میزان توجه شورای عالی قرآن به پخش تلاوت معنامحور از رسانه ملی/ چه کسانی قاری درجه یک شناخته شدند؟
کد خبر: 3323979
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۸

میزان توجه شورای عالی قرآن به پخش تلاوت معنامحور از رسانه ملی/ چه کسانی قاری درجه یک شناخته شدند؟

گروه فعالیت‌های قرآنی: در نشست بررسی ویژگی‌های تلاوت معنامحور به مواردی چون توجه به پخش تلاوت‌هایی معنامحور در رسانه ملی و انتخاب قاریانی که به این مهم توجه دارند به عنوان قاری درجه یک پرداخته شد.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، نشست بررسی ویژگی‌های تلاوت‌ معنامحور با حضور علی اکبر حنیفی، مدرس و پیشکسوت قرآنی و علی سرابی، قائم مقام شورای عالی قرآن در غرفه خبرگزاری ایکنا در محل بیست و سومین دوره نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم برگزار شد.
در بخش اول این نشست دو کارشناس دعوت شده در این نشست به بیان مطالبی در مورد رسانه بودن تلاوت، شیوه های تجلی یافتن مفهوم قرآن و نیز تأکید بر راه‌اندازی رشته‌ای به نام «قرائت متون» پرداختند. بخش دوم و پایانی این نشست در ادامه می‌خوانید.
قائم مقام شورای عالی قرآن در بخش دیگری از صحبت های خود در زمینه اینکه قاری چگونه می تواند به این تبحر دست یابد که بتواند معنا و مفاهیم آیات را منتقل کند؟ گفت: سیر تربیت قاریان قرآن یک سیر شناخته شده در جهان اسلام است که قاریان مصری در این جهت پیشگام و پیش رو هستند و قاریان ایرانی نیز در مدت کوتاهی و در دو یا سه دهه راه صد ساله را پیمودند، اولین گام که در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره شده است این است که خود قاری به آنچه که می خواند اعتقاد داشته باشد، این نکته مهمی است و شاید در آموزش های کلاسیک و مدرسه‌ای زیاد به این موضوع توجه نشود. با این اعتقاد، باید عامل به قرآن باشند و به همین خاطر وارد این عرصه شوند، اثرگذاری کامل و جامع قرائت قرآن بر شنونده نیز همین است و از همین باب است که در تاریخ شنیده می‌شود برخی از کفار لجوجی که تا آخر، اسلام نیاوردند و با پیامبر(ص) در تمام عرصه ها جنگیدند، شب ها پشت درب منزل پیامبر(ص) می رفتند و تلاوت ایشان را گوش می دادند.


