندارم؛ دومین عامل مقایسه خود و جامعه که در آن زندگی میکنیم، از این طریق ما متوجه میشویم که در چه سطحی از سطوح اجتماعی قرارداریم و سومین عامل بازخورد اجتماعی است که این شناخت دیگران نسبت به من نوعی، از لحاظ رفتار، منش، شخصیت و تحصیلاتم چگونه است تا شناختی کامل نسبت به خود پیدا کنم.
این روانشناس اشاره کرد: قبل از انقلاب، کتابی به نام از خود بیگانگی، نوشته مرحوم دکتر شریعتی، با تیراژ بالا به فروش میرسد، دلیل عمده آن این بود که مردم آن قدر در دو عامل شناخت خود و بازخوردهای اجتماعی خود غرق بودند که مثلا من چگونه شلوار بپوشم، چگونگی آرایش موها و با چه نظر و دیدی با دختری در ارتباط باشم.
وی پیرامون مقایسههای اجتماعی گفت: زمانی که افراد در جامعه با خواندن یک کتاب نسبت به فرهنگ خود بیگانه میشوند و یا با شروع جنگ وطندوست و دوستار مملکت خود میشوند و جان خود را فدای کشور خود میکنند تا از اسارت رهایی پیدا کنند، اینها همه به سمت حالات درونی، روحی و سلامت روان میروند و به مشاهدهگری معنویات و الوهیات میرسند؛ بعد از جنگ ما به دوران سازندگی میرسیم و در این دوره زمانی به دو عامل بازخورد اجتماعی و مقایسه اجتماعی برمیخوریم که این دو رقابت اجتماعی را بیشترمیکند و فاصله بین نسل گذشته و نسل جدید روز به روز بیشتر میشود.
مدیر مؤسسه روحان در ارتباط با همسر گزینی ادامه داد: دیدگاه آقایان درانتخاب همسر متفاوت است، عدهای در گزینش همسر او را به عنوان همدم نمیبینند، بلکه به عنوان یک بانو که با ظاهر خیلی آراسته و خلاف شئون اسلامی با وی بیرون میروند میبینند و منتظر تائید مردم هستند؛ بازخوردهای اجتماعی که از مردم دریافت میکنم، به من میگوید، تو خیلی خوب یا بد هستی، وقتی مقایسه اجتماعی میشود، چنین افزادی تصمیم میگیرند در کنار بانوی بیحجاب دیده شوند ولی دید دیگران نسبت به آنها دید تائیدی باشد.
وی در پایان یادآور شد: پس نسل قدیم به بحثهای درونی و معنوی اهمیت میدادند، ولی در نسل جدید این که من بتوانم چهطور شرایط خود را یک سر و گردن از بقیه بالاتر ببرم، مورد اهمیت است؛ من در ازدواج آدمی هستم که نظرهای دیگران را به سوی خودم جلب میکنم، این باعث میشود که این تفاوتهای نسلی اعم از خواستگاری سنتی و خواستگاری مدرن شکل بگیرد.
علیرضابرومند