علیرضا رئیسیان، کارگردان فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره چگونگی ساخته شدن این فیلم گفت: در این فیلم میخواستم مسائل جامعه را مطرح کنم و بگویم که در این جامعه عشق به نوعی کمرنگ شده است و این آسیبی جدی برای یک جامعه است؛ البته منظورم از عشق، تنها عشق به فرزند، انسان همنوع، همسر، عشق به خود و ... نیست بلکه عشق به خدا را نیز در بر میگیرد. در ضمن ساخته شدن این فیلم هم مانند بقیه فیلمهایم از یک اتفاق و داستان ساده پیشبینی نشده در ذهن من شروع میشود.
وی افزود: برخی مواقعی میشنویم که نقدهایی درباره فیلمهایی که به بحث خیانت مربوط میشود، مطرح میشود. به این کار از این جنبه نباید نگاه کرد، بلکه به نوعی در این فیلم بحث عشق و وفاداری همسر که نقش آن را لیلا حاتمی بازی کرده، هم نشان داده میشود. در حقیقت در کنار پرداختن به این موضوع، یک معضل رفتاری ارزشمند هم تصویر میشود. این نوع پرداخت میتواند نمودی از کارهای اخلاقی و دینی در سینما باشد.
این فیلمساز ادامه داد: در دوران قبلی سازمان سینمایی، موافقت اصولی ساخت این فیلم صادر شد، ولی بعدها نهایتاً موفق به دریافت پروانه ساخت شدم و با پشت سر گذاشتن مشکلات بعدی ساخت، شرایط تولید فیلم با حضور گروه بسیار خوب عوامل برایم فراهم شد و ساخت آن را شروع کردیم، اما ناگفته نماند که در ایران اگر شما فیلمی را در هر تایمی آغاز کرده باشید، دست آخر نسخه نهایی و تکمیل شده آن را در جشنواره خواهید دید! پس از جشنواره نیز به حذف حدود 5 دقیقه از فیلم پرداختیم که به نظرم این کار ریتم فیلم را بهتر کرده است.
رئیسیان در بخش دیگری از سخنان خود گفت: از میان هنرپیشهها گروهی هستند که بسیار حسی بازی میکنند. در این صورت در هنگام تصویربرداری باید همه چیز در خدمت احساس آنها باشد تا بتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند و دستهای دیگر نیز بسیار تکنیکی هستند که آنها همه چیز را فرمولی و حساب شده نگاه میکنند. در این میان فرهاد اصلانی از بهترین بازیگران دهههای اخیر سینمای ایران است که توانسته بین هر دو جنبه یعنی حس و تکنیک تعادل ایجاد کند. وی در حال حاضر در دوران اوج خود قرار دارد. باید سعی کند تا جایگاهش را حفظ کند که این کار را هم به خوبی و درستی یعنی با نپذیرفتن بازی در هر نقشی انجام میدهد.
این فیلمساز در بخش دیگری از سخنان خود گفت: برای فیلم ساختن نیاز به پژوهش و آگاهی و شناخت وجود دارد. حال ممکن است برای یک جوان کم سن و سال امکان این کار وجود نداشته باشد، بنابراین مجبور به استفاده از معادلها در فیلم میشوند تا درام به وجود بیاید و باورپذیر باشد. مردم باید موضوع فیلم را در اطراف زندگی خود ببینند زیرا فیلم محصول جامعه است. در ضمن گاهی فیلمهایی ساخته میشود که اصلاً معلوم نیست مال کدام قسمت از جامعه است. در این میان سادهترین راه برای جوانان این است که به اسم نقد اجتماعی به سراغ سوژههای خاص بروند و با پروپاگاندا، جوی خاص را برای فیلمشان به وجود آورند.
وی درباره ویژگیهای نقد در فیلمهای سینمایی چنین توضیح داد: نقد اجتماعی حاصل سالها تلاش و مطالعه است، آنچه در طی سالهای دانشگاه به ما آموخته شده این است که در فیلمهای اول سعی کنیم از تعدد شخصیت پرهیز کنیم، ولی در فیلمهای جوانان امروزی دیده میشود که ناگهان تعداد زیادی شخصیت در فیلم حضور دارند و همه هم عصبی و افسرده و مشکلدار و ... هستند. باید در نظر داشته باشید که با این نقد اجتماعی چه چیز مهمی را مطرح میکنید و آیا این میتواند تا چه حد مخرب یا چه اندازه تاثیرگذار باشد. نتیجه این رفتار این میشود که 550 کارگردان تک فیلمی داریم که در همان فیلمهای اولشان به سراغ سوژههای تند و اغراق شده رفتهاند، ولی از پس آن برنیامده و متوقف شدهاند.
رئیسیان در پایان درباره شرایط پیش آمده برای اکران این فیلم نیز چنین توضیح داد: واقعیت این است که سکوت من نشانه اعتراض است. من به هیچ وجه از وضعیتی که برای اکران فیلمهای ما به وجود آمده راضی نیستم. من به محتوای فیلم مجید مجیدی کاری ندارم، اما تا روز چهارشنبه که فیلم مجیدی برای اکران نیامده بود، فروش فیلم ما خوب بود و روز به روز هم بهتر میشد، اما از آن پس با محدود کردن سانسهای نمایش فیلم من و دیگران و اختصاص آن به نمایش فیلم مجیدی به ما ضربه وارد شد. فیلمی در سینمای ایران ساخته شده که 116 میلیارد تومان برای آن هزینه شده است، در زمان تولید این فیلم با همین پول میشد 120 فیلم با سرمایه حدودی 1 میلیارد تومانی تولید کرد، پروداکشنی عظیم و پرخرج که حتی در اختیار کارگردانان هالیوودی هم قرار نمیگیرد، برای ساخت این فیلم مهیا شده و قرار بوده است که این فیلم با نمایش جهانی هزینههای ساخت را تامین کند، اما اینگونه نمیشود و تیر خلاص به سینه امثال من زده میشود.