سرابی با تأکید بر اینکه این حجم از اثرگذاری قرائت قرآن بر دل های کفار نشئت گرفته از اعتقاد راسخ حضرت رسول(ص) به قرآن کریم و ارتباط با آن است، گفت: گام اول در زمینه اثرگذاری، همین اعتقاد راسخ داشتن به آیات است، گام دوم نیز شناختن زبان قرآن است، قاری قرآن باید زبان قرآن را یاد بگیرد، زبان قرآن زبان عربی مبین است و باید با ادبیات عرب، چه صرف و نحو و چه لغت و فصاحت و بلاغت زبان عرب آشنایی داشته باشد، قطعاً هر چه بیشتر آشنا باشد به کار خود بیشتر مسلط خواهد بود. البته یک نکته را باید گفت و آن هم اینکه فراتر از شناخت زبان قرآن و ادبیات عرب همان درک دقیق معنا و سعی در انتقال معنا و حس معنوی است که می تواند تأثیرگذار باشد. صرفاً اینکه یک قاری لغت عرب را بداند به این معنا نیست که در کار القاء معنا موفق است، داشتن حس و روح لطیف و ذوق هنری که باید همراهی کند اصل است و گرنه ممکن بود هر مفسری می‌توانست قرائت کند. در خدمت یکی از علمای مشهد بودیم که ایشان فرمودند که اثرگذاری یک قرائت چند دقیقه‌ای قاریان در رساندن پیام قرآن به مستمعین بسیار بیشتر از اثرگذاری سخنرانی های چند ساعته است.
وی خاطرنشان کرد: در ادامه نیز تکنیک های لحنی، دانستن تجوید، مقدمات صحت قرائت و نغمه و ... مباحث بعدی است که در آینده بیشتر به آن پرداخته خواهد شد.
در ادامه این نشست تحلیلی علی‌اکبر حنیفی در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر در جلسات آموزش قرآن کریم علاوه بر تدریس وقف و ابتدا و تجوید، تا چه میزان به انتقال معنا در تلاوت و آموزش آن از همان دوران نوجوانی به کودکان اهتمام وجود دارد، گفت: از صدر اسلام به بعد برای اینکه مردم متوجه قرآن کریم شوند ابزارهای مختلفی ساخته شده است، بسیاری از زبان ها منحرف شده و حتی از بین رفته اند اما کشورهای عربی، زبان عربی فصیح همان زمان پیامبر را دارند که البته قرآن بوده است که باعث حفظ شدن این زبان شده است و خود قرآن ضامن حفظ عربیت شده است، از این نکته این نتیجه را می خواهم بگیرم که ابزارهایی که برای فهم از صدر اسلام به وجود آمده است اگر مورد توجه قرار نگیرد چه بسا زبان، نیز از بین برود. به عنوان مثال تجوید ابزاری بوده است برای جلوگیری از به انحراف رفتن زبان، وقف و ابتدا نیز ابزار دیگری بوده است که معانی مختلفی دارد که شعور و ایستادن از جمله معانی آن است. جایی از قرآن باید ایستاد که معنا کامل و درست باشد. پس اینها علاوه بر ابزارهایی برای حفظ زبان، ابزارهایی برای معناگرایی نیز هستند؛ چرا که می گوید از اینجا شروع کن و تا اینجا ادامه بده تا معنا کامل شود، پس ابزاری برای معناگرایی است.


وی افزود: این ابزارهایی که همچون تجوید، وقف و ابتداء، لحن و ... که گفته شد ابزارهایی برای معناگرایی و رساندن مفهوم بوده است که اساتید در جلسات خودشان نیز این موارد را آموزش می‌دهند. یکی دیگر از این ابزارها صوت است که برای قرائت قرآن به آن نیاز داریم. اگر من در دلم مطلبی را بخوانم و یا آهسته بگویم که کسی نشنود، معنا منتقل نمی شود پس صوت نیز ابزاری برای انتقال معنا بوده است. لحن نیز یکی دیگر از ابزارها است که دو نوع است که لحن اول لحن مقامی است که اشاره به موسیقی و آهنگین خواندن تلاوت دارد و دیگری لحن بیانی است. در لحن بیانی، آیات را بیان می‌کنیم، این لحن مقامی یک مسئولیت‌هایی دارد و لحن بیانی نیز مسئولیت‌های دیگری دارد و هر دو می‌توانند در اکمال معنا کمک کنند. در لحن بیانی همان حالت حزن در تلاوت مورد توجه قرار گیرد.
حنیفی تصریح کرد: در این نوع لحن، آیات بیان مطرح می‌شود و حتی آکسان‌هایی که مطرح شد در این نوع لحن مورد توجه قرار می‌گیرد. در لحن بیانی باید حس حزن و خشوع لازم در تلاوت وجود داشته باشد، به عنوان مثال زمانی که داریم سوره‌ای را تا اواسط آن تلاوت می‌کنیم، شنونده این احساس را داشته باشد که سوره تمام نشده است بلکه تلاوت تمام شده است. این همان لحن بیانی است.
این استاد علم قرائت عنوان کرد: در لحن مقامی نیز دو مسئله وجود دارد، این موضوع بسیار مهم است و ریشه بسیاری از مسائل در لحن مقامی است، اگر دو حالت را از موسیقی سلب کنیم چیزی از موسیقی باقی نمی ماند و اتفاقاً اگر همان دو مورد را به تلاوت اضافه کنیم چیزی از قرآن باقی نمی ماند. این دو چیز نیز ریتم و ساز و آهنگ است، اگر ریتم از موسیقی گرفته شود چیزی از آن باقی نمی ماند و اگر این ریتم به قرآن اضافه شود چیزی از آن باقی نخواهد ماند.، در بحث ساز نیز اگر در موسیقی ساز نداشته باشیم از موسیقی چیزی نخواهد ماند، قرآن را نیز حق نداریم با ساز بخوانیم، این دو چیز در قرآن حرام است.

