به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) مرکز رسیدگی به امور مساجد، کانونهای فرهنگی هنری مساجد، سازمان اوقاف و امور خیریه، شهرداریها، هیئت امنا، بسیج، ستاد پشتیبانی و هماهنگی امور مساجد کشور، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، وزارت راه و شهرسازی، سازمان تبلیغات اسلامی، ستاد اقامه نماز، واقفان، مسجدسازان، سازمان میراث فرهنگی و به طور کلی 20 نهاد دولتی و نیمه دولتی در ایران خود را در امور مربوط به مساجد محق برای اظهار نظر و دخالت و حتی متولی می دانند.
حوزههای علمیه روحانی مورد نیاز برای مساجد را تربیت میکنند، اما مدام از سوی مسئولان مطرح میشود که روحانیان باید دورههای ویژهای را برای مدیریت مساجد بگذرانند چرا که در دروس حوزوی مطلبی در خصوص نحوه اداره مسجد، آموزش داده نمیشود.
مرکز رسیدگی به امور مساجد برای مساجد روحانی تعیین و آموزشهای لازم برای اداره مساجد را به آنها ارائه میدهد. این مرکز (البته صرفاً در تهران) بر عملکرد روحانیان نیز نظارت دارد. در شهرستانها اقدامات این مرکز تحت مسئولیت امام جمعه استان صورت میگیرد.
سازمان اوقاف و امور خیریه مسئول ساختمان فیزیکی مساجد است، البته در خصوص مساجد تاریخی این امر به سازمان میراث فرهنگی واگذار شده است. مسئولیت بیمه خادمان مساجد نیز بر عهده سازمان اوقاف است.
کانونهای مساجد نیز مسئول برگزاری کلاسهای آموزشی، تفریحی و تلاش برای حضور بیشتر جوانان در مساجد هستند. به نوعی میتوان گفت کانونهای مساجد سعی دارند کارکردهای منطبق و مورد نیاز با عصر حاضر را در مساجد اجرایی کنند.
بسیج نیز در مساجد پایگاه داشته و به آموزشهای عقیدتی و اجرای ویژه برنامههای خود مشغول است.
شهرداریها نیز خود را در این میان مسئول میدانند و با توجه به اینکه مساجد به ویژه مکاننمایی و ساخت آنها قدر مسلم در امور شهری تأثیر دارد تلاش دارند بر اساس دیدگاههای مسئولان خود بر این امر نظارت داشته باشند.
وزارت راه و شهرسازی نیز بر ساخت، مرمت و تجهیز مساجد بین راهی نظارت دارد. مجلس نیز به ویژه در سالهای اخیر تلاش کرده است با قانونهای مشخصی از مساجد حمایت کند.
در این میان نهادهایی که با محوریت اجرای یکی از دستورات دینی در کشور تشکیل شدهاند نیز به صورت طبیعی خود را در امر اداره مساجد مسئول و محق میدانند و در مناسبتهای مختلف بر استفاده از مساجد برای ترویج مباحث دینی که برای جامعه مورد نیاز میدانند، تأکید دارند.
اندکی تأمل
وجود این همه دستگاه مسئول و اختلافاتی که بین آنها بروز میکند و برای اینکه عملکرد این نهادها در مساجد در هم گره نخورد «ستاد پشتیبانی و هماهنگی امور مساجد کشور» تشکیل شده و مصوباتی نیز داشته است.
قانون هیچ نهاد و سازمانی را متولی امور مساجد معرفی نکرده است
اما نکته جالب اینکه قانون هیچ نهاد و سازمانی را متولی امور مساجد معرفی نکرده است؛ دلیل این امر روشن است مساجد نهادهایی مردمی هستند و باید مردمی باقی بمانند.
و عجیب اینکه تمامی مسئولان ذکر شده و ذکر نشده (در متن بالا) در عین اینکه مدام سایر نهادها را به دلیل غفلتهایی که در رسیدگی به امور مساجد دارند، مورد بازخواست و نقد قرار می دهند، در پایان سخنان خود همیشه تأکید دارند، مساجد مردمی هستند و باید مردمی باقی بمانند!
در این میان هیئت امنا، واقفان، خادمان، متولیان سنتی مساجد، بازاریان که عموماً با مساجد به ویژه مساجد درون بازارها در ارتباط تنگاتنگ هستند، مسئولان هیئتهای مذهبی و ... گروههایی مردمی اداره کننده مساجد محسوب میشوند.
حال باید از خود سؤال کرد به راستی چه کسی مسئول است؟ اگر مردم مسئول هستند، سهم خواهی مسئولان چه معنی دارد؟ اگر مسئولان، مسئول هستند چرا همیشه همدیگر و در نهایت مردم را موظف به اداره مساجد میدانند و با گفتن اینکه مساجد باید مردمی باقی بمانند اقدامات صورت گرفته از سوی نهاد مربوطه خود در مساجد را نوعی احساس تکلیف و از روی خیرخواهی و نه وظیفهای قانونی معرفی میکنند؟
مساجد باید مردمی باقی بماند این یک امر مسلم است و باید تأکید کرد که دولتی اداره شدن مساجد امری بسیار نگران کننده است که باید از آن هراس داشت. در طول قرنها هرگز مساجد نهادی در دست دولتها نبوده و نباید باشد چرا که دولتی شدن مساجد یعنی خروج مردم از این اماکن مقدس و عدم احساس مسئولیت در قبال خانههای خدا از سوی مردم.
اما اگر قرار است نهادهای دولتی در امور مساحد دخالت داشته باشند باید زیر لوای یک نهاد مشخص این امر اتفاق بیفتد نه اینکه هر تکه از مسجد متعلق به یک نهاد باشد و هر بخشی ادعای سهمی از مسجد داشته و در امور مساجد دخالت کند.
در اصل می توان گفت: در هیاهوی این همه نهاد مدعی، جای یک نهاد مشخص و مسئول برای کمک و صرفاً کمک به مساجد ایران در کشور خالیست.