این پیشکسوت قرآنی کشورمان اذعان کرد: قرآن برای القاء معنا این ابزارها را ندارد، بنابراین تنها یک حالت غیر موزون باقی می ماند که صددرصد محزون است، یعنی حالت غیر محزون در قرآن نداریم، نباید برخی مسائل که در قرائت قرآن وجود ندارد به بهانه‌هایی وارد قرائت قرآن کنیم. بسیاری از مقام ها در برخی از موارد کلاً موضوعیتی برای مفهوم ندارند و این برای اولین بار است که گفته می شود، استدلال من هم این است که هر قاری که در دنیا هست شروع کار خودش را بر پایه مقام بیات قرار می‌دهد، زمانی که اولین آیه را می‌خواند وارد مقام دوگاه می شود، این آیه هر آیه‌ای که هست باشد و هر معنایی که داشته باشد در مقام دوگاه است و همه قاریان یا دوگاه خوانده‌اند یا نوا و به هیچ وجه ربطی به معنا ندارد.


حنیفی بیان کرد: ما نباید بگوئیم که قاری هر آیه ای را که می خواهد قرائت کند با آهنگ مناسب همان آیه تلاوت کند، این اصلاً موضوعیت ندارد، برای شروع کار یا باید با دوگاه شروع کرد و یا نوا و دیگر راه سومی وجود ندارد. البته استثناً یکی از قاریان مصری با مقام حسینی شروع می کند. بنابراین هر مقامی که خوانده شود فرقی نخواهد کرد بلکه مهم آن حسی است که باید باشد. بنابراین اگر بخواهیم تخصصی بحث کنیم داستان بسیار گسترده است اما جان و فلسفه و روح مسئله این است که ما مطلب و بیان را مورد توجه قرار دهیم. روح کلمات مقام معظم رهبری نیز این است که خلاف معنا تلاوت نشود.
در بخش دیگری از این نشست، علی سرابی، قائم مقام شورای عالی قرآن در مورد نظارت بر معنا محور بودن تلاوت هایی که از رسانه ملی پخش می شود، گفت: دقت در این نظارت ها و شاخص های این نظارت ها روز به روز متفاوت و متناسب با رشد جامعه قرآنی ما است، طبعاً آن توقعی که امروز از قاریان ممتاز داریم، این توقع 10 یا 20 سال گذشته نبوده است، هر چه سطح قرائت قاریان بالاتر می رود طبیعتاً فاکتورهای اثرگذار در گزینش آن تلاوت هم تفاوت پیدا می کند. معنامحوری در تلاوت موضوعی نیست که امروز مطرح شده باشد و شاید بیش از یک دهه است که قاریان و اساتید متوجه آن شده اند و تلاش دارند تا شاگردان خود را با توجه به این شاخص تربیت کنند.
سرابی افزود: رشد و حرکت ما به سمت تلاوت های معنا محور حرکتی کند است که دلایل فرهنگی و علمی دارد، اما به طور طبیعی آن تلاوتی که معنا محور تشخیص داده می شود، طبعاً نمره بالاتری گرفته و اجازه پخش بیشتری می گیرد. اما اینطور هم نیست که این فاکتور را به عنوان یک فاکتور لازم تلقی کنیم و اگر تلاوتی در این بخش ضعیف باشد خط بخورد. به این دلیل که الان امکان چنین ممیزی را نداریم و امکان حذف تمام تلاوت هایی که کمتر به این موضوع توجه داشته است، نداریم. به این خاطر اگر تلاوتی معنامحور نباشد یک باره روی آن خط عدم پخش نمی کشیم، اما طبعاً دفعات پخش این تلاوت و شبکه هایی که تلاوت از آن پخش می شود محدودتر می‌شود. هرچه تلاوت در بخش رسانندگی معنا بیشتر و اثرگذارتر در شنونده باشد نمره بیشتری گرفته و قابلیت پخش بیشتری را خواهد داشت.
وی همچنین تصریح کرد: بخش قابل توجهی از تلاوت‌ها که از رسانه ملی پخش می‌شود، از قاریان ممتاز و برجسته جهان اسلام است که قله های تلاوت قرآن هستند، آنچه امروز هم تفکیک شده و به عنوان محورهای آموزش و فاکتورهای اثرگذار در تلاوت استخراج شده و سعی می شود به قاریان آموزش داده شود از محصولاتی است که از همین اساتید برداشت شده است، بخش اعظم تلاوت هایی که از رسانه ملی پخش می شود این تلاوت ها هستند، برخی تلاوت ها، بالغ بر هزاران بار از رسانه ملی پخش شده اند، درصدی هم در سیما بیشتر و در رادیو کمتر، تلاوت اساتید ایرانی است. تلاوت های اساتید ایرانی و حتی غیرایرانی هر کدام امتیاز خاصی می گیرند، به عنوان مثال امتیاز 80 و کمتر از آن اجازه پخش از شبکه های سراسری را ندارد و تلاوت های بالاتر از امتیاز 80 تلاوت هایی هستند که از شبکه های سراسری و برنامه اذانگاهی اجازه پخش دارند. ما سعی داریم تا با این امتیازدهی‌ها قاریان را تشویق کنیم تا سطح تلاوت خود را بالا ببرند.


سرابی همچنین در پاسخ به این سؤال که در امتیازدهی به قاریان برای پخش تلاوت از رسانه ملی بخش معنامحور بودن هم مورد توجه قرار گرفته است یا خیر؟ گفت: قطعاً این بخش معنا محوری در امتیازات لحاظ است، تا الان امتیاز این مقوله در بخش لحن و وقف و ابتدا در نظر گرفته می شده است، اما با توجه به تأکیدات چند سال اخیر مقام معظم رهبری و مخصوصاً امسال، هم ما در شورای عالی قرآن در بازنگری آئین نامه‌ها، امتیاز ویژه‌ای را برای این بخش در نظر خواهیم گرفت و هم شاهد بوده ام که در سازمان اوقاف برای تدوین آئین نامه داوری به این امر دارد توجه ویژه می‌شود. نمره‌دهی به این بخش، نیازمند یک سری زیرساخت‌ها است تا مورد توجه قرار گیرد، در هر حال این حرکت شروع شده است و بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری بسیار جدی تر هم خواهد شد.
قائم مقام شورای عالی قرآن در مورد اثرگذاری دو طرح «اسوه» و «اعطای مدرک به قاریان» بر معنامحور شدن تلاوت‌های قاریان، خاطرنشان کرد: در طرح ارزیابی قاریان، آئین‌نامه‌های ویژه ای در نظر گرفته شده است و آئین نامه مسابقه ای نیست، مخصوصاً بخش معنامحوری و ابلاغ معانی آیات و مجلس‌گردانی در ارزیابی ها مورد توجه ویژه قرار گرفته است. حتی بخشی از ارزیابی ها در مورد تلاوت ها آئین‌نامه ویژه دارد و ارزیابی کیفی است تا نمره‌دهی درصدی، فکر می کنم اگر این روند ادامه داشته باشد خود ابزاری برای هدایت تلاوت قاریان به سمت معنا محوری باشد.
وی در ادامه این نشست در پاسخ به سؤال دیگری در مورد اینکه در طی مدت زمان اجرای طرح اعطای مدرک به قاریان چند قاری با رعایت اصول معنا محوری توانسته اند مدرک درجه یک دریافت کنند؟ گفت: قاری درجه یک یعنی قله قرائت در جمهوری اسلامی ایران، ما نمی توانیم بپذیریم که قله قرائت در ایران از مصر بسیار کوتاهتر باشد، ما زمانی می توانیم بگوئیم به اوج تلاوت رسیده ایم که به قله های آن رسیده باشیم. اساتیدی همچون «مصطفی اسماعیل» را داریم که بسیاری از قاریان مصری بر این باورند که پرونده قرائت قرآن با این استاد بسته شده است. توقع ما در شورای عالی قرآن اگر این نباشد که قاری به حدی این استاد برسد حداقل باید به حد مرحوم استاد «شحات انور» برسد. ما در این بخش مقداری ایده آل گرا هستیم، ایده آل گرایی که واقعیات را نیز مد نظر دارد.
سرابی عنوان کرد: در چند دوره برگزاری طرح اعطای مدرک به قاریان، قاری درجه یک کم داشته ایم، تنها توانسته ایم به «احمد ابوالقاسمی» مدرک درجه یک قرائت اعطا کنیم. به سایر قاریان نتوانسته ایم اهدا کنیم، این بدان معنا نیست که قاری درجه یک دیگری در کشور وجود ندارد، قاری درجه یک داریم اما هنوز در طرح ارزیابی شرکت نکرده‌اند. برنامه ریزی کرده ایم که برای حفظ شئونات قاریان کشور و نیز عدول نکردن از شاخص هایی که مد نظر بوده است، دوره آموزش ارتقاء یک ساله را برای قاریان ممتاز و بین‌المللی طراحی کرده‌ایم که چهار یا پنج ماه است شروع شده است تا با گذراندن این کلاس ها گواهی درجه یک را دریافت کنند. برخی از کلاس های این دوره توسط اساتید غیر ایرانی برگزار شد که بسیار رضایت بخش بوده است.


قائم مقام شورای عالی قرآن اظهار کرد: به برخی اساتید عنوان افتخاری نیز اهدا کرده ایم که البته بیشتر در گرایش مدرسی بوده است، «سیدمرتضی سادات فاطمی» تنها استادی بود که در گرایش قرائت به عنوان قاری درجه یک مدرک افتخاری دریافت کردند. کسوت و سابقه ایشان در امر قرائت قرآن کریم و افتخاراتی که داشته اند به گونه ای است که مورد وفاق جامعه قرآنی است.
علی اکبر حنیفی، در بخش دیگری از صحبت های خود در این نشست در پاسخ به سؤالی در مورد تأثیر آئین نامه مسابقات در معنا محور کردن تلاوت ها، گفت: البته آئین نامه می تواند بسیار نقش داشته باشد. ما می توانیم تمام منویاتی که اساتید دارند را از طریق پیش بینی در آئین نامه ها به منصه ظهور برسانیم. آئین نامه می تواند بستر لازم برای رشد، ترقی و ارتقای در فعالیت های قرآنی را فراهم کند. اگر به سیر آئین نامه ها از ابتدای انقلاب تا کنون نگاه کنیم، به دلیل اینکه در تهیه و تدوین آن به تدریج از اساتید برتر استفاده نشده است، می توانست بسیار بهتر از این باشد.
وی با اشاره به اینکه سازمان های لازم انگیزه لازم را برای نگارش یک آئین نامه مترقی و پیشرفته ندارند، افزود: بنده در صوت و لحن دارای جایگاهی هستم به هر حال اما در نگارش آئین نامه قدیم و جدید کوچکترین نظری از من خواسته نشد، در حالی که اولین آئین نامه صوت و لحن در کشور توسط من نگارش یافت و اولین آئین نامه نظارت، اذان و ... نیز توسط من نگارش یافت، تمام عبارات و اصطلاحاتی که در آئین نامه ها مورد استفاده قرار می گیرد بلااستثناء از آن من بوده است اما غیرحرفه ای و ناشیانه جابجا شده اند که کار را خراب کرده است و آثار آن هم این است که در جامعه تمام تلاوت ها به سمت یک سبک خاص در حال پیشروی است. ما برای اینکه در بحث معنامحوری پیشرفت کنیم باید برنامه ها تغییر کند.

انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
حامد
|
-
|
۱۳۹۴/۰۴/۱۵ - ۱۷:۴۹
0
0
متاسفانه اساتیدی چون استاد حنیفی که نوعی نگاه متفاوت به مقوله صوت و لحن دارند توسط عده ای از اساتیدی که تنها خود را صاحبنظر می دانند و معتقدند فقط انها هستند که صوت و لحن را می فهمند کنار گذاشته شده اند تنها به دلیل نظرات متفاوت در حالی که ما از جامعه قرآنی حداقل توقع داریم ارزش و احترام اساتید پیشکسوت را حفظ کنند حداقل با دعوت از آنها و نظرخواهی و البته استفاده از نظرات متفاوت آنها در آیین نامه ها.
captcha